یاسین (این آیه که یکی از آیات ۲۹گانهی متشابهات قرآن است، به صورت «یس» در قرآنها نوشته شده تا بدانیم از دو حرف «یا» و «سین» که دو حرف از الفبای عرب است، ترکیب شده و به صورت رمز است نه به صورت کلام. و چون کلیدِ رمز این حروف ۲۹گانه که به حروف مقطّعهی قرآن معروفند، از جانب الله به کسی داده نشد، هیچکس حق ندارد اینها را با خیال خود یا از روی روایاتی معنا و تفسیر و تأویل نماید؛ زیرا بر طبق آیه ۷ از سوره آل عمران، تأویلِ آن را جز الله کسی نمیداند و هر تأویلکنندهای، کجدل و فتنهانگیز میباشد. و فایده وجود این آیاتِ حرفی در قرآن این است که پیشوایان سوءاستفادهچی مسلمانان از راسخان حقیقی علمِ قرآن با این محک ساده و عالی، حتی برای بیسوادان فهمیده، شناخته میشوند. و ما به طور مفصّل این موضوع را در کتاب کشتی نجات بشریت شرح دادهایم و قطعی است که هر روایتی هم که از قول امام و پیامبر برای معنای اینها بگویند، دروغ بر پیامبر و امام است) (۱) | يس | 36:1 |
این خواندنی(قرآن) پر حکمت، گواه است (2) | وَالقُرآنِ الحَكيمِ | 36:2 |
که تو از پیغمبرانی (3) | إِنَّكَ لَمِنَ المُرسَلينَ | 36:3 |
و به راهی مستقیم میباشی (4) | عَلىٰ صِراطٍ مُستَقيمٍ | 36:4 |
و آن فرو فرستاده شده، بوسیله آن پر قدرتِ مهربان میباشد (5) | تَنزيلَ العَزيزِ الرَّحيمِ | 36:5 |
تا بوسیله آن تو، قومی را اعلام خطر کنی که پدرانشان اعلام خطر نشده بودند و از آن بیخبر بودند (مردم عربستان بجز یهود و نصارا تا چند پشت پدرانشان از اعلام خطر پیغمبران، در باره آخرت بی خبر بودند و این بی خبری نسبی بود، همانطور که امروزه نسبی است و یهودیان مدینه، بیشتر از مردم مکه اطلاع داشتند، اگر چه مردم مکه نیز بوسیله حضرت ابراهیم و اسمعیل اعلام خطر شده بودند و با این حال، حتی یهودیان و مسیحیان مطالعه کننده تورات نیز آنطور که بوسیله پیغمبر اسلام اعلام خطر شدند، اطلاع از آخرت و اثبات آن نداشتند) (6) | لِتُنذِرَ قَومًا ما أُنذِرَ آباؤُهُم فَهُم غافِلونَ | 36:6 |
به يقين، بر اکثرِ مردم آن سخن سزاوار است که به این اعلام خطر ایمان نمی آورند (این سخن سخنی است که خالق عالم در ابتدای خلقت مقرر کرده که وضع بشر طوری باشد که بیشترشان ایمان نیاورند، تا آنچه لازمه اختلاف در خلقت است انجام شود و زندگی دوزخی در آخرت نیز پدید آید و لذا تمام پیغمبران در پیغام خود گوشزد کرده اند که بیشتر مردم نمیگروند، زیرا بیشتر مردم تبعیت از هوسهای خود را بر منطق صحيح ترجیح می دهند) (7) | لَقَد حَقَّ القَولُ عَلىٰ أَكثَرِهِم فَهُم لا يُؤمِنونَ | 36:7 |
زیرا ما در گردنهای ایشان گردنبند هائی (غل و زنجیر هائی) قرار داده ایم که بند آن چنان از چانه ها می گذرد که سر به هوا شده اند (8) | إِنّا جَعَلنا في أَعناقِهِم أَغلالًا فَهِيَ إِلَى الأَذقانِ فَهُم مُقمَحونَ | 36:8 |
و از جلو و عقب ایشان سدهائی نهاده ایم و چشمان ایشان را پوشانده ایم و لذا آنان درست نمی بینند (کسانیکه دچار هوسها و فریبهای دنیا شده اند، در این آیه، همچون کسی تشبیه شده اند که سر به هوا باشد و جلوی او و عقبش دیواریست که جز خودش و هوسش را نمی بیند و خطرهای دور را حس نمی کند، تا ناگهان دچار شود، فقط با یک اراده قوی که بتواند از هوس خود را دور کند، میتواند از این بندهای دنیایی خود را خلاص گرداند و بر طبق دستورات پیغام الله راه رستگاری خویش را بپیماید) (9) | وَجَعَلنا مِن بَينِ أَيديهِم سَدًّا وَمِن خَلفِهِم سَدًّا فَأَغشَيناهُم فَهُم لا يُبصِرونَ | 36:9 |
و اینگونه اشخاص را چه اعلام خطر کنی و چه اعلام خطر نکنی، یکسان است و ایمان نمی آورند (الله به پیغمبران حقیقی خود چنین تعلیم میدهد، ولی پیغمبران باطل میگویند ما قوه ای داریم که اگر بخواهیم آناً هر مخالفی را موافقِ خود میگردانیم و لذا یکی از دلایل پیغمبری خود را نفودِ کلمه معرفی می کنند و معنای حقیقی این سخن اینست که چون مامورِ دولتهای استعماری هستند، بوسیله پولهایی که از آنها میرسد و با کمکهای دیگر میتوانند، آناً صدها مرید برای خود درست کنند و به کمترین زمانی در مملکت آشوبی سیاسی بنام مذهب برپا نمایند) (10) | وَسَواءٌ عَلَيهِم أَأَنذَرتَهُم أَم لَم تُنذِرهُم لا يُؤمِنونَ | 36:10 |
تو فقط کسی را می توانی اعلام خطر کنی که از این پندنامه، پیروی نماید و از کسی که جهان را روی بخشش به انسان و شبه انسانها آفریده و پنهان است، بترسد، پس چنین کسی را به بخشش گناهش و مزدی عالی مژده بده (در تمام سوره های قرآن دیده میشود که پایه و اساس پیغامِ تمام پیغمبران الله، تشریح آخرت و اثبات آن و اعلام خطرِ مردم، به زنده شدن دوباره آنان در آخرت است و همین تبلیغ باعث میشود که اکثر مردم ایمان نیاورند و لذا پیغمبران دروغی و یا پیشوایان سوء استفاده چیِ مذاهبِ حق کوشش کرده اند، یا منکر این موضوع بشوند و یا از طریق شفاعت، تاثیر سخت آنرا از بین ببرند و یا با فکر تناسخ، آنرا طوری جلوه دهند که انسانها از آن نترسند و هم گناه کنند و هم خود را دینی و مذهبی جلوه دهند و به همین جهت است که حضرت مسیح در باب هفتم از انجيل متی گفته، فریبِ درهای باز و راههای دینی آسان را نخورید و بدانید که راه راست دری بسیار تنگ دارد و رفتن به آن آسان نیست و افسوس که پیروان ظاهری مسیح، از در بسیار بازی که بتواند، ملتها را با تبليغهای شیطانی به استثمار در آورد، مردم را به مسیحیت داخل می کنند) (11) | إِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكرَ وَخَشِيَ الرَّحمٰنَ بِالغَيبِ ۖ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَأَجرٍ كَريمٍ | 36:11 |
