94 أنفال

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

اولین جنگ و پیروزی معجزه آسای مسلمین: میدانیم که در اغلب سوره های قرآن که در مکه و قبل از هجرت پیغمبر اسلام از مکه به مدینه نازل شده بود، وعده پیروزی قریب الوقوع به پیغمبر اسلام و مسلمانان داده شده در این سوره های پی در پی به پیغمبر اسلام گفته شد که صبر کند، تا در موقعش پیروزی الله معجزه آسا برسد. در سوره رعد که 3 الی 4 سال قبل از هجرت نازل شده، در آیه 31 پیشگوئی شد که بزودی از مکه، هجرت به مکانی نزدیکِ مکه میکنی و در آنجاست که وعده پیروزی الله نسبت به تو عملی میشود و از پس آن در حدود یک سال و نیم به هجرت مانده در ابتدای سوره روم، اعلام شد که پیروزی از سه سال آینده شروع میشود و تا نه سال آینده به اوج پیروزی (فتح مکه) خواهی رسید با این مقدمات پس از هجرت در عرض یکسال و نیم به مطالبی از سوره بقره برخورد میکنیم که مسلمانان خود را برای یک جنگ قریب الوقوع با کافران مکه آماده میکنند. در ابتدای سوره انفال می بینیم که جنگی میان مسلمانان و کافران مکه واقع شده که در آن جنگ مسلمانان با لشگریانی اندک بر عده ای بسیار از کافر ان مکه پیروز شده اند و بسیاری از کافران کشته شده و غنیمت جنگیِ بسیار و اسيرانی نصيب مسلمانان گشته است و این جنگ همان جنگ معروف بدر است که تمام حوادث آن معجزه آسا برای طرفین جنگ پیش آمده و جز معجزه الله، هیچ قسمتی از آنرا نمیتوان روی حسابهای عادی جنگها به حساب آورد، اگر چه دشمنانِ مرموزِ اسلام به نام مورخان اسلام در دوران تاریخ اسلامی کوشش کرده اند بدون توجه به متن آیات قرآنی با مطالبی موهوم و عوامانه پیغمبر اسلام و جنگ مسلمانان را با کافران بد نام کنند و طوری جلوه دهند که پیغمبر اسلام روی حس غارتگری و مال دوستی، این جنگها را بر پا نمود، مثلا نوشته اند پیش از حادثه جنگ بدر کُبری، چند بار پیغمبر اسلام برای غارت کردن کاروانهای قریش لشگریانی فرستاده ولی کاروانها فرار کرده اند و چیزی جز ضرر نصیب مسلمانان نشده است و تصمیمات پیغمبر اسلام نقش بر آب گردیده است و حال آنکه حق این است که خالق عالم برای اینکه معجزه آسا، پیروزی جنگ بدر را پیش آورد از طریق وحی به پیغمبرش قبلا دستور داده، هر گاه کاروانی از قریش از مکه به اطراف مدینه می آید که از آنجا به شام برای خرید و فروش جنس برود، لازم است پیغمبر اسلام چند نفر را بفرستد تا آنان تصور کنند نفرات مسلح پیغمبر اسلام میخواهند کاروان های آنان را غارت کنند. این نقشه خالق عالم انجام شد و ابتدا کاروانهای کوچکی از مردم مکه بدون آنکه غارت شوند خود را در تهدید لشگریان اسلام دیدند تا اینکه کاروانِ بزرگی به ریاست ابوسفیان از مکه بسوی شام حرکت کرد و چون به اطراف مدینه رسید، پیغمبر اسلام روی نقشه ای که برایش از طریق وحی طرح شده بود، چند نفری فرستاد تا مخفیانه جویای کاروان ابوسفیان شوند و چنین وانمود کنند که شاید خيال حمله ای به کاروان داشته باشند. ابوسفیان با اینکه از مدینه بسوی شام گذشت و حادثه ای رخ نداد، در مراجعت از شام چون آثاری مشاهده نمود که ممکن است دچار حمله مسلمانان شود کسی را به سرعت به مکه فرستاد تا لشگری مجهز و قوی از مکه برای جلوگیری از حمله مسلمانان بفرستند تا به بهانه حفاظت از کاروانهای آینده خود، با پیغمبر اسلام و نفرات قليلش جنگ کنند و چنان آنان را نابود کنند که دیگر مانعی بر سر راه مردمِ تاجر پیشه مکه به شام نباشد و کسی هم جرئت نکند بنام دین یا