به گواهی آن زمان قیامت (روز و زمانی که مردم در زمین آخرت، همچون پروانه هائی از قبرهائی که در آن بودند بر میخیزند و زنده میشوند) (1) | لا أُقسِمُ بِيَومِ القِيامَةِ | 75:1 |
و به گواهی روح انسان که در درونش او را ملامت مینماید. (در چند سطر اول این سوره، دو دلیل و گواه آورده شده بر اینکه، انسان پس از مرگ زنده میشود، یک دلیل اینکه، خواهی نخواهی رستاخیزِ مردگان در آخرت میرسد و عملا آن را انسان در موقع خودش میبیند و از مخالفت خود در دنیا پشیمان میگردد و دلیل دوم، وضعِ درون انسان است که خودش نیز نمی داند، چرا یک بد و خوب در اعمال خود حس میکند و چرا دو شخصیت روحی در اوست که یکی او را به بدی میکشاند و یکی دیگر او را ملامت می کند و یک حس درونی در انسان است که پیوسته به او میگوید، آنچه را به خود روا نداری، بر دیگران روا ندار، آیا اگر زندگی انسان به مرگ خاتمه پیدا میکرد، لازم بود چنین حسی در انسان باشد؟) (2) | وَلا أُقسِمُ بِالنَّفسِ اللَّوّامَةِ | 75:2 |
بی جهت است که انسانِ منکرِ قیامت بگوید ما هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد (3) | أَيَحسَبُ الإِنسانُ أَلَّن نَجمَعَ عِظامَهُ | 75:3 |
بلکه ما توانائیم که سر انگشتان او را با تمام خصوصیاتش بسازیم. (با توجه به آیات آخر سوره یس و با توجه به آیات اول سوره ق و آیات بسیاری دیگر که در سوره های مختلف قرآن است، معنای اینکه در آیات بالا گفته شده «انسان تصور میکند ما هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد، در صورتی که توانائیم، سر انگشتان او را بسازیم» این است که وقتی انسانها در زمین آخرت دوباره زنده میشوند، خود را می بینند که مانند دنیا دارای گوشت و استخوانها و تمام خصوصیات گذشته دنیائی خود هستند، حتی دارای خصوصیت خطوط نوک انگشتان، که در دنیا داشتند و علم انگشت نگاری برای شناسائی از آن بوجود آمده بود، می باشند و بر طبق آیات سوره ق و یاسین، باید دانست که با تمام این خصوصیات، عین استخوانها و گوشت و انگشت انسانهای دنیا، برای انسانهای آخرت نیست، بلکه مثل آن و بصورت خلقی است جدید که متناسب است با زمین جدید آخرت و الله در قرآن برای فهم ما به این خلقتِ مثالیِ جدید، آنرا به شباهتِ درخت های مرده شده، در سال گذشته و زنده شده در سال جدید، تشبیه فرموده و همچنین به شباهت برف و باران امسال، با برف و باران پارسال که در عین حال که همان برفها و آبهای باریده شده در پارسال بخار میشوند و دوباره در امسال شبيه آن خود نمائی میکنند، عین آنها بطور ذره ذره نیستند و بنابر این مسلمان مهتدی باید معتقد شود، تصور غلطی است که خاک و استخوان و بدن مردگان زمین دنیا، پس از متلاشی شدن زمین بسوی زمین آخرت، ممکن است برگردند و جمع شوند و جزو زمین آخرت گردند، زیرا در درست شدنِ بدن مردگانی که زنده میشوند، شرکت نمی کنند و عین بدن هر انسان دنیائی، عین بدن انسان آخرت نمیشود و بنابر این آنانکه معتقدند، عین این بدن، دوباره بدنِ انسان آخرت در هر فردی میشود، هم به علم و حکمت قرآن و آیات مختلف آن آگاه نبوده اند و هم از دانشِ عمومی بشر که از قدیم می دانستند، نسلهای پی در پی بشر، آکل و ماکول هم هستند و بدن این انسانِ صد سال پیش، در بدن صدها حيوان و انسان آینده شرکت میکند، بیخبر بوده اند.) (4) | بَلىٰ قادِرينَ عَلىٰ أَن نُسَوِّيَ بَنانَهُ | 75:4 |