ما کسی هستیم که مرده را زنده میکنیم (یعنی قوانین طبیعی را نهاده ایم که از انواع مرده ها، انواع زنده ها را بوجود خواهیم آورد) و آنچه را مردم پیش فرستند، و هم در پس خود گذارند، همه را ثبت میکنیم (یعنی شمه حوادث در خلقت ثبت میگردد و برای حساب اعمالشان در آخرت میماند) و همه چیز را از قدیم در یک تابلوی راهنمای واضح شماره کرده ایم (مثلا روزی که خورشید از کهکشان مربوطه جدا شد، روی اراده و حکمت الله چنان با محاسبه دقيق جدا شد که معلوم باشد، منظومه شمسی چگونه و در چه زمان باید از آن جدا شود و چه حادثه هائی در هر یک، باید رخ دهد و چه هدفی را باید اینها نشان بدهند و هر یک باید تا چه زمان، بِدور خورشید بگردند و باید دانست این تابلوی راهنما، تابلوی راهنمای نقشه خلقت است که در قرآن بنام کتاب علم الله و یا لوح محفوظ و یا بطور واضحتر، کتاب رقیق منتشری که در تمام جهان است، معرفی شده) (12) | إِنّا نَحنُ نُحيِي المَوتىٰ وَنَكتُبُ ما قَدَّموا وَآثارَهُم ۚ وَكُلَّ شَيءٍ أَحصَيناهُ في إِمامٍ مُبينٍ | 36:12 |
و برای مردم، اهل آن شهر را مثل بزن که زمانی آن فرستادگان، به آن آمدند (آن شهر کوچک، قریه انطاکیه نبود، زیرا انطاکیه ای که در قاموس کتاب مقدس شرح داده شده با سخن قرآن جور نیست، بلکه باید آن قریه را یکی از شهرکهای كفرناحوم و بیت صيدا و خورزین و یا شهر کهائی از یهودیه دانست و اشاره دو رسول، در باب 6 انجیل آغابوس و باب 9 و 10 انجیل لوقا ذکر شده) (13) | وَاضرِب لَهُم مَثَلًا أَصحابَ القَريَةِ إِذ جاءَهَا المُرسَلونَ | 36:13 |
هنگامی که بسوی ایشان دو نفر پیغام رسان فرستادیم، آن دو را دروغ دانستند ( این دو نفر نام و نشانشان معلوم نیست و مسلما آنهائی نمی باشند که در باب 11 از کتاب اعمال رسولان که از کتابهای مسیحیان است، ذکر شده و از آنچه در این مورد در تفسیرهای قرآن نام برده اند، قابل قبول فقط نام رسول سوم است که شمعون صفا یا پطرس باشد) پس ما آن دو را بوسیله پیغام رسانِ سوم، تقویت کردیم و این هر سه به مردم گفتند، ما برای راهنمائی شما به دين الله فرستاده شده ایم (این پیغام رسانِ سوم را که ما قبلا، آغابوس تصور کرده بودیم، معلوم شد، قحطی مربوط به نبوت او که در کتاب اعمال رسولان باب 11 آمده، مربوط به یهودیه است نه انطاکیه) (14) | إِذ أَرسَلنا إِلَيهِمُ اثنَينِ فَكَذَّبوهُما فَعَزَّزنا بِثالِثٍ فَقالوا إِنّا إِلَيكُم مُرسَلونَ | 36:14 |
آنان پاسخ دادند، شما جز انسانی مانند ما نیستید و بوجود آورنده خلقت (رحمان) پیغامی فرو نفرستاده و شما نیز دروغگویانی میباشید (15) | قالوا ما أَنتُم إِلّا بَشَرٌ مِثلُنا وَما أَنزَلَ الرَّحمٰنُ مِن شَيءٍ إِن أَنتُم إِلّا تَكذِبونَ | 36:15 |
و آن سه گفتند، کسی که ما را برای اینکار پرورده، میداند که ما بسوی شما فرستاده شده ایم (وضع آنان طوری بوده که چون با نفوذان نمیتوانستند، آنان را بکشند یا جلوی تبلیغشان را بگیرند، نزد هر انسان بی غرضی معلوم بود که راست می گویند) (16) | قالوا رَبُّنا يَعلَمُ إِنّا إِلَيكُم لَمُرسَلونَ | 36:16 |
و بر ما نیست، جز اینکه آن پیغام را به شما آشکارا برسانیم (17) | وَما عَلَينا إِلَّا البَلاغُ المُبينُ | 36:17 |
آنان گفتند، وجود شما را ما در این شهر برای خود شوم میدانیم(معمولا هر کسی بر خلافِ عقایدِ مذهبی خرافی مردم سخنانِ حقی بگوید و مقدسین آنها را هیچ معرفی کند، سوء استفاده چیان، مردم را وادار می کنند که بگویند، اگر ما شما را از خود طرد نکنیم، مورد غضب ارواح مقدسین خود و بتها قرار می گیریم و برای ما عذاب خواهد آمد و به این وسیله مردم را عليه حق گویان میشورانند و اگر شما از این سخنان دست بر ندارید، شما را سنگسار میکنیم و عذابی دردناک از طرف ما به شما خواهد رسید (18) | قالوا إِنّا تَطَيَّرنا بِكُم ۖ لَئِن لَم تَنتَهوا لَنَرجُمَنَّكُم وَلَيَمَسَّنَّكُم مِنّا عَذابٌ أَليمٌ | 36:18 |
آن سه پاسخ دادند، آنچه باعث شومی بر شما می شود، با خود شماست (یعنی عقاید و پیشوایان شما باعث شومی بر شماست) آیا اگر به پندهای ما متوجه شوید، به شما شومی میرسد؟ راستی شما چه قوم زیاده رو میباشید (19) | قالوا طائِرُكُم مَعَكُم ۚ أَئِن ذُكِّرتُم ۚ بَل أَنتُم قَومٌ مُسرِفونَ | 36:19 |
و مردی شتاب زنان از دورترین مکان آن شهر آمد و به مردم آن شهر گفت: ای همشهریان از این فرستادگان پیروی کنید (20) | وَجاءَ مِن أَقصَى المَدينَةِ رَجُلٌ يَسعىٰ قالَ يا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلينَ | 36:20 |
از کسانی پیروی کنید که نه از شما مزدی میخواهند و کاملا پیداست که راه یافته (هدایت شده) نیز میباشند (افسوس که مردم چون خود نمیخواهند به راه راست روند، ترجیح می دهند که از کسانی پیروی کنند که هم ایشان را می دوشند و هم جز زبان بازی و دروغ پردازی و گمراهی، چیزی به ازای مزدی که از مردم می گیرند، به مردم نمی دهند، با اینکه تمام پیغمبران و امامان حقیقی مزدی از کسی نمی خواستند و خود کار و در آمدی برای خود داشتند و برای رضای الله تبلیغ دین می کردند) (21) | اتَّبِعوا مَن لا يَسأَلُكُم أَجرًا وَهُم مُهتَدونَ | 36:21 |
