010 فجر

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
اثباتِ وجودِ قیامت و آخرتِ قرآن از دو طریق، یکی وضعِ موجودِ خلقت از نظر انسانها و یکی تاریخِ پیغمبران گذشته: پس از نزول نُه سوره گذشته، چون همه، تهدیدی از جانب الله به خطری بود که از پس مرگ گریبانِ فسادکاران را خواهد گرفت، لازم شد در مقابل کسانی که بر این مدّعا دلیلِ قانع کننده میخو استند، دلیلی صد در صد محکم آورده شود و این دلیل در سوره دهم، یعنی سوره فجر به بهترین وجهی موجود است.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
قسم به طلوع صبح (1)وَالفَجرِ89:1
و به شبهای ده گانه (2)وَلَيالٍ عَشرٍ89:2
و به جفت و تاق (3)وَالشَّفعِ وَالوَترِ89:3
و به شب وقتی میگذرد (4)وَاللَّيلِ إِذا يَسرِ89:4
آیا برای خردمند در اینها قَسَمی می باشد؟  (یعنی، آری این گواهی ها برای مدّعای ما نزدِ خردمندان کافی است اگر برای بعضی ها کافی نیست، به دلایل زیر نیز دقت نمایند) (5)هَل في ذٰلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجرٍ89:5
آیا ندیده ای که پرورنده تو به قوم عاد چه کرد؟ (که پیغمبری مانند تو بنام هود برای قوم عاد تربیت نمود) (6)أَلَم تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ89:6
قومِ عادی که از آرامی ها بودند و ساختمان های بسیار بلندی داشتند (7)إِرَمَ ذاتِ العِمادِ89:7
که مانندِ آنها در شهرها ساخته نشده بود  (این قوم که پس از طوفانِ نوح اولین جمعیتِ مترقی و متمدن بودند که در شمال حضر الموت، جائیکه ریگستان شد و آنرا احقاف میگفتند، زندگی میکردند، و پادشاه ستمکار و خوش گذران، بنام شدّاد داشتند که همه را به فساد و غرور و قدرت نمائی کشانده بود، و الله هود را برای رهبری ایشان به راهِ راست فرستاد و پیشگوئی کرد که اگر به راهِ راست نیایند، دچار عذابی کشنده میشوند، و نشنیدند، و گرفتارِ تند بادی سرد که هفت شب و هشت روز ادامه داشت شدند و همه جز پیروان هود مردند. شرحِ مفصل آنها در سوره های اعراف و هود و احقاف و سوره های دیگر قرآن هست) (8)الَّتي لَم يُخلَق مِثلُها فِي البِلادِ89:8
یا به قوم ثمود که در کنار جاده ای کوهستانی، سنگ ها را برای خانه خود می تراشیدند (بر طبق آنچه در سوره های اعراف و هود و حجر و سوره های دیگر قرآن است، پیغمبرِ قومِ ثمود، صالح نام داشت که پس از قومِ عاد قومی متمدن تر از اقوامِ اطراف خود بودند و در میانِ مدینه و شام میزیستند و بواسطه فسادکاری به بت پرستیهائی آلوده گشتند و از تهدیدِ پیغمبرِ خود نترسیدند و دچار زلزله و رعد و برقِ کشنده و ویران کننده شدند و فقط پیروانِ پیغمبرشان نجات یافتند) (9)وَثَمودَ الَّذينَ جابُوا الصَّخرَ بِالوادِ89:9
و نیز فرعون که صاحبِ آن وسائلِ حفظِ قدرتِ خویش بود (این فرعون که پیغمبرِ زمانش موسی بود طبقِ تحقیقِ دقیقی که کرده ام، آخرین پادشاه «هیکسس» ‌ها بود که به سلسله خارجی مصر معروفند و پایتختش در ممفیس بوده و نامش آآکنن رع میباشد و چنان قدرتی داشت که پادشاهِ مصرِ جنوب که پادشاهی ملّی بود، وقتی تصمیم می گیرد که قشون برای جنگ با او بفرستد، شبانه بدست درباریانش به قتل می رسد، با تمام این قدرت، هیچ مورخی نمیداند که چه شد که از قدرت افتاد و سلسله اش از بین رفت و بدون جنگ پادشاهِ جنوب حکومتِ خود را جایگزین او نمود. آری چون مورخین نمی خواستند داستانِ موسی را که جنبه دینی داشت، تایید کنند پاسخ چرای فوق را به سکوت گذراندند) (10)وَفِرعَونَ ذِي الأَوتادِ89:10
