001 الم | | |
الف، لام، میم (این 3 حرف رمز مانند، آیه ایست متشابه، زیرا قانونِ زبانِ عرب معنای محکمی را برای آن تضمین نکرده و بر طبق آیه هفتم از همین سوره جز الله کسی، حتی پیغمبر اسلام معنا و منظور آن را نمیداند و مجموع آیات 29 گانه متشابه در قرآن برای این است که راسخان در علم از پیشوایان سوءاستفاده چی به آسانی شناخته شوند) (1) | الم | 3:1 |
الله کسی است که جز او خدائی نیست (خدا یعنی صاحب اختیار نه خالق و اسم خالقِ عالم، الله است نه خدا و لذا تمام مسلمانان دنیا لازم است الله را نام خالق عالم بدانند و او را بنام خدا نخوانند مگر با اضافه کردن چیز مناسبی به خدا مثل گفتن خدای من و خدای جهان و خدای یگانه و خدای بزرگ و امثال اینها) و او آن همیشه زنده همه جا آماده است (2) | اللَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ الحَيُّ القَيّومُ | 3:2 |
و اوست که این کتاب را روی سزاواری بر تو فرو فرستاد که تصدیق کننده مطالب درون خود میباشد و تورات و انجیل را نیز الله نازل کرده ( کتاب در اینجا یعنی مطالب صد در صد درست و لازم برای تربیت جامعه، نه به معنای نوشته و تمام کتابهای آسمانی به شرطی آسمانی اند که این صفات را داشته باشند و الا ساخته غير الله است و لذا باید یقین داشته باشیم که اگر مطلبی در قرآن مجید دو پهلو و ناروشن بود، حتما در جای دیگر قرآن ابهام آن روشن شده است، زیرا آیات قرآنی تصدیق کننده یکدیگرند و بعضی، بعضی دیگر را تفسیر میکنند) (3) | نَزَّلَ عَلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ مُصَدِّقًا لِما بَينَ يَدَيهِ وَأَنزَلَ التَّوراةَ وَالإِنجيلَ | 3:3 |
و قبل از قرآن تورات و انجیل را نیز الله نازل کرده بود تا راهنمای دینی مردم باشند و الله هر چه را نازل کرده، جدا کننده حق از باطل است (پس اگر کسی مدعی شود خالق عالم کتابی و مطالبی را نازل کرده به شرطی راست میگوید که ببینیم جدا کننده حق از باطل و راهنمای به حقایق است و روی همین میزان میتوانیم بفهمیم چه قسمتهائی از تورات و انجیل فعلی دست خورده و تحریف شده و چه قسمتهائی تحریف نشده و قطعی است که هر چه از آن دو کتاب بر خلاف قرآن باشد تحریف شده است)به یقین کسانی که راهنمائیهای روشن الله را کفران کردند عذاب شدیدی سزاوار ایشان خواهد بود و الله پر قدرتی است که از اینان انتقام خواهد کشید (4) | مِن قَبلُ هُدًى لِلنّاسِ وَأَنزَلَ الفُرقانَ ۗ إِنَّ الَّذينَ كَفَروا بِآياتِ اللَّهِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۗ وَاللَّهُ عَزيزٌ ذُو انتِقامٍ | 3:4 |
بر الله هرگز چیزی نه در زمین و نه در آسمان پنهان نمیماند (5) | إِنَّ اللَّهَ لا يَخفىٰ عَلَيهِ شَيءٌ فِي الأَرضِ وَلا فِي السَّماءِ | 3:5 |
او کسی است که هر طور بخواهد شما را در رحم ها صورت بندی میکند (قانون اوست که در رحم ها هر کس را بصورتی که هست در می آورد) جز او خدائی نیست که چنان پر قدرت و با حکمت باشد (6) | هُوَ الَّذي يُصَوِّرُكُم فِي الأَرحامِ كَيفَ يَشاءُ ۚ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ العَزيزُ الحَكيمُ | 3:6 |
چنین کسی است که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. برخی از آیات این کتاب (که قرآن باشد) محکماند و اصل قرآن همین آیات هستند، و آیات دیگری متشابهاند. (از توضیحات موجود در این جملات درباره صفات آیات محکم و متشابه درمییابیم که متشابهات قرآن به 29 آیهای محدود میشوند که در آغاز 28 سوره از سورههای قرآن آمدهاند و به صورت رمز هستند. باقی آیات قرآن، که مطابق قوانین زبان عربی نگاشته شدهاند، محکمات قرآناند. „آیه“ به معنای نشانه است. محکمات دارای نشانههای استوار و معیناند، در حالی که متشابهات نشانههایی غیرمحکم دارند. در زبان عربی نیز متشابه در برابر محکم به معنای چیزی است که استحکام ندارد. این „متشابه“ با متشابهی که در هدایت ذکر شده و در سوره زمر به تمام آیات قرآن اشاره دارد، متفاوت است. اگر در آغاز سوره فصلت آمده که „کِتابٌ اُحکِمَت آیاتُه“ و تمام قرآن محکم توصیف شده، این „محکم“ در برابر „متشابه“ نیست، بلکه به استحکام کلی تمام آیات قرآن اشاره دارد، حتی آیات متشابه. زیرا هنگامی که فلسفه وجودی آیات متشابه را در قرآن درک کنیم و نشانههای آنها را بشناسیم، تمام قرآن محکم جلوه میکند، حتی اگر معنای دقیق تکتک متشابهات را ندانیم.) اما کسانی که در دلهایشان انحراف و کجی وجود دارد، به دنبال بخشهایی از قرآن میروند که متشابه هستند تا فتنهای دینی بیافرینند و تأویل متشابهات را جستوجو کنند. حال آنکه تأویل آیات متشابه را جز خداوند کسی نمیداند. در مقابل کسانی که دلهای کجی دارند، آنان که در علم قرآن تعمق کردهاند میگویند: «ما به آیات متشابه قرآن و آنچه خالق هستی درباره آنها فرموده ایمان داریم و تمام قرآن، چه محکم و چه متشابه، را از جانب پروردگار خود میدانیم.» اما این مطالب و فلسفه آنها را جز خردمندان درک نمیکنند. (این سخن هم خطاب به کسانی است که نمیخواهند این آیات را روشن و آموزنده بفهمند، و هم سخنی از جانب خداوند برای خوانندگان قرآن.) (7) | هُوَ الَّذي أَنزَلَ عَلَيكَ الكِتابَ مِنهُ آياتٌ مُحكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الكِتابِ وَأُخَرُ مُتَشابِهاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذينَ في قُلوبِهِم زَيغٌ فَيَتَّبِعونَ ما تَشابَهَ مِنهُ ابتِغاءَ الفِتنَةِ وَابتِغاءَ تَأويلِهِ ۗ وَما يَعلَمُ تَأويلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرّاسِخونَ فِي العِلمِ يَقولونَ آمَنّا بِهِ كُلٌّ مِن عِندِ رَبِّنا ۗ وَما يَذَّكَّرُ إِلّا أُولُو الأَلبابِ | 3:7 |
ای پروردگار ما (دنباله سخن فرو رفتگان در علم قرآن است، یعنی کسانیکه عالِم حقیقی به قرآن میباشند و به راسخانِ علم ِقرآن معروفند) مبادا بعد از اینکه ما را به موضوعات فوق و سایر مطالب قرآن راهنمائی کردی دلهای ما را به انحراف کشانی، بلکه از نزد خودت بما رحمتی ببخش زیرا آن بخشنده حقیقی خودت میباشی (8) | رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَيتَنا وَهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الوَهّابُ | 3:8 |
ای پروردگار ما، تو کسی هستی که تمام مردم را در روزی که هیچ شکی در آن نیست جمع خواهی کرد، و ما یقین داریم که خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (از این آیات روشن است که همانطور که قرآن به دو نوع آیات تقسیم شده است، مدعیان پیشوایی مسلمانان نیز به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی کجدل و منحرف که قصد دارند مسلمانان را به فتنه و آشوب دینی بکشانند. این افراد، چون مغرور و خیالباف هستند، وقتی به آیات متشابه میرسند، حاضر نیستند بگویند معنای آنها را نمیدانیم. بلکه با خیالبافی، تأویلهایی مختلف ارائه میدهند. چون میزانی ندارند، مردم را به این باور میکشانند که هر آیه قرآن ممکن است هفت یا حتی هفتاد معنا داشته باشد. تازه پس از تمام خیالبافیها میگویند „الله بهتر میداند“، یعنی آنچه گفتیم ممکن است درست نباشد. اینگونه پیشوایان با عرضه تاویلات موهوم و خیالی برای متشابهات، خود را به عنوان فتنهانگیز، کجدل و گمراهکننده معرفی میکنند. زیرا نمیخواهند خود را به زحمت تحقیق و فهم عمیق قرآن بیندازند. حال آنکه محققان حقیقی دین و مفسران قرآن، چون شرط اولشان پرهیز از دروغ و غرض است، رسماً اعلام میکنند آنچه نمیدانند، نمیدانند. آنان بیان میکنند که متشابهات قرآن همان مواردی هستند که راه دانش به آنها بسته شده و نباید نسبت به آنها خیالبافی کرد. اگرچه هم متشابهات و هم محکمات را از جانب خداوند میدانند. متأسفانه بیشتر پیشوایان فرقههای اسلام، چون کجدل و سوءاستفادهگر بودهاند، اولاً به تحقیق نمیدانند چه آیاتی متشابه است. ثانیاً با تفسیرهای گمانی، هم متشابهات و هم محکمات را تفسیر میکنند. این کار باعث شده قرآن غیرقابل فهم معرفی شود و تمام اختلافات مذهبی از چنین ریشهای شکل گیرد. عجیب است که حتی بر خلاف قواعد عربی، آنجا که خداوند فرموده تأویل متشابهات را جز الله کسی نمیداند، این پیشوایان نوشتهاند „جز الله و راسخون در علم“. یعنی کجدلان نیز میتوانند خود را „راسخ در علم“ معرفی کنند و ادعا کنند به طور گمانی میدانند. به هر حال بر تمام مسلمانان، اعم از دانا و نادان یا باسواد و بیسواد، واجب است پیشوایان خود را با این محک ساده قرآن بیازمایند. هر کس نتواند با عدد مشخص و مستدلی متشابهات را از محکمات جدا کند و بگوید آنها را جز الله کسی نمیداند، او را کجدل بدانند و به تفسیر او اعتماد نکنند. باید به کسی اطمینان کرد که بتواند با نظمی خاص و مستدل تمام قرآن را طوری تفسیر کند که اختلافات میان مسلمانان برطرف شود و راه گمان به سوی قرآن بسته گردد. این موضوع خود یکی از معجزات بزرگ قرآن برای هدایت عموم مردم و جلوگیری از فریب خوردن آنان توسط کجدلان است. بنابراین در روز قیامت کسی نمیتواند ادعا کند که نمیتوانستیم پیشوایان گمراه را از غیرگمراه تشخیص دهیم. حتی در تجوید قرآن نیز در تمام نسخهها بین „الله“ و „راسخون فی العلم“ یک میم قرار داده شده تا معنای وقف لازم باشد و کسی نتواند „الله“ را به „راسخون“ عطف کند. اما افسوس که بیشتر پیشوایان مذهبی مسلمانان مانند پیشوایان دیگر ادیان بیخرد بودند و به این ترجمه و تفسیر ساده توجه نکردند. (9) | رَبَّنا إِنَّكَ جامِعُ النّاسِ لِيَومٍ لا رَيبَ فيهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لا يُخلِفُ الميعادَ | 3:9 |
010 به یقین کسانی که کفران این راهنماییها را کردند، | | |
به یقین کسانی که کفران این راهنماییها را کردند، مالها و اولاد ایشان چیزی از عذاب الله را از ایشان دفع نخواهد کرد و آنان گیرنده آتش دوزخ خواهند بود. (بگذار آنانکه از طریق عوض معنا کردن متشابهات قرآن، مسلمانان را به اختلاف و پستی کشانده و میکشند، به مالها و نفوذی که در دنیا روی عوامفریبی بهدست آوردهاند برخود ببالند و به حقگویان بخندند، تا پس از مرگ بفهمند چگونه گیرنده آتش برای دوزخیان دیگر میشوند.) (10) | إِنَّ الَّذينَ كَفَروا لَن تُغنِيَ عَنهُم أَموالُهُم وَلا أَولادُهُم مِنَ اللَّهِ شَيئًا ۖ وَأُولٰئِكَ هُم وَقودُ النّارِ | 3:10 |
بمانند وضع فرعونیان و کسانی که پیش از فرعونیان بودند و راهنمائیهای روشن ما را انکار کردند و الله نیز ایشان را بواسطه گناهانشان بگرفت و الله عذاب کننده ای سخت به این گونه اشخاص میباشد (فرعونیان کسانی بودند که بوسیله تشویق رئیس مذهب خورشید پرستی که نامش هامان بود و به مقام وزارت فرعون رسیده بود مردم را به انحرافاتی در مذهب کشاندند تا در سیاست حکومت داری بتوانند با ظلم بر مردم حکومت کنند و این روش فرعونیان باعث شد که مصريان جرئت نکنند به راهنمائیهای عالی موسی و تورات گوش بدهند و در نتیجه فرعونیان دچار غرق در دریای تمساح شدند همانطور که مخالفان پیغمبر اسلام معجزه آسا دچار جنگ بدر و سایر پیروزیهای مسلمین شدند) (11) | كَدَأبِ آلِ فِرعَونَ وَالَّذينَ مِن قَبلِهِم ۚ كَذَّبوا بِآياتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنوبِهِم ۗ وَاللَّهُ شَديدُ العِقابِ | 3:11 |
به کفرانکنندگان بگو که به زودی همه مغلوب مسلمانان خواهید شد و به مسیر دوزخ جمعآوری میشوید که قرارگاه بسیار بدی است. (12) | قُل لِلَّذينَ كَفَروا سَتُغلَبونَ وَتُحشَرونَ إِلىٰ جَهَنَّمَ ۚ وَبِئسَ المِهادُ | 3:12 |
برای شما در وضع آن دو گروه مقابل هم در جنگ بدر نشانه روشنی است بر آنچه گفته شد، دیدید که گروهی در راه الله جنگ میکرد و گروه دیگر کفران کننده بود و گروه اول گروه دوم را با چشمان خود در برابر خود میدیدند و پیروزی گروه اول بر دوم میرساند که الله هر کس را بخواهد با یاری خودش قدرت میدهد به يقين در این حادثه عبرتی است برای صاحبان بینش (از متن این آیه پیداست که آنچه مورخان نوشته اند، مسلمانان در جنگ بدر سیصد و سیزده نفر و کافران هزار نفر بودند درست نیست و آنچه مسلم است لشگریان کافران دو برابر لشگریان مسلمانان بودند و آیه 66 از سوره انفال نیز مؤید این تذکر میباشد و از موضوع کمک هزار فرشته نیز عدد هزار در کافران تثبیت میشود، زیرا هر یک فرشته مامور یک نفر از کافران برای سست کردن افکار و اراده های مختلف او بوده است) (13) | قَد كانَ لَكُم آيَةٌ في فِئَتَينِ التَقَتا ۖ فِئَةٌ تُقاتِلُ في سَبيلِ اللَّهِ وَأُخرىٰ كافِرَةٌ يَرَونَهُم مِثلَيهِم رَأيَ العَينِ ۚ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ ۗ إِنَّ في ذٰلِكَ لَعِبرَةً لِأُولِي الأَبصارِ | 3:13 |
برای مردم دوستی شهوتهای مربوط به زنان و دوستی فرزندان و ظرفهای پر از طلا و نقره برای نگه داری پول و همچنین علاقه به داشتن اسبهای اصیل و چارپایان و کشتزار آرایش یافته، بهره مندی های زندگی دنیا، اینها میباشند و نزد الله برای انسانها، آن خوب است که باعث باز گشت خوبشان به سوى الله باشد (14) | زُيِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَالبَنينَ وَالقَناطيرِ المُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّةِ وَالخَيلِ المُسَوَّمَةِ وَالأَنعامِ وَالحَرثِ ۗ ذٰلِكَ مَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسنُ المَآبِ | 3:14 |
بگو آیا میخواهید شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای کسانیکه تقوای اسلامی را پیشه کردند، نزد پروردگارشان باغهائیست که از زیر آنها جویبارها روان میباشد که همیشه در آنها زندگی میکنند با همسرانی پاكيزه، و خوشنودیهائی از الله و الله به بندگان بیناست (15) | قُل أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيرٍ مِن ذٰلِكُم ۚ لِلَّذينَ اتَّقَوا عِندَ رَبِّهِم جَنّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها وَأَزواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضوانٌ مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصيرٌ بِالعِبادِ | 3:15 |
به بندگانی که میگویند پروردگارا، ما کسانی هستیم که به راهنمائیهای تو ایمان آوردیم پس از گناهان ما چشم پوش و ما را از عذاب آن آتش نگه دار (16) | الَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا إِنَّنا آمَنّا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا وَقِنا عَذابَ النّارِ | 3:16 |
اینگونه اشخاص آن صابران و راستگویان و آن فرمانبرداران انفاق کننده میباشند که در سحرها تنها برمیخیزند و آمرزش گناهان خود را میخواهند (مهاجران و انصار اولیه که همیشه پشتیبان پیغمبر اسلام بودند مخصوصا خلفای راشدین چنین صفاتی داشتند) (17) | الصّابِرينَ وَالصّادِقينَ وَالقانِتينَ وَالمُنفِقينَ وَالمُستَغفِرينَ بِالأَسحارِ | 3:17 |
هم الله گواهی داده که جز خودش خدایی نیست و هم ملک های او (ملک و فرشته یعنی آنچه مورد تملک صاحب اختیارش باشد و از خود اختیاری نداشته باشد مانند دست من که مورد تملک من است، تمام موجودات بجز آنانکه از خود اختیاری دارند با زبان حال خود گواهی میدهند که خالق عالم همه کاره خلقت و صاحب اختیار همه است) و هم دانشمندانی که تصمیم گرفته اند گفتار و کردارشان عادلانه باشد (یعنی فقط دانشمندان مغرض و سوء استفاده کننده و مردم نادان ممکن است به دروغ شهادت دهند که مثلا فلان پیشوای مذهبی زنده یا مرده یا فلان بت نیز صاحب اختیار مردم است و میتواند کارهای خدائی کند) و بنابر این جز الله که آن پر قدرت با حکمت میباشد هیچ خدائی نیست (18) | شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ وَالمَلائِكَةُ وَأُولُو العِلمِ قائِمًا بِالقِسطِ ۚ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ العَزيزُ الحَكيمُ | 3:18 |
نزد الله دینِ حق اسلام است (روشی که بر اساس تسلیم شدن نسبت به متن پیغام الله باشد نه مذهبی که اسمش اسلام باشد ولی متن قرآن و کتاب آسمانی را ندیده گیرند و از پیشوایان مذهبی خود کورانه تقلید کنند) و آنانکه کتاب آسمانی به ایشان داده شد هر چه در کتاب آسمانی اختلاف کردند، نبود مگر بعد از اینکه يقين داشتند اختلاف در کتاب آسمانی جایز نیست (زیرا در کتاب آسمانی دیده بودند کتاب آسمانی برای رفع اختلاف است نه ایجاد اختلاف چنانکه در آیه 59 از سوره نساء گفته شده هر نوع اختلافی را میتوان از طریق قرآن و سنت پیغمبر اسلام رفع نمود) ولی چون میخواستند میان خود هاشان راه انحراف و سرکشی و ستم را رایج گردانند، چنین کردند و کسی که کفران راهنمائیهای الله را بکند، الله تند حساب است (با اینکه آیات فوق درباره علمای یهود و نصاری میباشد که در دین خود اختلاف انداختند، متاسفانه می بینیم که عده ای از علمای فعلی مسلمانان بدون توجه به راهِ شناسائیِ کج دلان در قرآن، اختلاف بیشتری در دین اسلام ایجاد کرده اند و با اینحال با اینکه نکبتِ اختلافاتِ دینی خود را می بینند میگویند، اختلاف امت اسلام رحمت است و اجتهاد کنندگان در دین و تفسیر قرآن و فقه اسلامی که هر یک به طرزی از قرآن منحرف شده اند مورد احترام قاطبه مسلمانان هستند و حال آنکه قرآن مجيد آنها را کافر و کج دل و اختلاف انداز و ستمکار و بی ایمان به آخرت معرفی میکند) (19) | إِنَّ الدّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسلامُ ۗ وَمَا اختَلَفَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ العِلمُ بَغيًا بَينَهُم ۗ وَمَن يَكفُر بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَريعُ الحِسابِ | 3:19 |
پس اگر با تو با میزانهای غلطی مجادله کردند بگو، روی خودم را تسلیم دستورات الله کرده ام و پیروان من نیز چنین اند (این آیه که در درجه اول خطاب به پیغمبر اسلام در مقابل علمای یهود و نصاری میباشد در درجه دوم به تمام کسانی است که صد در صد مطيع متن قرآن و مطیع قسمتهای تحریف نشده تورات و انجیل اند) و برای کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد (یعنی علمای یهود و نصاری و مسلمین و زرتشتی و بودائی و امثال اینها ) و هم برای آن بیسوادان (منظور بیسوادانی است که به کتابهای آسمانی اطلاع ندارند ولی فهم و درک این مطالب را دارند و در تمام ملتها هستند) بگو آیا حاضرید تسليم متن پیغامهای الله بشوید (متنی که با دلیل ثابت شده پیغام الله است نه با ادعای بی دلیل) پس اگر تسلیم شدند مهتدی شده اند (مهتدی یعنی راه یافته به حقایق دین الله) و اگر پشت کردند، بدان که بر تو فقط ابلاغ این راههاست و الله به بندگانش بیناست (20) | فَإِن حاجّوكَ فَقُل أَسلَمتُ وَجهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ ۗ وَقُل لِلَّذينَ أوتُوا الكِتابَ وَالأُمِّيّينَ أَأَسلَمتُم ۚ فَإِن أَسلَموا فَقَدِ اهتَدَوا ۖ وَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّما عَلَيكَ البَلاغُ ۗ وَاللَّهُ بَصيرٌ بِالعِبادِ | 3:20 |
به يقين کسانی که راهنمائیهای الله را کفران میکنند و به ناحق میخواهند پیغام گیران را بکشند و میخواهند مردمی را که به ایشان میگویند در هر کار راه عدل را پیش گیرید، بکشند، عذاب دردناکی را به ایشان مژده بده (21) | إِنَّ الَّذينَ يَكفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَيَقتُلونَ النَّبِيّينَ بِغَيرِ حَقٍّ وَيَقتُلونَ الَّذينَ يَأمُرونَ بِالقِسطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ أَليمٍ | 3:21 |
اینان کسانی هستند که اعمال ایشان در دنیا و آخرت تباه شده و یاری کننده حقیقی ندارند (22) | أُولٰئِكَ الَّذينَ حَبِطَت أَعمالُهُم فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ وَما لَهُم مِن ناصِرينَ | 3:22 |
آیا بسوی کسانیکه مقداری از کتاب آسمانی به ایشان داده شده توجه نکرده ای که وقتی به كتاب الله دعوت میشوند تا کتاب میان ایشان قضاوت نماید، گروهی از ایشان پشت به کتاب میکنند و از این راه رو برمیگردانند (23) | أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ أوتوا نَصيبًا مِنَ الكِتابِ يُدعَونَ إِلىٰ كِتابِ اللَّهِ لِيَحكُمَ بَينَهُم ثُمَّ يَتَوَلّىٰ فَريقٌ مِنهُم وَهُم مُعرِضونَ | 3:23 |