و سزاوار من نیست که اطاعت بنده وار ،فقط از آفریننده خود نکنم، با اینکه من و شما همه بسوی او باز میگردیم (22) | وَما لِيَ لا أَعبُدُ الَّذي فَطَرَني وَإِلَيهِ تُرجَعونَ | 36:22 |
آیا من جز او خدایانی (صاحب اختیارانی) برای خود گیرم که اگر آن رحمان بخواهد به من ضرری برساند، شفاعت این خدایان نه چیزی از حاجت مرا برآورده میکند و نه مرا از خطری دور خواهد کرد (متوجه شوید که چگونه این آیه، خدایانِ بت پرستان را مقدسینی معرفی میکند که آنان، آنها را شفيع حاجات خود، نزد الله معرفی می کنند، نه خالق خود ) (23) | أَأَتَّخِذُ مِن دونِهِ آلِهَةً إِن يُرِدنِ الرَّحمٰنُ بِضُرٍّ لا تُغنِ عَنّي شَفاعَتُهُم شَيئًا وَلا يُنقِذونِ | 36:23 |
به یقین اگر من سخن این فرستادگان را پیروی نکنم، در گمراهی آشکاری خواهم بود (24) | إِنّي إِذًا لَفي ضَلالٍ مُبينٍ | 36:24 |
بنابر این من به پروردگارِ شما ایمان آوردم، پس شما نیز از من بشنوید (این شخص که از جائی دور آمد و ایمان آورد، گویند حبیب نجار نام داشت، آری معمولا کسانی به دین حق ایمان می آورند که حقیقتا حق جو باشند و برای اینان راه دور مطرح نیست و چون جوینده هستند با کوششی هر چه بیشتر، یابنده راه راست میباشند و معمولا اینان کسی نیستند که از دین و مذهب زندگی خود را بگذرانند، بلکه مانند حبيب نجار شغلی دارند و فهم آن را هم دارند که دین الله را بفهمند و اینکه پیشوایان مذهبی انتشار داده اند که فهمِ دین، تخصص در ضرب زيد عمرة، يا معلومات روایتی میخواهد، برای دور کردن جامعه از پیروی از حقیقت است) (25) | إِنّي آمَنتُ بِرَبِّكُم فَاسمَعونِ | 36:25 |
به او گفته شد که داخل بهشت شو و او گفت ای کاش قوم من میدانستند (26) | قيلَ ادخُلِ الجَنَّةَ ۖ قالَ يا لَيتَ قَومي يَعلَمونَ | 36:26 |
چگونه پروردگار من گناهان گذشته ام را بخشید و مرا از دسته ای قرار داد که به ایشان، اکرام بسیار کرده بود (این مطلب میرساند که اولا این حبیب نجار پس از ایمان آوردن، با شهامت هر چه بیشتر به تبلیغ همشهریان خود پرداخت و کوششهای تبلیغی او به جائی رسید که عده ای معدود به او ایمان آوردند و همین باعث خشم بی ایمانان شد و او را عاقبت کشتند، ثانیا این آیه میرساند که هر مجاهدِ دین حقی که در این راه کشته شود، روح او به بهشت برده میشود و همانطور که در آیات دیگر قرآن، مخصوصا آیه 14 از سوره فاطر، یاد آوری شده، این مقدسین پس از مرگ، دیگر صدای کسی را نمی شنوند و حتی به اندازه پوسته روی هسته خرما اختیاری ندارند که بتوانند شفاعت کسی را بکنند یا حاجتی بر آورند و یا معجزه ای بکنند و روز قیامت، منکر عقاید شرک آمیز کسانی میشوند که از آنها شفاعت یا حاجت میخواستند) (27) | بِما غَفَرَ لي رَبّي وَجَعَلَني مِنَ المُكرَمينَ | 36:27 |
و از پس او، هیچ لشکری از آسمان بر قوم او فرو نباریدیم و ما فرود آورنده نبودیم(این آیات میرسانند که شهر مورد بحث، سالیانی قبل از قحطی ذکر شده، در کتاب اعمال رسولان، بوسیله نبوت آغابوس، دچار بی بارانی و صدای کوبنده آسمانی شدند و آن حادثه در زمان میان 30 و 50 سالگی عیسی و قبل از وفاتش بوده، آخرین نظر من در داستان بالا در لغت اصحاب القريه است). تبصره 1: باید دانست که تمام عوامل طبیعی مانند باد و باران و غیره، همه لشگریان الله هستند و ملکها و فرشته های الله می باشند، چه این مورد، تملک های الله و مامورین او مادی باشند و چه از جنس روح و انرژی که ما نتوانیم آنها را ببینیم و در مورد رعد نیز این تذکر داده شده. تبصره 2: اصحاب القريه، این عبارت، یعنی مردم آن شهر مشهور که داستانش را اعراب مکه می دانستند، این داستان در آیات 13 تا 30 از سوره یاسین آمده بعضی می گویند آن شهر، شهر انطاکیه پیسیدیه می باشد که با انطاکیه ی معروف فرق دارد و بر طبق قاموس کتاب مقدس، در حدود شانزده شهر به نام انطاکیه معروف بوده و انطاکیه پیسیدیه، یکی از آنهاست، برطبق شرح قرآن، مامورانی برای هدایت مردم آن شهر رفتند به این طور که اول دو مامور رفتند و بعد از آن یک مامور دیگر، به کمک آنان رفت و مردم شهر با آنان مخالفت کردند، جز یکی از مردم دانا و فعال که از دور دست آمده و ایمان آورد و بی باکانه، به تبلیغ دیگران مشغول شد و مخالفان او را کشته و چندی پس از کشته شدن او، قحطی شدیدی پیدا شد که مردم بسیاری را کشت. روایاتی که در این زمینه در تفسیرهای قرآن آورده اند، هیچکدام قابل اعتماد نیستند و در کتاب اعمال رسولان که جزو کتابهای دینی مسیحیان است، در باب 13 و 14 نوشته شده، دو نفر از مبلغان دین عیسی برای تبلیغ به انطاکیه پیسیدیه رفتند، یکی پولس و دیگری برنابا نام داشت و کار تبلیغ ایشان به جایی رسید که بزرگان شهر آنان را مجبور کردند، از شهر فرار نمایند و به نظر می آید، بعد از ایشان، آغابوس که او هم ماموری برای تبلیغ دین عیسی بود، به این شرح آمده باشد، اگر چه در باب 11 از کتاب اعمال رسولان داستان آغابوس، مربوط به انطاکیه دیگری معرفی شده، باید دانست که این سه مامور که از آن در قرآن ذکر شده، به نظر می آید که از طرف پطرس، جانشین حقیقی عیسی مامور تبلیغ بودند و شاید دو مامور اول و دوم، برنابا و آغابوس بودند، نه پولس، چون آنچه درباره شخصیت خوب پولس در کتب مسيحيان هست، مشکوک و غیر قابل قبول است، زیرا برطبق همین کتاب اعمال رسولان پولس یک یهودی اذیت کننده، به عیسی و حواریون او، و یک مرد جاسوس از طرف قیصر روم معرفی شده که بعد از، از بین رفتنِ عیسی، برای خراب کردنِ دین عیسی و مخالفت با پطرس برخاسته است و موهومات و دروغها و دو گونه گوئیها را انتشار داده است. (28) | وَما أَنزَلنا عَلىٰ قَومِهِ مِن بَعدِهِ مِن جُندٍ مِنَ السَّماءِ وَما كُنّا مُنزِلينَ | 36:28 |
