39 قمر

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
در این سوره، اثبات قیامت و زندگی پس از مرگ به این شکل ارائه می‌شود که پیامبران واقعی خالق عالم، نه تنها بهترین راهنمایی‌ها را برای بهبود جامعه ارائه می‌دهند، بلکه در صورت عدم ایمان مردم، آن‌ها را به عذابی آسمانی تهدید می‌کنند که قطعاً معجزه‌آسا در پایان کار بر آنان نازل خواهد شد. همچنین، برای اینکه در طول مدت تبلیغ مأموریت، هیچ‌کس نتواند به آنان آسیب برساند و سوء قصدکنندگان متوجه شوند که قدرت خداوند حامی آن‌هاست، معجزات و خوارق عادات را به نمایش می‌گذارند؛ مانند شکافتن ماه که به خواست و اجازه خداوند، به اشاره پیامبر اسلام در مدت زمان کوتاهی رخ داد و همه آن را مشاهده کردند و گفتند که این سحر است. متن سوره قمر به این صورت است:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
آن زمانِ معروف (هزاره آخر دنیا که مقدمه قیامت کبری و زنده شدن مرده گانست) نزدیک شد و ماه دو نیمه گشت (از این مطلب فهمیده می شود که امروزه که بر طبق نشانی های قرآن، بشر در ابتدای این هزاره زندگی می کند، بزودی بوسیله کسب اطلاع دقیق در ماه خواهد فهمید، که حقیقتا طبق آثاری که در ماه هست، ماه بوسیله پیغمبر اسلام دو نیمه شده است). (باید توجه داشت که وجود عبارات ابتدایی این سوره، به هر خواننده‌ای که بی‌غرض باشد، چه به پیامبری محمد (ص) ایمان داشته باشد و چه نداشته باشد، نشان می‌دهد که قطعاً مردم مکه شاهد این بودند که خداوند جهان، از طریق پیامبر اسلام، ماه آسمان را در شبی که به طور کامل بدر بود، به دو نیم تقسیم کرد. از این عبارت برمی‌آید که مخالفان پیامبری او این پدیده را مشاهده کردند و ادعا کردند که ماه واقعی نبوده بلکه جادویی بود که پیامبر اسلام در نظر ما ایجاد کرد و ما بر اساس خیالات و تلقینات محمد چنین دیدیم. بنابراین، اگر بخواهیم بر اساس دلایل دیگر محمد را پیامبر خدا بدانیم، باید یقین داشته باشیم که ماه واقعی به دو نیم تقسیم شد و اگر مانند منکران مردم مکه فکر کنیم، باید بیان کنیم که ماه فقط خیالی ناشی از جادو بود که به دو نیم نمایش داده شد.) (1)اقتَرَبَتِ السّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ54:1
و ثابت شد که هوس رانان، اگر نشانه ی معجزه آسائی هم ببینند، اعراض می کنند و میگویند، جادوئی است گذران که جادوگران می کنند. (ارتباط دادن دو نیمه شدن ماه به نزدیک شدن هزاره آخر دنیا، که آن را قیامت اول می‌نامند، نشان می‌دهد که احتمالاً آثار این دو نیمه شدن در آینده‌ای نزدیک کشف خواهد شد. شاید مشاهده یک شکاف سرتاسری توسط فضانوردان آمریکایی در سطح کره ماه، نشانه‌ای از این دو نیمه شدن باشد و نبود مواد مذاب در مرکز ماه نیز دلیل دیگری بر صحت انتخاب ما برای این پدیده باشد. اگر سوال شود که چرا دیگران در کشورهای دیگر آن را مشاهده نکردند، پاسخ می‌دهیم که این پدیده غیرطبیعی بود و کمتر از نیم ساعت به طول انجامید. حتی اگر دیگران آن را می‌دیدند، احتمالاً آن را به عنوان یک خیال شخصی تعبیر می‌کردند، مشابه آنچه که درباره بشقاب پرنده‌ها گفته می‌شود، که با وجود مشاهدات فراوان، هنوز به عنوان یک خیال بیش از حد تصور می‌شود.) (2)وَإِن يَرَوا آيَةً يُعرِضوا وَيَقولوا سِحرٌ مُستَمِرٌّ54:2