اینان ستمکاران شهرهای خود بودند (11)الَّذينَ طَغَوا فِي البِلادِ89:11
که در آنها بسیار فساد کردند (12)فَأَكثَروا فيهَا الفَسادَ89:12
پس پروردگار تو بر آنان، تازیانه ای از عذاب فرود آورد (13)فَصَبَّ عَلَيهِم رَبُّكَ سَوطَ عَذابٍ89:13
این قَسم ها و این مشاهداتِ تاریخی، هر دو بر آن گواهند که پرورنده ی تو یعنی کسی که پیغمبران را پرورش داده در آن کمینگاه معروف است (یعنی مواظبِ اعمالِ بشر است تا در دنیا و آخرت به حسابشان برسد) (تبصره: خلاصه ی استدلالِ قرآن بر اثباتِ قیامت و آخرت که کمینگاه اصلى الله است، این است که از نظر طبیعی و اجتماعی قرار داد هائی که در میان بشر مانند شب و روز و شبهای ده گانه (آن شبهای دهگانه که با توجه به آیه 103 از سوره طه شبهای خوشی مانندِ خوشگذارانی های بعضی ثروتمندان امروز بود) و جفت و تاق (محاسبات عددی بشر) و امثال اینهاست، همه برای این است که بشر حسابگر شود و حسابهای آینده خود را بوسیله ی این حسابها یاد داشت نماید، تا بداند که در زندگی خود چه کارهائی کند که در آینده نتیجه خوبی بگیرد، والّا بدیهای خلقت در کمین او نشسته و ناگهان دچار آن میشوند. البته استدلالِ فوق برای مغزهای خردمندِ طبیعتِ شناس قابلِ درک است، بشرطی که فسادکار نباشند، ولی از استدلال فوق آسانتر، استدلال از روی گذشته ی تاریخ بشر است که خلاصه اش اینست، همانطور که پیغمبران راست می گفتند که اگر رهبری ایشان را نپذیرند، دچارِ عذابِ دنیائی آینده می شوند، همان طور هم باید مردم يقين کنند که سخن پیغمبران راست است که در آینده ای دورتر و از پس مرگ دچار عذابِ سختِ جهنم خواهند شد. و این آیات موقعی نازل شده بود که کسی باور نمی کرد، پیشگوئی پیغمبر اسلام نیز به حقیقت خواهد پیوست و کفار مکه نیز دچارِ عذابِ قتل و شکست از مسلمین خواهند شد. چون مردمِ ظاهربین همیشه تصور میکردند که هر کس در دنیا به ثروت و مقامی رسیده، مورد لطفِ الله است و هر کس که بدبخت است، موردِ غضبِ اوست.) (14)إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ89:14
لیکن انسان چون پروردگارش او را می آزماید و به بزرگی اَش می رساند و ثروتمندش میکند(یعنی قوانین اجتماعی نهاده شده از جانب الله او را به مقامی می رساند) می گوید، این از کَرَم پروردگارِ من، نسبت به من است  (این را روی خود خواهی و فریب خود می گوید) (15)فَأَمَّا الإِنسانُ إِذا مَا ابتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقولُ رَبّي أَكرَمَنِ89:15
و اگر پروردگارش او را آزمود و بر او روزی اَش را تنگ نمود(یعنی قانون اجتماعی الله باعثِ بدبختی او شد) میگوید، پروردگارم مرا خوار ساخت (تقصیر را به گردن الله می اندازد و تصور می کند که الله نظری خصوصی با کسی دارد) (16)وَأَمّا إِذا مَا ابتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيهِ رِزقَهُ فَيَقولُ رَبّي أَهانَنِ89:16
خِیر، این گونه نظرها درست نیست، بلکه هم ثروت و هم فقر شما، از آنروست که سخاوت به يتيمان نمی کنید (17)كَلّا ۖ بَل لا تُكرِمونَ اليَتيمَ89:17