بهانه دیگری از منافع آنان جلوگیری کند. ابوسفیان خود چنان کاروان را از بيراهه برد که برخوردی میان او و لشگر پیغمبر اسلام که از دور مشاهده میشدند صورت نگرفت و این همان بود که در نقشه جنگی از طرف خالق عالم طرح شده بود که کاروان از خطر مصون بماند ولی مشرکان دشمن پیغمبر اسلام و مسلمین، خشمگین شوند و برای جنگ با مسلمانان با تجهیزی کامل از مکه بسوی مدینه شتابند و تمام کسانی که بیش از دیگر ان دشمن مسلمانان بودند در این تجهیز شرکت کردند تا بخواست الله معجزه آسا بدست مسلمانان کشته شوند و آن عذاب دنیائی پیشگوئی شده برای ایشان فرا رسد. کافران مکه با لشگر مجهز خود که تعدادشان سه برابر و نیم لشگریان غیر مجهز و غير آماده پیغمبر اسلام بود بسوی مدینه آمدند تا مسلمانان را کاملا نابود سازند و شما در متن مطالب سوره انفال خواهید دید که چگونه معجزه آمد. این لشگرِ قوی پنجه از چند صد نفر مسلمان شکست خوردند. این سوره در قر آنهای معمولی سوره 8 است و اینک به ترجمه و تفسیر متن آیات این سوره توجه نمائید:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
از تو می پرسند آن اموال جدا شده از غنیمت جنگ برای چه کسی است، بگو آن اموال جدا شده مالِ الله و پیغمبر میباشد و شما از الله بترسید و به اصلاح میان خودتان بکوشید و الله و پیغمبرش را اطاعت نمائید، اگر مؤمن حقیقی میباشید (از آیات بعد پیداست که انفال عبارت است از مالهای زیاد آمده ای که از غنیمتهای جنگیِ جنگِ بدر بدستور پیغمبر اسلام و بر اساس آنچه خالق عالم بعد از تمام شدنِ جنگِ بدر به او غیر از طریقِ آیات قرآنی وحی کرده بود، جدا شد به این طریق که یک پنجم آنها جدا شود و چهار پنجم دیگر به نسبت کوشش و فعالیت جنگجویان مسلمان میان آنان تقسیم گردد، گروهی از مؤمنان که ایمان کمتری داشتند و علاقه کمتری به جنگ چون به همین نسبت مال دوست تر بودند توقع داشتند این مالها نیز میان مؤمنان تقسیم شود و متوجه نبودند که باید این پنج یک بر طبق آنچه در آیه 41 از این سوره وحی گردیده به مصارف ششگانه برسد) (1)يَسأَلونَكَ عَنِ الأَنفالِ ۖ قُلِ الأَنفالُ لِلَّهِ وَالرَّسولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصلِحوا ذاتَ بَينِكُم ۖ وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ8:1
مؤمنان حقیقی کسانی هستند که چون الله به یاد آورده شود دلشان بترسد و وقتی بر ایشان آیات او خوانده شود ایمانشان افزونتر گردد و بر پروردگار خود توکل نمایند (2)إِنَّمَا المُؤمِنونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَت قُلوبُهُم وَإِذا تُلِيَت عَلَيهِم آياتُهُ زادَتهُم إيمانًا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ8:2
یعنی کسانی که نماز مقرره را ادامه میدهند و از آنچه ایشان را روزی کرده ایم انفاق میکنند (3)الَّذينَ يُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ8:3
اینانند که به حق مؤمن اند و نزد پروردگار خود درجات و آمرزش و روزی بسیار خوبی خواهند داشت (کسی که نماز مقرره اسلام را با تمام شرایطش خواند، چون بطور مسلم بمعنای عمیق آن توجه دارد بهترین تربیت فکری اسلامی را داراست و اگر چنین کسی در راه پیشرفت و اصلاح جامعه نیز خرج کننده ی مال بود، قطعا مال دوست و دنیا خواه نخواهد بود که مالِ بیشتری از غنائم جنگی بخواهد و در این راه به پیغمبر اسلام ایراد بگیرد و مهاجران و انصار چنین بودند که همیشه در قرآن مورد تمجيد الله قرار گرفته اند) (4)أُولٰئِكَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقًّا ۚ لَهُم دَرَجاتٌ عِندَ رَبِّهِم وَمَغفِرَةٌ وَرِزقٌ كَريمٌ8:4
