24 نجم

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
از جمله مطالبی که مردم مکه بر علیه پیغمبر اسلام انتشار داده بودند، این بود که محمد با آن زندگی آرام و ثروتی که از خدیجه دارد، به ضرر خود به پا خواسته، و روی گمراهی است که بواسطه ی هوسی که در دلش افتاده (هوس ریاست طلبی) این سخنان را میبافد و به الله نسبت میدهد، والا چگونه میشود که بدون سابقه و دلیلی، خالق عالم فقط با او که مردی مانند ماست، سخن گوید و بر عليه بُت های ما که فرشتگان و مقربینِ درگاه اویند و شفيعانِ گناهان و کارهای ما میباشند، مطالبی اظهار کند؟ این انتشارات باعث شد که سوره بیست و چهارم یعنی سوره نجم نازل گردد به این طریق :
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
آن ستاره وقتی پائین افتاد و بالا رفت گواه است (منظور ستاره ایست که هر زمان میخواست بر پیغمبر اسلام وحی شود. آن حضرت ستاره ای را با چشمِ روحِ خودش میدید که از دورترین ناحیه ی آسمان یعنی افق اعلی پائین می افتاد و به فاصله کمتر از دو کمان نزدیک پیغمبر اسلام قرار میگرفت و از آن سخنان وحی به گوشِ روحِ محمد شنیده میشد و این ستاره، فشرده ای از قوه هائی مخصوص بود که بنام جبرئیل یا روح القدس معروف است) (1)وَالنَّجمِ إِذا هَوىٰ53:1
که رفیقِ شما مردم مکه، نه به ز یان خود اقدام کرده و نه گمراه شده (2)ما ضَلَّ صاحِبُكُم وَما غَوىٰ53:2
و به هوس این نطق ها را نمی کند (3)وَما يَنطِقُ عَنِ الهَوىٰ53:3
و آن فقط وحی می باشد که به او از غیب می شود (مطلبی را که کسی از کسی بفهمد و دیگران نتوانند بشنوند وحی می گویند مانند اشاره و رمزهائی غیر مشکوک)  (4)إِن هُوَ إِلّا وَحيٌ يوحىٰ53:4
آنرا، آن قوه های بهم فشرده شده، به او تعلیم داد (این یک اصطلاحِ علمی مهم است که باید دانشمندانی که با استفاده از انرژی ها کار دارند در آن فکر کنند، تا به نبوت ها و منشاء نبوتهای پیغمبران پی ببرند) (5)عَلَّمَهُ شَديدُ القُوىٰ53:5
که خود صاحبِ قدرتی مخصوص است و خود را آماده کرد (6)ذو مِرَّةٍ فَاستَوىٰ53:6
و او در بالا ترین ناحیه ی آسمان بود (7)وَهُوَ بِالأُفُقِ الأَعلىٰ53:7
و سپس با افتادنِ سریع به محمد نزدیک شد و ایستاد (8)ثُمَّ دَنا فَتَدَلّىٰ53:8
در فاصله ی کمتر از دو کمان، با او (9)فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدنىٰ53:9
پس بسوی بنده خودش آنچه را باید وحی کند وحی کرد (چون این ستاره که از قوه هائی بهم فشرده شده درست شده بود، قوه ای از الله یا بعبارت دیگر در حکم دست الله بود و از خود اختیاری نداشت، لذا محمد بنده او معرفی شده، یعنی بنده الله) (10)فَأَوحىٰ إِلىٰ عَبدِهِ ما أَوحىٰ53:10
عقل روحی محمد آنچه را دید، به حافظه محمد دروغ نگفت (معانی قرآن ابتدا بصورت امواجی درک شد و بعد بوسیله حافظه پیغمبر اسلام تبدیل به الفاظ عربی شد و از دهان پیغمبر اسلام به دیگران گفته شد و این را آنان که با ارواح میتوانند مربوط شوند، به خوبی درک میکنند و میدانند مثلا کسی که انگلیسی نمی داند، می تواند سخن انگلیسی زبان را روی تلقین روحی درک کند) (11)ما كَذَبَ الفُؤادُ ما رَأىٰ53:11
پس آیا شما مردم مکه، بر آنچه او در هنگام وحی می بیند، با او مجادله می کنید؟ (12)أَفَتُمارونَهُ عَلىٰ ما يَرىٰ53:12
