25 عبس

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
پس از نزول سوره ی نجم، روزی پیغمبر اسلام با یکی از سر شناسانِ ریاست طلبِ مکه مشغولِ صحبت بود. عبدالله ابن مکتوم که شخصِ کوری بود بر او وارد میشود، پیغمبر اسلام برای اینکه سخنش با آن مردِ سر شناس قطع نشود، چون آن کور حالتی فقيرانه و ژولیده داشت، به خیال آنکه مبادا به این مردِ دنیا خواهِ سرشناس بی احترامی میشود، و او نسبت به محمد ناراحت میگردد، آنطور که شایسته یک تربیت شده دینی بود، برنخاست که به تازه واردِ کور احترام گذارد، بلکه از دیدن آن کور ناراحت و عبوس شده و به او پشت کرد و به گفتگوی خود با آن مردِ ثروت و نفوذ خواه که اصلا استدلالاتِ محمد به گوش او فرو نمیرفت، ادامه داد. رفتار پیغمبر اسلام باعث شد که در همان حال بر پیغمبر اسلام حالت وحی برسد (حالت از خود بیخود شدن و بالاجبار با نیروی رساننده ی وحی ارتباط یافتن) و آیات زیر، که ابتدای آن توبیخی است نسبت به پیغمبر اسلام، نازل شود:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
رو ترش کرد و پشت نمود (گوئی خالق عالم به محمد پشت کرده که با او بر خلاف همیشه غایبانه صحبت می کند) (1)عَبَسَ وَتَوَلّىٰ80:1
از اینکه آن کور نزد او (پیغمبراسلام) آمد (2)أَن جاءَهُ الأَعمىٰ80:2
تو چه میدانی؟ شاید این کور بخواهد روح خود را پاک سازد (3)وَما يُدريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكّىٰ80:3
و پند گیرد و پند قرآن به او نفع رساند (4)أَو يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكرىٰ80:4
اما کسی که خواهان بی نیازی های دنیا بود (5)أَمّا مَنِ استَغنىٰ80:5
آیا تو به او می پردازی؟ (6)فَأَنتَ لَهُ تَصَدّىٰ80:6
اگر او نمیخواهد روح خود را پاک کند به تو مربوط نیست (7)وَما عَلَيكَ أَلّا يَزَّكّىٰ80:7
لیکن کسی که با شتاب نزد تو آمد (8)وَأَمّا مَن جاءَكَ يَسعىٰ80:8
و از الله میترسد (9)وَهُوَ يَخشىٰ80:9
آیا سزاوار است که تو از او به دیگری رو کنی؟ (10)فَأَنتَ عَنهُ تَلَهّىٰ80:10
هرگز این کار شایسته نیست و این کلمات پندی است (11)كَلّا إِنَّها تَذكِرَةٌ80:11
تا هر که بخواهد آنرا یاد گیرد (12)فَمَن شاءَ ذَكَرَهُ80:12
و این در تمام نوشته های پر ارزشی است (13)في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ80:13
که برترین کتاب معرفی شده و بی عیب مانده باشند (14)مَرفوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ80:14
و به دست نویسندگانی (15)بِأَيدي سَفَرَةٍ80:15
گرامی و نیکوکار نوشته شده باشند، هست (یعنی در تمام کتابهای آسمانی بشرطی که تحریف نشده باشند، هست که باید مطيعان الله، حق جویان فقیر و یا ناقص الخلقه را بر ریاست طلبان و دنیا خواهان ترجیح دهند) (16)كِرامٍ بَرَرَةٍ80:16
آنچه انسان را به کفران می کشاند، او را به مهلکه ای دائم خواهد رساند (17)قُتِلَ الإِنسانُ ما أَكفَرَهُ80:17
الله او را از چه چیز آفریده؟ (18)مِن أَيِّ شَيءٍ خَلَقَهُ80:18
او را از اندک آبی آفرید و در اندازه های قانونی و برای هدفی قرارش داد (19)مِن نُطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ80:19