اینکار را از آنرو میکنند که گفته اند، آتش دوزخ جز چند روزی به ما نمیرسد و در دین خود افتراهائی که میزنند ایشان را فریب داده (متاسفانه همانطور که یهودیان و مسیحیان در زمان پیغمبر اسلام و حتی حالا میگویند الله فقط یهودیان و مسیحیان گناهکار را میبخشد و روی این دروغ حاضر نیستند روی استدلال صحيح از تورات و یا انجیل موجود حق و باطل را گوش بدهند اکثر فرقه های مسلمان نیز دچار چنین غروری شده اند و گویند فقط ما که به شفاعت پیغمبر اسلام و امامان خود امیدواریم مورد بخشش الله قرار خواهیم گرفت) (24) | ذٰلِكَ بِأَنَّهُم قالوا لَن تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّامًا مَعدوداتٍ ۖ وَغَرَّهُم في دينِهِم ما كانوا يَفتَرونَ | 3:24 |
پس وقتی که ایشان را برای زمانی که در آن شکی نیست جمع خواهیم کرد و هر کس نتیجه کار خود را درست خواهد دید و به ایشان ستمی نمیشود بر ایشان چه خواهد گذشت؟ (25) | فَكَيفَ إِذا جَمَعناهُم لِيَومٍ لا رَيبَ فيهِ وَوُفِّيَت كُلُّ نَفسٍ ما كَسَبَت وَهُم لا يُظلَمونَ | 3:25 |
بگو ای الله، ای صاحب اختیارِ تمام حکومتها، توئی که به هر کس میخواهی حکومت میبخشی و یا حکومت را از هر کس بخواهی به کنار میبری و هر که را بخواهی عزت میدهی و هر که را بخواهی ذلیل میکنی و هر خیری بدست توست به یقین تو بر هر چیزی توانا ميباشی (26) | قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ المُلكِ تُؤتِي المُلكَ مَن تَشاءُ وَتَنزِعُ المُلكَ مِمَّن تَشاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ۖ بِيَدِكَ الخَيرُ ۖ إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ | 3:26 |
شب را تو در روز داخل میکنی و روز را تو در شب میبری و زندگان را تو از مرده ها بیرون میآوری و مردگان را تو از زندگان در میاوری و هر کس را بخواهی بی حساب روزی میدهی (27) | تولِجُ اللَّيلَ فِي النَّهارِ وَتولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيلِ ۖ وَتُخرِجُ الحَيَّ مِنَ المَيِّتِ وَتُخرِجُ المَيِّتَ مِنَ الحَيِّ ۖ وَتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ | 3:27 |
مؤمنان حقیقی غیر از مؤمن حقیقی، کافران را هرگز دوست مورد اعتماد خود نمی گیرند و هر کس چنین کند در چیزی دوست الله نیست و شما جز اینکه از کفران کنندگان باید پرهیز کنید چاره ای ندارید و الله شما را از عذاب خودش میترساند و بسوى الله است باز گشت پس از مرگ شما (اگر مسلمانان فعلی جهان بر طبق راهنمائیهای قرآن رفتار میکردند و به آنان که مطيع متن قرآنند اعتماد میکردند به آشفتگی اجتماعی فعلی خود دچار نمی شدند و الله نیز یار آنان بود، ولی افسوس) (28) | لا يَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكافِرينَ أَولِياءَ مِن دونِ المُؤمِنينَ ۖ وَمَن يَفعَل ذٰلِكَ فَلَيسَ مِنَ اللَّهِ في شَيءٍ إِلّا أَن تَتَّقوا مِنهُم تُقاةً ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفسَهُ ۗ وَإِلَى اللَّهِ المَصيرُ | 3:28 |
بگو اگر چیزی را که در دل دارید پنهان نگهدارید یا آشکار سازید در هر حال الله آنرا میداند و او آنچه در آسمانها و هر چه در زمین باشد را میداند و الله به هر چیزی تواناست (29) | قُل إِن تُخفوا ما في صُدورِكُم أَو تُبدوهُ يَعلَمهُ اللَّهُ ۗ وَيَعلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ ۗ وَاللَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ | 3:29 |
در زمانی که هر کس هر کار خوب یا بدی را که کرده بوده، حاضر خواهد یافت، خطر اعمال بد خود را آنقدر سخت می بیند که آرزو میکند کاش میان او و اعمالش فاصله بسیار دوری بود و الله شما را از آنچه او به شما خواهد کرد قبلا میترساند و این روی مهربانی او به بندگانش میباشد (30) | يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَيرٍ مُحضَرًا وَما عَمِلَت مِن سوءٍ تَوَدُّ لَو أَنَّ بَينَها وَبَينَهُ أَمَدًا بَعيدًا ۗ وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفسَهُ ۗ وَاللَّهُ رَءوفٌ بِالعِبادِ | 3:30 |
بگو اگر شما الله را دوست داشته اید، باید از من که پیغمبر او هستم تبعیت کنید تا الله نیز شما را دوست داشته باشد و برای شما گناهان شما را بیامرزد، زیرا الله در اینگونه موارد است که آمرزنده میباشد و بخشش های اضافه تری می بخشد (این آیه میرساند دوستی یک طرفه فايده ای برای کسی ندارد و کسی دوست الله و پیغمبرش و امامان حقیقی است که راه پیغمبران الله را برود و راه پیغمبران الله منحصر به دو موضوعی است که در آیه بعد گفته شده) (31) | قُل إِن كُنتُم تُحِبّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعوني يُحبِبكُمُ اللَّهُ وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ | 3:31 |
بگو پس الله و رسول را اطاعت نمائید، پس اگر به این دو پشت کردند، کفران کننده خواهند بود و الله کفران کنندگانِ راهش را دوست ندارد (همانطور که امام علی (ع) در نهج البلاغه نیز اشاره فرموده است، اطاعت الله یعنی اطاعت از متن قرآن و اطاعت از پیغمبر یعنی اطاعت از سنت پیغمبر اسلام، و مسلمانان غیر از این دو هیچ راهنمای اصلی ندارند و کسی پیشوای آنهاست که در رهبری ذره ای از این دو اصل کنار نرود و یهودیان و مسیحیان نیز اگر مطيع تورات و انجیل خود، تا آنجا که تحریف نشده باشد، باشند، حتما یقین می کنند قرآن مجید عین تورات و انجیل دست نخورده آنهاست و سنت پیغمبران روایاتی نیست که منسوب به پیغمبران باشد بلکه مطالبی است که درباره توضیح مجملات کتاب الله می باشد و تا کسی کتاب الله را خوب نشناسد و مفصلات آنرا از مجملات جدا نکند و خود را محتاج به دانستن توضیح مجملات کتاب الله نداند، نباید چیزی را که منسوب به پیغمبر کرده اند، سنت او بداند) (32) | قُل أَطيعُوا اللَّهَ وَالرَّسولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الكافِرينَ | 3:32 |
يقين بدانید که الله بود که آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر مردم برگزید (مقصود از آل ابراهیم که برگزیده و پیغمبر باشد، اسمعيل و اسحق و یعقوب اند که هم پیرو و هم عقیده دین ابراهيم بودند و هم از نسل نزدیک ابراهیم و آلِ کسی شامل اولاد و نسل غیر هم عقیده کسی نمی شود و اگر کسی فرزند برجسته و هم عقیده نداشته باشد آل او فقط طرفداران او میباشند و مقصود از آل عمران مادر مریم میشود و زن عمران که عیسی از مریم است آل عمران منظور عیسی می باشد با توجه به آیه 35 و چون موسی از نسل يعقوب و آل ابراهیم است) (33) | إِنَّ اللَّهَ اصطَفىٰ آدَمَ وَنوحًا وَآلَ إِبراهيمَ وَآلَ عِمرانَ عَلَى العالَمينَ | 3:33 |
بعضی از اینان فرزند و نسل بعضی دیگر بودند و الله شنوائی دانا بود (یعنی اگر تقاضای بعضی از اینان را برای برگزیدن بعضی فرزندانشان به پیغمبری به صورت قبول شنید، از آنرو بود که میدانست دیگران آنطور که باید سخن دینی آنان را نشنیده اند و وضعشان طوری نبود که جز از طریق فرزند و نسلشان دین حق بماند و بعلاوه فرزند مورد تقاضای ایشان مؤمن تر و تربیت شده تر از دیگران بودند، ضمنا باید دانست که این آیه دلیل نیست که حتما هر فرزند صالحی از پیغمبران برگزیده الله شود چنانکه فرزندان موسی جانشین موسی نشدند و یوشع که نوکر و خادم موسی بود جانشین وی شد) (34) | ذُرِّيَّةً بَعضُها مِن بَعضٍ ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ | 3:34 |
هنگامی را یاد آور که زن عمران گفت پروردگارا من بگردن گرفته ام فرزندی را که در شکم دارم برای خدمت تو بر گمارم، پس از من قبول فرما و توئی که هم میشنوی و هم به هر چیز دانا هستی (35) | إِذ قالَتِ امرَأَتُ عِمرانَ رَبِّ إِنّي نَذَرتُ لَكَ ما في بَطني مُحَرَّرًا فَتَقَبَّل مِنّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّميعُ العَليمُ | 3:35 |
پس وقتی وضع حمل کرد گفت، پروردگارا من آنرا دختر زائیدم و الله به آنچه زائیده ام داناتر است و میداند که پسر به مانند دختر نیست و من او را مریم نامیدم و او و نسل او را از شیطان رانده در پناه تو میگذارم (از دنباله این جملات پیداست که این عمران غیر از عمران پدر موسی است بلکه پدر مریم نیز نامش عمران بود و هم مریم برگزیده الله است و هم پسر مریم حضرت عیسی، و مریم روی نذر مادرش پس از بزرگ شدن جزو خدمتکاران کنیسه بزرگ یهود یعنی مسجد قدس که اورشلیم باشد شد) (36) | فَلَمّا وَضَعَتها قالَت رَبِّ إِنّي وَضَعتُها أُنثىٰ وَاللَّهُ أَعلَمُ بِما وَضَعَت وَلَيسَ الذَّكَرُ كَالأُنثىٰ ۖ وَإِنّي سَمَّيتُها مَريَمَ وَإِنّي أُعيذُها بِكَ وَذُرِّيَّتَها مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ | 3:36 |
پس پروردگار مریم، درخواستِ مادرش را به نیکوئی پذیرفت و مریم را خواست که نیکو بزرگ شود و کاری کرد که سرپرستی او نصيب زکریا شود ( کار الله نتیجه قرعه کشی پیشوایان یهود بود که در آیه 44 همین سوره بعداً خواهید دید) هر زمان زکریا در جایگاه مذهبی در عبادتگاه که مریم نیز آنجا بود وارد میشد نزد مریم غذایی می یافت، روزی به مریم گفت این غذا از کجا برای تو رسیده؟ مریم گفت: این از نزد الله رسیده و الله هر کس را بخواهد بی حساب روزی میدهد (37) | فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَها نَباتًا حَسَنًا وَكَفَّلَها زَكَرِيّا ۖ كُلَّما دَخَلَ عَلَيها زَكَرِيَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقًا ۖ قالَ يا مَريَمُ أَنّىٰ لَكِ هٰذا ۖ قالَت هُوَ مِن عِندِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرزُقُ مَن يَشاءُ بِغَيرِ حِسابٍ | 3:37 |
در آنجا زکریا پروردگار خود را خواند و گفت پروردگارا به من نیز از جانب خودت فرزند پاکیزه ای نصیب گردان و تو کسی هستی که هر خواهش را میشنوی (در شش آیه اول سوره مریم شرح مطالبی که در این زمینه زکریا با خدای خودش گفته، هست و گفته است من و زنم که پیر شده ايم نازا هستیم و معجزه آسا ما را بچه دار کن تا آن بچه وارث پیشوانی مذهبی من شود) (38) | هُنالِكَ دَعا زَكَرِيّا رَبَّهُ ۖ قالَ رَبِّ هَب لي مِن لَدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ | 3:38 |
پس آن فرشتگان در حالی که او در مکان پیشوائی در عبادتگاه (این مکان را محراب میگویند) ایستاده بود و نماز میخواند او را آواز دادند که الله تو را به پسری به نام یحیی بشارت میدهد که تصديق کننده سخنی از جانب الله خواهد بود و شخص بزرگوار و شریفی میشود که بر خود سختگیر باشد و او خبرِ آخرت آورنده ای خواهد بود، شبیه نبی های نیکو کار (یحیی که شش ماه از عیسی بزرگتر بود وقتی بزرگ شد روی پرهیز کاری شدید در آذوقه و لباس به خود سخت میگرفت و مورد وحی و نبوت الله و احترام یهودیان بود و رسالت حضرت عیسی را تصدیق کرد) (39) | فَنادَتهُ المَلائِكَةُ وَهُوَ قائِمٌ يُصَلّي فِي المِحرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحيىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصّالِحينَ | 3:39 |
زکریا در پاسخ فرشتگان گفت، پروردگارا برای من چگونه فرزندی میشود، با اینکه پیری پرسال شده ام و همسرم نیز نازاست، پروردگارش از دهان فرشتگان مزبور گفت: تو راست میگوئی! ليكن الله هرچه را بخواهد میکند (40) | قالَ رَبِّ أَنّىٰ يَكونُ لي غُلامٌ وَقَد بَلَغَنِيَ الكِبَرُ وَامرَأَتي عاقِرٌ ۖ قالَ كَذٰلِكَ اللَّهُ يَفعَلُ ما يَشاءُ | 3:40 |
زکریا در مقابل آنچه از فرشتگان شنید گفت: پروردگارا برای من نشانه ای بر راستی این مژده قرار ده، پروردگارش گفت، نشانه برای تو این است که با مردم سه روز نمی توانی سخن بگوئی، مگر با اشاره و تو پروردگار خود را بسیار یاد کن و در هر صبح و شب او را تسبیح نما (تسبیح یعنی پاک کردن الله از نسبتهائی که مردم نادان و پیشوایان مذهبی سوءاستفاده چی و سایر بیخردان از متن پیغامهای الله به الله میدهند و گروهی برای او پسر و وزیر و شریک قرار میدهند و گروهی دیگر طوری خالق عالم را معرفی میکنند که دارای قدرتهای معجزه آسا و مصلحت اندیشی ها و آخرت و بهشت و پیغمبر نباشد. در آیات 8 تا 11 از سوره مریم که قبلا ترجمه شده، توضیحاتی بیشتر در مورد مطالب بالاست و میرساند که زکریا سه شبانه روز نمی توانست سخن گوید و با مردم با وحی یعنی با اشاره و رمز سخن میگفت و از این آیات می توانیم بفهمیم که وحى الله بر پیغمبران بصورت کلامی نبوده که با گوش شنیده شود و اگر با گوش شنیده شود آنرا وحی نمی گویند، مانند سخن گفتن خالق عالم با موسی که تکلم بود نه وحی) (41) | قالَ رَبِّ اجعَل لي آيَةً ۖ قالَ آيَتُكَ أَلّا تُكَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَيّامٍ إِلّا رَمزًا ۗ وَاذكُر رَبَّكَ كَثيرًا وَسَبِّح بِالعَشِيِّ وَالإِبكارِ | 3:41 |
همچنین زمانی را یاد آور که فرشتگان به مریم گفتند ای مریم، الله تو را برگزیده و پاکت ساخته و بر زنان جهان برترت نموده (42) | وَإِذ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَريَمُ إِنَّ اللَّهَ اصطَفاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصطَفاكِ عَلىٰ نِساءِ العالَمينَ | 3:42 |
بنابر این ای مریم، هنگام ایستادن به نماز فروتن باش و سر بسجده فرود آر و با جماعتِ رکوع کنندگان به اظهار اطاعت و نماز پرداز (43) | يا مَريَمُ اقنُتي لِرَبِّكِ وَاسجُدي وَاركَعي مَعَ الرّاكِعينَ | 3:43 |
این اطلاعات از خبرهای پنهانی است که آنرا ما به تو وحی میکنیم، در زمانی که پیشوایان مذهبی یهود قرعه های خود را افکندند تا معلوم کنند کدامشان باید سرپرستی مریم را قبول کنند و هم زمانی که آنان برای پذیرفتن مریم با هم ستیزه میکردند تو نزد ایشان نبودی (برطبق مطالب باب 23 و 24 از کتاب اول تواریخ ایام يهود از زمان داوود پیشوایان مذهبی یهود که باید از نسل دو پسر هارون باشند و امور مذهبی مرکز عبادت یهود را اداره نمایند 24 نفر بودند که یکی از آنان که نامش ابیا بود مامور بود در عبادتگاه بزرگ یهود که اورشلیم یا هیکل یا مسجد قدس نام داشت پیشوای مربوط به نماز و حمد الله باشد و زکریا از نسل ابيا بود و در زمان خودش عهده دار نماز جماعت یهودیان در عبادتگاه یهود بود و چون مریم به عبادتگاه سپرده شد این 24 پیشوا با هم گفتگو کردند که مریم خادمه کدامشان باشد و هر یک میگفتند خادم من باشد و لذا مجبور شدند که قرعه کشی کنند و مریم در قسمت نماز خانه خادمه زکریا شد و این مطالب که در کتب یهود نیست از موضوعاتی بود که فقط از طریق وحی به پیغمبر اسلام رسیده، گر چه اگر هم در کتب یهود یا مسیحی میبود، پیغمبر اسلام که مردی غیر یهودی و بیسواد بود نمی توانست آنرا بداند) (44) | ذٰلِكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيهِ إِلَيكَ ۚ وَما كُنتَ لَدَيهِم إِذ يُلقونَ أَقلامَهُم أَيُّهُم يَكفُلُ مَريَمَ وَما كُنتَ لَدَيهِم إِذ يَختَصِمونَ | 3:44 |
هنگامی که آن فرشتگان گفتند، ای مریم الله تو را به سخنی از خودش مژده میدهد (سخن الله اراده ایست که از خالق عالم صادر میشود برای بوجود آمدن یک موجود عجیب و غیر طبیعی) که او را مسیح و عیسی پسر مریم خواهند خواند و او در دنیا و آخرت، مرد مورد توجهی میشود و از مقربین درگاه الله است (45) | إِذ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَريَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسيحُ عيسَى ابنُ مَريَمَ وَجيهًا فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ وَمِنَ المُقَرَّبينَ | 3:45 |
و با مردم در گهواره و همچنین در بین 30 و 50 سال از جانب الله سخن خواهد گفت و از نیکوکاران معروف دنیا میباشد (46) | وَيُكَلِّمُ النّاسَ فِي المَهدِ وَكَهلًا وَمِنَ الصّالِحينَ | 3:46 |
مریم پاسخ داد: ای پروردگار من برای من چگونه ممکن است فرزندی شود و حال آنکه هنوز انسانی بمن نزدیکی نکرده؟ پروردگار او گفت: ای مریم چنان است که گفتی، ولی الله هر چه را بخواهد می آفریند و هرگاه کاری را بخواهد بشود برای شدن آن میگوید بشو و آن میشود (در این مطالب قرآن دو موضوع بسیار مهم جلب توجه میکند یکی اینکه چرا در قرآن نوشته شده به مریم فرشتگان سخن گفتند و در سخن خود چرا خود را مامور الله معرفی کردند ولی مریم این گویندگان را که جمع بودند یکنفر میداند و او را پروردگار خودش میشمارد؟ عین همین موضوع درباره زکریا نیز بود، موضوع دوم موضوع سخن گفتن عیسی در گهواره و همچنین در میان 30 و 50 سال است با اینکه مسیحیان در تاریخ خود اینطور معرفی میکنند که حضرت عیسی در سن 30 سالگی پیغمبری و بشارت خود را شروع کرد و یکی دو سال بیشتر زنده نبود جواب این هر دو موضوع، یکی این است که در وحى الله بر پیغمبران اگر چه وحی کننده الله است لیکن فرشتگان مخصوصی در حکم دستگاه بلند گوی الله هستند که چون از چند قوه مختلف برای ایجاد یک کار درست شده اند و در عین حال هیچ اختیاری از خود ندارند، در حکم خالق عالم و زبان خالق عالم میباشند و میدانیم که فرشته و ملک یعنی مورد تملک و بی اختیار از خود، بر اساس موضوع فوق بود که مریم و زکریا حق دارند آنها را که متصل به اراده الله هستند، خود الله و پروردگار و صاحب اختیار خودشان بنامند و این موضوع هم در 3 آیه اول و آیه 164 و 165 و 166 از سوره صافات و هم در سوره نجم و سوره قدر است. و در تورات اصلی این موضوع بوده که کُشتی گرفتن یعقوب با فرشته الله را کُشتی گرفتن با الله تعبیر کرده اند و اینها همه موضوع وحدتِ وجودِ متصلِ موردِ تذکر قرآن را درباره رابطه خالق عالم با مخلوقات ثابت مینماید، اما موضوع سخن گفتن حضرت عیسی در گهواره، شرح مفصل آن در آیات 17 تا 21 و 29 و 30 از سوره مریم است که قبلا ترجمه شد. و سخن گفتن عیسی در میان 30 و 50 سالگی در دوران پیغمبرى، حقیقتی است که قرآن مجید درباره زمان پیغمبری حضرت عیسی میگوید و عيسويان فراموش کرده اند و فقط در انجيل يوحنا باب 8 شماره 57 اشاره ای بدان شده و معلوم میدارد که حضرت عیسی در 30 سالگی مبعوث به رسالت شد و در پنجاه سالگی مرد، و تا او به 30 سالگی و رسالت نرسیده بود علمای یهود روی آنچه در گهواره از او شنیده بودند مریم و عیسی را مقدس و مورد احترام میشمردند و چون بعد از رسالت عیسی از علمای یهود بعنوان پیشوایان مذهبی سوءاستفاده چی اسم میبرد آنها نیز کم کم روی لج بازی عیسی را فرزند غير مشروع مریم معرفی کردند مخصوصا بعد از از بین رفتن عیسی) (47) | قالَت رَبِّ أَنّىٰ يَكونُ لي وَلَدٌ وَلَم يَمسَسني بَشَرٌ ۖ قالَ كَذٰلِكِ اللَّهُ يَخلُقُ ما يَشاءُ ۚ إِذا قَضىٰ أَمرًا فَإِنَّما يَقولُ لَهُ كُن فَيَكونُ | 3:47 |
و بدان که الله این فرزند تو را کتاب و حکمت می آموزد (کتاب یعنی مطالب صد در صد صحیح و محكم و ثابت و لازم اگر چه بصورت نوشته نباشد و حکمت، یعنی دانستن فلسفه صحیح هر چیز و علت و معلول آن و پیغمبران اگر چه بیسواد هم باشند خالق عالم بطور ناگهانی چنین استعدادی در هنگام شروع وحی به ایشان میدهد و با چنین استعدادی به کمک وحی میتوانند کتابهای آسمانی گذشته را بفهمند که قبلا چگونه بوده و چه قسمتهائی از آنها کم و زیاد شده است، زیرا میدانند که کتابهای آسمانی نیز باید مطالبشان صد در صد حقیقی و صفت کتابی داشته باشد و مطلب موهومی در آنها نباشد) و تورات حقیقی و انجیل را به او تعلیم میدهد (انجیل یعنی بشارت به پاداشهائی که خالق عالم از پس مرگ و در آخرت برای مطيعان دستوراتش مقرر داشته و انجيل حقیقی محتوی چنین بشارتهائی بوده زیرا علمای یهود تا توانسته بودند بشارتهای تورات را از بین برده بودند و لذا مطالب انبیای بعد از موسی مخصوصا حضرت عیسی بیشتر روی آن بشارتها بود که متاسفانه مسیحیان فعلی روی تبلیغات غلط پولس بشارت به بهشت و ملکوت را تبدیل به بشارت به شخصیت خود عیسی کردند، همانطور که بیشتر فرقه های اسلام نیز آخرت و بهشت را بجای اعمال خوب محول به دوستی های غلط پیشوایان بزرگ مذهبی و غلو کردن درباره این شخصیتهای درجه یک جلوه داده اند) (48) | وَيُعَلِّمُهُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَالتَّوراةَ وَالإِنجيلَ | 3:48 |