فقط یک عذاب پر صدا بود که همه بیجان شدند (29) | إِن كانَت إِلّا صَيحَةً واحِدَةً فَإِذا هُم خامِدونَ | 36:29 |
افسوس بر اینگونه بندگان که نیامد برای ایشان، هیچ پیغام رسانی، مگر آنکه او را مسخره میکردند (30) | يا حَسرَةً عَلَى العِبادِ ۚ ما يَأتيهِم مِن رَسولٍ إِلّا كانوا بِهِ يَستَهزِئونَ | 36:30 |
آیا دقت نکرده اند که پیش از ایشان چه اندازه از مردم قرنها را هلاک کرده ایم و هیچ یک، بسوی اینان برنمی گردند؟ (31) | أَلَم يَرَوا كَم أَهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرونِ أَنَّهُم إِلَيهِم لا يَرجِعونَ | 36:31 |
و جز این نیست که تمام اینان در نزد ما، حاضر خواهند شد (32) | وَإِن كُلٌّ لَمّا جَميعٌ لَدَينا مُحضَرونَ | 36:32 |
و یک دلیلِ واضح برای مردم، بر طبیعی بودنِ زنده شدنِ دوباره ایشان در آخرت، زمین مرده ایشان، قبل از پیدایش زندگی در کره زمین است که طبیعتا، هیچ تصور نمیرفت که در آن زندگی پدید آید و این ما بودیم که آنرا زنده کردیم و ابتدا از آن دانه هائی رویاندیم تا انسانها که بعدا می آیند، از آن بخورند (33) | وَآيَةٌ لَهُمُ الأَرضُ المَيتَةُ أَحيَيناها وَأَخرَجنا مِنها حَبًّا فَمِنهُ يَأكُلونَ | 36:33 |
و همچنین در روی زمین، باغهائی از خرما و انگورها، بوسیله قوانین نهاده خود، مقرر کردیم و چشمه هایی نیز در آن جوشانیدیم (34) | وَجَعَلنا فيها جَنّاتٍ مِن نَخيلٍ وَأَعنابٍ وَفَجَّرنا فيها مِنَ العُيونِ | 36:34 |
و این کارها را برای آن کردیم که انسانها از میوه، آنچه ذکر شد و هم از دسترنج خود بخورند، پس آیا ما را نمی خواهند سپاس گزارند؟ (35) | لِيَأكُلوا مِن ثَمَرِهِ وَما عَمِلَتهُ أَيديهِم ۖ أَفَلا يَشكُرونَ | 36:35 |
کسی که تمام انواع زنده ها را از سه چیز، یکی محصولات زمین و یکی دخالت، خودشان و سوم از چیزی که نمی دانند، آفرید (از روح و انرژی مرموزی که در سلولهای انسان، مخصوصا در سلولِ تولیدِ مثل کننده ی انسانست) از عقاید منکرین دین و هم عقاید موهوم پرستان مذهبی، پاک و بزرگتر میباشد (36) | سُبحانَ الَّذي خَلَقَ الأَزواجَ كُلَّها مِمّا تُنبِتُ الأَرضُ وَمِن أَنفُسِهِم وَمِمّا لا يَعلَمونَ | 36:36 |
دلیلِ دیگری برای مردم، شب میباشد (تاریکی شب، گوئی جهان فعالیت را می میراند و در سکوت می کشاند) که چگونه وقتی پرده ی روز را از روی آن بر میداریم، ناگهان در تاریکی میشوند (این مطالب تذکری است به دانشمندان که اصل خلقت روشنائی است، نه آنطور که در کتاب تحریف شده یهود و هم در فکر مردم مجسم شده، تاریکی باشد و در هر کره ای که موجود زنده باید باشد، خالق عالم، حرکت وضعی برای آن تعیین فرموده است تا هم از فشار نور راحت شوند و استراحتی نمایند و هم انسانها بدانند که خالق عالم، همانطور که مرده شب را به زنده روز تبدیل می کند و دوباره روز را به شب بر می گرداند و باز روز را می آورد، میتواند قوانینی گذارد که این زنده های بشری بمیرند و دوباره زنده گردند) تبصره: هر چه بیشتر علمای علوم طبیعی در این سه چیز دقت نمایند، بیشتر به رموز خلقت پی میبرند و این جملات میرسانند که حیوانات و انسان، علاوه بر آنکه از خوردن جمادات و نباتات زمین، بوجود میایند، در ایجاد هر موجود زنده، قانون توالد و تناسل خودشان نیز دخالت دارد و آنچه بشر نمی داند، چیستِ روح نباتی و روح حیوانی و روح انسانی است که حتی تا به امروز که قرن اتم و فضاست، بر دانشمندان پنهان میباشد و امید است در تحقیق انواع انرژیها که در سلولهای مختلف زنده است، عاقبت بدان پی ببرند و متوجه بلند پایگی قرآن بشوند. (37) | وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيلُ نَسلَخُ مِنهُ النَّهارَ فَإِذا هُم مُظلِمونَ | 36:37 |
و نشانه ای دیگر خورشید است که در قرارگاهی که برای آن مقرر شده، در حرکت میباشد، این یک قرار دادِ حساب شده دقیقی است از جانب آن پر قدرتِ بس دانا (این مطلب قرآن موضوعی است که در قدیم تا چند سالِ پیش، کسی از آن خبر نداشت و اخيرا دانشمندانِ مربوطه کشف کرده اند که خورشید در اطراف خورشید بزرگتری میگردد و از این میتوان فهمید که همانطور که ماه دور زمین و زمین دور خورشید و خورشید، دور خورشید بزرگتری میگردد، تمام جهان مرکزی دارد که مرکز قدرت جهان است و تمام جهان دور آن مرکز در حرکتند و این حرکتها با تمام طولانی بودن آنها همیشگی نیست و همه پس از مدتی زندگی مخصوصِ خود میمیرند و دوباره بصورتی دیگر زنده میشوند و همه تحت اراده آن قدرتِ مرکزی که الله است، میباشند، یعنی قدرت مرکزی دانا و حکیمی که همه چیز را روی حساب دقیقی و برای هدفی معین و تا مدت معلومی بوجود آورده) (38) | وَالشَّمسُ تَجري لِمُستَقَرٍّ لَها ۚ ذٰلِكَ تَقديرُ العَزيزِ العَليمِ | 36:38 |