و بینندگانِ این معجزه (دو نيمه شدن ماه)، انکارِ راستی پیغمبر اسلام را کردند و هوسهای خود را دنبال نمودند و حال آنکه، هر امری در جای خودش، قرار خواهد گرفت. (لازم است اشاره شود که فاصله بین دو تکه ماه، با توجه به دید بینندگان، بیشتر از یکی دو متر نبود و آن‌ها به سرعت دوباره به هم پیوستند. همچنین، ادعای اینکه آن‌ها پایین آمدند و در آستین پیامبر اسلام قرار گرفتند، از سوی دشمنان اسلام ساخته شده است و حتی در تفاسیر معتبر نیز به آن اشاره نشده است. (3)وَكَذَّبوا وَاتَّبَعوا أَهواءَهُم ۚ وَكُلُّ أَمرٍ مُستَقِرٌّ54:3
و برای آنان از اینگونه خبرِ نبوتها (اینگونه خبرهای پیغمبری) که در آن اعلام خطر باشد قبلاً آمده (4)وَلَقَد جاءَهُم مِنَ الأَنباءِ ما فيهِ مُزدَجَرٌ54:4
حکمتِ مؤثری است که در تاریخ بشری، اینگونه اعلام خطر کنندگان، همه را بی نیاز نمی نماید (5)حِكمَةٌ بالِغَةٌ ۖ فَما تُغنِ النُّذُرُ54:5
پس تو نیز از ایشان رو برتاب، تا زمانی به ایشان رسد، که آن خواننده، به چیزی ناراحت کننده، بخواند (6)فَتَوَلَّ عَنهُم ۘ يَومَ يَدعُ الدّاعِ إِلىٰ شَيءٍ نُكُرٍ54:6
و آنان با چشمانی ذلیل، از آن قبرها بیرون می آیند (از محلِ خروجِ خود از زمینِ آخرت که غیر از این زمینِ دنیاست و دهانه خروجی قبرِ عالمِ برزخِ ایشان است، بیرون می آیند) گوئی آنان ملخهائی هستند که ناگهان منتشر شده اند (7)خُشَّعًا أَبصارُهُم يَخرُجونَ مِنَ الأَجداثِ كَأَنَّهُم جَرادٌ مُنتَشِرٌ54:7
مجبورند که شتابان بسوی آن خواننده روند (این خواننده، بلند گوئی است از صدای الله که آنان را بسوی مکان ملاقات الله می خواند) و در آن زمان، ناگرویدگانِ به کتابهای الله خواهند گفت، این روزیست، بسیار سخت (زیرا برای این کافران که راهنمائیهای الله را کفران کرده بودند، عذاب پیشگوئی شده در کتابهای آسمانی، از این زمان شروع میگردد) (8)مُهطِعينَ إِلَى الدّاعِ ۖ يَقولُ الكافِرونَ هٰذا يَومٌ عَسِرٌ54:8
همانطور که این مردم مکه، راهنمائیهای تو را (خالق عالم به پیغمبرش محمد میگوید) انکار کردند، قوم نوح نیز بنده ما نوح را انکار نمودند و گفتند، دیوانه ایست و او را منع کردند (9)كَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ فَكَذَّبوا عَبدَنا وَقالوا مَجنونٌ وَازدُجِرَ54:9
پس او پرورنده خودش را خواند و گفت، من سخت مغلوب شده ام، مرا یاری فرما (10)فَدَعا رَبَّهُ أَنّي مَغلوبٌ فَانتَصِر54:10
پس ما درهای آسمان را به آبی ریزان باز کردیم (11)فَفَتَحنا أَبوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنهَمِرٍ54:11
و زمین را به چشمه هائی شکافتیم، پس این آبها به اندازه ای رسیدند، که در فرمانِ ما مقدر شده بود (این در جائی از زمین بود که میان کوههائی محصور بود و آب تا جائی بالا آمد که کسی نتواند از آن بالاتر، به قله کوه رود) (12)وَفَجَّرنَا الأَرضَ عُيونًا فَالتَقَى الماءُ عَلىٰ أَمرٍ قَد قُدِرَ54:12