و خود و دیگران را بر خوراندن بینوایان تشویق نمی نمائید (18)وَلا تَحاضّونَ عَلىٰ طَعامِ المِسكينِ89:18
و میراث دیگران را هر چه بیشتر می خورید (19)وَتَأكُلونَ التُّراثَ أَكلًا لَمًّا89:19
و مالِ حرامِ فراوان را بسیار دوست میدارید (این مطالب، مردمِ یک حکومتِ فاسد را خوب مجسم مینماید که چگونه خود خواهی ها، گروهی را ثروتمند و عدّه ای را بدبخت می کند و اینگونه فاصله های طبقاتیِ نامشروع، مردم را بجان هم می اندازد و آشوب و اضطراب اجتماعی پدید می آورد) (20)وَتُحِبّونَ المالَ حُبًّا جَمًّا89:20
لیکن بدانید وقتی که زمین به طرزِ مخصوصی در هم کوبیده شود (در سوره های سجده و کهف و انبياء تشریح شده که درست هزار سال پس از انقراض حکومت مانچوها در چین زمین متلاشی خواهد گردید، یعنی هزار سال پس از تاریخ 1917 میلادی) (21)كَلّا إِذا دُكَّتِ الأَرضُ دَكًّا دَكًّا89:21
و از پس آن پرورنده تو بیاید(یعنی فرستنده ی پیغمبر اسلام) در حالیکه آن ملكها (مَلَک یعنی موردِ تملکِ الله و هر چیزِ بی اختیار که در خلقت برای الله کار میکند و آن ملكها بر طبقِ آنچه در سوره الحاقه نوشته شده، عاملان و مامورانِ روح دار و به عبارتِ دیگر بر طبق آیه 16 و 17 از سوره الحاقه، ستارگانی هستند که چشم انسانها در زمین آخرت می بیند که به اطرافِ آسمانِ آخرت آمده اند، بطوریکه وابسته به هشت ستاره یا موجود بزرگترند، در اطرافِ قدرتی از الله) در صفِ مخصوصی نسبت به او صف کشیده اند (از این آیات با در نظر گرفتن تمام آیاتی که در این زمینه ها در قرآن است و ما آنها را در کتاب اثبات علمی وجود خدا و آخرت جمع آوری کرده و تشریح نموده ایم، چنین بدست می آید، که ما در زمین آخرت، در گردشی که زمین آخرت در کهکشانِ خود، بدور عرش الله می گردد، به زمانی می رسیم که عرش و صاحب عرش را میتوانیم ببینیم، و بجای استفاده از نورِ خورشید، از نورِ خورشیدِ جهان، یعنی صاحبِ آن عرش عظیم بهره مند میگردیم) (22)وَجاءَ رَبُّكَ وَالمَلَكُ صَفًّا صَفًّا89:22
و دوزخ را در چنین زمانی بیاورند، در چنین روز گاری، انسان اعمالِ گذشته خود را به خاطر خواهد آورد، ولی این یاد آوری چه سودی برایش خواهد داشت؟ (23)وَجِيءَ يَومَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ۚ يَومَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الإِنسانُ وَأَنّىٰ لَهُ الذِّكرىٰ89:23
آنزمان می گوید، ای کاش برای زندگیِ امروزِ خود از پیش کاری کرده بودم (24)يَقولُ يا لَيتَني قَدَّمتُ لِحَياتي89:24
در چنین زمانی عذابی از الله به او میرسد که از دیگری ساخته نیست (25)فَيَومَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ89:25
و به بندی گرفتار میشود که هیچکس، کسی را گرفتار نکرده (26)وَلا يوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ89:26
و الله به ارواحی که به اطاعتِ دستوراتش آرامش یافته بودند، خواهد گفت، ای آرام دل (27)يا أَيَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَّةُ89:27
بسوی پروردگارت باز گرد تا هم تو خشنود باشی و هم او از تو خوشنود (جزو مقربین درگاه او شو) (28)ارجِعي إِلىٰ رَبِّكِ راضِيَةً مَرضِيَّةً89:28
و برای اعمالی که کرده ای، در میان بندگان حقیقی من، در آی (29)فَادخُلي في عِبادي89:29
و به بهشت من داخل شو (30)وَادخُلي جَنَّتي89:30
Nach oben scrollen