و ماه را نیز ما برایش، فرود گاهی مقرر کرده ایم تا این که به مانند پیچ و خمی که در خوشه ی کهنه خرما مشاهده مینمائید، با حرکتِ پیچ و خم دار ِمخصوصِ خود، پی در پی بگردد و باز گردد (جز دانشمندان نجومی با رصد های دقیقی که می کنند، کسی نمی تواند این حرکت مخصوص ماه را که از نفوذ چند قوه خورشید و زمین و خودش در فضا پیدا میشود درک کند، آیا محمد در مکه علاوه بر علوم دیگر که در قرآن است، یک منجم دارای رصد خانه دقیق نیز بوده، یا این سخنان حتما از الله است؟) (39) | وَالقَمَرَ قَدَّرناهُ مَنازِلَ حَتّىٰ عادَ كَالعُرجونِ القَديمِ | 36:39 |
خورشید را اجازه نیست که به ماه برسد، شب نیز هرگز از روز جلو نمی زند (پس اینکه بعضی از مذهبی ها معتقدند که روزی آفتاب ممکن است از مغرب طلوع کند، خلاف قرآن است، زیرا الله فرموده، ممکن نیست بعد از تمام شدن شب که روی حرکت وضعی زمین، باید روز پدید آید، حرکتِ وضعی زمین معکوس شود و باز پس از یک شب، شبی دیگر پدید آید) هر یک در مداری مخصوصِ به خود در گردشند (اگر خوب در ترکیب این آیه دقت نمائیم، متوجه میشویم که مقصود، حرکتِ خورشید در مدار خود و حرکتِ ماه در مدارِ مخصوصِ بخود و حرکت زمین در مدار وضعی و انتقالی خودش میباشد) (40) | لَا الشَّمسُ يَنبَغي لَها أَن تُدرِكَ القَمَرَ وَلَا اللَّيلُ سابِقُ النَّهارِ ۚ وَكُلٌّ في فَلَكٍ يَسبَحونَ | 36:40 |
و دلیلی دیگر بر طبیعی بودنِ زندگی دوباره مردم در آخرت و لزوم راهنمائی ما بوسیله پیغمبران، این است که ما بوسیله راهنمائی خود از طریق وحی، به نوح پیغمبر گفتیم که نسلی از بشر را در آن کشتی پر شده سوار کند (41) | وَآيَةٌ لَهُم أَنّا حَمَلنا ذُرِّيَّتَهُم فِي الفُلكِ المَشحونِ | 36:41 |
و از پس آن، به مانند آن برای ایشان چیزی را ساختیم که سوارش میشوند (یعنی کشتی نوح که بدستور ما ساخته شد، باعث شد که فکرِ ساختنِ کشتی ها برای مسافرت های دریایی برای بشر پیش آید و بنابر این هر چه را بر روی قواعدِ قرار داده شده ما در طبیعت بسازد، آن ساخته ی ماست، اگر چه بدست ایشان ساخته شود) (42) | وَخَلَقنا لَهُم مِن مِثلِهِ ما يَركَبونَ | 36:42 |
و هر زمان بخواهیم، انسانها را غرق میکنیم، بطوریکه، نه فریاد ایشان به کسی رسد و نه کسی بتواند ایشان را نجات دهد (43) | وَإِن نَشَأ نُغرِقهُم فَلا صَريخَ لَهُم وَلا هُم يُنقَذونَ | 36:43 |
مگر آنکه باز رحمتی از ما به ایشان برسد و ما بخواهیم که مدتی دیگر، ایشان را از دنیا برخوردار سازیم (هر گاه در آیات قرآن دقت شود، دیده میشود که همه جا خالق عالم، فعالیت خود را در فعالیت طبیعت نشان میدهد و خود را توانا و دانا و با حکمتی معرفی میکند که تمام کارهایش قانونی و علمی باشد نه موهوم) (44) | إِلّا رَحمَةً مِنّا وَمَتاعًا إِلىٰ حينٍ | 36:44 |
و هنگامیکه برای مردم، بوسیله پیغمبران گفته شد که از آنچه در پیش و پس خود دارید، بترسید، شاید مورد ترحم قرار گیرید (انسان عاقل باید هم از حوادث گذشته و پیش آمدها، نسبت به خود بترسد و در فکر چاره باشد و هم از نتایج اعمال امروز خود که فردا خواهد دید، تا از خطرات آینده برهد، والّا اشخاصِ تنبل و بی فکر و بی احتیاط، جز دچار بدبختی نخواهند شد و فقط دور اندیشانند که به فکر خطرهای پس از مرگ خود هستند) (45) | وَإِذا قيلَ لَهُمُ اتَّقوا ما بَينَ أَيديكُم وَما خَلفَكُم لَعَلَّكُم تُرحَمونَ | 36:45 |
و این انسانها را هیچ دلیل و نشانه ای از نشانه های مستدلِ پروردگارشان نیامد، مگر آنکه از آن، رو گردان شدند (مقصود اکثریتِ نزدیک به تمام بشر است که یا روی نفع پرستی از دلایلِ دینی پیغمبران، رو گردان شدند، و یا روی کج دینی و انحرافات مذهبی) (46) | وَما تَأتيهِم مِن آيَةٍ مِن آياتِ رَبِّهِم إِلّا كانوا عَنها مُعرِضينَ | 36:46 |
و وقتی به این انسانها گفته میشود که از آنچه الله، شما را روزی کرده، خرج ناتوانان نمائید، کسانی که کفران کردند، به ایمان آورندگان گویند، آیا ما کسانی را خورا ک دهیم که اگر الله میخواست، خودش آنان را خوراک میداد و شما ایمان آورندگان که در فکر بیچارگانید، جز در گمراهی آشکاری نمیباشید (امروزه نیز می بینیم که عوام فریبان به زرنگی خود مینازند و قانون تنازع بقا را که از آن حیوانات درنده است، به رخ مؤمنین حقیقی میکشند و میگویند آخرتی وجود ندارد و مردم نادان و ناتوان نباشند، تا ما از آنان سوء استفاده نکنیم) (47) | وَإِذا قيلَ لَهُم أَنفِقوا مِمّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذينَ كَفَروا لِلَّذينَ آمَنوا أَنُطعِمُ مَن لَو يَشاءُ اللَّهُ أَطعَمَهُ إِن أَنتُم إِلّا في ضَلالٍ مُبينٍ | 36:47 |
و میگویند، اگر راست گفته اید، این عذاب دنیائی و عذابِ پس از مرگ، چه زمان خواهد بود؟ (48) | وَيَقولونَ مَتىٰ هٰذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقينَ | 36:48 |
آنان جز در انتظار یک نهیب که ایشان را خواهد گرفت، نیستند و در آن حال، آنان با یکدیگر به مجادله میپردازند (49) | ما يَنظُرونَ إِلّا صَيحَةً واحِدَةً تَأخُذُهُم وَهُم يَخِصِّمونَ | 36:49 |
و نمیتوانند توصیه ای کنند و بسوی کسان خود نیز نمیتوانند، بر گردند (این آیه که از لحاظ کافران مکه که مستقیما در مقابل پیغمبر اسلام بودند، اشاره به زمان مرگ ایشان است که در جنگهای اسلامی با مرگ و میرهای آسمانی دسته جمعی، برای آنان پیش میآمد و کشته می شدند) (50) | فَلا يَستَطيعونَ تَوصِيَةً وَلا إِلىٰ أَهلِهِم يَرجِعونَ | 36:50 |