و نوح را (بر طبق سوره های دیگر قرآن، با طرفدارانِ اندک و زن و فرزندِ مؤمنش و از هر حیوانی جفتی) بر آن کشتی که از تخته و طناب ها ساخته شده بود، سوار کردیم (13)وَحَمَلناهُ عَلىٰ ذاتِ أَلواحٍ وَدُسُرٍ54:13
و آن، در پیشِ چشمان ما بر روی آن آب حرکت میکرد، و این پاداشِ آن کسانی بود که کفران راهنمائیهایش را کردند (14)تَجري بِأَعيُنِنا جَزاءً لِمَن كانَ كُفِرَ54:14
و ما به يقين، آن کشتی را برای اینکه نشانه ای از کارهای ما باشد، باقی گذاشته ایم (این آیه میرساند که سر انجام بوسیله باستان شناسان کنجکاو، کشتی نوح پیدا خواهد شد) پس آیا پند گیرنده ای خواهد بود؟ (15)وَلَقَد تَرَكناها آيَةً فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:15
و در داستانِ نوح، عذابِ من و اعلام خطرِ من چگونه بود؟ (16)فَكَيفَ كانَ عَذابي وَنُذُرِ54:16
و ما این قرآن را برای پند گرفتن، از اینگونه یاد آوری ها، آسان کرده ایم، آیا کسی هست که بخواهد پند گیرد؟ (الله می فرماید، قرآن را برای پند گرفتن آسان کرده ایم، امّا دشمنان اسلام قرآن را مشکل جلوه میدهند و غیر قابل فهم تا تفسیرهای عجیب و غریبِ گمراه کننده را رواج دهند) (17)وَلَقَد يَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:17
قوم عاد ارم ( آرامیها میباشند، که شهرشان در قدیم، در جائی از سوریه بود و پس از خرابی، بصورت کویرِ شن در آمد که آنجا را در زمان پیغمبر اسلام، احقاف میگفتند، و هود پیغمبر بر ایشان مامور شد) پیغمبرِ خود را تکذیب کردند و عذاب و اعلامِ خطرِ من بر ایشان چگونه بود؟ (18)كَذَّبَت عادٌ فَكَيفَ كانَ عَذابي وَنُذُرِ54:18
بر ایشان تند بادِ سردی، بطور پیوسته، در مدتی بس شوم فرستادیم (در سوره الحاقه ذکر شده که هفت شب و هشت روز پی در پی، این باد ادامه داشت) (19)إِنّا أَرسَلنا عَلَيهِم ريحًا صَرصَرًا في يَومِ نَحسٍ مُستَمِرٍّ54:19
که مردم را میافکند، همچون تنه های درخت خرمای کنده شده (20)تَنزِعُ النّاسَ كَأَنَّهُم أَعجازُ نَخلٍ مُنقَعِرٍ54:20
پس عذاب و اعلام خطر من چگونه بود؟ (21)فَكَيفَ كانَ عَذابي وَنُذُرِ54:21
و ما قرآن را، برای اینگونه تذکرات، آسان کرده ایم، آیا پند گیرنده ای هست؟ (22)وَلَقَد يَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:22
قوم ثمود نیز به اعلامِ خطر من، وَقعی ننهادند (بر طبق آنچه در سوره حجر است، قوم ثمود که پیغمبرشان صالح نام داشت، در محلی کوهستانی بنام حجر زندگی میکردند، که میان حجاز و شام بود، و قدرت و تمدنی داشتند که بواسطه مخالفت با راهنمائیهای الله، دچار عذاب رعد و برق و زلزله شدند) (23)كَذَّبَت ثَمودُ بِالنُّذُرِ54:23
و گفتند، آیا بشری از جنس خود را پیروی کنیم؟ اگر چنین کنیم، در گمراهی و دیوانگی خواهیم بود (24)فَقالوا أَبَشَرًا مِنّا واحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنّا إِذًا لَفي ضَلالٍ وَسُعُرٍ54:24
و آیا از میان ما، فقط بر او آن تذکر فرو افتاده؟ راستش را بخواهید، او دروغ پردازی است، برتری جوی (25)أَأُلقِيَ الذِّكرُ عَلَيهِ مِن بَينِنا بَل هُوَ كَذّابٌ أَشِرٌ54:25
به او که پیغمبر ما بود گفتیم، در آینده ای نزدیک خواهند دانست، دروغ پردازِ برتری جوی، چه کسی است (26)سَيَعلَمونَ غَدًا مَنِ الكَذّابُ الأَشِرُ54:26