و او پیغام رسانی خواهد بود که بسوی بنی اسرائیل فرستاده خواهد شد، وقتی عیسی پیغمبری خود را اعلام نمود به بنی اسرائیل گفت، من نشانه روشنی از پروردگارتان آورده ام به اینصورت که برای شما از گل، شکلِ پرنده ای میسازم و در آن فوت میکنم آن به اجازه الله پرنده ای میشود و نیز به اجازه الله کور مادر زاد و شخص برص دار را سالم میکنم و مرده را نیز به فرمان الله زنده میگردانم (حضرت عیسی هر کس را میخواست چنین نمیکرد بلکه هر کس را که الله به او اجازه میداد چنین میکرد و عوامل غیبی الله بودند که چنین میکردند نه خود عیسی) و من آنچه را خواهید خورد و یا هر چه را در خانه های خود ذخیره میکنید به شما خبر خواهم داد (این دو موضوع را مثل اینکه حضرت عیسی همیشه اجازه داشت و حضرت يوسف نیز چنین بود و دلیل نیست که پیغمبران دیگر نیز چنین باشند و زیادی اینگونه معجزات در پیغمبری دلیل بر آن نیست که از پیغمبر دیگر برتر باشد مگر اینکه بگوئیم در این قسمت برتر بود و در قسمتهای دیگر اگر نداشته باشد پائین تر) و در آنچه گفته شد برای شما نشانه ای میباشد بر پیغمبری من به شرطی که شما لیاقت ایمان آوردن به من را داشته باشید (این معجزات بخودی خود دلیل پیغمبری نیستند بلکه حق گوئیهای مشکل دینی توأم با آموزش عالی به اضافه اعلام پیغمبری به اینکه پیغمبر الله است و گفتن پیشگوئیهای که راست آید و همچنین خود را جز سمت پیغمبری به هیچ شخصیت خدائی که علامت غرور است نسبت ندادن، شروط چهارگانه اصلی پیغمبری میباشند که همه میتوانند ببینند و معجزات ذکر شده، و شبیه آنها آیه و نشانه پنجم است در پیغمبران که تمام مردم ممکن نیست در پیغمبران ببینند و این موضوع هم در قرآن و هم در تورات و انجیل گوشزد شده است) (49) | وَرَسولًا إِلىٰ بَني إِسرائيلَ أَنّي قَد جِئتُكُم بِآيَةٍ مِن رَبِّكُم ۖ أَنّي أَخلُقُ لَكُم مِنَ الطّينِ كَهَيئَةِ الطَّيرِ فَأَنفُخُ فيهِ فَيَكونُ طَيرًا بِإِذنِ اللَّهِ ۖ وَأُبرِئُ الأَكمَهَ وَالأَبرَصَ وَأُحيِي المَوتىٰ بِإِذنِ اللَّهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِما تَأكُلونَ وَما تَدَّخِرونَ في بُيوتِكُم ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنينَ | 3:49 |
و من تصدیق کننده چیزهائی از تورات هستم که تحریف نشدن آنها را خودم دانسته باشم (هر پیغمبری که بعد از پیغمبر دیگر میآید، پیغامهایش که به او وحی میشوند ،مصحح کتابهای دست خورده و تحریف شده پیغمبران گذشته است چنانکه قرآن مجید نیز مصحح تورات و انجیل تحریف شده میباشد و هر موضوعی که در تورات و یا انجیل باشد که قرآن آنرا تصحیح نکند، آن موضوع جزء قسمتهای تحریف نشده است و باید مورد توجه علمای اسلام باشد) و من بعضی از چیزهائی را که برای شما حرام شده بر شما حلال خواهم کرد (کار کردن در شنبه را که بوسیله حضرت موسی حرام شده بود حضرت عیسی به دستور الله حلال نمود و بعضی حرامهای دیگر را هم که بوسیله پیشوایان مذهبی یهود روی اغراض خصوصی حرام شده بود، حلال کرد، مانند گوشت شتر و پیه همراه با گوشت) و چون نشانه روشنی بر پیغمبری خود از پروردگار شما آورده ام باید از الله بترسید و مرا اطاعت نمائید (50) | وَمُصَدِّقًا لِما بَينَ يَدَيَّ مِنَ التَّوراةِ وَلِأُحِلَّ لَكُم بَعضَ الَّذي حُرِّمَ عَلَيكُم ۚ وَجِئتُكُم بِآيَةٍ مِن رَبِّكُم فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطيعونِ | 3:50 |
به يقين الله هم پرورنده من و هم پروردگار شماست پس از او اطاعت بنده وار کنید و این راهی است مستقیم (شرح چگونگی پیدایش عیسی در رحم مریم باکره بدون آنکه مریم شوهر کند و شرح تولد عیسی و محاکمه مریم و سخن گفتن عیسی در گهواره برای تبرئه مادرش در سوره مریم میباشد که قبلا ترجمه شد) (51) | إِنَّ اللَّهَ رَبّي وَرَبُّكُم فَاعبُدوهُ ۗ هٰذا صِراطٌ مُستَقيمٌ | 3:51 |
پس وقتی عیسی احساس کرد که یهودیان و بزرگانشان به پیغمبری او کافر شده اند (یعنی روی منافع خصوصی و دنیا خواهی های خود پیغمبری روشن عیسی را کفران کردند، با اینکه مدت 30 سال او را موجودی مقدس و عجیب میدانستند و از زبان او در گهواره شنیده بودند او پیغمبر یهود میشود) به کسانی که کم و بیش به او ایمان آورده بودند گفت، چه کسی حاضر است در تبلیغات دینی من، که مردم را فقط بسوى الله میخوانم مرا یاری نماید؟ حواریان او گفتند: مائیم که یاری دهندگان دین الله هستیم، ما به الله كاملا ایمان آورده ایم و تو شاهد اعمال ما باش که چگونه تسلیم کامل دستورات الله میباشیم (حواری یعنی کمک کننده و ناصر نیز یعنی کمک کننده و اسم حواریان عیسی و اینکه در انجیلهای فعلی هم هست که هم عیسی و هم حواریان را ناصری میگفتند بزرگترین دلیل است بر اینکه مسیحیت اسم اولیه اش نصرانی و نصارا بود و این اسم روی کمک کردن مؤمنان به عیسی در دین الله بود نه روی اینکه عیسی محل تولدش ده کوچکی بنام ناصره باشد، بلکه محل تولد عیسی را نیز بعداً ناصره معرفی کرده اند، زیرا عیسی که دارای دین نصرانی بود در آنجا متولد شده و معنای حقیقی ناصر دین الله يا نصارا همان معنای حقیقی اسلام و تسلیم شدن به دين الله است و بر این معناهاست که در قرآن نوشته شده دین تمام پیغمبران اسلام یعنی تسلیم به دستورات الله بوده و الّا میدانیم دین سایر پیغمبران حتی در قرآن به اسمهای متفاوتی مشهور بوده اند و این تحقیقات میرساند که بیشتر مطالب انجيل های چهارگانه فعلی که خودشان با هم اختلاف دارند، ساختگی بوده و حتی از متن این چهار انجیل میتوان فهمید که نویسندگان آنها حواری نبودند بلکه یهودیانی دشمن عیسی بودند که پس از مرگ عیسی خود را طرفدار دین عیسی معروف کردند) (52) | فَلَمّا أَحَسَّ عيسىٰ مِنهُمُ الكُفرَ قالَ مَن أَنصاري إِلَى اللَّهِ ۖ قالَ الحَوارِيّونَ نَحنُ أَنصارُ اللَّهِ آمَنّا بِاللَّهِ وَاشهَد بِأَنّا مُسلِمونَ | 3:52 |
حواريان عیسی پس از اینکه به عیسی گفتند، تسلیم پیغامهای تو شده ایم به پروردگار خود گفتند، پروردگارا بدانچه تو فرو فرستاده ای، ایمان کامل آورده ایم و پیغمبرت را تبعیت کرده ایم و از تو میخواهیم ما را گواه دهندگانی محسوب داری که روی تبلیغات دینی صحیح خود، گواه بر مردمی هستند که سخن ایشان را شنیده و عمل کرده اند یا نکرده اند (53) | رَبَّنا آمَنّا بِما أَنزَلتَ وَاتَّبَعنَا الرَّسولَ فَاكتُبنا مَعَ الشّاهِدينَ | 3:53 |
و مردم نسبت به عیسی و حواریانش مکرها کردند و الله نیز به ایشان مکر کرد، ولی الله بهترین مکر کنندگان است (مکرهای مردم یکی این بود که علمای سوءاستفاده چی یهود، نادانان سوءاستفاده چی تحت نفوذ خود را وادار کردند عیسی را از حیث دین منحرف و مخالف حکومت استعماری روم و آشوب طلب جلوه دهند و حاکم خود را مجبور کنند او را بگیرد و بکشد، دوم این بود که بعد از مرگ عیسی بنام مذهب عیسی مذهب عوام فریبانه ای بنام خدائی عیسی ساختند و در مقابل تبلیغاتِ صحيح حواریان عیسی، پولس نامی را که میتوانست مذهب عیسی را به فرمی صوفیانه و عوام فریب تبدیل کند، علم کردند و مذهبی بوجود آوردند که عیسی خود را پسر خدا و همه کاره خالق عالم معرفی کند تا يهود بتوانند بگویند بر طبق دستور تورات عیسی را که مدعی خدائی خود بود کشتیم، ولی مکر خوبی که الله کرد این بود که این نقشه ها باعث بدبختی دنیائی و آخرتی خودشان شد و کارهای دنیائی ایشان فریبی از قانون الله بر ایشان بود تا از پس مرگ برای همیشه در عذاب باشند و شمه ای از مکر آنان و مكر الله که اولی بد بود و دومی بهترین کار در آیات بعد است) (54) | وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ | 3:54 |
مکر خوب الله وقتی بود که الله به عیسی گفت من میمیرانمت و بسوی خودم تو را بالا میاورم و از کسانیکه کفران این راهنمائیها را کردند پاکت میسازم و پیروان تو را تا روز قیامت بالای کسانی میگردانم که کفران تو را کردند (از این جملات با در نظر گرفتن آنچه در انجیل های تحریف شده در این باره نوشته شده چنین فهمیده میشود که چون رؤسای یهود پیلاطس حاکم یهودیه را وادار کردند، حضرت عیسی را بعنوان مخالف دین مردم و مخالف حکومت بگیرد و بکشد، پیلاطس فهمیده بود که حضرت عیسی بی گناه است و تهمت یهودیان وارد نیست و حتی متوجه شده بود که عیسی با سابقه تقدسی که میان یهود، قبل از ادعای پیغمبری، داشت، پیغمبر الله است ولی برای حفظ موقعیت سیاسی خود میدید باید برای خواباندن شورش مردم به تقاضاهای آنان ترتیب اثر بدهد در اینجا لازم بود از جانب الله معجزه ای بشود و به عیسی گفته شود به پیلاطس بگوید، خالق عالم بدن مرا غیب میکند و در غيب، روح را از بدن جدا میکند و به این طریق مرا میمیراند و روح مرا به بهشت میبرد و جسم مرا در فضا تبدیل به گرد و خاک مینماید و برای اینکه شورش يهود بخوابد، یکی از زندانیان ناشناس سزاوار قتل را بصورت عیسی در می آورد تا شورشیان او را بگیرند و شکنجه کنند و بنام عیسی بکشند و چنین شد ولی یهودیان تصور کردند که حضرت عیسی را کشته اند و روایاتی هم به دروغ ساخته شد که عیسی پس از سه روز از قبر ناپدید گردید و به آسمان رفت و چون دار زدن عیسی موضوعی است که روی تورات دليل بر پیغمبر نبودن عیسی است و تهمت پسر خدا بودن عیسی نیز دلیل ناپاکی عیسی است، خالق عالم بوسیله قرآن این دو نا پاکی را هم از دامن عیسی دور کرده تا یهودیان بدانند، عیسی پیغمبر الله بود که آنان روی باطل خواهی میخواستند او را بکشند و در جملات فوق روز قیامت عبارت است از قیامت صغری یا به اصطلاح قرآن و تورات و انجیل قیامت اول که عبارت باشد از هزاره آخر دنیا و عملا طبق پیشگوئی فوق دیده ایم که از پس عیسی مدت نزدیک به دو هزار سال یعنی تا به امروز همیشه یهودیان که پیغمبری عیسی را قبول نکرده اند زیر دست مسیحیان و مسلمانان بوده اند، طبق نشانه های چهارگانهای که در قرآن میباشد، قيامت اول از سالهای نزدیک به 1917 میلادی شروع شده است و لذا اگر به فرض نا معلوم حکومت فعلی اسرائیل به جائی هم برسد که بر بعضی حکومتهای مسیحی تفوق پیدا کند به پیشگوئی بالا لطمه ای نخواهد زد، زیرا پیشگوئی بالا داخل قیامت اول را شامل نمیگردد) از پس قیامت اول است که بازگشت تمامی شما بشرها بسوی من خواهد بود و من در آن بازگشت میان تمامی شما در آنچه اختلاف کرده بودید، داوری خواهم کرد (پس از تمام شدن هزاره آخر دنیا زمين ما متلاشی میگردد و تمام ارواح مردگان گذشته و حال از عالم برزخ بسوی زمین آخرت که نزدیک عرش الله یعنی نزدیک قدرت مرکزی خلقت است برده میشوند تا در آنجا درباره اعمالشان داوری شود و بهشتی بسوی بهشت و جهنمی بسوی جهنم رود) (55) | إِذ قالَ اللَّهُ يا عيسىٰ إِنّي مُتَوَفّيكَ وَرافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذينَ كَفَروا وَجاعِلُ الَّذينَ اتَّبَعوكَ فَوقَ الَّذينَ كَفَروا إِلىٰ يَومِ القِيامَةِ ۖ ثُمَّ إِلَيَّ مَرجِعُكُم فَأَحكُمُ بَينَكُم فيما كُنتُم فيهِ تَختَلِفونَ | 3:55 |
پس کسانی که کفران راهنمائیهای مرا کردند هم در دنیا و هم در آخرت به عذاب شدیدی عذابشان میکنم و برای ایشان یاوری نخواهد بود (آیه فوق اشاره ای حکیمانه به رفع اختلافات ادیان در قیامت اول و عذاب دیدن کفران کنندگان پیغامهای پیغمبران که پیشگوئیهای مربوط به قيامت اول را کفران خواهند کرد میباشد) (56) | فَأَمَّا الَّذينَ كَفَروا فَأُعَذِّبُهُم عَذابًا شَديدًا فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ وَما لَهُم مِن ناصِرينَ | 3:56 |
و اما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته مربوط به این راهنمائیها را عمل نمودند الله مزد ایشان را تمام و کمال خواهد داد و او ستمکاران را دوست ندارد (57) | وَأَمَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ فَيُوَفّيهِم أُجورَهُم ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ | 3:57 |
به این طریق است که ما اینگونه نشانه های روشن و تعليمات بس حکیمانه را بر تو میخوانیم (58) | ذٰلِكَ نَتلوهُ عَلَيكَ مِنَ الآياتِ وَالذِّكرِ الحَكيمِ | 3:58 |
يقين بدانید که وضع عیسی در نزد الله بمانند وضع آدم است که چگونه او را از خاکی مخصوص آفرید و سپس برای آدم شدن او گفت بشو پس شد (این جملات اشاره به وجود آمدن حضرت عیسی بدون پدر از مریم باکره است که مورد تعجب بسیاری از مردم میباشد و بر طبق تشریحی که در جاهای مختلف قرآن شده، آدم اول ابتدا بدنش از جنس خاک مخصوصی از زمین آخرت بود که در او روح و انرژی مخصوصی حلول کرد و از آن همسرش پدید آمد و این دو لباس خاکی آخرت خود را گذاشتند و از بهشت روحشان به زمین افتاد و در زمین به فرمان الله در یک نر و یک ماده از حیوان کامل شده در زمین حلول کردند و انسان اولیه زمینی از توالد و تناسل این دو پدید آمدند و این را هم میدانیم که بدن زمینی انسان نیز از خاک و آب مخصوصی است که روی جذب و دفع و نمو از حيوان یک سلولی تا انسان پدید میآید و مسلم است که خالق عالم با این قوانین خواسته است انسانها پدید آیند و پدید آمدند و پدید آمدن عیسی نیز طبق تذکرات قرآن با قوانین طبیعی مخصوصی است که انرژی مخصوصی در تخمدان مریم چون اشعه ای که فعلا ماهیت آن بر ما مجهول است نفوذ کرد و عیسی بدون دخالت انرژی و نطفه پدر پدید آمد و چون غیر طبیعی بود قدرت زناشوئی نداشت و لذا زن نگرفت) (59) | إِنَّ مَثَلَ عيسىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِن تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُن فَيَكونُ | 3:59 |
و تو ای محمد بدان، حقیقت آن چیزی است که از پروردگارت بتو رسیده پس مبادا از شک کنندگان باشی (60) | الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكُن مِنَ المُمتَرينَ | 3:60 |
پس کسانیکه بعد از دانشی که برای تو از طریق وحی آمد در چیز حقی که تو میگوئی با تو محاجه کردند به ایشان بگو پیش آئید تا هم ما و هم شما فرزندان و زنان و خود هامان را دعوت کنیم و از پس آن از الله با کمال خضوع بخواهیم که علامت نفرتش را بصورت عذابی بر دروغگویان نشان دهد (از این جملات پیداست که در تفسيرها گفته اند طرف مباهله با پیغمبر اسلام مسيحيان نجران بودند، درست نیست، بلکه در درجه اول یهودیان بودند که درباره حضرت عیسی عقایدی ناشایسته داشته و دارند و موضوع مباهله نیز در مورد تولد عیسی بوده اگر چه شامل مسیحیان و غیر آنها و در مورد کلیه حقایق دین اسلام هم میشود، چون مسلم است کسی از مخالفین چه یهود باشد و چه نصارا حاضر به مباهله نشده اند، قطعی است پیغمبر اسلام نیز اقدامی برای مباهله نکرده و آنچه میگویند پیغمبر اسلام خودش و فاطمه و علی و حسین و حسن را آورد درست نیست و تازه به فرض که کسانی حاضر به مباهله میشدند حتما بر طبق آیه قرآن گروهی از مؤمنان حقیقی که مهاجر و انصار بودند همراه با پیغمبر اسلام میآمدند و فرزندان و زنان مؤمن خود را هم میآوردند، بنابر اینها کاملا پیداست روایاتی که در مورد مباهله، غير آنچه گفته شد آورده اند چون نتیجه آنها بد نام کردن مهاجر و انصار و ایجاد دو دستگی میان مسلمانان است ساخته دشمنان اسلام بوده که هم در کتب اهل سنت گذاشته اند و هم در کتب شیعه بخصوص که بر طبق روایات مربوط به زمان زناشوئی حضرت علی و فاطمه که در ناسخ التواریخ شرح داده شد، معلوم نیست در زمان نزول آیه مباهله که سال سوم هجری و زمان بعد از جنگ احد بوده فرزندی از فاطمه تولد یافته باشد و حتی معلوم نیست که در این زمان حضرت فاطمه با حضرت علی همسر شده باشد) (61) | فَمَن حاجَّكَ فيهِ مِن بَعدِ ما جاءَكَ مِنَ العِلمِ فَقُل تَعالَوا نَدعُ أَبناءَنا وَأَبناءَكُم وَنِساءَنا وَنِساءَكُم وَأَنفُسَنا وَأَنفُسَكُم ثُمَّ نَبتَهِل فَنَجعَل لَعنَتَ اللَّهِ عَلَى الكاذِبينَ | 3:61 |
يقين بدانید این شرحی که داده شد، خبر دادنی است حقیقی و عین حقیقت و خدائی جز الله نیست و الله است که آن پرقدرت با حکمت میباشد (این جمله اخیر هم به یهود و هم به نصارا است تا بدانند آنچه درباره عیسی میگویند چه اندازه از حقیقت دور است و هم بدانند حضرت عیسی هرگز خود را خدا یعنی صاحب اختیار و همه کاره و قدرتمند برای رفع حاجات مردم و شفیع گناه ندانسته و این نسبتها را دشمنان عیسی در انجیلهای ساختگی به او داده اند) (62) | إِنَّ هٰذا لَهُوَ القَصَصُ الحَقُّ ۚ وَما مِن إِلٰهٍ إِلَّا اللَّهُ ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ العَزيزُ الحَكيمُ | 3:62 |
پس اگر کسانی از این راهنمائیها رو برگرداندند الله داناست که آنان فساد کارند (علت اصلی مخالفت افراد برجسته جامعه ها نسبت به حقایق دینی کتابهای آسمانی فقط علاقه آنان به فساد کاریست و الا آنان نادانی نیستند که نتوانند حقایق را بفهمند) (63) | فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِالمُفسِدينَ | 3:63 |
بگو ای کسانیکه خود را اهل کتابی آسمانی میدانید، بیائید بسوی یک سخن که میان ما و شما مشترک است و این است که جز از الله اطاعت بنده وار نکنیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم و غیر از الله کسی از همجنسان خود را صاحب اختیار خود نگیریم پس اگر به این یک سخن پشت کردند تو و طرفدارانت به آنان بگوئید شاهد باشید که فقط ما هستیم که تسلیم کتاب آسمانی هستیم (مسلم و مسلمان یعنی تسلیم متن كتاب الله و متاسفانه در امروز می بینیم اکثر مسلمانان دنیا نیز مانند سایر کسانی که خود را اهل کتاب آسمانی میدانند حاضر نیستند تسليم متن کتاب الله بشوند بلکه به فتواهای بزرگان دینی خود که کم و بیش خلاف متن کتاب الله است تسلیم و مقلد شده اند) (64) | قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ | 3:64 |
ای کسانی که خود را اهل كتاب الله میدانید چرا درباره ابراهیم با یکدیگر مجادله میکنید و حال آنکه تورات و انجیل نازل نشد مگر بعد از ابراهیم، چرا در این کار خود تعقل نمی کنید؟ (65) | يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تُحاجّونَ في إِبراهيمَ وَما أُنزِلَتِ التَّوراةُ وَالإِنجيلُ إِلّا مِن بَعدِهِ ۚ أَفَلا تَعقِلونَ | 3:65 |
شما در چیزی با یکدیگر مجادله کرده اید که دانسته اید، با اینحال حق ندارید در چیزی که بدان دانش ندارید محاجه نمائید و آنچه را نمی دانید الله میداند و شما نمی دانید (66) | ها أَنتُم هٰؤُلاءِ حاجَجتُم فيما لَكُم بِهِ عِلمٌ فَلِمَ تُحاجّونَ فيما لَيسَ لَكُم بِهِ عِلمٌ ۚ وَاللَّهُ يَعلَمُ وَأَنتُم لا تَعلَمونَ | 3:66 |
ابراهيم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه توجه او بطور مستقیم منحصرأ به الله بود و تسلیم متن دستورات او شده بود و از مشرک ها نبود (هم یهودیان و هم مسیحیان میدانند که ابراهیم قبل از تورات و انجیل بود و او نه به مذهب تورات تحریف شده یهود بود و نه به مذهب انجيل تحریف شده ی نصارا و دین و مذهب ابراهيم حنيف بود. با اینکه اینرا هر دو دسته و حتی مسلمانان امروز جهان میگویند نمی خواهند معنای حنیف را خوب بدانند تا علت اختلافات مذهبی خود را درک کنند، حنیف یعنی کسی که خود را از راه مستقيم منحرف نکند و دین را مستقیما از متن دست نخورده کتاب الله فرا گیرد و هر چه را میخواهد مستقيما و بدون واسطه و پارتی از الله و قوانینش بخواهد و اطاعت بنده وار فقط از دستورات او کند نه آنکه از عقاید و اعمالی پیروی و تقلید کند که از بزرگان مذهبیش رسیده و برخلاف متن کتاب الله است و صورت تحریف کتاب الله را دارد، بنابر این توضیح قرآن، کلیه فرقه های مذهبی که مردم آنها، کورانه مقلد پیشوایان مختلف مذهبی خود هستند و بجای معنای قانونی متن كتاب الله از مفسران مختلف گوی این متن و فقیهان و علمای مذهبی ای تقلید میکنند که سخنان خلاف متن کتاب الله تحویل مردم میدهند مشرک اند، زیرا در صاحب اختیاری دینی و اطاعت بنده وار و بی چون و چرای مقلدانه خود، پیشوایان مذهبی خود را شریک الله قرار داده اند و حضرت ابراهیم و سایر پیغمبران از آنان بیزارند، اگر چه آنان ابراهیم و سایر پیغمبران را مورد احترام شدید خود قرار دهند، آیا اختلاف سنی و شیعه فعلی که هر یک پیغمبر اسلام را پیغمبر خود میدانند به مانند اختلاف یهود و نصارا در مورد ابراهیم نیست؟ آیا نه این است که هم فرقه های سنی و هم فرقه های شیعه میگویند پیغمبر اسلام نه سنی بود و نه شیعه و بلکه مطيع الله و متن قرآن مجید بود؟ پس چرا آنان نیز از فرقه های خود دست نمی کشند و تسلیم متن قرآن نمی شوند تا مسلمان حقیقی باشند؟) (67) | ما كانَ إِبراهيمُ يَهودِيًّا وَلا نَصرانِيًّا وَلٰكِن كانَ حَنيفًا مُسلِمًا وَما كانَ مِنَ المُشرِكينَ | 3:67 |