آری، انسان میخواهد زمانی را که در پیش خود دارد به گناه بگذراند (5) | بَل يُريدُ الإِنسانُ لِيَفجُرَ أَمامَهُ | 75:5 |
و برای همین، پی در پی میپرسد که زمان قیامت چه وقت است (6) | يَسأَلُ أَيّانَ يَومُ القِيامَةِ | 75:6 |
جوابش اینست که، وقتی چشمها به وحشت و تاری و سرگردانی دچار شوند (7) | فَإِذا بَرِقَ البَصَرُ | 75:7 |
و ماه تاریک گردد (نور خورشید کم میشود) (8) | وَخَسَفَ القَمَرُ | 75:8 |
و خورشید و ماه یکی شوند (قوه جاذبه زمین کم میشود و ماه جذب خورشید میگردد) (9) | وَجُمِعَ الشَّمسُ وَالقَمَرُ | 75:9 |
در چنین زمانی انسان خواهد گفت، کجاست گریزگاه (ارواح مردگان در عالم برزخ چنین می گویند زیرا قبلا مردم روی زمین در اثر انقلابات مقدماتی مرده بودند) (10) | يَقولُ الإِنسانُ يَومَئِذٍ أَينَ المَفَرُّ | 75:10 |
جواب میشنوند که پناهگاهی نیست (11) | كَلّا لا وَزَرَ | 75:11 |
در این زمان باید بسوی پرورنده ات رَوی و در جای همیشگی خود قرار گیری (دنيا و عالم برزخ جای موقتی انسان است و آخرت، جای نسبتا همیشگی اوست) (12) | إِلىٰ رَبِّكَ يَومَئِذٍ المُستَقَرُّ | 75:12 |
در آن زمان انسان با خبر میشود که چه پیش فرستاده و چه را پشت سر انداخته (13) | يُنَبَّأُ الإِنسانُ يَومَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَأَخَّرَ | 75:13 |
در چنان روزی انسان بر خودش بیناست (14) | بَلِ الإِنسانُ عَلىٰ نَفسِهِ بَصيرَةٌ | 75:14 |
اگر چه عذرهائی برای خود پیش افکند و عجولانه آنها را به زبان آورد (15) | وَلَو أَلقىٰ مَعاذيرَهُ | 75:15 |
به او گفته میشود که بدان زبان خود را عجولانه حرکت مده (16) | لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ | 75:16 |
زیرا بر ما بود که آنچه را کردی و نکردی را جمع آوری نمائیم و آنرا بر تو بخوانیم (کتاب اعمال هر کس اعمالش را بر او میخواند) (17) | إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَقُرآنَهُ | 75:17 |
پس وقتی ما آنرا بر تو خواندیم، تو باید خواندن آنرا تبعیت کنی (18) | فَإِذا قَرَأناهُ فَاتَّبِع قُرآنَهُ | 75:18 |
و از پس آن توضیح آن نیز بر گردن ماست (19) | ثُمَّ إِنَّ عَلَينا بَيانَهُ | 75:19 |
حقیقت اینست که شما انسانها، دنیای زودگذر را دوست می دارید (20) | كَلّا بَل تُحِبّونَ العاجِلَةَ | 75:20 |
و آخرت را رها می کنید (21) | وَتَذَرونَ الآخِرَةَ | 75:21 |
در آنزمان چهره هائی بس شاد و خرمند (22) | وُجوهٌ يَومَئِذٍ ناضِرَةٌ | 75:22 |
و بسوی پروردگار خود می نگرند. (در روز رستاخیز مرده گان، یعنی ابتدای آخرت که زمانِ داوری خالق عالم و معلوم شدنِ نامه اعمال هر کس میباشد، بر طبق آیه ای که در سوره قيامت و دهها، سوره دیگر قرآن هست، نیکوکاران مؤمن خالق عالم را می بینند و این بزرگترین افتخار و لذتی برای مؤمنین که کنجکاوان بشری میباشند، خواهد بود، بر طبق آیه 69 از سوره زمر (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٦٩﴾) و آیه 210 از سوره بقره (هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ ۚ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾) و آیه 25 از سوره فرقان (وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنزِيلًا ﴿٢٥﴾) و روایاتی که هست، الله بصورتِ ابری درخشان یا ماه و خورشيد ديده خواهد شد و مخصوصا در آیه 124 و 125 از سوره طه (وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ ﴿١٢٤﴾ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَىٰ وَقَدْ كُنتُ بَصِيرًا ﴿١٢٥﴾) و آیه 72 از سوره بنی اسرائیل (وَمَن كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿٧٢﴾) ذکر شده که هر کس مؤمن به آخرتِ قرآن و سایر کتابهای آسمانی نباشد و در دنیا خود را نسبت به دانستنِ پیغام الله کور جلوه دهد و به گناه پردازد، چشمش در آن زمان، برای دیدن پروردگار عالم کور است. بر اساس راهنمائی های قرآن مقصود از ملاقات الله در آخرت، ملاقاتِ قدرتی از قدرت مرکزی جهان و خالق عالم است، نه تمام الله که در هر ذره ای از ذراتِ وجود، بدون کوچکترین جدایی از آن میباشد و اینکه بعضی از بیخبران که از فلسفه عالی وحدتِ وجودِ خلقت و الله (که در قرآن تشریح شده) بیخبر بوده اند، به دلیل احاطه الله و هم به دلیل آیه ای که در قرآن است که الله بموسی گفته، تو هرگز مرا نخواهی دید، دلیل میآورند که الله در آخرت دیده نخواهد شد، باید بدانند که اولا، احاطه الله از نظر اینکه هر ذره ای از ذراتِ وجود با الله، بدون انفکاک است، منافات ندارد که قدرتی مجسم از قدرتِ مرکزی الله به چشم مردم آخرت دیده شود و ثانيا، الله به موسی فرموده که تو در دنیا مرا هرگز نخواهی دید، بدلیل آنکه چشم و بدن دنیائی کسی نمیتواند، در مقابل چیزی از قدرت الله در آخرت قرار گیرد، چنانکه کمی از آن قدرت به کوهی دور از موسی تابید و آن کوه مانندِ یک انفجار اتمی متلاشی شد و از انفجار، رادیو اکتیویته آن، به موسی خورد و موسی را بیهوش افکند و ده روز بیمار شد (این مطالب که از قرآن و تورات بدست میآید، در کتاب معجزات علمی قرآن مشروحا نوشته شده و در آن کتاب از روی آیات مربوطه تورات، دستورات دوائی و لباسی برای جلوگیری از اشعه رادیو اکتیو انفجار اتمی نشان داده ایم که اینها خود دلیل بزرگی است به راستی نبوت حضرت موسی و حضرت محمد) ) (23) | إِلىٰ رَبِّها ناظِرَةٌ | 75:23 |
و چهره هائی در آنزمان گرفته و غمگین اند (24) | وَوُجوهٌ يَومَئِذٍ باسِرَةٌ | 75:24 |
زیرا می دانند که عذابی کمر شکن بر ایشان کنند (25) | تَظُنُّ أَن يُفعَلَ بِها فاقِرَةٌ | 75:25 |
ای انسان (بیجهت به دوستی دنیا دل داده ای) زیرا وقتی جانت به ترقوه رسد. (درباره چگونگی خروج روح از بدن، در هنگام مرگ که قرآن میگوید از محلِ دو استخوانِ ترقوه که در گردن است، از بدن جدا میشود و باید روانشناسانِ دقیق تحقیق زیادی نمایند تا حقایقی از روح کشف کنند و افسوس که قرآن، کمتر موردِ توجه محققینِ دانشگاهی دنیا قرار گرفته است.) (26) | كَلّا إِذا بَلَغَتِ التَّراقِيَ | 75:26 |
و اطرافیانت گویند چه کسی افسونی تواند (27) | وَقيلَ مَن ۜ راقٍ | 75:27 |
و تو یقین کنی که جدایی رسیده (28) | وَظَنَّ أَنَّهُ الفِراقُ | 75:28 |
و دو ساق پا بهم بپیچند (29) | وَالتَفَّتِ السّاقُ بِالسّاقِ | 75:29 |