نمونه این دو دسته از مؤمنان زمانی معلوم شد که وقتی پروردگار تو، تو را از خانه ات روی آن نقشه سزاوارش بیرون کرد، گروهی از مؤمنان سختشان بود (5)كَما أَخرَجَكَ رَبُّكَ مِن بَيتِكَ بِالحَقِّ وَإِنَّ فَريقًا مِنَ المُؤمِنينَ لَكارِهونَ8:5
و با تو در چنان نقشه ای، بعد از آنکه خوب تشریح شد، مجادله میکردند، گوئی با نگرانی، آنان را بسوی مرگ میکشانند (از این آیه کاملا پیداست که دستور حرکت پیغمبر اسلام و مؤمنان برای پیش آمد جنگ بدر بدون آنکه بدانند عاقبت آن، چه میشود، روی وحى الله بود و کم ایمانان سخت ناراحت شده بودند) (6)يُجادِلونَكَ فِي الحَقِّ بَعدَ ما تَبَيَّنَ كَأَنَّما يُساقونَ إِلَى المَوتِ وَهُم يَنظُرونَ8:6
آری شما کم ایمانان هنگامی که الله به شما وعده داد که در این حرکت جنگی یکی از دو گروه به نفع شما می شود، شما دوست داشتید که آن گروه قدرت ندار نصیب شما شود و حال آنکه الله میخواست بوسیله فرمانهایش آن پیروزی سزاوار تحقق یابد و ریشه کفران کنندگان مکه را قطع نماید (7)وَإِذ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحدَى الطّائِفَتَينِ أَنَّها لَكُم وَتَوَدّونَ أَنَّ غَيرَ ذاتِ الشَّوكَةِ تَكونُ لَكُم وَيُريدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَيَقطَعَ دابِرَ الكافِرينَ8:7
تا راستی آن دین سزاوار را نشان دهد و آن عقاید باطل را باطل گرداند اگر چه گناهکاران را خوش نیاید (کاملا در این آیات پیداست که پیغمبر اسلام از طريق وحىِ الله به ایشان گفته، یا کاروان ابوسفیان که چهل سوار مسلح همراه داشت، نصیب شما میشود و یا با یک لشگر پر قدرتی که از مکه خواهد آمد، خواهید جنگید و بهرحال یکی از این دو پیروزی نصیب شما خواهد شد، این پیشگوئی به این صورت گفته شد تا کم ایمانان پیروزی بر کاروان را بخواهند و دنیا خواهی خود را نشان بدهند و مؤمنان اظهار کنند که پیروزی بر لشگر مجهز را از خالق عالم خواهانند و به این طریق اگر هم جنگی درگیر شود، فرماندهان مسلمان بدانند چه کسانی را بر چه کسانی مقدم دارند) (8)لِيُحِقَّ الحَقَّ وَيُبطِلَ الباطِلَ وَلَو كَرِهَ المُجرِمونَ8:8
هنگامی که شما از پروردگار خود طلب یاری میکردید، دیدید چگونه به نفع شما به شما پاسخ داد من هزار فرشته بکمک شما پشت سر دشمن شما میفرستم (9)إِذ تَستَغيثونَ رَبَّكُم فَاستَجابَ لَكُم أَنّي مُمِدُّكُم بِأَلفٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُردِفينَ8:9
و آن را الله مقرر نکرد، مگر برای بشارت پیروزی به شما و تا بدان دلهای شما، به الله مطمئن شود و بدانید که پیروزی های شما جز از جانب الله نیست و الله غلبه کننده ایست که کارهایش روی حکمت است (وقتی مؤمنان حقیقی و کم ایمانان بجائی رسیدند که یقین کردند کاروان قریش رفته و باید با گروه قدرتمند مکه جنگ کنند، همه از الله خواهان کمک غیبی شدند، در این زمان به خواست الله یک حالت نزدیک بخواب تمام ایشانرا فرا گرفت و در آن حالت شنیدند و دیدند هزار انسان غیبی به کمک ایشان آمده است و یقین آوردند که به کمک الله کافران مکه در جنگ با مسلمانان شکست خواهند خورد) (10)وَما جَعَلَهُ اللَّهُ إِلّا بُشرىٰ وَلِتَطمَئِنَّ بِهِ قُلوبُكُم ۚ وَمَا النَّصرُ إِلّا مِن عِندِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ8:10