به يقين سزاوارترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که در حنیف بودن و مشرک نبودن از ابراهیم تبعیت کنند و نمونه بارز اینگونه اشخاص این پیغمبر (یعنی محمد) و کسانی هستند که متن پیغام این پیغمبر را به درستی پذیرفته اند و الله ولی چنین مؤمنانی میباشد ولی در اینجا بمعنای همه کاره و حافظ و دوست مورد اعتماد است و مؤمنان مزبور مهاجران و انصار پیغمبر در درجه اول و کلیه مطيعان متن قرآن مجید هستند مشروط بر اینکه حقیقتا مطیع باشند یعنی مهتدی به راه رفع اختلافی که در قرآن مجید است) (68) | إِنَّ أَولَى النّاسِ بِإِبراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعوهُ وَهٰذَا النَّبِيُّ وَالَّذينَ آمَنوا ۗ وَاللَّهُ وَلِيُّ المُؤمِنينَ | 3:68 |
گروهی از آنان که خود را اهل کتاب میدانند دوست دارند، شاید میتوانند شما را گمراه کنند، آنان جز خود را با تبلیغات سوء خود گمراه نخواهند کرد و اینرا درک نمی کنند (متاسفانه اکثر مسلمانان فعلی دنیا نیز چنین شده اند که میخواهند طرفداران اطاعت از متن قرآن را بسوی اطاعت از پیشوایان گمراه خود بکشانند و نمیدانند که مطيعان قرآن هرگز بسوی آنان برنمیگردند) (69) | وَدَّت طائِفَةٌ مِن أَهلِ الكِتابِ لَو يُضِلّونَكُم وَما يُضِلّونَ إِلّا أَنفُسَهُم وَما يَشعُرونَ | 3:69 |
ای کسانی که خود را اهل کتاب می دانید (علت اینکه ما در این ترجمه ها اهل کتاب را کسانی ترجمه کرده ایم که خود را اهل کتاب میدانند از آنروست که در آیه 110 و آیه 199 این سوره تشریح شده، اهل کتاب بر دو نوعند نوعی اسماً اهل کتابند و آنطور که باید حقیقتا اهل کتاب نیستند و نوع دوم اهل کتاب حقیقی میباشند و علاوه بر این باید به آیه 159 از سوره نساء نیز توجه داشت که اهل کتاب حقیقی را معرفی میکند) چرا با اینکه دلایل روشن الله را می بینید آنها را کفران می کنید؟ (70) | يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تَكفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَأَنتُم تَشهَدونَ | 3:70 |
ای اهل کتاب چرا با اینکه حق را میدانید آنرا با باطل مشتبه میکنید و پنهانش میدارید؟ (71) | يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تَلبِسونَ الحَقَّ بِالباطِلِ وَتَكتُمونَ الحَقَّ وَأَنتُم تَعلَمونَ | 3:71 |
و گروهی از اهل کتاب گفتند در ابتدای روز به آنچه بر ایمان آورندگان به قرآن نازل شده ایمان آورید و در انتهای روز مخالفت کنید، شاید آنان به وسیله این حیله شما از ایمان خود برگردند (72) | وَقالَت طائِفَةٌ مِن أَهلِ الكِتابِ آمِنوا بِالَّذي أُنزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنوا وَجهَ النَّهارِ وَاكفُروا آخِرَهُ لَعَلَّهُم يَرجِعونَ | 3:72 |
و جز به نفع کسی که از دین خودتان پیروی کرده اند به دیگری مؤمن نشوید، به ایشان بگو فقط هدایت، هدایت حقيقی الله است به اینکه داده میشود آن هدایت به کسی دیگر مانند آنچه به شما داده شد که طرفداران او با شما نزد پروردگارتان محاجه میکنند. آری به ایشان بگو که فضیلت هدایت به دست الله است و آنرا به هر کس بخواهد میبخشد و الله بر همه احاطه داری داناست (یعنی تمام کارهای الله متناسب با وسعت خلقت و دانش وسیع الله است و کسی از هدایت الله برخوردار میشود که لیاقت آنرا داشته باشد) (73) | وَلا تُؤمِنوا إِلّا لِمَن تَبِعَ دينَكُم قُل إِنَّ الهُدىٰ هُدَى اللَّهِ أَن يُؤتىٰ أَحَدٌ مِثلَ ما أوتيتُم أَو يُحاجّوكُم عِندَ رَبِّكُم ۗ قُل إِنَّ الفَضلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ | 3:73 |
هر کس را او بخواهد به رحمت خودش اختصاص میدهد و الله صاحب اختیارِ آن فضلِ عظیم است (74) | يَختَصُّ بِرَحمَتِهِ مَن يَشاءُ ۗ وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظيمِ | 3:74 |
و گروهی از اهل کتاب کسانی هستند که اگر سکه های طلای بسیاری نزد ایشان به امانت گذاری بتو برمیگردانند ولی گروهی هم از اهل کتاب هستند که یک سکه کوچک طلا را هم که امانت گرفته اند به تو که صاحبش باشی بر نمیگردانند، مگر وقتی که بر علیه آنان ایستادگیِ مؤثری نمائی و این از آنروست که این اهل کتابِ اخیر گفته اند، بر گردن ما نیست که نسبت به این بیسوادان خارج از دین، راه صحیحی پیش گیریم و اینگونه اهل کتاب با اینکه میدانند این کار بد و خلاف كتاب الله است، چنین دروغ بزرگی را به الله افترا میزنند (متاسفانه به مانند این فرقه های اهل تورات و انجیل در فرقه های اسلام و اهل قرآن نیز نفراتی هستند که به ظاهر مقدس نما بوده و در معاملات خود با غیر هم عقیده های مذهبی خود به عهد انسانیت معاملاتی خود وفا نمی کنند و مال مردم را به بهانه این که مانند ایشان مؤمن نیستند تا زمانی که زورشان برسد میخورند و حال آنکه در تمام کتابهای آسمانی قید شده خوردن مال مردم حرام است اگر چه بی عقیده و بی ایمان باشند) (75) | وَمِن أَهلِ الكِتابِ مَن إِن تَأمَنهُ بِقِنطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيكَ وَمِنهُم مَن إِن تَأمَنهُ بِدينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيكَ إِلّا ما دُمتَ عَلَيهِ قائِمًا ۗ ذٰلِكَ بِأَنَّهُم قالوا لَيسَ عَلَينا فِي الأُمِّيّينَ سَبيلٌ وَيَقولونَ عَلَى اللَّهِ الكَذِبَ وَهُم يَعلَمونَ | 3:75 |
حقیقت این است که هر کس به عهد و پیمان خودش با دیگران وفا کند و تقوای اسلامی را (که در آیه 70 و 71 از سوره احزاب است) مراعات کند، الله این تقواداران را دوست میدارد (این میرساند که دوستى الله با انسانها فقط روی ایمان ظاهری آنان نیست و بلکه تمام راهنمائیهای ادیان صحیح برای این است که مردم آنچه را بر خود نمی پسندند بر دیگران نپسندند) (76) | بَلىٰ مَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ وَاتَّقىٰ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَّقينَ | 3:76 |
به يقين کسانی که قرار دادهای الله و ایمان خود بر آن قرار دادها را به قیمتی کم میفروشند (یعنی به نفع شخصی دنیائی خود میفروشند) در آخرت برای ایشان هیچ بهره ای نیست و الله با ایشان به خوبی سخن نخواهد گفت و در روز قیامت بسوی ایشان نظر نخواهد انداخت و پاکشان نمی کند و برای ایشان عذابی دردناک خواهد بود (سخن گفتن و نظر کردن الله در روز قیامت با پرهیزکاران، عبارت از آن نیست که تمام الله که در همه جاست سخن گوید و نظر اندازد بلکه چون پرهیز کاران به عرش الله یعنی به مرکز قدرت الله نزدیک میشوند این مرکز قدرت را در فاصله ای که اندازه اش معلوم نیست می بینند و از آن كلام الله را می شنوند و نظر لطفش را به طرزی که بر ما معلوم نیست مشاهده میکنند، شبیه به اینکه ما در روی زمین خورشید را می بینیم) (77) | إِنَّ الَّذينَ يَشتَرونَ بِعَهدِ اللَّهِ وَأَيمانِهِم ثَمَنًا قَليلًا أُولٰئِكَ لا خَلاقَ لَهُم فِي الآخِرَةِ وَلا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلا يَنظُرُ إِلَيهِم يَومَ القِيامَةِ وَلا يُزَكّيهِم وَلَهُم عَذابٌ أَليمٌ | 3:77 |
و از سوءاستفاده چیان مذهبی گروهی هستند که مطالبی را چنان بصورت کتاب آسمانی با زبان خود ادا میکنند که شما آنها را جزو کتاب آسمانی بدانید و حال آنکه از کتاب آسمانی نیست و میگویند اینها از نزد الله میباشد و بر الله دروغهائیست که می بندند و خودشان هم میدانند (متاسفانه به مانند سوءاستفاده چيان مذهبی یهود و نصارا که چنین کرده و میکنند در میان فرقه های اسلام نیز از اینگونه سوءاستفاده چیان بسیارند و اکثر مطالب مورد اختلاف آنان از این قبیل می باشند و آنچه بنام احادیث قدسی مشهور است نیز از این قبیل است) (78) | وَإِنَّ مِنهُم لَفَريقًا يَلوونَ أَلسِنَتَهُم بِالكِتابِ لِتَحسَبوهُ مِنَ الكِتابِ وَما هُوَ مِنَ الكِتابِ وَيَقولونَ هُوَ مِن عِندِ اللَّهِ وَما هُوَ مِن عِندِ اللَّهِ وَيَقولونَ عَلَى اللَّهِ الكَذِبَ وَهُم يَعلَمونَ | 3:78 |
سزاوارِ هیچ بشری، که الله به او کتاب (کتاب یعنی مطالب صد در صد صحیح و ثابت و لازم) و حکم (حكم جزئی از کتاب است و به معنای قضاوت صحیح و دستوراتی است، که در دین آمده، تا بدان عمل کنند و از روی آنها قضاوت صحیح نمایند) و نبوت داده، نیست (نبوت، عبارت است از هر نوع خبر و مطلبی چه کم و چه زیاد، که از الله به کسی برسد) که پس از رسیدن به یکی از این مقامها، برای مردم بگوید، علاوه بر الله بنده من نیز باشید (بنده کسی، هم اطاعتِ بنده وار کننده از کسی است و هم کسی که خود را پست و ذلیل، نسبت به ارباب نشان میدهد و با زبان، خود را بنده و غلام کسی معرفی میکند و تازه چون بنده و غلام، انسان است، نه حیوان و فهم دارد، در اطاعتِ بنده وار، تا جائی از ارباب خود اطاعت میکند، که خطری بجانِ خودش نرسد، لذا خالق عالم فرموده، در اطاعت از دستورات من، اگر در مخمصه خطرناکی دچار شدید، دستورات مرا میتوانید، انجام ندهید، آیا وقتی بندگی، به معنای فوق برای غير الله، حتی پیغمبران جایز نیست، تقليد که به معنای این است، که مقلّد باید قلاده و افسار اطاعت را، بر گردن نهد و مانندِ حیواناتِ افساردار، در اختیار پیشوایان مذهبی قرار گیرد، حرامتر از تعّبد نمیباشد؟) بلکه هر یک از صاحبان، مقام فوق گفته اند، بواسطه تعلیماتی که بوسیله کتاب آسمانی، از ما، یا از کسی دیگر درس میگیرید، شما نیز استاد و درس دهنده دیگران باشید (هم پیغمبران و هم امامان و هم هر یک از علمای مذهبی باید چون استاد، حقایق دینی را با دلیل به مردم بیاموزند، تا مردم چون شاگرد به نسبتی که بیشتر تعلیم میگیرند، استاد دیگران شوند، نه آنکه، حق چون و چرا در احکام دین، از پیشوایان مذهبی خود نداشته باشند و بی چون و چرا از آنان تقلید کنند و همیشه نادان بمانند. بنابر این تقلید، در امور کوچک و بزرگ دینی و مذهبی در اسلام حرام است و باید عُلمای حقیقی دینی و مذهبی، اگر غرض و غرور ندارند، از اسم و رسم تقلید با نفرت یاد کنند و رساله های خود را استدلالی و تعلیمی بنویسند و هیچ حکمِ دینی را، محول به نظر و گمان خود نکنند و بلکه با مشورتِ کامل، با علمای هم طراز خود، فقط آنرا از کتاب و سنت بیرون آورند و منتشر سازند، که حتماً حكم الله باشد. زیرا در قرآن مجید راهنمائیهائی است، که میتواند تمام اختلافات مسلمین را در هر موضوعی و هر زمان باشد، برطرف نماید و بر تمام مسلمانان واجب است، تا بر پیشوایان مذهبی خود فشار آورند، تا برای رفع اختلافات، این کار بزرگ و لازم انجام شود و هر کس در این راه کوتاهی کند، به نسبت کوتاهی خود، به خود و جامعه خود ظلم کرده و نزد الله گناهکار محسوب میگردد) (79) | ما كانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤتِيَهُ اللَّهُ الكِتابَ وَالحُكمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقولَ لِلنّاسِ كونوا عِبادًا لي مِن دونِ اللَّهِ وَلٰكِن كونوا رَبّانِيّينَ بِما كُنتُم تُعَلِّمونَ الكِتابَ وَبِما كُنتُم تَدرُسونَ | 3:79 |
و هرگز هیچ یک از صاحبان مقام فوق که پیغمبران باشند به شما دستور نمی دهند که فرشتگان و پیغامبران را صاحب اختیارانی برای خود بگیرید، آیا بعد از اینکه آنان شما را تسليم دستورات الله تربیت کردند، به شما راه کفر را دستور میدهند؟ (مقصود از فرشته یا ملک هر موجودیست که از خود اختیاری نداشته باشد و مامور انجام کاری از جانب الله و مورد تملک الله باشد، مانند روح القدس و جبرئيل که جمعی از ملک های روحی هستند و خورشید و ماه و ستارگان که ملک مادی میباشند و پیغمبران نیز در حدود ماموریت خود ملکی برای الله اند) (80) | وَلا يَأمُرَكُم أَن تَتَّخِذُوا المَلائِكَةَ وَالنَّبِيّينَ أَربابًا ۗ أَيَأمُرُكُم بِالكُفرِ بَعدَ إِذ أَنتُم مُسلِمونَ | 3:80 |
و بیاد آورید زمانی که الله بوسیله هر یک از پیغمبرانش با شما بشرها پیمان بست، و به شما گفت هر زمان من به شما کتابی آسمانی و حکمتی دینی دادم و پس از مدتی پیغام آور دیگری نزد شما آمد که تصدیق کننده کتاب و حکمتی بود که نزد شما مانده بود، باید به او ایمان آورید، و او را یاری کنید، الله بوسیله هر یک از پیغمبرانش به مؤمنان گفت: آیا پذیرفتن این پیمان مرا اقرار کرده اید و به گردن گرفته ايد؟ آنان جواب دادند آری اقرار کرده ایم، او به ایشان گفت: پس شاهد باشید و من نیز با شما اینرا شهادت میدهم (81) | وَإِذ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ النَّبِيّينَ لَما آتَيتُكُم مِن كِتابٍ وَحِكمَةٍ ثُمَّ جاءَكُم رَسولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُم لَتُؤمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ ۚ قالَ أَأَقرَرتُم وَأَخَذتُم عَلىٰ ذٰلِكُم إِصري ۖ قالوا أَقرَرنا ۚ قالَ فَاشهَدوا وَأَنا مَعَكُم مِنَ الشّاهِدينَ | 3:81 |
پس هر دین داری که بعد از وجود چنین پیمان و چنين اقراری بدان پشت کند نا فرمان و متجاوز خواهد بود (این پیمان که بوسیله هر یک از پیغمبران گذشته به دستور الله از مؤمنان آن پیغمبر گرفته شده، اول بار در قرآن، در آیه 35 از سوره اعراف که اول سورهِ بزرگی است که در مکه نازل شده، یاد آوری گردیده، و شما میتوانید آنرا که بوسیله حضرت موسی از بنی اسرائیل اقرار گرفته شده، در آخر باب هیجدهم از سفر تثنیه تورات نیز ببینید و این داخل همان عهدی است که در کوه حوریب با بنی اسرائیل بسته شد که باید به هر پیغمبر راستی که علامتش این است که هر پیشگوئی ای بکند درست در آید و جز پیغمبری الله و بندگی او هیچ نسبتی که دلیل به غرور و خود بزرگ داشتن باشد، به خود ندهد و اصولِ مطالب پیغمبران گذشته را قبول داشته باشد و متاسفانه آنچه بعضی فرقه های اسلام به اتکای بعضی روایات، عقاید غلوآمیزی نسبت به پیغمبر و امام خود دارند و همچنین عقایدی که مسیحیان نسبت به حضرت عیسی پیدا کرده اند که عیسی را پسر خدا و صاحب اختیار مردم و روا کننده حاجات میدانند، ساخته فساد کاران از بنی اسرائیل است که اسرائیلیات بوده تا بتوانند یهودیان بهانه ای داشته باشند بر اینکه حضرت عیسی و حضرت محمد را پیغمبر الله ندانند و خود را مشهور کنند که از دیگر فرقه های مذهبی موحد ترند) (82) | فَمَن تَوَلّىٰ بَعدَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ | 3:82 |
پس آیا این یهودیان و مسیحیان که تسلیم پیغمبری پیغمبر اسلام نمی شوند جویای دینی غیر از دين الله هستند و حال آنکه هر کس در آسمانها و زمین باشد چه بخواهد و چه نخواهد تسلیم برای الله است و همه بسوی او باز گردانده میشوند (حتی آنکس که دستورات دینی متن پیغام الله را مخالفت میکند تسلیم خواسته ها و هدفهای الله است و نمیداند که خود را برای دوزخ که دوزخیان بسیاری را لازم دارد، آماده میکند) (83) | أَفَغَيرَ دينِ اللَّهِ يَبغونَ وَلَهُ أَسلَمَ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ طَوعًا وَكَرهًا وَإِلَيهِ يُرجَعونَ | 3:83 |
بگو ما تسلیم شدگان به قرآن هم به الله ایمان آورده ایم و هم به آنچه از جانب او بر ما نازل شده و هم به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان یعقوب نازل شد و هم به هر چه به موسی و عیسی و سایر پیغام گیرانی که از پروردگار خود پیغام گرفتند، و ما در مقام پیغام گیری هیچ فرقی میان آنان نمی گذاریم و ما نه به شخص آنان بلکه فقط برای پروردگار آنان سر تسلیم فرود آورده ایم (84) | قُل آمَنّا بِاللَّهِ وَما أُنزِلَ عَلَينا وَما أُنزِلَ عَلىٰ إِبراهيمَ وَإِسماعيلَ وَإِسحاقَ وَيَعقوبَ وَالأَسباطِ وَما أوتِيَ موسىٰ وَعيسىٰ وَالنَّبِيّونَ مِن رَبِّهِم لا نُفَرِّقُ بَينَ أَحَدٍ مِنهُم وَنَحنُ لَهُ مُسلِمونَ | 3:84 |
و هر کس غیر از این روش تسليم (اسلام یعنی روش تسلیم به متن دستورات الله که در کتابهای آسمانی است) دینی دیگر بجوید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد (دین یعنی روش و مسلک و مذهب فردی و اجتماعی و اینکه میگویند مذهب شعبه ای از دین است و یا مسلک را باید از دین و مذهب جدا دانست از حیث لغت و قرآن راست نیست و یک شهرت غلطی است که بعد از اسلام مشهور شده است) و او در آخرت از ضرر بینان خواهد بود (85) | وَمَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دينًا فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرينَ | 3:85 |
چگونه ممکن است الله قومی را که پس از ایمان آوردنشان، کفران کردند هدایت نماید؟ قومی را که شهادت دادند این پیغمبر حق است، زیرا دیدند که آن دلایل روشن بوسیله او برای آنان آمد، چنین قومی که پس از دیدن این دلایل مخالفت با چنین پیغمبری کردند، ستمکارند و الله ستمکاران را راهنمائی نمی کند (86) | كَيفَ يَهدِي اللَّهُ قَومًا كَفَروا بَعدَ إيمانِهِم وَشَهِدوا أَنَّ الرَّسولَ حَقٌّ وَجاءَهُمُ البَيِّناتُ ۚ وَاللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمينَ | 3:86 |
پاداش آنان این است که بر ایشان نفرت الله و فرشتگان او و تمامی مردم باشد (87) | أُولٰئِكَ جَزاؤُهُم أَنَّ عَلَيهِم لَعنَةَ اللَّهِ وَالمَلائِكَةِ وَالنّاسِ أَجمَعينَ | 3:87 |
و در چنین نفرتی همیشه بمانند و از ایشان آن عذاب، اندکی هم کم نشود و مهلتی هم به ایشان ندهند (این نفرت و لعنت پیداست که در آخرت است نه در دنیا که به ظاهر هر کس فاسدتر است نزد مردم نادان محترم تر میباشد) (88) | خالِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ وَلا هُم يُنظَرونَ | 3:88 |
مگر کسانی از ایشان که پس از شنیدن این مطالب توبه کردند و گذشته بد خود را اصلاح نمودند، الله نسبت به آنها آمرزنده ای مهربان خواهد بود (89) | إِلَّا الَّذينَ تابوا مِن بَعدِ ذٰلِكَ وَأَصلَحوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ | 3:89 |
ولی کسانی که بعد از ایمان آوردن خود کفران کردند و سپس بر کفر خود افزودند، هرگز توبه ایشان پذیرفته نشود و بدترین گمراهان اینانند (90) | إِنَّ الَّذينَ كَفَروا بَعدَ إيمانِهِم ثُمَّ ازدادوا كُفرًا لَن تُقبَلَ تَوبَتُهُم وَأُولٰئِكَ هُمُ الضّالّونَ | 3:90 |
به يقين آنانکه کفران کردند وقتی که مردند، در حال کفر مردند، اگر هر یک از ایشان بجای مجازات خود زمین را پر از طلا کند و بدهد هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و اینگونه اشخاص عذاب دردناکی برای خود خواهند داشت و هیچ یاوری برای ایشان نخواهد بود (91) | إِنَّ الَّذينَ كَفَروا وَماتوا وَهُم كُفّارٌ فَلَن يُقبَلَ مِن أَحَدِهِم مِلءُ الأَرضِ ذَهَبًا وَلَوِ افتَدىٰ بِهِ ۗ أُولٰئِكَ لَهُم عَذابٌ أَليمٌ وَما لَهُم مِن ناصِرينَ | 3:91 |
و شما هرگز به آن خوبی شرح داده شده بوسیله پیغمبران نخواهید رسید مگر وقتی در راه الله از چیزهائیکه دوست دارید خرج کنید و هر چه در این راه خرج کردید الله بدان داناست (92) | لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّىٰ تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ | 3:92 |