ما این مادهِ شتر را برای آزمایش ایشان میفرستیم، و تو مواظبِ ایشان باش و صبر نما (این ماده شتر، شتری پیدا شدهِ از غیب بود که شیر فراوان میداد و صالحِ پیغمبر، آن شیرها را میان محتاجان قسمت میکرد) (27)إِنّا مُرسِلُو النّاقَةِ فِتنَةً لَهُم فَارتَقِبهُم وَاصطَبِر54:27
و به ایشان خبر ده، که آب آن مکان، باید بقسمت معلومی تقسیم شود، که هر کس و از جمله این شتر، زمانِ معلومی بدان حاضر گردد (28)وَنَبِّئهُم أَنَّ الماءَ قِسمَةٌ بَينَهُم ۖ كُلُّ شِربٍ مُحتَضَرٌ54:28
پس آنان رفیقی از خود را خواندند و او آماده شد و پاهای شتر را برید (چون قبلا صالح بايشان گفته بود هر زمان این شتر را اذیت کنید، عذاب پیشگوئی شده الله خواهد آمد، آنرا کشتند و صالح بر طبق آنچه در سوره هود است، گفت، منتظر باشید که تا سه روزِ دیگر عذاب میآید) (29)فَنادَوا صاحِبَهُم فَتَعاطىٰ فَعَقَرَ54:29
پس عذاب و اعلام خطر من چگونه بود؟ (30)فَكَيفَ كانَ عَذابي وَنُذُرِ54:30
بر ایشان، یک صدای سخت فرستادیم، که تمامشان، چون علفِ خشکی، که به دردِ سازنده آغل میخورد، شدند (31)إِنّا أَرسَلنا عَلَيهِم صَيحَةً واحِدَةً فَكانوا كَهَشيمِ المُحتَظِرِ54:31
و ما، این قرآن را برای اینگونه، یاد آوریها آسان کردیم، آیا کسی یاد آور میشود؟ (32)وَلَقَد يَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:32
قوم لوط نیز، این اعلامِ خطر را انکار کردند (33)كَذَّبَت قَومُ لوطٍ بِالنُّذُرِ54:33
ما بر ایشان، در سحرگاه، تند بادی پر شن فرستادیم و فقط کسانِ لوط را نجات دادیم (34)إِنّا أَرسَلنا عَلَيهِم حاصِبًا إِلّا آلَ لوطٍ ۖ نَجَّيناهُم بِسَحَرٍ54:34
و این نعمتی از نزد ما بود و ما، هر کس را شکر گزار باشد، چنین پاداشی میدهیم (35)نِعمَةً مِن عِندِنا ۚ كَذٰلِكَ نَجزي مَن شَكَرَ54:35
و لوط قبلا، این خشم ما را به ایشان، به شرط مخالفت، اعلام کرده بود، پس آنان به این اعلام خطر لج کردند (36)وَلَقَد أَنذَرَهُم بَطشَتَنا فَتَمارَوا بِالنُّذُرِ54:36
و از میهمانانِ جوانمردِ او خواستند، کام دل بر گیرند، پس ما چشمان ایشان را تار کردیم و گفتیم، عذاب و اعلام خطر ما را بچشید (داستان مفصل قوم لوط، در سوره های اعراف و هود و عنکبوت و صافات و شعرا، بطور تکه تکه است و سِفر پیدایشِ تورات نیز، بصورت تحریف شده ای، این داستان را دارد و در آنها نوشته شده، که زن لوط بواسطه اینکه، کاملا به لوط ایمان نداشت، نتوانست با لوط و کسانش به محلِ امن برود و دچارِ عذاب شد و آن میهمانان، سه نفر ملک بودند، که بصورتِ جوانمردی از انسانها نمودار گردیدند) (37)وَلَقَد راوَدوهُ عَن ضَيفِهِ فَطَمَسنا أَعيُنَهُم فَذوقوا عَذابي وَنُذُرِ54:37
و از پسِ عذابِ کوری چشم، که موقتی بود، عذابی فرا گیرنده، صبحِ زود ایشان را بگرفت (38)وَلَقَد صَبَّحَهُم بُكرَةً عَذابٌ مُستَقِرٌّ54:38
و به ایشان گفته شد، که عذاب و اعلامِ خطرِ مرا بچشید (39)فَذوقوا عَذابي وَنُذُرِ54:39
و ما قرآن را، برای این تذکرات، آسان کرده ایم، آیا متذکر شونده ای هست (40)وَلَقَد يَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّكرِ فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:40