و حال آنکه او یکبار دیگر، همین قوه های بهم فشرده (جبرئیل) را دیده است (13)وَلَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخرىٰ53:13
در پیش آن درخت سدر انتهایی (درخت بسیار سبز و خرمی که در دورترین مکانِ قابلِ زندگی، یعنی زمین آخرت، به طرز عجیبی بود) (14)عِندَ سِدرَةِ المُنتَهىٰ53:14
که نزدیک آن، همان بهشتی بود، که جایگاهِ جاویدِ نیکوکاران است (15)عِندَها جَنَّةُ المَأوىٰ53:15
وقتی آن درخت سدر را چیزهائی عجیب پوشانده بود (16)إِذ يَغشَى السِّدرَةَ ما يَغشىٰ53:16
محمد، نه چشمِ روحی خود را بست و نه از دیدن سر باز زد (یعنی روح محمد بسیار کنجکاو و صبور بود) (17)ما زاغَ البَصَرُ وَما طَغىٰ53:17
و مقداری از نشانه های بزرگِ پرورنده ی خودش را دید (18)لَقَد رَأىٰ مِن آياتِ رَبِّهِ الكُبرىٰ53:18
و شما، آیا چیزِ با ارزشی در لات و عُزّی (19)أَفَرَأَيتُمُ اللّاتَ وَالعُزّىٰ53:19
و آن سومی که مَنات است، دیده اید ؟ (20)وَمَناةَ الثّالِثَةَ الأُخرىٰ53:20
آیا برای خود پسر می پسندید و برای پروردگار جهان، دختر؟ (می گفتند که لات، که نام خمیر گیری بوده، نیکوکار و یکی از مقدسینِ مرده ی ایشان بود، چون علامتِ مؤنث در اسم اوست و اسمش نزدیک به اسم الله است، در ملکوت، یکی از دخترانِ الله شده و فرشته ای بزرگ می باشد و همه جا به کسانی که او را بخوانند، کمک می کند و شفيع مردم، نزد الله میشود. همچنین عُزی و منات چون علامتِ مؤنث در نام ایشان است و شبیه به دو اسم و صفت، عزیز و منّان، برای الله هستند صاحب قدرت و بخشش می باشند، اگر چه اولی، درخت کُهَنی بود و دومی سنگی) (21)أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الأُنثىٰ53:21
این یک تعیینِ سهمی سِتمکارانه است (22)تِلكَ إِذًا قِسمَةٌ ضيزىٰ53:22
اینها جز اسم هائی نیستند که شما و پدران شما، اسم گذاری کرده اند و الله هیچ دلیلی برای آنها نازل نکرده (مانند اسم باب الحوائج و يد الله و خون خدا که بعضی بر امامان خود نهاده ایم و آنان را همه جا حاضر و ناظر و شنونده و دادرسِ خود تصور می کنیم و هیچ شناختِ صحیحی، جز مقداری روایات دروغ، از آنان نداریم، و به اتکای آنها از نخلِ چوبی و از سنگ، بنام قدم گاه و از سقّاخانه و درختهای کهن، حاجت طلب می کنیم که هیچ دلیلی به این عقاید از جانب الله فرو فرستاده نشده. این مسلمان نماهای بت پرست نیز بر این عقاید خود دلیلی از قرآن ندارند) این مردم جز بدنبال گمان و یا دلخواه های خود نمی روند، با اینکه از پروردگارشان آن راهنمائی نیز برای ایشان آمده (با اینکه قرآن در خانه ی هر مسلمانی هست و کاملا در آن بدیهای موهومات و خرافات تذکر داده شده، اینان نیز که در قرن اتم و تسخیر فضا نیز می باشند، مانند بت پرستان و همچنین مسیحیان منحرف از انجيلِ حقیقی به این قبیل موهومات مذهبی پایبنداند)  (23)إِن هِيَ إِلّا أَسماءٌ سَمَّيتُموها أَنتُم وَآباؤُكُم ما أَنزَلَ اللَّهُ بِها مِن سُلطانٍ ۚ إِن يَتَّبِعونَ إِلَّا الظَّنَّ وَما تَهوَى الأَنفُسُ ۖ وَلَقَد جاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الهُدىٰ53:23
آیا هر چه را انسان بخواهد، برای او درست میشود؟ (24)أَم لِلإِنسانِ ما تَمَنّىٰ53:24