تمام خورا کهائی که مردم به عنوان خوراک میخورند برای بنی اسرائیل قبل از اینکه تورات نازل شود حلال بود مگر آنچه اسرائیل بر خودش حرام کرده بود، بگو اگر راست میگوئید که غیر از این است تورات را بیاورید و آنرا بخوانید (93) | كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَني إِسرائيلَ إِلّا ما حَرَّمَ إِسرائيلُ عَلىٰ نَفسِهِ مِن قَبلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوراةُ ۗ قُل فَأتوا بِالتَّوراةِ فَاتلوها إِن كُنتُم صادِقينَ | 3:93 |
و بعد از این تذکر هر کس بر الله چنین دروغی را افترا بزند ستمکار است (گوشت شتر و ماهی بی فلس را که یهودیان حرام میدانند از این آیه با در نظر گرفتن آیه 146 از سوره انعام پیداست که در تورات حقیقی موسی نبوده و آن دو را اولا يعقوب بر بنی اسرائیل حرام نکرده و ثانیا در متن تورات اصلی حکمی برای آن نبوده و اگر در تورات فعلی در باب یازدهم از سفر لاويان و باب 14 از سفر تثنیه مطالبی درباره شکافته سُم و نشخوار کننده و یا ماهی فلس دار هست از سخن الله در قرآن پیداست که آن قواعدِ بی دلیل را پیشوایان مذهبی یهود روی روایات غلطی ساخته اند و به تورات موسی چسبانده اند همانطور که فرقه هائی از اسلام نیز چیزهائی که در قرآن مجید حرام نشده حرام شمرده اند) (94) | فَمَنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ الكَذِبَ مِن بَعدِ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ الظّالِمونَ | 3:94 |
بگو الله راست گفته و شما باید از روش ابراهیم که حنیف بود پیروی کنید (روش حنیف یعنی بطور مستقيم همه چیز را از الله و قوانینش خواستن و کسی را واسطه تقاضای خود قرار ندادن، مگر این واسطه در متن کتاب معرفی شده باشد و به اذن الله باشد مانند اینکه پیغمبران واسطه رساندن پیغام الله هستند ولی واسطه بخشش گناه و یا رسیدن سایر نعمت های الله روی دوستی و پارتی بازی نیستند) و ابراهیم از این مشرکان به ظاهر دیندار نبود (95) | قُل صَدَقَ اللَّهُ ۗ فَاتَّبِعوا مِلَّةَ إِبراهيمَ حَنيفًا وَما كانَ مِنَ المُشرِكينَ | 3:95 |
اول خانه ای که برای مردم برای عبادت قرار داده شد، خانه پربرکتی بود که در مرکز مکه ساخته شد و آن برای تمام مردم راهنمای مخصوصی بود (ساخته شدن این خانه بوسیله ابراهیم و اسماعيل باعث شد که زمین غیر قابل زراعت و سکونت آن تبدیل به مرکزِ رو آوردنِ مردمِ اطراف آن شود و برکتهای زیادی بسوی آن آید و یکی از شهرهای معروف شود و راهنمائی بزرگی بوسیله پیغمبری ابراهیم و محمد به جهانیان داده شود) (96) | إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكًا وَهُدًى لِلعالَمينَ | 3:96 |
در آنجا نشانه هائی است روشن و جایگاه ابراهیم و هر کس داخل آن شد در امان باشد و بر گردن مردم است که برای الله آن خانه را زیارت کنند، بر گردن کسی که بتواند از راهی بسوی آن رود و هر کس سرباز زد، الله از تمام مردم دنیا بی نیاز میباشد (این آیه دستور وجوب رفتن به حج است برای هدایت شدن بیک دوره تعلیمات عملی اسلام حقیقی و شرح مفصل آن در سوره حج و سوره بقره ترجمه و تفسیر شده و متاسفانه آنطور که در قرآن دستور داده شده عمل نمی شود، بخصوص تبلیغات دینی ای که باید در منا در دو روز پس از طواف یا سه روز انجام شود و باعث گردد اختلافات مسلمین از بین برود و مسلمین به دین اسلامِ حقیقی آگاه گردند) (97) | فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبراهيمَ ۖ وَمَن دَخَلَهُ كانَ آمِنًا ۗ وَلِلَّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ البَيتِ مَنِ استَطاعَ إِلَيهِ سَبيلًا ۚ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ العالَمينَ | 3:97 |
بگو ای وابستگان به کتاب آسمانی چرا به سخنان مستدل الله کفران میورزید، بدانید که الله بر اعمال شما گواه میباشد (98) | قُل يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تَكفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهيدٌ عَلىٰ ما تَعمَلونَ | 3:98 |
بگو ای اهل کتاب، چرا کسانی را که به قرآن ایمان آوردند، از راه باز میدارید و چرا با اینکه خود گواه راه الله میباشید آن را بصورت کج میخواهید و الله از آنچه میکنید غافل نیست (پیشوایان سوءاستفاده چی مذاهب با اینکه از دیگران به کتاب آسمانی وارد ترند و با اینکه در عقیده و عمل نیز باید از دیگران پاکتر باشند، روی دنیا خواهی وغرض های شخصی درصددند مردم را به موهومات و تفسیرهای کج و غلط کتاب آسمانی خود بخوانند و با تهدید و تکفیر و با انواع وسائل مانعِ رو کردنِ مردم به مصلحین دینی میشوند و اینان مخالف حقیقی پیغمبران و راه الله هستند) (99) | قُل يا أَهلَ الكِتابِ لِمَ تَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ مَن آمَنَ تَبغونَها عِوَجًا وَأَنتُم شُهَداءُ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعمَلونَ | 3:99 |
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر گروه مذکور را که از نازندگان به کتاب آسمانی هستند اطاعت نمائید، شما را بعد از ایمانتان به کفر برمیگردانند (100) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تُطيعوا فَريقًا مِنَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ يَرُدّوكُم بَعدَ إيمانِكُم كافِرينَ | 3:100 |
و چگونه سزاوار است کفران کنید و حال آنکه بر شما نشانه های مستدل الله خوانده میشود و در میان شما پیغمبر او میباشد و هر کس به الله توسل جوید، به راهی راست مهتدی شده (وای بر کسانی که به مقدسین مرده خود متوسل میشوند، مقدسینی که بر طبق قرآن در بهشتند و صدای هیچ انسانی را در دنیا نمی شنوند و اختیاری برای مردم دنیا ندارند) (101) | وَكَيفَ تَكفُرونَ وَأَنتُم تُتلىٰ عَلَيكُم آياتُ اللَّهِ وَفيكُم رَسولُهُ ۗ وَمَن يَعتَصِم بِاللَّهِ فَقَد هُدِيَ إِلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ | 3:101 |
ای کسانی که ایمان آورده اید، آنطور که شایسته است از الله بترسید و مواظب باشید که هنگام مرگ حتما تسلیم شده نسبت به دستورات الله باشید (مسلمان حقیقی کسی است که تسلیم متن دستورات الله باشد) (102) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَموتُنَّ إِلّا وَأَنتُم مُسلِمونَ | 3:102 |
و تمامی شما باید به ریسمان الله چنگ بزنید و روی نظرهای مختلف نباید فرقه های مذهبی درست کنید و با یکدیگر مخالف باشید و به یاد آورید نعمت الله را بر خودتان، در وقتی که بواسطه عدم ایمان به قرآن دشمن یکدیگر بودید و الله میان دلهای شما را بوسیله قرآن که ریسمان اوست، الفت داد و بدان وسیله بود که به نعمت او جمعیتی برادر شدید و شما بر کنار حفره ای از آتش بودید و الله از آن شما را نجات داد الله به اینگونه است که نشانه های مستدل خود را توضیح میدهد شاید مهتدیان حقیقی شوید ( آیا امروزه نیز که فرقه های اسلام در کنار پرتگاه های پر آتش انواع فسادها هستند و با یکدیگر دشمن میباشند و همه ذلیل دشمنان مشترک خود یعنی استعمار و صهیونیسم و سایر مبلغین راه فساد شده اند، بهتر نیست که بدانند ریشه تمام این بدبختیها پشت کردن به ریسمان الله یعنی قرآن مجید است و تا یک دسته قوی هدایت شده به متن قرآن در میان آنان بوجود نیاید و تربیت اجتماعی جوامع اسلامی بر اساس قرآن قرار نگیرد از این بدبختیها نجات نمی یابند؟) (103) | وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ | 3:103 |
و باید میان شما مسلمانان گروهی پیشرو باشند که همه را بسوی آن خوبی ذکر شده بخوانند و به آن کارهای شایسته امر کنند و از کارهای بد نهی نمایند و رستگاران حقیقی آن گروه پیشرو هستند (مهاجران و انصار در زمان پیغمبر اسلام تمامشان جزو این دسته پیشرو بودند و بقیه مؤمنان و مسلمانان در ایمان و اسلام به درجات پائین تری قرار داشتند و لذا حق حکومت و ریاست نداشتند و تمام کارهای مسلمین بوسیله مهاجر و انصار اداره میشد و امروزه نیز تا یک دستگاه رهبری قوی و دانا و با ایمان به قرآن بوجود نیاید هیچیک از بدبختیهای جامعه مسلمانان برطرف نخواهد شد) (104) | وَلتَكُن مِنكُم أُمَّةٌ يَدعونَ إِلَى الخَيرِ وَيَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ ۚ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ | 3:104 |
و شما به مانند یهود و نصارا نباشید که به فرقه های مختلف مذهبی تقسیم شده اند و بعد از دلیل روشنی که برای رفع اختلاف به آنان در کتاب آسمانیشان گفته شده بود اختلافات مذهبی خود را بوجود آوردند برای اینگونه دسته های مذهبی عذاب بس بزرگی خواهد بود (105) | وَلا تَكونوا كَالَّذينَ تَفَرَّقوا وَاختَلَفوا مِن بَعدِ ما جاءَهُمُ البَيِّناتُ ۚ وَأُولٰئِكَ لَهُم عَذابٌ عَظيمٌ | 3:105 |
در زمانی که صورتهائی از مردم سفید و صورتهائی سیاهند، به کسانیکه صورتهاشان سیاه شده گفته میشود، آیا بعد از ایمانتان کفران کردید؟ پس بواسطه كفرانهائی که کرده اید چنین عذابی را بچشید (این روسیاهان کسانی خواهند بود که با اینکه خود را مؤمن و دانای به قرآن و سایر کتابهای آسمانی معرفی می کنند و با اینکه میدانند در کتابهای آسمانی قواعدی ساده و روشن میباشد که میتواند کلیه اختلافات مذهبی را از بین ببرد از اختلافاتی که بوسیله سوءاستفاده چیان مذهبی پیش آمده جانبداری میکنند و بطور مسلم در میان فرقه های هر دینی آن فرقه ای ناجی و رستگار است که هدایت شده به اسلام حقیقی باشد) (106) | يَومَ تَبيَضُّ وُجوهٌ وَتَسوَدُّ وُجوهٌ ۚ فَأَمَّا الَّذينَ اسوَدَّت وُجوهُهُم أَكَفَرتُم بَعدَ إيمانِكُم فَذوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرونَ | 3:106 |
و روسفیدان در آن زمان در رحمت الله خواهند بود و همیشه در آن رحمت خواهند ماند (107) | وَأَمَّا الَّذينَ ابيَضَّت وُجوهُهُم فَفي رَحمَةِ اللَّهِ هُم فيها خالِدونَ | 3:107 |
اینها نشانه های روشن الله است که روی سزاواری آنها را ما فرشتگان مامور وحى الله بر تو میخوانیم (جبرئیل عبارت بود از قوه هائی بهم فشرده که از جمعی از ملکها تشکیل یافته بود) و الله برای مردم ظلمی نمیخواهد (108) | تِلكَ آياتُ اللَّهِ نَتلوها عَلَيكَ بِالحَقِّ ۗ وَمَا اللَّهُ يُريدُ ظُلمًا لِلعالَمينَ | 3:108 |
و آنچه در آسمانها و هر چه در زمین میباشد در اختيار الله است و تمام کارها بسوى الله بر میگردد (این جملات اشاره بر این است که مرکز قدرت الله در عرش یعنی در مرکز بزرگی است در مرکز جهان و تمام خلقت و قوه های موجود در جهان دستهای قدرت او میباشند و لذا تمام حوادث خلقت روی تشکیلات منظمی است که بهم مربوط بوده و هدایت و ضلالت مردم مختلف و آمدن پیغمبران برای مردم نیز جزو برنامه تشکیلاتی خلقت است تا هدفی که مورد نظر الله است در جهان خود نمائی نماید) (109) | وَلِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرجَعُ الأُمورُ | 3:109 |
شما مؤمنان حقیقی به قرآن بهترین گروهی هستید که به نفع مردم ظاهر شده، زیرا مردم را به کارهای شایسته دستور میدهید و از کارهای بد نهی میکنید و به هر دستور الله ایمان بیاورید و اگر وابستگان به هر کتاب آسمانی نیز مانند شما ایمان به دستورات الله آورند برای ایشان بهتر خواهد بود لیكن گروه کمی از ایشان مؤمنان حقیقی هستند و بیشترشان نافرمانند (110) | كُنتُم خَيرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَتُؤمِنونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَو آمَنَ أَهلُ الكِتابِ لَكانَ خَيرًا لَهُم ۚ مِنهُمُ المُؤمِنونَ وَأَكثَرُهُمُ الفاسِقونَ | 3:110 |
و آنان شما مؤمنان حقیقی را جز اذیتی مختصر ضرر نخواهند زد و اگر با شما بجنگند از شما فرار خواهند نمود و کسی به ایشان کمک نخواهد کرد (111) | لَن يَضُرّوكُم إِلّا أَذًى ۖ وَإِن يُقاتِلوكُم يُوَلّوكُمُ الأَدبارَ ثُمَّ لا يُنصَرونَ | 3:111 |
بر ایشان آن ذلت و ناتوانی تاریخی زده شده و لذا هر کجا یافت شدند یا باید به ریسمان الله که کتاب او باشد چنگ زنند و یا همرنگ جماعت ها باشند و آنان به خشمی از الله برگشته اند و آن ناتوانی تاریخی بر ایشان زده شده زیرا سابقه کفران به آيات الله را دارند و مانند گذشتگان خود میخواهند پیغمبران را به ناحق بکشند و تمام این بدیهای ایشان بواسطه سر کشی هائیست که کرده اند و تجاوزاتی که میکردند (این سخنان بیشتر با اکثر یهودیان زمان پیغمبر اسلام بوده که دارای چنان سوابق تاریخی هستند و بوسیله انبیای خودشان از جانب الله به ایشان گفته شده بود که زیر دست اجانب خواهند شد تا هزاره آخر دنیا که قيامت اول است برسد و این زیردستی و پراکندگی از زمان بعد از حضرت عیسی ادامه داشت تا سال 1917 که از سالهای اول هزاره آخر دنیاست و این نیز از آنرو نیست که آنان خوب شده باشند بلکه دینداران دیگر از آنها بدتر شده اند) (112) | ضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَينَ ما ثُقِفوا إِلّا بِحَبلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبلٍ مِنَ النّاسِ وَباءوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَت عَلَيهِمُ المَسكَنَةُ ۚ ذٰلِكَ بِأَنَّهُم كانوا يَكفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَيَقتُلونَ الأَنبِياءَ بِغَيرِ حَقٍّ ۚ ذٰلِكَ بِما عَصَوا وَكانوا يَعتَدونَ | 3:112 |
تمام وابستگان به کتاب الله یکسان نیستند، گروهی از اهل کتاب بر آن میشوند که مطالب مستدل رسیده از الله را از روی دقت در وقتهائی از شب بخوانند و ایشان نسبت به دستورات الله سر به سجده فرود می آورند (113) | لَيسوا سَواءً ۗ مِن أَهلِ الكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتلونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيلِ وَهُم يَسجُدونَ | 3:113 |
و الله و روزگار آخرت را می پذیرند و به کارهای شایسته دستور میدهند و از کارهای بد نهی میکنند و در کارهای خیر پیشقدم میباشند اینگونه اشخاص (وابسته به هر کتاب آسمانی که باشند) از نیکوکاران محسوب خواهند شد (114) | يُؤمِنونَ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ وَيَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَيُسارِعونَ فِي الخَيراتِ وَأُولٰئِكَ مِنَ الصّالِحينَ | 3:114 |
و آنچه از کارهای خیر بکنند چیزی از آن ندیده نخواهد ماند و الله به پرهیزکاران داناست (115) | وَما يَفعَلوا مِن خَيرٍ فَلَن يُكفَروهُ ۗ وَاللَّهُ عَليمٌ بِالمُتَّقينَ | 3:115 |
به یقین کسانی که دستورات الله را کفران کردند، هرگز ثروت و اولاد ایشان چیزی از مجازات الله را از ایشان باز نخواهد داشت و آنان یاران آن آتش معروف میباشند که در آن همیشه خواهند ماند (116) | إِنَّ الَّذينَ كَفَروا لَن تُغنِيَ عَنهُم أَموالُهُم وَلا أَولادُهُم مِنَ اللَّهِ شَيئًا ۖ وَأُولٰئِكَ أَصحابُ النّارِ ۚ هُم فيها خالِدونَ | 3:116 |
و چگونگی خرجهائی که به ظاهر برای کارهای خوب مورد پسند جامعه خودشان در این زندگی دنیا می کنند مانند بادی است تند و بسیار سرد که بر کشتزار قومی رسیده که بخود ستم کرده اند و آن باد عذابی بوده که کشت آنها را از بین برده و این کفران کنندگان نیز با تمام این کارهای خود دچار عذاب سختی میشوند و الله به ایشان ظلم نکرده بلکه خود هاشان به خود ستم کرده اند (117) | مَثَلُ ما يُنفِقونَ في هٰذِهِ الحَياةِ الدُّنيا كَمَثَلِ ريحٍ فيها صِرٌّ أَصابَت حَرثَ قَومٍ ظَلَموا أَنفُسَهُم فَأَهلَكَتهُ ۚ وَما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلٰكِن أَنفُسَهُم يَظلِمونَ | 3:117 |
ای کسانی که ایمان آورده اید، غیر خود را دوست صمیمی خود نگیرید زیرا آنان، بواسطه ایمانی که دارید در آشفته کردن کارهای شما فرو گزار نمیکنند و چیزی را دوست دارند که باعث شود شما در رنج افتید، از دهانهای آنها کینه ایشان نسبت به شما آشکار است، يقين بدانید که آنچه در سینه های ایشان نسبت به شما پنهان است بدتر از زبان ایشان است و ما این نشانه ها را برای شما روشن کردیم به شرطی که عقل خود را بکار اندازید (118) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَتَّخِذوا بِطانَةً مِن دونِكُم لا يَألونَكُم خَبالًا وَدّوا ما عَنِتُّم قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن أَفواهِهِم وَما تُخفي صُدورُهُم أَكبَرُ ۚ قَد بَيَّنّا لَكُمُ الآياتِ ۖ إِن كُنتُم تَعقِلونَ | 3:118 |
عجیب است که شما آنان را دوست میدارید و حال آنکه آنان شما را دوست ندارند زیرا که شما به تمام قرآن ایمان دارید (در زمان پیغمبر اسلام غیر مسلمانان، مسلمانان را از ترسِ قدرت ایمانشان دوست نمی داشتند ولی امروزه علاوه بر اینکه میترسند مبادا مسلمانان روی ایمان صحیح به قرآن جلوی فساد کاریهای آنان را بگیرند از موهوم پرستی و بی خبری و اختلافات دینی و عقب افتادگی مسلمانان نیز خوشحالند و حتی در باطن زیردستان چاپلوس مسلمان خود را هم دوست ندارند) و هنگامی که آنان به شما برخورد کردند گفتند، ایمان آوردیم و چون از شما کنار رفتند، بر علیه شما از روی خشم انگشتان خود را میجوند و به ایشان بگو با خشم خودتان بمیرید زیرا الله به آنچه در سینه هاست بسی داناست (119) | ها أَنتُم أُولاءِ تُحِبّونَهُم وَلا يُحِبّونَكُم وَتُؤمِنونَ بِالكِتابِ كُلِّهِ وَإِذا لَقوكُم قالوا آمَنّا وَإِذا خَلَوا عَضّوا عَلَيكُمُ الأَنامِلَ مِنَ الغَيظِ ۚ قُل موتوا بِغَيظِكُم ۗ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ | 3:119 |
اگر به شما پیروزی ای رسد، آنان را بد آید و اگر به شما بدی برسد، از آن خوشحال میشوند و شما اگر صبور باشید و پرهیز کاری پیشه گیرید، حیله های ایشان چیزی به شما ضرر نخواهد زد، یقین بدانيد الله بدانچه آنان میکنند محیط میباشد (120) | إِن تَمسَسكُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَإِن تُصِبكُم سَيِّئَةٌ يَفرَحوا بِها ۖ وَإِن تَصبِروا وَتَتَّقوا لا يَضُرُّكُم كَيدُهُم شَيئًا ۗ إِنَّ اللَّهَ بِما يَعمَلونَ مُحيطٌ | 3:120 |
ای پیغمبر هنگامیکه از کسان خودت در بامداد دور شدی تا لشگریان مؤمن را در قرارگاه نهائی که برای جنگ لازم بود، جای دهی، بدان که الله شنوائی بود بس دانا (یعنی به گفتگوهائی که میان تو و آنان رد و بدل شد شنوا و دانا بود ) (121) | وَإِذ غَدَوتَ مِن أَهلِكَ تُبَوِّئُ المُؤمِنينَ مَقاعِدَ لِلقِتالِ ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ | 3:121 |
زمانیکه دو دسته از شما مؤمنان خواستند از جنگ کردن سست شوند، الله دانست و سخنانشان را شنید و او همه کاره آنان بود و بر الله باید مؤمنان حقیقی توکل نمایند (این مطالب درباره جنگ احد است و داستان جنگ احد چنین بود که پس از شکست کافران مکه در جنگ بدر بدست مسلمانان و کشته شدن بسیاری از بزرگان و لشگریان ایشان چون ابوسفیان که کاروان قریش را به مکه برده بود، خبر شکست کافران را شنید، متوجه شد که او باید ریاست کافران را به عهده بگیرد و تصمیم گرفت لشگری قویتر تهیه ببیند و هر چه زودتر بسوی مدینه برای جنگ با مسلمانان برود و شکست جنگ بدر را جبران نماید و لذا در حدود سه هزار جنگی جمع آوری نمود و حتی برای آنکه لشگریان فرار نکنند زنان بسیاری را هم همراه خودشان بسوی مدینه آوردند و این در حدود یک سال بعد از جنگ بدر بود یعنی در ماه شوال سال سوم هجری، چون خبر آمدن آنان به پیغمبر اسلام رسید، پیغمبر اسلام نیز اعلام نمود که لشگریان مسلمان هر چه بیشتر برای جنگ آماده شوند نزدیک به هزار نفر مؤمنان برای جنگ با کافران جمع شدند و گروهی از شرکت کنندگان تازه مسلمان بودند و بیشتر آنها به حساب پیروزی مسلمانان در جنگ بدر برای استفاده بردن از غنائم جنگی آمدند و این سست ایمانان چون دیدند لشگر کافران بسیار زیادتر و قویتر هستند خواستند از همراهی با لشگر اسلام سرباز زنند ولی روی تقویتهای روحی که از جانب پیغمبر اسلام و مسلمانان جدی برای ایشان شد با مسلمانان در جنگ شرکت کردند و چون اینان که در دو دسته مشخص بودند توکل کاملی به الله نداشتند و مال دوست بودند، چون در ابتدای جنگ دیدند که مسلمانان بر کافران پیروز شدند و بسیاری از آنان را کشتند و بقیه را فراری دادند، مال دوستی ایشان را تحریک نمود که از وظائف جنگی مقرره دست بکشند و به جمع کردن غنیمت بیشتر بپردازند و چون کافران متوجه شدند اینان از نگهداری گردنه مجاور احد دست برداشته اند، از گردنه داخل شدند و از پشت به مسلمانان دوباره حمله کردند و همین باعث شکست مسلمانان شد) (122) | إِذ هَمَّت طائِفَتانِ مِنكُم أَن تَفشَلا وَاللَّهُ وَلِيُّهُما ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ | 3:122 |