در چنین زمانی به سوی پروردگارت آنطور که گفته شد رانده خواهی شد، درباره تو خواهند گفت (به دلیل آیات دیگری از قرآن مامورین الله در عالم برزخ خواهند گفت. داستان چگونگی رانده شدنِ روح بدکاران بسوى الله باینطریق است که بر اساس تذکرات متعدد قرآن، مدّتی در اتمسفر زمین آهسته بالا میرود (با عذاب عالم برزخ) تا کره زمین متلاشی گردد و از پس آن در حالی که بیهوشند، 49 هزار سال طول میکشد تا به زمین آخرت و در بدن آخرتی خود زنده گردند.( شرح مفصل اینها در کتاب اثبات علمی وجود خدا و آخرت است)) (30) | إِلىٰ رَبِّكَ يَومَئِذٍ المَساقُ | 75:30 |
که این شخص تصديق حقيقت نکرد و به الله رو نیاورد (31) | فَلا صَدَّقَ وَلا صَلّىٰ | 75:31 |
بلکه پیغام الله را دروغ دانست و به خالق خود پشت نمود (32) | وَلٰكِن كَذَّبَ وَتَوَلّىٰ | 75:32 |
و بسوی همفکران خود که میرفت به خود میبالید که حقیقت را نپذیرفته (33) | ثُمَّ ذَهَبَ إِلىٰ أَهلِهِ يَتَمَطّىٰ | 75:33 |
و به او گویند که آنچه ببینی، سزاواری (34) | أَولىٰ لَكَ فَأَولىٰ | 75:34 |
و از این پس، پی در پی به طرز شدیدتری به حق خود میرسی (35) | ثُمَّ أَولىٰ لَكَ فَأَولىٰ | 75:35 |
آیا انسان تصور می کند که بدون هدفی او را رها کرده اند؟ (36) | أَيَحسَبُ الإِنسانُ أَن يُترَكَ سُدًى | 75:36 |
آيا او ذره ای آب دار از مقداری منی نبود که معمولا ریخته میشود؟ (ذره ای پر آب از مقداری منی که معمولا ریخته میشود، یک اشاره و توضیح علمی است درباره اسپرماتوزوئید (سلول نر) که جزء بسیار کوچکی از یک قطره منی است و این سلول چون به سلول ماده در رحم مادر ملحق میشود و می چسبد، یک واحد که از دو چیز علاقه دار به یکدیگر بوجود آید، میشود و این یک واحد حقیقتا معجزه آساست که بنام علقه در قرآن خوانده شده.) (37) | أَلَم يَكُ نُطفَةً مِن مَنِيٍّ يُمنىٰ | 75:37 |
سپس این ذره به ذره ای دیگر چسبید و انسان به یک واحد از چند ذره به هم چسبیده تبدیل شد و الله انسان را از آن آفرید و به صورت انسانی درست در آورد (38) | ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوّىٰ | 75:38 |
پس مقرر کرد که از انسان دو نوع یکی نر و یکی ماده پدید آید (39) | فَجَعَلَ مِنهُ الزَّوجَينِ الذَّكَرَ وَالأُنثىٰ | 75:39 |
آیا کسی که این همه مراحل مرگ و زندگی را در ایجاد یک انسان مقرر کرده، توانا نیست که آن مردگان را در آخرت زنده کند؟ (الله در آیات آخر سوره میفرماید که زنده شدن مردگان از پس مرگ و در آخرت هیچ تعجب آور برای دانشمندانی نیست که بدانند، چگونه از غذاهای مرده سلولهای زنده و بخصوص سلول نر و سلول ماده در مرد و زن پدید می آید و این دو سلول نر و ماده باز تک تک خراب میشوند و میمیرند تا یک واحد زنده علقه که از جمع آن دو پدید آمده، بوجود آید و باز این یک واحد تا نمیرد و خراب و نابود نشود، تبدیل به دو واحد زنده نمی شود و به همینطور، آنقدر مرگ و زندگی تکرار میگردد، تا انسانی از شکم مادر بیرون آید و این تکرار مرگ و زندگی در تمام دوره زندگی بشر در تمام سلولهای زنده ی انسانی هر روز یا چند روز به نسبت سلول های مختلف ادامه دارد، تا انسان عمر دنیائیش تمام شود و بمیرد، یعنی روح او که از مجموع روحهای سلولی او بوجود آمده بود از جسم مادی او جدا شود و به تغيير صورت هائی در عالم برزخ و آخرت برسد. و وای بر انسانهایی که نمی خواهند این حقایق را بشنوند، زیرا میخواهند چند روزی را در دنیا به خوش گذرانیهای فساد آمیز بگذرانند.) (40) | أَلَيسَ ذٰلِكَ بِقادِرٍ عَلىٰ أَن يُحيِيَ المَوتىٰ | 75:40 |