و از پس آن در آن صدا دهنده ی گوش خراش دمیده میشود (در آخر سوره زمر این جمله کوتاه در یک صفحه قرآن تشریح و ذکر شده که پس از تمام شدنِ هزاره آخر دنیا که زمان قبضه شدن زمین، بوسیله قوانين الله، یا زمان قیامت اول است، کره زمین، همراه با یک صدای انفجار شدید متلاشی میگردد و در این زمان تمام ارواح کسانی که تا آن روز مرده اند و بواسطه پستی و بدکاری در دورِ کره زمین، زندگی برزخی خود را می گذرانند با دیدن یک عذاب روحی شدید، دچار یک بیهوشی میشوند که این بیهوشی، مرگ دوم آنان است که در آن حال، این ارواح بیهوش از محیط زمین بسوی آسمان برده میشوند تا صدای مهیب قوی تری که در اصطلاح قرآن به صور دوم معروف است در آسمان پدید آید) که ناگهان مردم از آن قبرها (از دهانه خروجی قبر خود که در زمین وسيع آخرت پدید می آید) بسوی پروردگار خود، بصورت زنده دوباره میشتابند ( به شرح ملاقات الله در قیامت در تبصره 3 از تفسیر سوره قیامت مراجعه شود) (51) | وَنُفِخَ فِي الصّورِ فَإِذا هُم مِنَ الأَجداثِ إِلىٰ رَبِّهِم يَنسِلونَ | 36:51 |
خواهند گفت، ای وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهِ ما زنده مان نمود؟ (این خوابگاه، خوابگاهی فضائی است که ابتدای آن زمان بیهوشی پس از انفجار زمین است و به یاد می آورند که این همان وعده ایست که آن رحمان ( آن بخشنده چیزها به مردم) وعده داده بود، و پیغمبران او راست می گفتند (52) | قالوا يا وَيلَنا مَن بَعَثَنا مِن مَرقَدِنا ۜ ۗ هٰذا ما وَعَدَ الرَّحمٰنُ وَصَدَقَ المُرسَلونَ | 36:52 |
و به یک نهیبِ پر صدا، تمامی آنان نزد ما حاضر خواهند بود (53) | إِن كانَت إِلّا صَيحَةً واحِدَةً فَإِذا هُم جَميعٌ لَدَينا مُحضَرونَ | 36:53 |
در چنین روزگاری به هیچکس ستم نمی شود و شما ای انسانها، جز آنچه را کرده اید، پاداش نخواهید دید (54) | فَاليَومَ لا تُظلَمُ نَفسٌ شَيئًا وَلا تُجزَونَ إِلّا ما كُنتُم تَعمَلونَ | 36:54 |
بهشتیان در چنین روزگاری در کارهائی پر سرورند (55) | إِنَّ أَصحابَ الجَنَّةِ اليَومَ في شُغُلٍ فاكِهونَ | 36:55 |
آنان با همسرانی که متناسب با خود دارند، در سایه هائی، در تخت های حکومتی خود تکیه زده میباشند (حکومت وسیعی در آخرت به عهده بهشتیان است که با وسائل بسیار مدرنی که دارند در همانجائی که خانه و زندگی ایشان است، بر تخت های حکومتی خویش به کار حکومتی خود میپردازند) (56) | هُم وَأَزواجُهُم في ظِلالٍ عَلَى الأَرائِكِ مُتَّكِئونَ | 36:56 |
در آنجا برای ایشان میوهای می باشد و غیر آن هر چه بخواهند مهیا است (57) | لَهُم فيها فاكِهَةٌ وَلَهُم ما يَدَّعونَ | 36:57 |
و از پروردگاری بس مهربان، پی در پی سخن، تشویق آمیز (سلام و شاد باش) برای آنان میرسد (58) | سَلامٌ قَولًا مِن رَبٍّ رَحيمٍ | 36:58 |
و به گناهکاران، پروردگار جهان می گوید، شما در این روزگار، هم از بهشتيان جدا باشید و هم از یکدیگر جدا جدا زندگی کنید (59) | وَامتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمونَ | 36:59 |
آیا با شما فرزندان آدم، بوسیله پیغمبرانم عهد نکردم که از شیطانها، اطاعت بنده وار نکنید و آیا نگفتم که آنها دشمن آشکاری برای شما هستند؟ (60) | أَلَم أَعهَد إِلَيكُم يا بَني آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّيطانَ ۖ إِنَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبينٌ | 36:60 |
و آیا نگفتم که فقط از من اطاعت بنده وار کنید؟ (فقط باید از متنِ دست نخورده کلام الله، یعنی قرآن همیشه اطاعت بنده وار نمود و در حدود راهنمائی قرآن، چیزهای لازم دیگر را باید پذیرفت) و آیا نگفتم راه راست منحصر به همین است؟ (61) | وَأَنِ اعبُدوني ۚ هٰذا صِراطٌ مُستَقيمٌ | 36:61 |
آری و سلسله شيطانها که به هم مربوط بودند، گروههای بسیاری از شما را به گمراهی بردند و شما چرا تعقل نکردید؟ (وقتی انسان نخواست پیغام الله را با تعقل صحیح بپذیرد و روی موازین صد در صد علمی ایکه کتاب الله نیز مؤید آن باشد، نخواست اوضاع پس از مرگ و معاد و قیامت و بهشت را بپذیرد و بجای آن پایبند خیالات و موهومات و خرافات شد و یا مقداری از قرآن را گرفت و مقداری دیگر را فراموش کرد و یا از بزرگان خود، کور کورانه تقلید نمود و روايات دروغ را راست پنداشت و یا دنبال خیالات اکثریت مردم رفت، کارش بجائی میرسد که با بودن بیانات مشروح قرآن درباره جزئیات آخرت و قیامت به موهوماتی مانند زنده شدن در قبر و گرز آتشین در شب اول قبر و حوض کوثر و عزرائیل و مار غاشیه ایکه یک لب آن زمین و یک لبش آسمان است و شفاعت و صدها مانند این موهومات، پایبند می گردد و از هزاران شیطنت کار اجتماع پیروی می نماید و دچار صدها فرقه مذهبی یا سیاسی می شود) (62) | وَلَقَد أَضَلَّ مِنكُم جِبِلًّا كَثيرًا ۖ أَفَلَم تَكونوا تَعقِلونَ | 36:62 |
امروز که زمان آخرت است، شما مطيعان شیطنت کاران بواسطه کفرانهائی که کردید (63) | هٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي كُنتُم توعَدونَ | 36:63 |
و سخن پیغمبران را نشنیدید باید در دوزخی که ایشان به شما وعده دادند در آئید (64) | اصلَوهَا اليَومَ بِما كُنتُم تَكفُرونَ | 36:64 |