و شما ای مؤمنانی که میگوئید چرا در جنگ احد شکست خوردید، بدانید که الله شما را با اینکه ذليل و ناتوان بودید در جنگ بدر پیروزتان کرد (زیرا با اینکه کم نفر و کم اسلحه بودید از حیث توکل و ایمان قوی بودید) پس بجای این چون و چراها از الله بترسید تا نتیجه خوب ایمانتان را ببینید و شکر گوئید (123) | وَلَقَد نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدرٍ وَأَنتُم أَذِلَّةٌ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تَشكُرونَ | 3:123 |
زمانی که تو برای مؤمنان میگفتی آیا کمک کردنِ پروردگار شما بوسیله سه هزار فرشته ا یکه به نفع شما فرو خواهند آمد شما را بس نیست، راست میگفتی (124) | إِذ تَقولُ لِلمُؤمِنينَ أَلَن يَكفِيَكُم أَن يُمِدَّكُم رَبُّكُم بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُنزَلينَ | 3:124 |
آری شما مؤمنان اگر صبور باشید و از بدیها پرهیز نمائید هر زمان لازم شود فورا فرشتگان برای کمک شما می آیند و پروردگار شما به کمک شما پنج هزار نفر فرشته میفرستد تا بر دشمنان شما علامت خطر زنند (125) | بَلىٰ ۚ إِن تَصبِروا وَتَتَّقوا وَيَأتوكُم مِن فَورِهِم هٰذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُسَوِّمينَ | 3:125 |
و آن سخن پیغمبر را الله جز برای بشارتی برای شما قرار نداد و آن برای این بود که دلهای شما بدان مطمئن گردد و آن پیروزی که در ابتدای جنگ احد شد، نبود، جز از نزد الله پر قدرت و با حکمت (126) | وَما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلّا بُشرىٰ لَكُم وَلِتَطمَئِنَّ قُلوبُكُم بِهِ ۗ وَمَا النَّصرُ إِلّا مِن عِندِ اللَّهِ العَزيزِ الحَكيمِ | 3:126 |
تا گروهی از کافران را به زخم های شمشیر دچار کند و یا گروهی از ایشان را سرافکنده گرداند تا در نتیجه آنانکه از معر که جان بدر میبرند با زیان باز گردند (از آیه 165 از همین سوره پیداست که در جنگ بدر و أحد رویهم رفته مسلمانان نصف آنچه خود از کافران کشته و مجروح بوجود آوردند، کشته و مجروح دادند ولی با اینکه در ابتدا آنان را شکست دادند ایراد گیران میگفتند، پس چرا اگر خالق عالم کمک کننده مسلمانان بود در آخر کار ورق برگشت و کافران مسلمانان را غافلگیر کردند به حدی که ظاهرا نزدیک بود پیغمبر اسلام و مسلمانان فداکار درجه یک نیز از بین بروند) (127) | لِيَقطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا أَو يَكبِتَهُم فَيَنقَلِبوا خائِبينَ | 3:127 |
از کاری که در جنگ احد شد چیزی در اختیار تو نیست یا الله توبه كافران فوق را میپذیرد و یا عذابشان میکند و حقیقت این است که آنان ستم کننده اند (پیروزی معجزه آسای مسلمانان در جنگ بدر و غنیمت زیادی که بدست آوردند باعث شد که در جنگ احد بسیاری از مسلمانان کم ایمان و مال دوست در جنگ شرکت کنند و لذا پس از اینکه مسلمانان بخواست الله پیروز شدند و کافران فرار کردند مسلمانان دنیا خواه سرگرم جمع کردن بیشتر غنیمت شدند و از دستور رؤسای خود سرپیچی کردند و همین باعث شد برطبق اعلام خطر پیشگویی شده در سوره انفال آیه 15 و 16 تا 25 كافران از پشت سر آنان به آنان حمله کنند و از کم ایمانان عده ای کشته شوند و آنانکه باقی ماندند، زبان برعلیه دین اسلام دراز نمایند و ضمنا در این حادثه خالق عالم به آنان کمک غیبی نکرد تا مسلمانان بفهمند کثرت جمعیت در جنگها همیشه مفید نیست بلکه ایمان قوی و فداکاری مهمتر است و الله پشتیبان مؤمنان فداکار است و لذا وقتی کار شکست مسلمانان بجائی رسید که نزدیک بود خطر بزرگی نصیب پیغمبر اسلام و مؤمنان فداکار از مهاجران و انصار شود پس از اینکه روی پیشگوئی موجود در آیه 25 از سوره انفال چند نفر از شجاعان بسیار فداکار و با ایمان مهاجر و انصار مانند سيد الشهدا حمزه عموی پیغمبر در قبل از شکست و عبدالله بن جبیر کشته شدند، خالق عالم کمک غیبی فرمود به این معنا که بدون علت ظاهری دیده شد کافران بجای تعقیب باقی مانده مسلمانان از جنگ دست کشیدند و با سرعت خود را بسوی مکه حرکت دادند باید دانست علت کشته شدن حمزه ضربه سختی بود که غلامی سیاه در گرما گرمِ اینکه حمزه مشغول حمله و کشتار شجاعانی از کافران بود با پرتاب آلتی برنده بسوی آن حضرت از مخفیگاهی انجام گرفت و حمزه در حالیکه آن غلام را که نامش وحشی بود تعقیب میکرد از آن ضربه کاری و زخمهای دیگری که از دیگران خورده بود افتاد و جان سپرد و وحشی که متوجه کشته شدن حمزه گردید بازگشت و بدون اینکه کسی بفهمد جگر او را برای هِنده همسر ابوسفیان برد تا او که از حمزه خشمگین بود خوشحال شود و بعد از فتح مکه این غلام از ترس جان خود به پیغمبر اسلام پناه آورد و مسلمان شد و مورد عفو پیغمبر قرار گرفت به شرط اینکه خود را به او نشان ندهد) (128) | لَيسَ لَكَ مِنَ الأَمرِ شَيءٌ أَو يَتوبَ عَلَيهِم أَو يُعَذِّبَهُم فَإِنَّهُم ظالِمونَ | 3:128 |
و آنچه در آسمانها و هر چه در زمین است در اختيار الله است و او برای هر کس بخواهد چشم پوشی میکند و هر کس را بخواهد عذاب مینماید و الله نسبت به مطيعانش هم چشم پوش و هم مهربان است (البته تمام اینها روی مصلحت دقیقی است که خودش بهتر از دیگران میداند) (129) | وَلِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ ۚ يَغفِرُ لِمَن يَشاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشاءُ ۚ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ | 3:129 |
ای کسانیکه ایمان آورده اید آن ربای حلال را زیادتر از حد معمول و زیاده بر زیاده نخورید و از الله بترسید تا رستگار شوید (130) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَأكُلُوا الرِّبا أَضعافًا مُضاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ | 3:130 |
و از آتشی که برای کفران کنند گان این دستورات آماده شده بترسید (131) | وَاتَّقُوا النّارَ الَّتي أُعِدَّت لِلكافِرينَ | 3:131 |
و اطاعت الله و پیغمبر را کنید تا مورد ترحم الله قرار گیرید (از آنجا که این آیه بعد از آیات مربوط به ربا در سوره بقره نازل شده، معلوم میشود، آیات سوره بقره برای حرمت همه نوع ربا نبوده بلکه فقط برای حرمت ربا گرفتن از فقیر سزاوارِ انفاق بوده و لذا مؤمنان ربای حلال را که ربای از غیر فقیر میباشد، میخوردند ولی چون بعضی از آنان از حد متعارف ربح بیشتری میگرفتند در اینجا اعلام شد که این ربح بيشتر ظالمانه و حرام است پس ربا بر سه نوع است یک نوع آن حلال میباشد و آن وقتی است که پول گیرنده بتواند از این پول کار کند هم زندگی خودش را تامین نماید و هم بتواند ربحی هم به صاحب اصلی پول بدهد و دو نوع دیگر حرام است یکی ربا و ربع خواستن از کسی که نمیتواند علاوه بر خرج بخور و نمیر خود از بکار انداختن آن پول ربحی هم به صاحب پول بدهد دوم ربا و ربحی که از حد متعارف و عادلانه بیشتر باشد و این قانون ربا، قانونی است که در متن تورات نیز هست و در آنجا نیز ربا بر سه نوع تقسیم شده بود و آیه 161 از سوره نساء حاکی از این دو نوع ربای حرام برای بنی اسرائیل است) (132) | وَأَطيعُوا اللَّهَ وَالرَّسولَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ | 3:132 |
و شما مؤمنان باید کوشا باشید تا بدست آورید آمرزشی از پروردگارتان و هم بهشتی را که وسعت آن باندازه آسمانهای هفتگانه شما مردم دنیا و زمین شماست و چنین بهشتی برای پرهیزکاران حقیقی آماده شده (133) | وَسارِعوا إِلىٰ مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم وَجَنَّةٍ عَرضُهَا السَّماواتُ وَالأَرضُ أُعِدَّت لِلمُتَّقينَ | 3:133 |
پرهیزکارانی که در فراخ دستی و تنگدستی از مال خود در راه الله خرج میکنند و جلوی خشم خود را میگیرند و از خطاهای مردم چشم میپوشند و الله اینگونه نیکوکاران را دوست میدارد (وقتی بهشت که جزئی از زمین آخرت است وسعتش باندازه مجموع سطح زمین و سطح هفت آسمان اطراف هفت سیاره ماه دار از منظومه شمسی باشد، حساب کنید که زمین آخرت که شامل هم بهشت و هم جهنم است و قطعا یکی از ستاره های موجود در جهان ماست چه وسعت بزرگی دارد و دانشمندان بزرگ نجومی شاید بتوانند با این حساب زمین آخرت را بشناسند که در کجای آسمان است) (134) | الَّذينَ يُنفِقونَ فِي السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَالكاظِمينَ الغَيظَ وَالعافينَ عَنِ النّاسِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ المُحسِنينَ | 3:134 |
آری پرهیزکاران حقیقی کسانی هستند که چون عملی زشت کردند و یا ظلمی به خود نمودند الله را بیاد می آورند و از او آمرزش گناهان خود را میخواهند و اینگونه گناهان را از اینگونه اشخاص جز الله چه کسی میتواند چشم پوشد البته اینگونه پرهیز کاران گناهی را که کرده بودند و توبه کردند دوباره تکرار نمیکنند مگر آنکه ندانسته تکرار نمایند (135) | وَالَّذينَ إِذا فَعَلوا فاحِشَةً أَو ظَلَموا أَنفُسَهُم ذَكَرُوا اللَّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم وَمَن يَغفِرُ الذُّنوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَم يُصِرّوا عَلىٰ ما فَعَلوا وَهُم يَعلَمونَ | 3:135 |
پاداش اینگونه اشخاص آمرزشی است از پروردگارشان و باغهائی است که از پای آنها جویبارها روان است و اینان در آنها همیشه زندگی خواهند کرد و مزد اینگونه عمل کنندگان چه بسیار خوب است (با بودن اینگونه آیات در قرآن مجید وای بر کسانی که به مردم میگویند پیغمبر و امام پارتی شماها نزد الله میشوند و شما هر گناهی که بکنید اگر متوسل به پیغمبر و امام و امامزاده های مرده ایکه نزد شما نیستند و صدای شما را نمیشنوند و روحشان در بهشت است بشوید، خالق عالم برای خاطر آنها شما را میبخشد!!) (136) | أُولٰئِكَ جَزاؤُهُم مَغفِرَةٌ مِن رَبِّهِم وَجَنّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ وَنِعمَ أَجرُ العامِلينَ | 3:136 |
پیش از شما مردم جمعیت هائی با روشهای اجتماعی مختلف و مذاهب گوناگون در گذشتند و شما اگر در زمین کنجکاوانه بگردید خواهید دید عاقبت انکار کنندگان حقیقت چگونه بود (137) | قَد خَلَت مِن قَبلِكُم سُنَنٌ فَسيروا فِي الأَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُكَذِّبينَ | 3:137 |
این توضیحی است برای مردم و راهنما و پندی میباشد برای پرهیزکاران حقیقی (افسوس که حتی انسانهای کاوشگری که در تاریخهای انسانها و امور باستان شناسی تحقیق میکنند چون برای شغل است نه برای علاقه حقیقت شناسیِ حقیقی، این تحقیقات را روی مُد های روز و پسندِ فسادکاران انجام میدهند نه نتیجه گیری صحیح برای حقیقت و بدست آوردن راهنمائی صحیح، زيرا نمیخواهند پرهیزکار حقیقی باشند) (138) | هٰذا بَيانٌ لِلنّاسِ وَهُدًى وَمَوعِظَةٌ لِلمُتَّقينَ | 3:138 |
و شما مؤمنان سستی نکنید و اندوه نخورید زیرا اگر مؤمن حقیقی به متن کتاب الله باشید از تمام جمعيتها بالاتر خواهید بود (139) | وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ | 3:139 |
اگر در راه بزرگی که پیش گرفته اید به شما جراحتی میرسد (که نمونه آن را در جنگ احد دیدید) بدانید که به قوم مخالف شما نیز مانند آن جراحتهائی رسیده و میان مردم از اینگونه روزهای پر خطر بسیار میرسانیم و اینها برای این است که الله درجات مختلف مؤمنان را بداند و از میان خود شما گواهانی برای اعمالتان بدست آورد و الله آن ستمکاران را که می بینید، گاهی به مؤمنان ضربه میزنند، دوست نمیدارد (140) | إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ۚ وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَداءَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ | 3:140 |
و نیز برای این است که الله ایمان آوردگان را از نقص هایشان پاک سازد و کفران کنندگان را به طرز صحیحی نابود گرداند (اگر مؤمنان زمان پیغمبر اسلام دچار اینگونه آزمایشها نمیشدند و در سستی ها شکست نمیخوردند به آن پیروزی عظیم که تمام عربستان را تحت سلطه توام با تربیت و اصلاح عمیق آوردند نمیرسیدند و باید دانست که علم الله بر دو گونه است یکی علم حضوری که هر چیز در حدود آنچه هست و عمل میکند پس از دیدن آن بوسیله الله شناخته میشود و دیگر علم ریاضی و پیش بینی که خالق عالم روی دیدن سلسله علت و معلولها بمانند یک حسابگر سریع و دقیق میتواند هر زمان بخواهد کوچکترین حادثه آینده را بداند و پیش گوئی نماید و بر این اساس است که علم ازلی الله دلیل مجبور بودن مردم در کارشان نیست و علم او علت کار مردم نمیشود) (141) | وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَمحَقَ الكافِرينَ | 3:141 |
آیا شما مؤمنان ظاهری گمان کرده اید، داخل بهشت میشوید و حال آنکه هنوز الله ندانسته است کدام شما جهاد کننده هستید و صبر و تحمل دارانِ شما را نشناخته است (یعنی هنوز عملا نشان نداده اید که چه اندازه در راه الله مجاهد و فداکار هستید) (142) | أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا يَعلَمِ اللَّهُ الَّذينَ جاهَدوا مِنكُم وَيَعلَمَ الصّابِرينَ | 3:142 |
و شما قبل از آنکه مرگ توام با فداکاری در راه الله پیش آید با زبان خود آرزوی آن را میکردید و در جنگ احد دیده شد که چون آن زمان را دیدید به جای آنکه از خود فداکاری نشان دهید به دیدن مرگ دیگران اکتفا کردید و خود را به عقب زدید (143) | وَلَقَد كُنتُم تَمَنَّونَ المَوتَ مِن قَبلِ أَن تَلقَوهُ فَقَد رَأَيتُموهُ وَأَنتُم تَنظُرونَ | 3:143 |
و محمد جز پیغام آوری بمانند پیغام آوران گذشته نیست پس آیا سزاوار است اگر او بمیرد یا کشته شود شما عقب گرد کنید و هر کس به عقاید قبل خود عقب گرد کند، چیزی به الله ضرر نخواهد زد و الله سپاس گزاران دین خودش را پاداش خوب خواهد داد (در جنگ احد وقتی کم ایمانان روی مالدوستی و ترک کردن پست نگهبانیِ جنگیِ خود، در گردنه کوه، پس از پیروزی ابتدائی مسلمین، باعث شکست شدند، گروهی از کافران برای دلسرد کردن کم ایمانان فریاد بر آوردند که محمد کشته شد و این باعث فرار گروهی از کم ایمانان گردید و عده ای از آنان کشته شدند با این حال خطری برای پیغمبر اسلام پیش نیامد و مؤمنان فداکار که همان مهاجر و انصار بودند با کمال شهامت میجنگیدند و کافران را میکشتند و از کشته شدن شخص خود باکی نداشتند و در این زمان بود که معجزه آسا مسلمانان دیدند که کافران دست از جنگ کشیدند و خود را جمع کردند تا بسوی مکه بروند) (144) | وَما مُحَمَّدٌ إِلّا رَسولٌ قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن ماتَ أَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلىٰ أَعقابِكُم ۚ وَمَن يَنقَلِب عَلىٰ عَقِبَيهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيئًا ۗ وَسَيَجزِي اللَّهُ الشّاكِرينَ | 3:144 |
و سزاوار هیچکس نیست مگر آنکه به أذن الله بمیرد و مرگ هر کس در نقشه خلقت و برای وقت معین نوشته شده است (سلسله ی علت و معلولهای خلقت خود نقشه ایست برای خلقت که وضع هر کس را در آن نقشه روشن کرده است و یکی از این علتها مصلحت هائی از الله میباشد که مرگ یا زنده ماندن بعضی شخصیت ها را ایجاب میکند و برای هر کس حافظی روحی میباشد که روی همین نقشه، اشخاص را از حوادثی که نباید باعث خطر کسی شود، با وسائلی که در اختیار دارند، حفظ میکنند و یک علتِ بعضی خوابهای راست و یا بعضی احساسات غیبی در بعضی اشخاص و حوادث عجیبی که گاه رخ میدهد وجود همین نقشه در فضا میباشد که علم بشر در آستانه درک آن و استفاده از آن با وسائل الکترونیکی میباشد) و هر کس مزد دنیا را بخواهد از آن به او میدهیم و کسی که مزد آخرت را بخواهد نیز از آن به او میدهیم و به آنانکه راهنمائیهای ما را سپاس گزارند پاداش خوبی خواهیم داد (145) | وَما كانَ لِنَفسٍ أَن تَموتَ إِلّا بِإِذنِ اللَّهِ كِتابًا مُؤَجَّلًا ۗ وَمَن يُرِد ثَوابَ الدُّنيا نُؤتِهِ مِنها وَمَن يُرِد ثَوابَ الآخِرَةِ نُؤتِهِ مِنها ۚ وَسَنَجزِي الشّاكِرينَ | 3:145 |
و چه بسا از پیغام گیران که همراه ایشان تربیت شدگانِ دینیِ بسیاری جنگ میکردند پس آنان نه در آنچه در راه الله به ایشان رسید، سست شدند و نه خود توانائی خود را از دست دادند و ذلیل کسی هم نشدند و الله اینگونه صبوران را دوست میدارد (146) | وَكَأَيِّن مِن نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم في سَبيلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَكانوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصّابِرينَ | 3:146 |
و سخن ایشان فقط این بود که ای پروردگار ما، از گناهان ما و زیاد روی هائیکه در کارهای خود کردیم به نفع ما چشم پوش و قدمهای ما را در راه دین ثابت نگهدار و ما را بر این قوم کافر پیروز گردان (147) | وَما كانَ قَولَهُم إِلّا أَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَإِسرافَنا في أَمرِنا وَثَبِّت أَقدامَنا وَانصُرنا عَلَى القَومِ الكافِرينَ | 3:147 |
پس الله در دنیا نیز به ایشان مزد داد و بهترین پاداش آخرت را هم نصیب ایشان کرد و الله اینگونه نیکوکاران را دوست میدارد (148) | فَآتاهُمُ اللَّهُ ثَوابَ الدُّنيا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَةِ ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ المُحسِنينَ | 3:148 |
ای کسانی که ایمان آورده اید اگر کفران کنندگان را اطاعت کنید شما را به عقاید پست سابق خودتان بر میگردانند و بصورت ضرر دیدگانی دگرگون میشوید (149) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تُطيعُوا الَّذينَ كَفَروا يَرُدّوكُم عَلىٰ أَعقابِكُم فَتَنقَلِبوا خاسِرينَ | 3:149 |
حقیقت این است که مولای شما الله است و بهترین یاور اوست (وای بر کسانیکه خود را مسلمان میدانند و بجای الله کسانی را یاور و مولای خود تصور میکنند که بر طبق آیات قرآنی در دنیا نیستند و روحشان در بهشت است و برای مردم دنیا هیچ قدرتی ندارند و این مردم به ظاهر مسلمان آنان را مانند الله همه جا حاضر و ناظر و توانا تصور میکنند) (150) | بَلِ اللَّهُ مَولاكُم ۖ وَهُوَ خَيرُ النّاصِرينَ | 3:150 |
در دل کسانیکه کفران کردند به زودی ترس بزرگی از شما خواهم افکند، زیرا آنان به الله چیزهائی را شریک قرار دادند که الله دلیلی بر شرکت آنان در کتابش فرو نفرستاده و جایگاه اینگونه اشخاص آتش دوزخ است و جایگاه چنین ستمکارانی بسیار بد میباشد (متاسفانه امروزه مسلمانان نیز بواسطه اینکه مانند کافران زمان پیغمبر اسلام کفران راهنمائیهای قرآن را کرده اند حتی از یهودیان میترسند و همه چاپلوس اجانب شده اند) (151) | سَنُلقي في قُلوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعبَ بِما أَشرَكوا بِاللَّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطانًا ۖ وَمَأواهُمُ النّارُ ۚ وَبِئسَ مَثوَى الظّالِمينَ | 3:151 |
و الله در هنگامیکه شما آنان را به دستور او میکشتيد وعده خود را راست آورد تا زمانی که شما سستی نشان دادید و در فرمانی که به شما داده شده بود با هم به نزاع پرداختيد و بعد از اینکه الله آنچه را شما دوست داشتید به شما نمود، نافرمانی او را کردید دسته ای از شما دنیا را خواست و دسته ای دیگر از، شما آخرت را میخواست و از پس اینها بود که الله شما را از توجه به آنان منصرف نمود تا شما را بیازماید و حال او از شما در گذشته، زیرا الله بر مؤمنان مرحمتی دارد (152) | وَلَقَد صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعدَهُ إِذ تَحُسّونَهُم بِإِذنِهِ ۖ حَتّىٰ إِذا فَشِلتُم وَتَنازَعتُم فِي الأَمرِ وَعَصَيتُم مِن بَعدِ ما أَراكُم ما تُحِبّونَ ۚ مِنكُم مَن يُريدُ الدُّنيا وَمِنكُم مَن يُريدُ الآخِرَةَ ۚ ثُمَّ صَرَفَكُم عَنهُم لِيَبتَلِيَكُم ۖ وَلَقَد عَفا عَنكُم ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَلَى المُؤمِنينَ | 3:152 |