خیر، اختیارِ تمام جهان، در آخرت و دنیا، بدست الله است (25)فَلِلَّهِ الآخِرَةُ وَالأولىٰ53:25
در آسمان ها، ملک خیلی زیاد است و شفاعت هیچ یک از این ملكها سودی به مردمی که آنها را شفیع قرار میدهند نخواهد داد (ملک یعنی فرشته و هر دوی اینها یعنی فرستاده و مامور و مورد تملک الله و از خود بی اختیار، و بر اساسِ تعلیماتِ قرآنِ مجید و تورات و انجیل، تمامِ دستگاهِ خلقت، از بزرگترین کهکشان تا کوچکترین ذره اتم و انرژی و نور، و همچنین مامورینِ غیبی الله که مامورِ رساندنِ وحی بر پیغمبران، یا اقداماتی غیبی هستند، و نیز هر یک از ارواح مردگان، چه خوب باشند چه بد، تا آنجا که از خود اختیاری نداشته باشند و مطيعِ دستوراتِ الله باشند، و حتی بعضی زنده ها، در حدودی که مامور الله باشند و از خود کوچکترین اختیاری در ماموریت خویش نداشته باشند، ملک و فرشته ی الله محسوب میشوند، چه مامور برای کارهای خوب باشند و چه کارهای بد، مانند مامورین عذاب و مرگ) مگر آنکه الله برای کسی چیزی را بخواهد و بپسندد و کسی را مامور آن نماید (از جانبِ اختيار ِما هیچکس در هیچ چیز، جز اعمال ما، شفيع و واسطه ی رسیدنِ فيضِ الله به ما نمی شود، ولی از جانبِ الله، خورشید واسطه و شفيع است که نور را بما برساند، و یا ابر و باران شفیع می باشند که به ما آب بدهند و یا ملائکه ی غیبی الله، مامورند که کمکهائی به آنکس که الله خواسته باشد بکنند، و یا پیغمبران، شفیع و واسطه میشوند که پیغام خالق عالم را به ما برسانند و استادان و دانشمندان و امامان واسطه و شفيع هستند که در زمانی که زنده می باشند به شاگردان خود علومی را که میدانند تعلیم بدهند و یا پزشکان مامورند که بیماران را معالجه نمایند و امثال اینها) (26)وَكَم مِن مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغني شَفاعَتُهُم شَيئًا إِلّا مِن بَعدِ أَن يَأذَنَ اللَّهُ لِمَن يَشاءُ وَيَرضىٰ53:26
آری کسانیکه به آخرتِ موردِ توصیه ی پیغمبران ایمان نیاورند (تا تربیت صحیح بشوند) ملائکه را مؤنث (دختر و زن) تصور می کنند (مردم قرن اتم و تسخیر فضا نیز می بینیم که عکس و مجسمه هائی بصورتِ زن و دختر می کشند و بال برای آنها می گذارند و آنها را فرشته و ملائکه معرفی می نمایند) (27)إِنَّ الَّذينَ لا يُؤمِنونَ بِالآخِرَةِ لَيُسَمّونَ المَلائِكَةَ تَسمِيَةَ الأُنثىٰ53:27
برای چنین مردمی چیزی از دانش حقیقی نیست (دانشی که مستدل و مطابق با حقیقت باشد) و اینان جز از گمان و خیال پیروی نمی کنند و گمان و تصور، چیزی از حقیقت را به کسی نمی رساند (28)وَما لَهُم بِهِ مِن عِلمٍ ۖ إِن يَتَّبِعونَ إِلَّا الظَّنَّ ۖ وَإِنَّ الظَّنَّ لا يُغني مِنَ الحَقِّ شَيئًا53:28
پس تو ای محمد (ای پیروان حقیقی پیغمبر اسلام) از کسی که از پند ما رو بر میگرداند، دوری نما، از کسی دوری کن که جز زندگی دنیا چیزی را نخواسته (29)فَأَعرِض عَن مَن تَوَلّىٰ عَن ذِكرِنا وَلَم يُرِد إِلَّا الحَياةَ الدُّنيا53:29
و اندازه ی دانشِ ایشان فقط همین هاست، به يقين پرورنده تو گم شده از راه خودش را بهتر می شناسد و به کسانیکه حقا هدایت شد باشند (مسلمان مهتدی) داناتر است (30)ذٰلِكَ مَبلَغُهُم مِنَ العِلمِ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبيلِهِ وَهُوَ أَعلَمُ بِمَنِ اهتَدىٰ53:30