و در چنین زمانی، ما بر دهانهای این گناهکارانِ کفران کننده مهر می زنیم (تا مثل دنیا دروغ نگویند) و درباره آنچه برای بدست آوردن آن می کوشیدند، دستهای ایشان با ما سخن خواهند گفت و پاهای ایشان گواهی خواهند داد (مقصود این است که در آخرت کسی اختیاری ندارد که خلاف آنچه در باطن و روح او نقش بسته خود را معرفی کند، بلکه همانطور که موجودات غیر انسان، ظاهر و باطنشان یکی است و مثلا گچ می گوید، من چه خاصیتی مخصوص بخودم دارم و یا آهک چه فرقی دارم، دست و پا و زبان و چشم و گوش و تمام اعضای انسان آنچه را کرده اند، به الله خواهند گفت، زیرا هر چه در دنیا، با دست و پا و زبان و چشم و گوش دنیائی و جسمی خود کرده بودند، در دست و پا و زبان و چشم و گوش و روح ایشان ثبت شده است، در آنجا دهان روح انسان، چیزی مانند دو لب ندارد که بتواند جلوی آنچه را روح و باطنش میگوید، بگیرد) (65) | اليَومَ نَختِمُ عَلىٰ أَفواهِهِم وَتُكَلِّمُنا أَيديهِم وَتَشهَدُ أَرجُلُهُم بِما كانوا يَكسِبونَ | 36:65 |
و در دنیا نیز اگر ما می خواستیم بر چشمانِ ایشان پرده می زدیم (همانطور که بر چشم روح ایشان، پرده دنیا بینی زده ایم و میبینید با اینکه راه راست در پیش چشم ایشان می باشد، آن را می گذارند و میگذرند و جز باطل را نمیبینند(66) | وَلَو نَشاءُ لَطَمَسنا عَلىٰ أَعيُنِهِم فَاستَبَقُوا الصِّراطَ فَأَنّىٰ يُبصِرونَ | 36:66 |
و همچنین اگر میخواستیم، ایشان را بصورت دیگر در میآوردیم تا بر مکان خود بمانند و نتوانند جایی بروند و برگردند (همانطور که با داشتن پا و توانائی رفتن بسوی راه راست و باز گشتن از راه بد، چنان آلودگی های دنیا جلوی دست و پای ایشان را گرفته که نمیخواهند بسوی راه راست روند و یا از راه کج خود برگردند) (67) | وَلَو نَشاءُ لَمَسَخناهُم عَلىٰ مَكانَتِهِم فَمَا استَطاعوا مُضِيًّا وَلا يَرجِعونَ | 36:67 |
آیا در تغییرات ِطبیعی عمر خود تعقل نمی کنند که چگونه هر کس را ما عمری طولانی می دهیم ( یعنی قانون طبیعی الله عمری طولانی می دهد) در ساختمان او پی در پی، واژگونی بیشتری پدید می آوریم (یعنی همانطور که قوانینی در دنیا نهاده ایم که چون انسان پیر شود، کم کم از فعالیت و رفت و آمد بیفتد، برای ما آسانست که قوانینی طبیعی برای مسیر روحی شما در پس مرگ گذاشته باشیم که در موقع خودش به زمین آخرت برسید و آنچه را به تصور و فکر دنیائی شما نمیآید را ببیند و بهشت و جهنم را مشاهده کنید) (68) | وَمَن نُعَمِّرهُ نُنَكِّسهُ فِي الخَلقِ ۖ أَفَلا يَعقِلونَ | 36:68 |
و ما به پیغمبر خود محمد، شعرهائی تعلیم نداده ایم (یعنی قرآن شعرهائی نیست که آسمان و ریسمان را به هم ببافد و به مانند شاعرانِ خیال باف هر چه از دهانش بیرون آید، بگوید و مورد تشویق فساد جویان قرار گیرد) و سزاوار او، که پیغام راه راست را باید از جانب ما برساند، شعر گوئی نمی باشد، بلکه تعلیماتی که او از ما می گیرد و می گوید، چیزی جز یاد گرفتن هائی مفید و خواندنی ای روشن نیست (افسوس که این خواندنی روشن که قرآن باشد، در دست مسلمانانِ اسمی، چنان جلوه کرده که هفتاد بطن دارد و پر از ابهام است و نباید آن را بخوانند که بفهمند و از روی آن تربیت شوند، بلکه باید بجای فهم قرآن، دنبال تقلید موهوماتی که از طریق دشمنان اسلام به نام روایت به ایشان رسیده بروند و کسانی را پیشوای خود بدانند که ادیب و شاعر و صوفی و تبلیغ کننده موهومات از طریق شعر باشند) (69) | وَما عَلَّمناهُ الشِّعرَ وَما يَنبَغي لَهُ ۚ إِن هُوَ إِلّا ذِكرٌ وَقُرآنٌ مُبينٌ | 36:69 |
تا بتواند زنده های حقیقی را از خطری که در پیش دارند، بیآگاهاند و آن سخن معروف، یعنی اعلام عذاب جهنم را بر کفران کنندگان سزاوار گرداند (زنده های حقیقی، نفرات سعادتمندی هستند که کنجکاو و دوراندیش و علاقه مند به نجات آینده خود میباشند و دیگران که جز برای خوردن و خوابیدن و لذت دنیا تلاش نمیکنند، حقا مرده هستند) (70) | لِيُنذِرَ مَن كانَ حَيًّا وَيَحِقَّ القَولُ عَلَى الكافِرينَ | 36:70 |
آیا کفران کنندگان دقت نکرده اند که ما چرا باید، به دستهای خودمان برای ایشان حیوانات خوراکی ای را بیافرینیم و ایشان را صاحب اختیار آنها کنیم؟ (71) | أَوَلَم يَرَوا أَنّا خَلَقنا لَهُم مِمّا عَمِلَت أَيدينا أَنعامًا فَهُم لَها مالِكونَ | 36:71 |
و ما آنها را ذلیل ایشان کردیم تا از پاره ای از آنها، استفاده سواری برند و پاره ای از آنها را بخورند (72) | وَذَلَّلناها لَهُم فَمِنها رَكوبُهُم وَمِنها يَأكُلونَ | 36:72 |
و از شیر آنها بنوشند و منفعت های دیگری هم ببرند، پس آیا نباید سپاسگزار از ما باشند؟ (73) | وَلَهُم فيها مَنافِعُ وَمَشارِبُ ۖ أَفَلا يَشكُرونَ | 36:73 |
ولی آنان غیر از الله، خدایان دیگری گرفتند (صاحب اختیاران دیگری گرفتند) به امید اینکه، شاید از آنها کمکی ببینند (74) | وَاتَّخَذوا مِن دونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُم يُنصَرونَ | 36:74 |
آنهم از کسانی که توانائی کمک اینان را ندارند، بلکه اینان هستند که بواسطه تبلیغ سوء استفاده چیان، لشکری میشوند، آماده برای دفاع از آنان (حقیقتا باید چقدر انسانها دور از انسانیت باشند که از مرده کسانی حاجت و کمک بخواهند که مثلا برای آنکه فرش و جواهرات و طلا و نقره ی مقبره ایشان را کسی دزدی نکند، خودشان نگهبان آن مقبره ها باشند و یا مواظب باشند که سیل و باد و باران آن مقبره ها را خراب نکند و یا مخالف آنها، آنها را با خاک یکسان ننماید) (75) | لا يَستَطيعونَ نَصرَهُم وَهُم لَهُم جُندٌ مُحضَرونَ | 36:75 |