و آن زمان را یاد آورید که از کوه و تپه بالا میرفتید و برای کسی برنمی گشتید و پیغام آور درعقب شما، شما را میخواند (در جنگ احد وقتی برای جمع کردن غنیمت از کافران شکست خورده پُست های نگهبانی و جنگی خود را رها کردند و از دستورات جنگی نافرمانی نمودند، کافران از پشت به آنان حمله کردند و آنان از ترس کافران به کوه و تپه فرار نمودند در حالی که پیغمبر اسلام آنان را میخواند و فداکاران اسلام سخت به دفاع از خود و از پیغمبر اسلام پرداختند ولی دنیا خواهان کم ایمان و ترسو که عده زیادی بودند توجهی به پیغمبر اسلام نداشتند تا اینکه کمک غیبی الله به فداکاران باعث شد کافران از تعقیب مسلمانان دست کشیدند و به فکر فرار خود افتادند) و نتیجه آن شد که الله باندازه اندوهی که شما در جنگ احد به مشرکان وارد آوردید بصورت مجازات بشما رساند تا امروز بر آنچه از شما سرزد و هم بر آنچه به شما رسیده اندوه مخورید و بدانید که الله به آنچه میکنید آگاه است (153) | إِذ تُصعِدونَ وَلا تَلوونَ عَلىٰ أَحَدٍ وَالرَّسولُ يَدعوكُم في أُخراكُم فَأَثابَكُم غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيلا تَحزَنوا عَلىٰ ما فاتَكُم وَلا ما أَصابَكُم ۗ وَاللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعمَلونَ | 3:153 |
سپس او بر شما از پس آن اندوه آرامشی فرو فرستاد و یک حالت بیخود شدن از خود (حالت نیمه خواب) بعضی از شما را فرا گرفت و بعضی دیگر را دلشان مضطرب کرد، بطوریکه به الله گمان ناحق میبردند، گمانی که در زمان جاهلیت داشتند و میگفتند آیا در این کار چیزی به نفع ما هست ( آنانکه فداکار بودند بوسیله معجزه الله هم آرامشی در خود حس میکردند و هم یک حالت بیخبری از آنچه رخ داد در ایشان پیدا شد، با اینحال بود که به دشمن حمله میکردند و دشمن نیز چیزهائی غیبی دید که باعث شد از اینان بترسند و فرار کنند، همانطور که در جنگ بدر دیدند ولی آنانکه کم ایمان و در فکر دنیا و جان خود بودند چنین حالتی نیافتند، و لذا از اینان بیشتر کشته شد تا از مهاجر و انصار و فداکاران، و بازماندگانِ آن دسته ترسو بودند که بعد از جنگ نیز زبان به اعتراض نسبت به حقانیت دین اسلام می گشودند) بگو آن کار تمامش به اختیار الله بود (تا فداکاران از سست ایمانان شناخته شوند و در آینده فداکاران مواظب کم ایمانان باشند و از شرکت دادن کم ایمانان در جاهای حساس جنگ خودداری کنند و آنان چیزهائی را در دلهای خود پنهان میدارند که برای تو آنها را آشکار نمی سازند (بی ایمانی و دنیا خواهی و سستی های خود را نمی گویند) و میگویند اگر از اینکار (مقصود کار جنگ احد است) چیزی به نفع ما نبود (یعنی اگر مسلمانی حق بود) در آنجا کشته نمی شدیم (مقصود کشته شدن رفقای کم ایمان ایشان است) بگو اگر شما در خانه های خود نیز می بودید آن کسانی که باید کشته شوند بسوی مکان افتادن خود بیرون می آمدند (چون این بی ایمانان باید کشته میشدند، در دلشان افتاد که در جنگ احد با مسلمانان حقیقی همراهی کنند ولی در ذهن ایشان این بود که مانند جنگ بدر پیروزی با مسلمانان میشود و به غنیمت جنگی میرسند و در هنگام خطر فرار میکنند) و آنچه شد، برای آن بود که الله آنچه را در سینه های شماست بیازماید و بدیهائی که در دلهای شماست پاک سازد و الله بدانچه در سینه هاست دانا میباشد (این جملات اشاره بر این است که نفرات مردم مختلفند و امکان دارد که بعضی ها که فعلا کم ایمان و مال دوست هستند بعدا در اثر مشاهدات اعمالی از خود و دیگران در تبلیغ و فهمی بیشتر ایمانشان قوی و قویتر گردد ولی مهم این است که رهبران آنان باید روی آزمایشها اندازه استعداد و ایمان آنان را درک کنند و هر کس را برای کار متناسب با خودش بگمارند و هرگز روی طرفداری اکثر مردم از کسی او را به مقامی که شایسته نیست نگمارند) (154) | ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيكُم مِن بَعدِ الغَمِّ أَمَنَةً نُعاسًا يَغشىٰ طائِفَةً مِنكُم ۖ وَطائِفَةٌ قَد أَهَمَّتهُم أَنفُسُهُم يَظُنّونَ بِاللَّهِ غَيرَ الحَقِّ ظَنَّ الجاهِلِيَّةِ ۖ يَقولونَ هَل لَنا مِنَ الأَمرِ مِن شَيءٍ ۗ قُل إِنَّ الأَمرَ كُلَّهُ لِلَّهِ ۗ يُخفونَ في أَنفُسِهِم ما لا يُبدونَ لَكَ ۖ يَقولونَ لَو كانَ لَنا مِنَ الأَمرِ شَيءٌ ما قُتِلنا هاهُنا ۗ قُل لَو كُنتُم في بُيوتِكُم لَبَرَزَ الَّذينَ كُتِبَ عَلَيهِمُ القَتلُ إِلىٰ مَضاجِعِهِم ۖ وَلِيَبتَلِيَ اللَّهُ ما في صُدورِكُم وَلِيُمَحِّصَ ما في قُلوبِكُم ۗ وَاللَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ | 3:154 |
به يقين کسانی از شما که در آن روز بهم رسیدن آن دو گروه (یعنی در روز جنگ احد که گروه مؤمن در مقابل گروه کافر قرار گرفتند) از جنگ فرار کردند، وسوسه هائی شیطانی آنان را لغزش داد و این وسوسه های شیطانی نیز بواسطه کارهای منحرفی بود که آنان برای نفع شخصی کرده بودند (یعنی هم در قبل از جنگ اشخاص کاملا درستی نبودند و هم دنیا خواهی آنان را به این لغزشها وادار کرد و این عبارات در قرآن میرساند که وسوسه های شیطانی کار یک شیطان معروف جنی نیست بلکه هر چه انسان را از حق منحرف کند و بفریبد شیطان و شیطنت کار است و تمام شیطنت ها از یک رشته روحی مربوط به تکبر اولیه شیطان اول سرچشمه گرفته است همانطور که کارهای مخصوص انسانها نیز از روح انسان اولیه سر چشمه گرفته) و الله از ایشان چشم پوشیده زیرا الله گناه بخشی است خودنگهدار (این گناه بخشی و خود نگهداری در مورد کسانی است که قابلیت هدایت و نیکو کاری بیشتر را دارند ) (155) | إِنَّ الَّذينَ تَوَلَّوا مِنكُم يَومَ التَقَى الجَمعانِ إِنَّمَا استَزَلَّهُمُ الشَّيطانُ بِبَعضِ ما كَسَبوا ۖ وَلَقَد عَفَا اللَّهُ عَنهُم ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ حَليمٌ | 3:155 |
156 ای کسانی که ایمان آوردهاید، | | |
ای کسانی که ایمان آوردهاید، مانند کفرانکنندگان این راهنماییها نباشید؛ آنان هنگامیکه همعقیدههایشان به مسافرت یا جنگ میرفتند، درباره آنان میگفتند: «اگر اینان نزد ما در خانه خود بودند، نه میمردند و نه کشته میشدند.» این حالت در آنان از آنروست که الله در دلهایشان این طرز خیال را وسیله اندوه قرار دهد. و الله است که زنده میکند و میمیراند و الله به آنچه میکنید بیناست.
(انسان هر چه خودخواهتر و ترسوتر و بیایمانتر به موضوعات عالی باشد، تصور میکند کارهای سخت باعث خطر و مرگ و کشته شدن میشود و لذا زنان بیشتر از مردان از رفتن خویشاوندانشان به جنگ و سفر ناراحت میشوند. و چون نمیشود خویشانِ آنان به سفر یا جنگ نروند، همین باعث ناراحتی خویشانِ ترسوی ایشان میشود. و تربیتشدگان اسلامی که زندگی و ترقی را در انجام کارهای سخت، مسافرت و جنگ میبینند، از خطر مرگ و کشته شدن در راه ترقی جامعه و پیشرفت دین نمیهراسند.) (156) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَكونوا كَالَّذينَ كَفَروا وَقالوا لِإِخوانِهِم إِذا ضَرَبوا فِي الأَرضِ أَو كانوا غُزًّى لَو كانوا عِندَنا ما ماتوا وَما قُتِلوا لِيَجعَلَ اللَّهُ ذٰلِكَ حَسرَةً في قُلوبِهِم ۗ وَاللَّهُ يُحيي وَيُميتُ ۗ وَاللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ | 3:156 |
و اگر شما مؤمنان در راه الله کشته شدید یا مردید، آمرزش و رحمتی که از الله به شما خواهد رسید، بسی بهتر از چیزهای دنیائی است که مردم آنها را جمع میکنند (157) | وَلَئِن قُتِلتُم في سَبيلِ اللَّهِ أَو مُتُّم لَمَغفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحمَةٌ خَيرٌ مِمّا يَجمَعونَ | 3:157 |
و شما اگر مردید و کشته شدید، بسوی الله جمع آوری میشوید (یعنی در آن زمان اگر در پرونده شما معلوم شد که در راه الله کشته شده بودید یا مردید به مقامی بس عالی میرسید ولی اگر در آنجا معلوم شود برای الله کوشش نکرده اید مجازات میشوید) (158) | وَلَئِن مُتُّم أَو قُتِلتُم لَإِلَى اللَّهِ تُحشَرونَ | 3:158 |
و تو ای محمد بواسطه رحمتی که از الله به تو میباشد، نسبت به مؤمنان نرم بوده ای (یعنی هرجا میخواستی سختگیری کنی از طریق وحی از تو جلوگیری شد و مورد نصیحت قرار گرفتی) و اگر تو خشن و تند دل بودی از اطرافت پراکنده میشدند، پس از گناه ایشان چشم پوش و برای ایشان از الله آمرزش بخواه و با ایشان در کارهای اجتماعی مشورت کن، پس وقتی با شرایط تحقیق لازم تصمیمی گرفتی، بر الله نیز توکل نما، زیرا الله اینگونه توکل کنندگان را دوست میدارد (اساس تربیت اسلامی بر این است که مسلمانان هر چه بیشتر به قانونهای اجتماعی آشنا باشند و برای هر کاری از هر نوع شرایط تحقیقی کوتاهی نکنند و پس از یقین کردن بر صحت تصمیم خود از نظر قوانین مادی و معنوی به الله نیز توکل نمایند تا الله نیز در آنجا که تدبير و تحقیق راه ندارد به مسلمانان کمک کند و بنابر این آنانکه تصور میکنند همه چیز را باید مستقیما از الله بخواهند، باید بدانند این راه غلط درویشی است نه راه اسلام و راه پیغمبران الله بلکه راه راست این است که همه چیز را در درجه اول از قوانین مادی و معنوی الله بخواهیم و در درجه دوم مستقیما از الله تا حقا همه چیز را از الله خواسته باشیم و به مقصود برسيم) (159) | فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ ۖ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأَمرِ ۖ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُتَوَكِّلينَ | 3:159 |
اگر الله شما را یاری کند کسی بر شما غلبه نخواهد کرد و اگر ترک یاری شما را بخواهد از پس او چه کسی میتواند شما را یاری کند پس مؤمنان حقیقی باید بر الله توکل نمایند (160) | إِن يَنصُركُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُم ۖ وَإِن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذي يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ | 3:160 |
و سزاوار هیچ پیغام گیری از الله نیست که در پیغامهای الله خيانت نماید و هر پیغام گیری که خیانت کند در روز قیامت با خیانتش میاید و از آنجا هر کس را به اندازه آنچه از اعمالش بدست آورده پاداش کامل میدهند و به کسی ستم نمی شود (ملاحظه میکنید که پیغمبران نیز مانند سایر مردم بازخواست میشوند آیا با این وصف کسی از پیغمبران و امامان جرئت میکند شفیع گناه کسی نزد الله که از پیغمبران به مردم داناتر است بشود؟) (161) | وَما كانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ ۚ وَمَن يَغلُل يَأتِ بِما غَلَّ يَومَ القِيامَةِ ۚ ثُمَّ تُوَفّىٰ كُلُّ نَفسٍ ما كَسَبَت وَهُم لا يُظلَمونَ | 3:161 |
آیا کسی که رضایت الله را دنبال کرد به مانند کسی میباشد که بسوی خشمی از الله رفت؟ دومی جایگاهش دوزخ است که مکان بازگشت بسیار بدی است (162) | أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضوانَ اللَّهِ كَمَن باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأواهُ جَهَنَّمُ ۚ وَبِئسَ المَصيرُ | 3:162 |
آنانکه دنبال خوشنودی او رفتند در نزد الله به نسبت اعمال خود درجات مختلف دارند و الله بدانچه مردم میکنند بسی بیناست (163) | هُم دَرَجاتٌ عِندَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصيرٌ بِما يَعمَلونَ | 3:163 |
به يقين وقتی که الله در میان مؤمنان مهاجر از خودشان پیغام رسانی را مامور کرد تا بر ایشان نشانه های مستدل الله را بخواند و ایشان را از معایب پاک سازد و آن مطالب ثابت و لازم و آن سخنان حکیمانه را تعلیمشان ده، منت زیادی بر ایشان نهاده و در حالی چنین کرده که قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند (164) | لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ | 3:164 |
آیا شما مؤمنان با اینکه در جنگ دو برابر آنچه مصیبت دیدید بر کافران مصیبت وارد آوردید، وقتی مصیبتی به شما رسید گفتید، این از کجاست، بگو این از نزد خودتان بود و الله بر هر چیزی بس تواناست (مجموع کشتار و زخم زدن مسلمانان بر کافران در جنگ بدر و احد دو برابر کشتار و زخمی بود که در این دو جنگ بوسیله کافران بر مسلمانان وارد شد و در جنگ احد طبق آیه 140 و 153 با هم مساوی بودند و در جنگ احد اگر الله میخواست میتوانست مانند جنگ بدر مانع کشتار و زخم مسلمانان بوسیله کافران شود، لیکن چون مؤمنانِ دنیا خواهِ کم ایمان خطای غیر قابل بخششی در اجرای دستورات جنگی کردند، لازم بود گوشمالی سختی شوند تا برای آینده عبرت بگیرند و در درجه اول در صدد اجرای قوانین زندگی و اجتماعی باشند و همراه با اجرای قوانین بر الله نیز توکل کنند) (165) | أَوَلَمّا أَصابَتكُم مُصيبَةٌ قَد أَصَبتُم مِثلَيها قُلتُم أَنّىٰ هٰذا ۖ قُل هُوَ مِن عِندِ أَنفُسِكُم ۗ إِنَّ اللَّهَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ | 3:165 |
و آنچه به شما در روز بهم رسیدنِ آن دو جماعتِ مسلمان و کافر، در جنگ احد، رسید، در عینِ حال که مقصر شما بودید، به اذن الله بود و از این لحاظ، به اذن الله بود که مؤمنان حقیقی فداکار را بشناسد (166) | وَما أَصابَكُم يَومَ التَقَى الجَمعانِ فَبِإِذنِ اللَّهِ وَلِيَعلَمَ المُؤمِنينَ | 3:166 |
و منافقان را هم بشناسد، وقتی برای اینان گفته شد، بیائید در راه الله جنگ کنید یا کارهای دفاعی را به عهده بگیرید، دورویی کرده اند، آنان به دروغ گفته بودند، اگر رسمِ جنگ می دانستیم، دنبال شما می آمدیم، در آن زمان آنان به کفر نزدیک تر بودند تا به ایمان، و حال نیز آنان با دهانهای خود چیزهائی روی چاپلوسی و ظاهر سازی میگویند که در دل ایشان نیست و الله به آنچه کتمان میکنند داناتر میباشد (167) | وَلِيَعلَمَ الَّذينَ نافَقوا ۚ وَقيلَ لَهُم تَعالَوا قاتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَوِ ادفَعوا ۖ قالوا لَو نَعلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعناكُم ۗ هُم لِلكُفرِ يَومَئِذٍ أَقرَبُ مِنهُم لِلإيمانِ ۚ يَقولونَ بِأَفواهِهِم ما لَيسَ في قُلوبِهِم ۗ وَاللَّهُ أَعلَمُ بِما يَكتُمونَ | 3:167 |
و این نفرات در حالی که خود از جنگ احد با آن بهانه دروغ خود داری کردند پس از اینکه دیدند گروهی از برادران کم ایمان ایشان در جنگ کشته شدند، درباره ایشان گفتند، اگر آنان قبل از شروع جنگ از ما اطاعت میکردند و مانند ما به جنگ نمی رفتند، کشته نمی شدند، بگو اگر راست میگوئید مرگهائی را که در غیر جنگ برای شما پیش آمد، میکند، از خودتان دور کنید (از این آیات پیداست که قبل از شروع جنگ احد غیر از دو گروهی که در آیه 122 هست که میخواستند سست شوند و به جنگ نروند ولی روی تقویت روحی آنان عاقبت به جنگ رفتند و همانها روی دنیا خواهی که داشتند، باعثِ شکست از پس پیروزی برای مسلمانان شدند، گروهی دیگر نیز بودند که بواسطه دوروئی حاضر به رفتن جنگ نشدند و شکست مسلمانان در جنگ احد و کشته شدن عده ای از کم ایمانان دنیا خواه باعث شد که این دورویان باطن خود را آشکار سازند و اظهار کنند به دیگران نیز گفته بودند به جنگ نروند و به مسلمانان کمک نکنند و کشته شدن آنان برای نشنیدن سخن دورویان بود) (168) | الَّذينَ قالوا لِإِخوانِهِم وَقَعَدوا لَو أَطاعونا ما قُتِلوا ۗ قُل فَادرَءوا عَن أَنفُسِكُمُ المَوتَ إِن كُنتُم صادِقينَ | 3:168 |
تصور نکنید کشته شدگان در راه الله مردگانی باشند، بلکه آنان زنده هائی مخصوص هستند که در نزد پروردگارشان روزی داده میشوند (169) | وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ | 3:169 |
و آنان از پس مرگ به آنچه الله به ایشان از فضل خودش داده شادی میکنند و به وجود کسانی که هنوز از پس ایشان ملحق نشده اند، خوشحالی می نمایند، زیرا می بینند که در آنان ترس و اندوهی از جنگ و کشته شدن نیست (یعنی خوشحالند از اینکه اگر خودشان کشته شده اند، برادران ایمانی ایشان هستند و با کمال شهامت هدف مقدس آنان را دنبال میکنند) (170) | فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ | 3:170 |
و به نعمت و فضلی که از الله روی کشته شدن نصیب ایشان شده شادمانی می نمایند و یقین دارند که الله مزد اینگونه مؤمنان را ضایع نخواهد کرد (این آیه را مفسران سوءاستفاده چی برای مسلمانان نادان به غلط تفسیر میکنند اولا يستبشرون را که به معنای شادی میکنند میباشد بشارت میدهند معنا میکنند و ثانیا زنده بودن ایشان را نزد الله معنا میکنند، چون الله همه جاست آنها نیز در همه جا زنده میباشند و لذا میتوانند شفیع گناه مردم شوند و یا حاجت مردم را بر آورند و حال آنکه توجه ندارند برطبق آیه 32 از سوره نحل و آیه 26 از سوره یس آنان در بهشت که نزدیک مرکز قدرت الله است زنده هستند و به ایشان روزی داده میشود) (171) | يَستَبشِرونَ بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجرَ المُؤمِنينَ | 3:171 |
و اینگونه مؤمنان کسانی هستند که حتی بعد از رسیدن جراحت در جنگ احد نیز هر چه الله و پیغمبرش گفتند به گوش قبول پذیرفتند و لذا برای کسانی از ایشان که نیکو کاری کردند و پرهیز از گناه نمودند مزدی است بس بزرگ (172) | الَّذينَ استَجابوا لِلَّهِ وَالرَّسولِ مِن بَعدِ ما أَصابَهُمُ القَرحُ ۚ لِلَّذينَ أَحسَنوا مِنهُم وَاتَّقَوا أَجرٌ عَظيمٌ | 3:172 |
آنان کسانی هستند که مردمِ دیگر برای ایشان گفتند مردم همه جمع شده اند که شما را نابود سازند، شما از ایشان بترسید ولی آنان بجای ترس بر ایمانشان افزودند و پاسخ گفتند، ما را الله کافیست و او بهترین نگهدار ماست (173) | الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ | 3:173 |
پس آنان در آخر کار به نعمت و فضلی از الله رسیدند و به ایشان بد نرسید و باز هم خوشنودی الله را دنبال کردند و الله صاحب فضل بس بزرگی است (این مؤمنان با شهامت و مطيع در درجه اول تمام مهاجر و انصاری هستند که بعد از جنگ احد زنده ماندند و روز به روز بر ترقی مقام و بهره های نفوذشان در اسلام افزوده گردید و بهترین مقام و نعمت آخرت نصیب ایشان شد و آنان بودند که پایه گذاران اولیه اسلام و تربیت شدگان اولیه پیغمبر اسلام بودند و می بینید که خالق عالم درباره اینها نیز میفرماید به شرطی مورد فضل الله هستند که تا آخر عمر به نیکوکاری و پرهیز از گناه خود ادامه دهند) (174) | فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ لَم يَمسَسهُم سوءٌ وَاتَّبَعوا رِضوانَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ ذو فَضلٍ عَظيمٍ | 3:174 |
به یقین این اشخاص که شما را میترسانند، شیطان است که دوستان خود را میترساند پس شما از ایشان نترسید و اگر مؤمن به من میباشید از من بترسید (از این آیه پیداست که شیطان یعنی تمام شیطنت کاران) (175) | إِنَّما ذٰلِكُمُ الشَّيطانُ يُخَوِّفُ أَولِياءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ | 3:175 |
تو ای محمد مبادا کسانیکه در راه کفران از هم پیشی میگیرند تو را اندوهگین نمایند آنان هرگز چیزی به الله ضرر نخواهند زد و الله میخواهد در آخرت برای ایشان نصیبی از خوبی قرار ندهد و برای آنان عذاب بس بزرگی خواهد بود (176) | وَلا يَحزُنكَ الَّذينَ يُسارِعونَ فِي الكُفرِ ۚ إِنَّهُم لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيئًا ۗ يُريدُ اللَّهُ أَلّا يَجعَلَ لَهُم حَظًّا فِي الآخِرَةِ ۖ وَلَهُم عَذابٌ عَظيمٌ | 3:176 |
آنان که کفر را به ایمان خریدند هرگز چیزی به هدف الله ضرر نمی زنند و برای ایشان عذابی دردناک خواهد بود (177) | إِنَّ الَّذينَ اشتَرَوُا الكُفرَ بِالإيمانِ لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيئًا وَلَهُم عَذابٌ أَليمٌ | 3:177 |