و برای فرعونیان (یعنی آخرین فرعون سلسله هیکسس ها، که نامش آآکنن رع بود) و طرفدارانش نیز، آن اعلام خطر بیامد (41)وَلَقَد جاءَ آلَ فِرعَونَ النُّذُرُ54:41
هر نوع نشانه ای، که به ایشان نشان دادیم (چه نصیحت و پیغام الله و چه معجزاتِ تهدید آمیز، مانند مار شدنِ عصا و هشت معجزه دیگر) همه را انکار کردند، پس ما ایشان را، چون یک غلبه کننده پر قدرت، بگرفتیم (42)كَذَّبوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذناهُم أَخذَ عَزيزٍ مُقتَدِرٍ54:42
ای مردم مکه، آیا کفران کنندگانِ شما، که هیچ قدرت و تمدنی ندارند، بهتر از این قدرتمندانِ مُتِمدنند و آیا برای شما، اَمان نامه ای، در کتابهای آسمانی است؟ (43)أَكُفّارُكُم خَيرٌ مِن أُولٰئِكُم أَم لَكُم بَراءَةٌ فِي الزُّبُرِ54:43
آیا ایشان میگویند، برای غلبه بر تو، دست بدستِ هم، خواهیم داد؟ (44)أَم يَقولونَ نَحنُ جَميعٌ مُنتَصِرٌ54:44
بزودی، پس از دست بدستِ هم دادن، شکست خواهند خورد و همه پشت به جنگ میکنند (این تهدیدِ محکم و جدّی در زمانی بود، که مسلمین در مکه بسیار ضعیف بودند و ما، در تاریخِ مسلمین می بینیم که پس از حدود ده سالِ دیگر، مسلمین در جنگ بدر، فاتح شدند و پس از کشتار و اسیر دادن بسیار، همه فرار کردند و اینها همه دلیل قطعی است بر پیغمبری پیغمبر اسلام) (45)سَيُهزَمُ الجَمعُ وَيُوَلّونَ الدُّبُرَ54:45
اما این شکست های دنیائی مهم نیست، بلکه وعده گاه حقیقی ایشان، آن زمانِ معروف است (زمان آخرت و زنده شدن پس از مرگ در زمین آخرت) و آن زمان، سخت تر و تلخ تر، خواهد بود (46)بَلِ السّاعَةُ مَوعِدُهُم وَالسّاعَةُ أَدهىٰ وَأَمَرُّ54:46
گناهکاران در حقیقت، در گمراهی و دیوانگی مخصوصی بوده اند (47)إِنَّ المُجرِمينَ في ضَلالٍ وَسُعُرٍ54:47
هنگامی که بر صورتهای خود به آن آتش کشیده میشوند، گفته میشود، برخوردِ آتشِ سوزان را بچشید (48)يَومَ يُسحَبونَ فِي النّارِ عَلىٰ وُجوهِهِم ذوقوا مَسَّ سَقَرَ54:48
ما هر چیز را به اندازه ای معین و برای هدفی معلوم آفریده ایم (49)إِنّا كُلَّ شَيءٍ خَلَقناهُ بِقَدَرٍ54:49
فرمان ما برای هر چه بخواهیم، جز یک فرمان نیست، به مانند یک توجه چشم (50)وَما أَمرُنا إِلّا واحِدَةٌ كَلَمحٍ بِالبَصَرِ54:50
و امثالِ شما کفران کنندگان را زیاد هلاک کرده ایم، آیا متذکر شونده ای هست؟ (51)وَلَقَد أَهلَكنا أَشياعَكُم فَهَل مِن مُدَّكِرٍ54:51
و هر چه انسان ها کردند، در آن کتاب ها ثبت است (کتاب های طبیعی اعمال و اندیشه های بشر که در تمام جهان منتشر است) (52)وَكُلُّ شَيءٍ فَعَلوهُ فِي الزُّبُرِ54:52
و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است (53)وَكُلُّ صَغيرٍ وَكَبيرٍ مُستَطَرٌ54:53
به يقين، پرهیز کنندگانِ از بدیها، در باغها و فراوانیهائی خواهند بود (54)إِنَّ المُتَّقينَ في جَنّاتٍ وَنَهَرٍ54:54
و در نشیمن گاههائی بس عالی و راست، نزد پادشاهی پر قدرت (55)في مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَليكٍ مُقتَدِرٍ54:55
Nach oben scrollen