و آنچه در آسمانها و در زمین است، در اختيار الله است، تا بدکاران را بدانچه کرده اند پاداش بدهد و نیکو کاران را به آن زندگی خوبتر (بهشت) برساند (31)وَلِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ لِيَجزِيَ الَّذينَ أَساءوا بِما عَمِلوا وَيَجزِيَ الَّذينَ أَحسَنوا بِالحُسنَى53:31
به يقين آمرزش و بخششِ وسيعِ پرورنده ی تو، به کسی میرسد که از آن گناهان بزرگ (یعنی شرک و ستمکاری و فریب دیگران) و آن کارهای زشت (شهوترانی های نامشروع و قتل و دزدی) دوری می کنند و البته خیال این کارها و قدم های اولیه ای که انسان قبل از عمل بر میدارد و پشیمان میشود، قابل بخشش است و بدانید که الله بهتر از هر کس دیگر می داند که شما از چه زمینی و در چه زمانی و بر اساس چه قوانینی از او پدید آمده اید و در زمانی که در شکم مادرانتان پنهان بودید، چه حوادثی بر شما رخ داد که در خلقت شما مؤثر افتاد، پس ای نیکو کاران تربیت شده، پاکی خود را به رُخِ کسی نکشید و پروردگارِ شما آنکس را که روی ترس از الله کارهایی انجام داد، بهتر می شناسد (خوب باید در این جملات بسیار آموزنده دقت شود تا متوجه بلند پایگی قرآن و تاثیر آب و هوا و خاک و از همه مهمتر دورانِ جنینِ انسان، در اخلاق انسان بشویم و بدانیم، کسی در پیشگاه الله نمره ای عالی می آورد که روی اراده ی خودش و ترسِ حقیقی از الله، با بدیها مبارزه نماید، نه آنکه روی وضعِ اخلاقِ طبیعی و محیط خوبِ خود، خوب جلوه نماید) (32)الَّذينَ يَجتَنِبونَ كَبائِرَ الإِثمِ وَالفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ المَغفِرَةِ ۚ هُوَ أَعلَمُ بِكُم إِذ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَإِذ أَنتُم أَجِنَّةٌ في بُطونِ أُمَّهاتِكُم ۖ فَلا تُزَكّوا أَنفُسَكُم ۖ هُوَ أَعلَمُ بِمَنِ اتَّقىٰ53:32
پس آیا پشت کنندگان به این نوع تربیت دینی را دیده ای؟ (33)أَفَرَأَيتَ الَّذي تَوَلّىٰ53:33
که در امور اجتماعی اندکی به اجبار می بخشند و در دل به دیگران بُخل می ورزند؟ (34)وَأَعطىٰ قَليلًا وَأَكدىٰ53:34
آیا آنان به نفع خود با این روشی که پیش گرفته اند از غیب خبر صحیحی دارند؟(35)أَعِندَهُ عِلمُ الغَيبِ فَهُوَ يَرىٰ53:35
آیا به تذکراتی که در کتابهای مانده شده از موسی (36)أَم لَم يُنَبَّأ بِما في صُحُفِ موسىٰ53:36
و از ابراهیم که، کاملا تعهدات خود را با پروردگار خود انجام داد، خبر نیافته اند (37)وَإِبراهيمَ الَّذي وَفّىٰ53:37
و نتیجه نگرفته اند که هیچ بارِ گران داری، بارِ دیگری را بر نخواهد داشت؟ ( یعنی در پیشگاه الله، هر کس فكرِ بار خویش است و پیغمبران و امامان چیزی از بارِ دیگران را بر گردنِ خود نمی گذارند و شفیعِ گناه کسی نمیشوند) (38)أَلّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخرىٰ53:38
و آیا ندانسته اند که هر انسانی، فقط نتیجه ی کوششِ خودش را خواهد دید؟ (39)وَأَن لَيسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ53:39
و در آخرت نیز فقط کوششهای خود را مشاهده خواهد نمود (40)وَأَنَّ سَعيَهُ سَوفَ يُرىٰ53:40
و مطابقِ اعمالِ خود، پاداشِ کافی خواهد دید؟ (41)ثُمَّ يُجزاهُ الجَزاءَ الأَوفىٰ53:41