و اینکه ما به کفران کنندگان در دنیا مهلت هائی میدهیم آنان تصور نکنند که این مهلت خوبی برای ایشان است بلکه ما به ایشان مهلت میدهیم تا گناه خود را بیفزایند و برای ایشان در آخرت عذاب خوار کننده ای باشد (178) | وَلا يَحسَبَنَّ الَّذينَ كَفَروا أَنَّما نُملي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم ۚ إِنَّما نُملي لَهُم لِيَزدادوا إِثمًا ۚ وَلَهُم عَذابٌ مُهينٌ | 3:178 |
سزاوار الله نیست که مؤمنان حقیقی را بر آنچه شما کم ایمانان بر آن هستید، رها کند تا وقتی که بد از خوب شناخته شود (برای اینکه بد از خوب شناخته شود، الله در قرآن مؤمنان حقیقی را میشناساند تا کم ایمانان نیز شناخته شوند و در صدد افزودن ایمان خود برآیند و آنانکه نمی خواهند مؤمن تر شوند و دورو هستند مجبور شوند از مؤمنان کناره روند، تا حکومت آینده مسلمانان بدست اشخاص مشکوک نیفتد و این آیات و دهها آیات مشابه آن در قرآن میرسانند که آنانکه بعد از پیغمبر اسلام عهده دار حکومتهای اسلامی شدند و از تربیت شدگان اولیه اسلام یعنی از مهاجر و انصار بودند، حکومتشان صد در صد روی قوانین اسلام و شایستگی اسلامی بود و اینرا على عليه السلام نیز در مکتوب ششم از نهج البلاغه توضیح کافی داده و لذا اختلاف شیعه و سنی فعلی بر سر خلافت همه بی معنی و بیهوده و ایجاد شده، بدست دشمنان اسلام است) و شما مؤمنان کم ایمان که توقع دارید بوسیله الله همه چیز را بدانید تا خطا نکنید، بدانید که نباید الله شما را بر پنهانهای مربوطه مستقیماً آگاه سازد، بلکه از برای آگاه کردن اینگونه پنهانها بعضی از پیغمبرانش را که صلاح بداند برمیگزیند پس شما هر چه بیشتر به الله و پیغمبرانش ایمان آورید و اگر ایمان صحیح پیدا کردید و از گناهها پرهیز نمودید، مزدِ بس بزرگی برای شما خواهد بود (179) | ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ المُؤمِنينَ عَلىٰ ما أَنتُم عَلَيهِ حَتّىٰ يَميزَ الخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ ۗ وَما كانَ اللَّهُ لِيُطلِعَكُم عَلَى الغَيبِ وَلٰكِنَّ اللَّهَ يَجتَبي مِن رُسُلِهِ مَن يَشاءُ ۖ فَآمِنوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ وَإِن تُؤمِنوا وَتَتَّقوا فَلَكُم أَجرٌ عَظيمٌ | 3:179 |
و کسانی که بخل میورزند، نسبت به مؤمنان حقیقی فوق، که الله به ایشان از فضل خودش بخشیده، تصور نکنند که این بخل برای ایشان خوب باشد، بلکه آن شرّی است برای ایشان و در روز قیامت این بخل گردن گیر ایشان میشود و آنچه از آسمانها و زمین بطور میراث میماند در اختيار الله است و الله به آنچه میکنید بس آگاه میباشد (180) | وَلا يَحسَبَنَّ الَّذينَ يَبخَلونَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ هُوَ خَيرًا لَهُم ۖ بَل هُوَ شَرٌّ لَهُم ۖ سَيُطَوَّقونَ ما بَخِلوا بِهِ يَومَ القِيامَةِ ۗ وَلِلَّهِ ميراثُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۗ وَاللَّهُ بِما تَعمَلونَ خَبيرٌ | 3:180 |
الله سخن کسانی را که گفتند، الله فقير است و ما ثروتمند، شنید، ما هم آنچه را گفتند در پرونده ایشان خواهیم نوشت و هم کشتن پیغمبران را که میخواستند به ناحق بکشند و میگوئیم آن عذاب سوزان را بچشید (به موجب این آیه اگر کسی بخواهد کسی را به ناحق بکشد ولی موفق نشود آدم کش در نزد الله محسوب میگردد) (181) | لَقَد سَمِعَ اللَّهُ قَولَ الَّذينَ قالوا إِنَّ اللَّهَ فَقيرٌ وَنَحنُ أَغنِياءُ ۘ سَنَكتُبُ ما قالوا وَقَتلَهُمُ الأَنبِياءَ بِغَيرِ حَقٍّ وَنَقولُ ذوقوا عَذابَ الحَريقِ | 3:181 |
این مجازات بواسطه چيزهائیست که دستهای خود شما از پیش برای آخرت شما فرستاد و الله به بندگانش ستمکار نیست (182) | ذٰلِكَ بِما قَدَّمَت أَيديكُم وَأَنَّ اللَّهَ لَيسَ بِظَلّامٍ لِلعَبيدِ | 3:182 |
به کسانی که گفتند الله با ما عهد بسته که فقط به پیغمبرانی ایمان آوریم که نزد ما قربانی ای آورد که آنرا آتش آسمانی بخورد بگو، پیش از من پیغمبرانی برای شما آمدند که هم دلایل روشن منطقی و مذهبی بر پیغمبری خود آوردند و هم آنچه درباره قربانی گفتید به شما نشان دادند، پس اگر راست میگوئید چرا آنانرا کشتید؟ (یهودیان اینرا به دروغ میگفتند زیرا چنین عهدی در تورات نیست بلکه بر طبق آنچه در اول باب 13 و آخر باب 18 از سفر تثنیه تورات است باید به پیغمبری بگروند که اولا پیشگوئیهائی که در پیغامش میباشد راست آیند و ثانيا جز پیغام رسانی و رسیدن وحی به او ادعای غرور آمیزی نکند و مثلا نگوید من مظهر الله یا پسر الله یا صاحب اختیار مردم از جانب الله يا شفيع گناهکاران هستم و یا هر چه بخواهم و اراده کنم انجام میشود و قرآن مجید حاکیست که پیغمبر اسلام همین علامات حق را داشته و اینکه می بینید در میان مسلمانان عقایدی خلاف این از سخن پیغمبر اسلام و یا امامان هست همه ساخته یهودیان فریبکار است تا به یهودیان دیگر امر را مشتبه گردانند و بگویند محمد پیغمبر الله نیست و وای بر مسلمانان نادان که از این حیله های عمیق یهودیان متعصب بیخبرند، آری در میان پیغمبران بنی اسرائیل فقط ایلیا که آنرا به عربی الیاس میگویند و ذوالکفل لقب اوست دلیل پیغمبری خود را سوخته شدنِ قربانی خود بواسطه آتشِ آسمانی نشان داد و با اینحال یهودیان نسبت به او چنان بی ایمانی نشان دادند که مجبور شد از شهر به بیابانها پناه ببرد و تازه اینکارِ ایلیا برای آن بود که بتواند کاری کند 450 نفر از پیشوایان سوءاستفاده چی مذهبی که بر مردم ریاست میکردند، در قتلگاه خود جمع شوند و مردم به امیدِ باران آمدن و از بین رفتن قحطی آن سوءاستفاده چیان را بکشند، بعد از کشته شدنِ سوءاستفاده چیان مذهبی، بدست طرفدارانِ موقتی ایلیا و باران آمدن، باز یهودیان دشمنِ ایلیا را بر ایلیا ترجیح دادند، زیرا اصولا همانطور که در تورات و قرآن گفته شده معجزه و خَوارق عادات به تنهائی دلیل بر پیغمبری کسی نمیشود، زیرا جادوگران نیز شبیه چنین کارهائی را برای فریب عوام میتوانند از طریق جادو نشان بدهند و فقط عده ای بی غرض و فهمیده میتوانند فرق معجزه پیغمبران را با جادوی جادوگران بشناسند و این عده بیغرض و فهمیده برای ایمان آوردن به پیغمبران، احتیاجی به دیدن معجزه ندارند بلکه برای آنان منطق و استدلال صحیح و عالی پیغمبران بالاترین معجزه باقیه میباشد و اگر پیغمبران معجزاتی نشان داده اند برای ترساندن دشمن و بدست آوردن پیروزی بوده، نه ایمان آوردن مردم) (183) | الَّذينَ قالوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَينا أَلّا نُؤمِنَ لِرَسولٍ حَتّىٰ يَأتِيَنا بِقُربانٍ تَأكُلُهُ النّارُ ۗ قُل قَد جاءَكُم رُسُلٌ مِن قَبلي بِالبَيِّناتِ وَبِالَّذي قُلتُم فَلِمَ قَتَلتُموهُم إِن كُنتُم صادِقينَ | 3:183 |
پس اگر این یهودیان مغرور تو را انکار کردند، پیغمبرانِ پیش از تو را هم که آن دلايل واضح و آن نوشته های اثبات کننده (منظور نوشته های پیغمبران قبل به نفع پیغمبر جدید است چنانکه از روی تورات و انجیل و کتب انبیای دیگر میتوان بسیار واضح، پیغمبری پیغمبر اسلام را ثابت نمود) و آن مطالب روشن صد در صد محکم و ثابت و لازم را آوردند، انکار نمودند (پیغمبران در درجه اول از 3 چیز شناخته میشوند یکی دلایلی واضح در وضع زندگی قبل از ادعا و بعد از ادعای آنان هست که میرسانند آنان پیغامهای عالی ای را که میگویند از جانب الله است از فکر خود نساخته اند و ناگهانی مامورِ پیغمبری الله شده اند، دوم علاماتی در شخص ایشان و در پیغامهای ایشان است که قبلا در کتاب های آسمانی قبل پیشگوئی شده، سوم متنِ پیغامهای آنان در عین حال که از امور عاليه فلسفی و اجتماعی مایه گرفته، گمانی و موهوم نیست، بلکه صد در صد لازم و ثابت و درست است و هر چه علم ترقی کند، بیشتر به ارزش آنها پی میبرند و معلوم است که روی علم و دانشِ خودِ پیغمبران نیست و خالق عالم آنها را گفته و غیر از این 3 دلیل مهم، چهارم پیشگوئیهائی نیز میکنند که همه در عین عجیب بودن راست میآیند و پنجم عاقبت بر مخالفین پیروز میگردند و تعلیمات آنان می ماند و به جریان میافتد) (184) | فَإِن كَذَّبوكَ فَقَد كُذِّبَ رُسُلٌ مِن قَبلِكَ جاءوا بِالبَيِّناتِ وَالزُّبُرِ وَالكِتابِ المُنيرِ | 3:184 |
هر کس مرگ را خواهد چشید و تمامی شما مزدهای خود را تمام و کمال در روز قیامت کبری خواهید گرفت و کسی رستگار خواهد بود که در آنجا از آن آتشِ سخت دور کرده شود و به بهشت آورده گردد و زندگی دنیا با تمام خوشی هایش جز وسیله هائی برای فریب نیست (185) | كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ ۗ وَإِنَّما تُوَفَّونَ أُجورَكُم يَومَ القِيامَةِ ۖ فَمَن زُحزِحَ عَنِ النّارِ وَأُدخِلَ الجَنَّةَ فَقَد فازَ ۗ وَمَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا مَتاعُ الغُرورِ | 3:185 |
و شما مؤمنان این مکتب عالی در مالها و جانهای خودتان آزمایش ها میشوید (خطرهائی جانی و مالی در راه الله به شما رو میآورد) و اذیتهای بسیاری از صاحبان کتاب آسمانی قبل از خودتان (مانند یهود و نصارا که به کتابی آسمانی مینازند ولی عمل نمیکنند) و هم از کسانی که توجهی به کتابهای آسمانی ندارند و مشرک شده اند خواهید شنید (یهود و نصارا نیز با اینکه اکثرشان در عقاید و اعمال خود برای الله شریکهائی از با نفوذان مذهبی خود و یا مردگان مقدس خود گرفته اند، در اصطلاح قرآن شرک دار معرفی میشوند نه مشرک و مشرک به شرک دارانی گفته میشود که هیچ کتاب و راهنمائی آسمانی ندارند اگر چه مانند بت پرستان مکه پیغمبرانی چون ابراهیم و اسماعیل را احترام بگذارند و آنان را پیغمبر خود بدانند و متاسفانه در مسلمانان امروز هم فرقه هائی شرک دار هستند که اگر با آنان از روی متن قرآن مجید دلیلی بر بطلان ایشان آورید می پذیرند و هم فرقه هائی هستند که میگویند کاری به متن قرآن نداریم و آنچه پیشوایان ما بگویند پذیرفته ایم و اینان درباره پیشوایان مذهبی غلوهای زیادی کرده اند که باید آنها را مانند بت پرستان مکه مشرک دانست نه شرک دار اهل کتاب) و شما اگر در مقابل این فشارها و بد گوئیها صبور باشید و تقوای اسلامی را پیشه خود نمائید این شرایط است که علامت مردان مصمم است (186) | لَتُبلَوُنَّ في أَموالِكُم وَأَنفُسِكُم وَلَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ مِن قَبلِكُم وَمِنَ الَّذينَ أَشرَكوا أَذًى كَثيرًا ۚ وَإِن تَصبِروا وَتَتَّقوا فَإِنَّ ذٰلِكَ مِن عَزمِ الأُمورِ | 3:186 |
و به کسانی که به کتاب آسمانی تورات مینازند، یاد آوری نما، زمانی را که الله با ایشان عهد بست که مطالب کتاب را باید بی کم و کاست برای مردم توضیح دهند و چیزی از آنرا کتمان نکنند، لیکن آنان این عهد را پشت سر انداختند و آنرا به قیمتی کم فروختند چه خرید و فروش بدی میکنند (افسوس که امروزه اکثر افرادی که ادعا میکنند مسلمان هستند، نسبت به عهد الله که هر روز در نماز خود در سوره الحمد و رکوع و سجده تکرار میکنند، مانند یهودیان و نصارای منحرف شده هستند و معنای مهم نماز را به گفتن ع و ص و ض غليظ فروختند و از متن كتاب الله، قرآن کناره گرفته اند) (187) | وَإِذ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ الَّذينَ أوتُوا الكِتابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنّاسِ وَلا تَكتُمونَهُ فَنَبَذوهُ وَراءَ ظُهورِهِم وَاشتَرَوا بِهِ ثَمَنًا قَليلًا ۖ فَبِئسَ ما يَشتَرونَ | 3:187 |
و گمان نکن کسانی که خوشحالی میکنند که بنام دین و مذهب، خرافاتی قابلِ فریب دادنِ عوام الناس آورده اند و دوست میدارند عوام الناس آنان را به کارهایی که نکرده اند ستایش شان کنند، از عذاب دوزخ میرهند، برای اینان عذابی بس دردناک خواهد بود (188) | لا تَحسَبَنَّ الَّذينَ يَفرَحونَ بِما أَتَوا وَيُحِبّونَ أَن يُحمَدوا بِما لَم يَفعَلوا فَلا تَحسَبَنَّهُم بِمَفازَةٍ مِنَ العَذابِ ۖ وَلَهُم عَذابٌ أَليمٌ | 3:188 |
حکومت آسمانها و زمین در اختیار اوست و الله بر هر چیزی بس تواناست (189) | وَلِلَّهِ مُلكُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۗ وَاللَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ | 3:189 |
به يقين در آفرینش آسمانها و زمین (اتمسفر مکانهای قابل زندگی را آسمان و محل راه رفتن و نشو و نمای موجودات زنده را زمین میگویند) و اختلاف شب و روز، نشانه هائی است برای خردمندان ( یعنی اینها دلیل بر آنند که زندگی در زمینهای نفوس دار برای این است که آزمایش شوند برای نمره گرفتن برای زندگی آخرت) (190) | إِنَّ في خَلقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ وَاختِلافِ اللَّيلِ وَالنَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الأَلبابِ | 3:190 |
خردمندانی اینها را میفهمند که در ایستاده و نشسته و به پهلو دراز کشیده، الله را بیاد آورند و در خلقت آسمانها و زمین فکر میکنند، و چون متوجه ارتباطهای آنها میشوند میگویند، ای پروردگار ما، تو اینها را به باطل و بی هدف نیافریده ای، تو از آنچه نادانان مذهبی و غیر مذهبی درباره ات میگویند پاک و برتری، پس ما تربیت شدگان حقیقی را از آن عذاب آتش نگهدار (191) | الَّذينَ يَذكُرونَ اللَّهَ قِيامًا وَقُعودًا وَعَلىٰ جُنوبِهِم وَيَتَفَكَّرونَ في خَلقِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رَبَّنا ما خَلَقتَ هٰذا باطِلًا سُبحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ | 3:191 |
ای پروردگار ما تو کسی را که به آن آتش داخل کنی سخت خوارش کرده ای و برای چنان ستمکارانی هیچ یاری کننده نخواهد بود (192) | رَبَّنا إِنَّكَ مَن تُدخِلِ النّارَ فَقَد أَخزَيتَهُ ۖ وَما لِلظّالِمينَ مِن أَنصارٍ | 3:192 |
پروردگارا ما چون ندا کننده ای را شنیدیم که میگفت به پروردگارتان ایمان بیاورید، ایمان آوردیم، ای پروردگار ما پس تو نیز گناهان ما را بیامرز و بدیهای ما را از ما پاک ساز و ما را با نیکوکاران حقیقی بميران (193) | رَبَّنا إِنَّنا سَمِعنا مُنادِيًا يُنادي لِلإيمانِ أَن آمِنوا بِرَبِّكُم فَآمَنّا ۚ رَبَّنا فَاغفِر لَنا ذُنوبَنا وَكَفِّر عَنّا سَيِّئَاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الأَبرارِ | 3:193 |
پروردگارا آنچه را به ما بر زبان پیغمبرانت وعده داده ای به ما بده و در روزگار قیامت ما را رسوا مگردان به یقین تو وعده ای را که داده ای خلاف نخواهی کرد (194) | رَبَّنا وَآتِنا ما وَعَدتَنا عَلىٰ رُسُلِكَ وَلا تُخزِنا يَومَ القِيامَةِ ۗ إِنَّكَ لا تُخلِفُ الميعادَ | 3:194 |
پس در چنین حالی پروردگار ایشان تقاضای ایشان را اجابت خواهد کرد و میگوید من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را چه مرد باشد و چه زن ضایع نخواهم کرد، اگر چه بعضی از نیکوکاران شما از بعضی پدر و مادرانِ بد کار بوجود آمده باشید، پس هر کس در راه دینِ من هجرت کرد و از خانه و کاشانه خویش اخراج شد و در راه من اذیت دید و جنگ کرد و کشته شد، قطعا گناهانش را از او پاک خواهم کرد، اینگونه اشخاص را داخل باغهائی میکنم که از زیر آن جویبارها روان باشد و این پاداشی است از نزد الله و الله نزدش نیکوترین پاداش است (ترجمه آیاتیکه خواندید نمونه ایست از دعاهائی که در قرآن مجید است و مؤمنان حقیقی باید کوشش نمایند یا عین این دعاها را برای راز و نیاز با پروردگار خود بکار برند و یا مفهوم های آنها را به زبان مادری خود با مربوط کردن با تقاضاهائی که از الله دارند استعمال کنند و الا آنچه بنام دعا معروف است که اکثر آنها محتوى تعليماتی خلاف قرآن است و ساخته دشمنان اسلام میباشد، خواندنش گناه دارد و اگر معنای آنها را نفهمند حتی دعاهای موافق قرآن دعا محسوب نمی شود و بر اساس قرآن هیچ تقاضا و دعائی که کسی از الله میکند نباید بلند خوانده شود و اینکه میگویند دعا عبادت است، خلاف مفهوم دعا و مفهوم عبادت میباشد، زیرا دعا یعنی خواندن کسی و تقاضا کردن از کسی و عبادت یعنی اطاعت بنده وار و فقط کسی که روی میزان قرآن از خالق عالم چیزی بخواهد تا آنجا که اطاعت دستور الله را کرده عبادت محسوب میشود) (195) | فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنّي لا أُضيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنكُم مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ ۖ بَعضُكُم مِن بَعضٍ ۖ فَالَّذينَ هاجَروا وَأُخرِجوا مِن دِيارِهِم وَأوذوا في سَبيلي وَقاتَلوا وَقُتِلوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنهُم سَيِّئَاتِهِم وَلَأُدخِلَنَّهُم جَنّاتٍ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ثَوابًا مِن عِندِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسنُ الثَّوابِ | 3:195 |
و اینکه کفران کنندگان این مکتب عالی میتوانند در شهرهای مختلف ظاهر سازی کنند که از هر کس به نفع خود استفاده کنند، مبادا تو را بفریبند (196) | لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَروا فِي البِلادِ | 3:196 |
اینان در دنیا فقط اندک بهره ای از کار خود خواهند برد، لیکن جایگاه ایشان دوزخ است که آرامگاه بسیار بدی میباشد (مسلمان حقیقی چون خود را در محدوده دستورات تربیتی الله مانند نماز و روزه و عدم سازش با فسادکار و طرفداری از حق و حقیقت قرار میدهند، به مانند مردم دیگر که از الله نمی ترسند و تشریفات آشکاری در مذهب خود ندارند و همیشه میخواهند به نفع دنیای خود آزاد باشند، نمی باشند و قطعی است که در دنیا برد با آنهائی است که میتوانند خود را به هر رنگی در آورند و بر همین اساس است که بوسیله تمام پیغمبران حقیقی گفته شده، فقط کمی از بندگان نسبت به دستورات الله سپاسگزارند و باز بر همین اساس است که پیغمبران دروغی، نفوذِ کلمه و عوام فریبی را که مخصوص حقه بازان است دلیل پیغمبری خود و امثال خود میدانند و عوام الناس نیز اینرا می پذیرند، باید دانست که نفوذ حقیقی اسلام روی تاثیر آن در عوام الناس نبوده بلکه بواسطه قدرت عده ای قلیل مهاجر و انصار بسیار فهمیده صدر اسلام و کمکهای غیبی الله بوده است) (197) | مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأواهُم جَهَنَّمُ ۚ وَبِئسَ المِهادُ | 3:197 |
لیکن آنانکه از پروردگار خود ترسیدند، برای ایشان باغهائی است که از پای آنها جویبارها میباشد و در آنها همیشه میمانند و این میهمان نوازی ای است از نزد الله و برای چنین نیکوکاران آنچه در نزد الله باشد نیکوتر است (198) | لٰكِنِ الَّذينَ اتَّقَوا رَبَّهُم لَهُم جَنّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها نُزُلًا مِن عِندِ اللَّهِ ۗ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ لِلأَبرارِ | 3:198 |
و فقط کسانی اهل کتاب حقیقی میباشند که با کمال خضوع، نسبت به الله، هم الله را پذیرفته باشند و هم چیزی را که از او بسوی شما نازل شده است (بوسيله پیغمبر اسلام) و هم آنچه بسوی خودشان نازل شده، ایشان آیات و راهنمائیهای روشن الله را به ارزشی کم نمی فروشند، اینانند که برای ایشان مزدشان نزد پروردگارشان هست و الله حسابگریش بسی تند میباشد (199) | وَإِنَّ مِن أَهلِ الكِتابِ لَمَن يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَما أُنزِلَ إِلَيكُم وَما أُنزِلَ إِلَيهِم خاشِعينَ لِلَّهِ لا يَشتَرونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَليلًا ۗ أُولٰئِكَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ۗ إِنَّ اللَّهَ سَريعُ الحِسابِ | 3:199 |
200 شما ای کسانی که خود را به جرگه مؤمنان آورده اید | | |
و شما ای کسانی که خود را به جرگه مؤمنان آورده اید شجاع و با جرئت باشید و در شجاعت بر دیگران برتری نشان دهید و مواظب حیله دشمنان باشید و از الله بترسيد تا رستگار شوید (200) | يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصبِروا وَصابِروا وَرابِطوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ | 3:200 |