و سپس راه رسیدن به آن هدف را نیز (بوسيله پیغامهای خود از طریق پیغمبران) در دسترس او نهاد (20)ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ80:20
و چیزی نگذشت که او را میراند و در گورش کرد (این گور نه گور جسم او بر روی زمین است، بلکه گور روح او میباشد که در آسمان و در عالم برزخ است) (21)ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقبَرَهُ80:21
و از پس آن هر زمان بخواهد او را زنده خواهد نمود (22)ثُمَّ إِذا شاءَ أَنشَرَهُ80:22
ولی این تذکرات چه سود، که او هنوز فرمان او را انجام نداده (یعنی با تمام این یاد آوری ها که بوسیله پیغمبران پی در پی تذکر داده شده هنوز أكثر نزدیک به تمام انسانها به دستورات دین پروردگارشان پشت نموده اند) (23)كَلّا لَمّا يَقضِ ما أَمَرَهُ80:23
انسان برای اینکه یقین کند که این تحولات حتمی است باید به خوراک خود دقت نماید (24)فَليَنظُرِ الإِنسانُ إِلىٰ طَعامِهِ80:24
ما بودیم که آن آب را با قوانینی مخصوص فرو ریزاندیم (مقصود آب باران است که هم در ابتدای سرد شدن زمین فرو ریخت تا سرمایه آب تمام کره زمین باشد و هم هر سال بطور مکرر فرو میریزد) (25)أَنّا صَبَبنَا الماءَ صَبًّا80:25
سپس زمین را بطرز مخصوصی شکاف شکاف نمودیم (مقصود اینست که بوسیله قوانینی، زمین را طوری نمودیم که قابل نفوذ آب در آن باشد و هم بتوان زمین را کند و در آن دانه کاشت و طوری زمین سرد و محکم نشد که مانند آهن غیر قابل نفوذ باشد) (26)ثُمَّ شَقَقنَا الأَرضَ شَقًّا80:26
پس در زمین رویاندیم دانه ای (27)فَأَنبَتنا فيها حَبًّا80:27
و انگوری و درختان سایه دار و شیره داری (28)وَعِنَبًا وَقَضبًا80:28
و زیتونی و درختان خرمائی (29)وَزَيتونًا وَنَخلًا80:29
و باغهائی پر درخت (30)وَحَدائِقَ غُلبًا80:30
و میوه ای و علوفه ای (31)وَفاكِهَةً وَأَبًّا80:31
تا هم برای شما وسیله زندگی باشد و هم برای چارپایان شما (32)مَتاعًا لَكُم وَلِأَنعامِكُم80:32
پس وقتی آن صدای گوش کَرکُن پیش آید (یعنی زمانی که صدای مهیبِ نفخهِ صور اول برای مردم روی زمین شنیده شود، صدائی که با علامت متلاشی شدن زمین تؤام است و مؤمنان حقیقی بفهمند، چه بدبختی نصیب گناهکاران می شود. ارواح مردگان از عالم برزخ به عالم آخرت برده شوند و در زمین آخرت از قبر روح خود بیرون آیند و زنده شوند و بفهمند که چه بدبختی نصیب گناهکاران میشود) (33)فَإِذا جاءَتِ الصّاخَّةُ80:33
آن زمانی است که شخص از برادرش (34)يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخيهِ80:34
و مادر و پدرش (35)وَأُمِّهِ وَأَبيهِ80:35
و زن و فرزندش فرار میکند (36)وَصاحِبَتِهِ وَبَنيهِ80:36
زیرا هر یک از ایشان وضعی برای خود دارد که سخت دچار آن میباشد (37)لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنيهِ80:37
در آنزمان چهره هائی درخشانند (38)وُجوهٌ يَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ80:38
که خنده رو و شاد میباشند (39)ضاحِكَةٌ مُستَبشِرَةٌ80:39
و صورتهائی هم در آن روزگار گرفته و غبار آلودند (40)وَوُجوهٌ يَومَئِذٍ عَلَيها غَبَرَةٌ80:40
زیرا، تیره روزی به ایشان خواهد رسید (41)تَرهَقُها قَتَرَةٌ80:41
و اینان همان کفران کنندگانِ گناهکار می باشند (42)أُولٰئِكَ هُمُ الكَفَرَةُ الفَجَرَةُ80:42
Nach oben scrollen