آری همچنین در آن کتابها نوشته شده که انتهای کارِ همه، بسوی پرورنده ی تو خواهد بود (بسوی کسی که تو و هر پیغمبری مانند تو را برای پیغمبری تربیت کرده) (42)وَأَنَّ إِلىٰ رَبِّكَ المُنتَهىٰ53:42
و نوشته شده که خنده و گریه از قانون اوست (43)وَأَنَّهُ هُوَ أَضحَكَ وَأَبكىٰ53:43
و اوست که مرگ و زندگی را بوجود آورده (44)وَأَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَأَحيا53:44
و دو جنسِ متفاوت، مرد و زن، را او آفریده (45)وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ وَالأُنثىٰ53:45
و این هر دو را از یک قطره آبی آفریده، در وقتی که این قطره آب، ظاهرأ به اختیار شما، ریخته می شود (46)مِن نُطفَةٍ إِذا تُمنىٰ53:46
و تمام این قوانین در دنیا دلیل بر آنستکه، بر الله واجب است آفرینش دیگری را در آخرت پدید آورد (یعنی چون نتیجه ی این قوانین برای دنیا جز ستم و فریب از ناحیه ی قدرتمندان نیست، لازم است، دنیا مقدمه ای برای یک زندگی عالی تر در جهان آینده باشد) (47)وَأَنَّ عَلَيهِ النَّشأَةَ الأُخرىٰ53:47
آری اوست که هم ثروت داده و هم، همه چیز را برای زندگی در اختیارِ بشر نهاده (48)وَأَنَّهُ هُوَ أَغنىٰ وَأَقنىٰ53:48
و حتی آن ستاره شعری را (که خلقتی عجیب دارد) او پرورده (49)وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعرىٰ53:49
قوم عاد اول را، او با عذابی آسمانی هلاک کرد (عاد، آرامی های قدیم بودند و پیغمبرشان هود بود) (50)وَأَنَّهُ أَهلَكَ عادًا الأولىٰ53:50
و از قوم ثمود نیز چیزی باقی نگذاشت (بواسطه مخالفت با پیغمبرشان صالح) (51)وَثَمودَ فَما أَبقىٰ53:51
و قبل از این دو قوم، قوم نوح بودند که بواسطه اینکه ستمكارتر و سرکش تر بودند هلاک شدند(طوفان نوح) (52)وَقَومَ نوحٍ مِن قَبلُ ۖ إِنَّهُم كانوا هُم أَظلَمَ وَأَطغىٰ53:52
و شهر قوم لوط را نیز او زیر و زبر کرد (53)وَالمُؤتَفِكَةَ أَهوىٰ53:53
و آنرا به آنچه پوشانید، بپوشانید (یعنی تمام شهر به زیر خاک رفت و در قرآن، حتی برای باستان شناسان مکان دقیق آن نشان داده شده، افسوس که مسلمانان چنان عقب افتاده اند که نمیخواهند از اینگونه راهنمائیها که در باستانشناسی زیاد است، استفاده نمایند) (54)فَغَشّاها ما غَشّىٰ53:54
پس ای انسان، به کدام نعمتِ پروردگارت گفتگو داری؟ (55)فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكَ تَتَمارىٰ53:55
این محمّد، بمانندِ اعلام خطر کنندگانِ پیش از او یک اعلام خطر کننده است (56)هٰذا نَذيرٌ مِنَ النُّذُرِ الأولىٰ53:56
و آن خطری که کم کم به شما نزدیک میشود، نزدیک شده است (یعنی آخر عمرِ شما نزدیک است و عالم برزخ و عذابِ جهنمی، خواهی نخواهی نزدیک میشود) (57)أَزِفَتِ الآزِفَةُ53:57
و جز الله، كسى آشكاركننده ی آن نيست (58)لَيسَ لَها مِن دونِ اللَّهِ كاشِفَةٌ53:58
پس آیا شما از این داستان تعجب می کنید؟ (59)أَفَمِن هٰذَا الحَديثِ تَعجَبونَ53:59
و مسخره و خنده می نمائید؟ و گریان به آینده خود نمی شوید؟ (60)وَتَضحَكونَ وَلا تَبكونَ53:60
و در غفلت به بازی خود مشغولید؟ (61)وَأَنتُم سامِدونَ53:61
و لازم است که برای الله سر فرود آورید و بنده وار از پیغام او اطاعت نمائید (62)فَاسجُدوا لِلَّهِ وَاعبُدوا53:62
Nach oben scrollen