پس مبادا سخنانِ موهوم ایشان، تو را اندوهگین کند، زیرا ما هم آنچه را پنهان میدارند، میدانیم و هم آنچه را آشکار می کنند (مسلمان حقیقی باید از عقاید موهوم و خرافی مردمی که بجای در خواست کمک از قوانين الله از مقبره و مجسمه و عکس مقدسینِ مرده خود کمک میخواهند، ناراحت شود و بداند که آنان در زیر آنچه تظاهر میکنند سوء استفاده هاست که آنان را به عقایدشان پافشار جلوه میدهد والا خود بهتر میدانند که این عقاید، خیالاتی عوامانه و موهوم است و هرگز مثلا دعا به خودی خود، کار دوا و دکتر را انجام نخواهد داد) (76) | فَلا يَحزُنكَ قَولُهُم ۘ إِنّا نَعلَمُ ما يُسِرّونَ وَما يُعلِنونَ | 36:76 |
آیا انسان توجه نکرده است که او را ما از اندک آبی آفریده ایم؟ با اینکه چنین چیزی را دیده، دشمنِ آشکاری برای ما شده (77) | أَوَلَم يَرَ الإِنسانُ أَنّا خَلَقناهُ مِن نُطفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصيمٌ مُبينٌ | 36:77 |
و برای ما مثلی ناروا زده و خلقت خودش را فراموش کرده و می گوید، این استخوانهای پوسیده را چه کسی زنده میکند؟ (78) | وَضَرَبَ لَنا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلقَهُ ۖ قالَ مَن يُحيِي العِظامَ وَهِيَ رَميمٌ | 36:78 |
بگو، آنکس آنها را زنده می کند که اول بار، آنها را پدید آورده و او به هر نوع آفرینشی دانا است (دقت کنید که چگونه خالق عالم می فرماید، همانطور که ما در بدن انسان از نطفه یک سلولی انسان، سلولهای استخوانی و تمام استخوانهای یک انسان بزرگ را روی قوانین طبیعی ساختیم و همچنانکه روی کره زمین انسان و حیوان استخوان داری نبود و ما روی اراده خود از طریق قانون ایجاد زندگی در زمین و تکاملِ سلول زنده به حیوانات استخوان دار و انسان، حیواناتِ استخوان دار و انسان را پدید آوردیم، برای ما آسان است که قانونی در خلقت داشته باشیم که روح انسان دنیا در زمین آخرت در بدنی پیدا شود که وقتی خود را دوباره زنده میبیند، ببیند مانند دنیا دارای گوشت و پوست و استخوان و هیکلی مانند انسان دنیاست، اگر چه دارای تغییراتی متناسب با مکان و زمان و اوضاع آخرت باشد و با انسان دنیا آنقدر از نظر علمی فرق داشته باشد که قابل مقایسه با هم نباشد، جز اینکه خود را بشناسد که همان انسان دنیاست و رفقای خود را هم بشناسد که رفقای دنیائی او هستند، همانطور که دو نفر انسان در جوانی در یک مدرسه با هم رفیق بودند، در پیری یکدیگر را رفیق قدیمی می شناسند با همان خصوصیات شناسائی جوانی، با اینکه هیچ چیز جوان با پیر قابل مقایسه نیست) (79) | قُل يُحييهَا الَّذي أَنشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلقٍ عَليمٌ | 36:79 |
آری این زنده کننده ی دوباره انسانها، همان کسی است که برای شما مقرر کرد که از درخت سبزِ مخصوص، آتشی پیدا شود تا شما از آن برای آتش کردن چیزهای دیگر و استفاده از آتش استفاده نمائید (در مکانهای مختلف زمین، درختهای مخصوص هستند که با اینکه سبز و تازه اند، چون شاخه های آنها را بهم بمالند، خیلی زود آتش می گیرد و مانند چوبی خشک می سوزد و بشر بوسیله وجود اینگونه درختان، آتش را ابتدا کشف کرد و شاخه های اینگونه درختان را قبل از پیدایش کبریت، چون کبریت برای روشن کردن آتش بکار برد و فکر کنید، اگر چنین پیش بینی را الله برای زندگی بشر نکرده بود، بشر چه اندازه دیرتر از آنچه به آتش دسترس پیدا کند، از آتش استفاده میکرد) (80) | الَّذي جَعَلَ لَكُم مِنَ الشَّجَرِ الأَخضَرِ نارًا فَإِذا أَنتُم مِنهُ توقِدونَ | 36:80 |
آیا کسی که آسمانها و زمین را با عجایب بسیاری برای هدفی که داشته و دارد، آفریده، توانا نیست که دوباره مانند این بشرهای زنده دنیا را بیافریند؟ آری و او آن آفریننده بس دانا میباشد (پس بر طبق این آیات خالق عالم مجبور نیست که عین جرم و جسم هر یک از انسانهای دنیا را دوباره زنده کند، بلکه انسانهائی به مانند انسانهای دنیا دوباره می آفریند، با قرار دادنِ روح انسانهای دنیا در بدن آنها، بطوریکه خودمان، خود را با تمام خصوصیات روحی خود و مشابه انسان دنیا ببینیم) (81) | أَوَلَيسَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِقادِرٍ عَلىٰ أَن يَخلُقَ مِثلَهُم ۚ بَلىٰ وَهُوَ الخَلّاقُ العَليمُ | 36:81 |
وقتی او بخواهد چیزی را بیافریند، کافی است که فرمان دهد و جزئیات آنچه را می خواهد، بگوید، پس آن چیز با تمام آن خصوصیاتِ خواسته شده بوجود میاید (همانطور که تمام اشیاء آسمانی و زمینی موجود بوجود آمده اند) (82) | إِنَّما أَمرُهُ إِذا أَرادَ شَيئًا أَن يَقولَ لَهُ كُن فَيَكونُ | 36:82 |
بنابر این کسی که تشکیلاتِ تمام چیزها بدستِ اختیار اوست، از نسبتها و چون و چراهای مردمان نادان و یا مغرض و مغرور پاک است و حتما شما انسانها پس از مرگ دوباره زنده میشوید و بسوی او باز میگردید، همانطور که از سوی او از زمین آخرت آمده اید (این مطالب را وقتی درک می کنیم که باز به راهنمائیهای قرآن و تحقیقات دانشمندان فهمیم که هر چه در زمین است، پس از پرتاب زمین از خورشید بوجود آمده و خورشید نیز از خورشید و یا جرمی دیگر و همه از مرکز خلقت و از قدرت مرکزی خلقت که الله باشد، بوجود آمده اند و دوباره بسوی مرکز خود جمع میشوند و بر می گردند، همانطور که موشک و ماه مصنوعی پرتاب شده از زمین دوباره به زمین باز می گردد، مگر آنکه در جاذبه قدرتی قوی تر قرار گیرند) (83) | فَسُبحانَ الَّذي بِيَدِهِ مَلَكوتُ كُلِّ شَيءٍ وَإِلَيهِ تُرجَعونَ | 36:83 |