وقتی را به یاد آورید که الله آن حالت نزدیک به خواب را بر تمامی شما افکند تا باعث آرامش شما شود و بر شما از آسمان آبی بارانید تا بدان شما را پاک گرداند و از شما پلیدی آن شیطنت کار را از بین ببرد و بر دلهای شما ارتباط برقرار سازد و قدمهای شما را استوار گرداند (اگر چه مفسران طوری این آیات را تفسیر میکنند که رابطه میان آنها از بین برود و مکان این حالت را بدون توجه به متن آیات قرآنی روی روایاتی قبل از اطلاع به رفتن کاروان مجسم میسازند و میگویند، بیابان مكان لشگر اسلام، بی آب و زمینش طوری بود که پای آنان در آن فرو میرفت و این باران برای محکم کردن زمین و آب خوردن و غسل و وضوی لشگریان اسلام بود لیكن از ارتباط آیات و مفهوم دقیق آنها پیداست که این حالت در نزدیک چشمه بدر و در هنگامی بود که مسلمانان آب داشتند ولی چون فهمیده بودند کاروان رفته و باید با لشگریان کافران جنگ کنند از الله طلب کمک کردند و شرح این مکان و زمان در آیات 42 تا 44 همین سوره بیان شده است و این باران برای این آمد تا آنان را از حالت نزدیک بخواب خارج سازد و آن حالت را به یکدیگر بگویند و وسوسه های شیطانی و ناپاکی های درونی از کم ایمانان دور شود و یقین کنند که باید دلهاشان با هم باشد و ثبات قدم نشان دهند تا پیروز گردند) (11)إِذ يُغَشّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنهُ وَيُنَزِّلُ عَلَيكُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُم بِهِ وَيُذهِبَ عَنكُم رِجزَ الشَّيطانِ وَلِيَربِطَ عَلىٰ قُلوبِكُم وَيُثَبِّتَ بِهِ الأَقدامَ8:11
در آنزمان پروردگارت به آن هزار فرشته گفت که من با شما هستم و شما ایمان آورندگان را ثابت قدم گردانید و من در دل کفران کنندگان هراس خواهم افکند، پس شما هم ضربه هائی بر گردنها زنید و هم به انگشتان ایشان (عبارت قرآن میرساند که فرشتگان برای کم کردن قدرت جنگجویان کافر ضربه هائی روحی هم بر گردنها و هم بر انگشتان ایشان زدند تا هم حس شجاعت و حمله و توجه صحيح جنگی از ایشان گرفته شود و هم شمشیرها در دست ایشان سست گردد و به اینطریق عدد قليل لشگر اسلام که میگویند در حدود سیصد نفر بودند بر عدد زیاد کافران که در حدود هزار نفر بودند غلبه کردند) (12)إِذ يوحي رَبُّكَ إِلَى المَلائِكَةِ أَنّي مَعَكُم فَثَبِّتُوا الَّذينَ آمَنوا ۚ سَأُلقي في قُلوبِ الَّذينَ كَفَرُوا الرُّعبَ فَاضرِبوا فَوقَ الأَعناقِ وَاضرِبوا مِنهُم كُلَّ بَنانٍ8:12
این کارها از آن رو شد که آنان با الله و پیغمبرش در افتادند و هر کس با الله و پیغمبرش درافتد، الله نسبت به او مجازات کننده سخت میباشد (13)ذٰلِكَ بِأَنَّهُم شاقُّوا اللَّهَ وَرَسولَهُ ۚ وَمَن يُشاقِقِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ العِقابِ8:13
و به ایشان گفته شد اینها را بچشید که آن عذاب سخت تر، آتش دوزخ است که برای تمام کفران کنندگان است (14)ذٰلِكُم فَذوقوهُ وَأَنَّ لِلكافِرينَ عَذابَ النّارِ8:14
ای کسانی که ایمان آوردید وقتی در پیشروی محتاطانه جنگی با کفران کنندگان برخورد کردید به ایشان پشت نکنید (15)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَروا زَحفًا فَلا تُوَلّوهُمُ الأَدبارَ8:15
و هر کس در چنین زمانی از جنگ با ایشان روی بگرداند مگر برای حیله ای جنگی و با کمک به گروه دیگری از خود، خشمی از الله را متوجه خود کرده و جایگاهش دوزخ خواهد بود که بد بازگشتی است (16)وَمَن يُوَلِّهِم يَومَئِذٍ دُبُرَهُ إِلّا مُتَحَرِّفًا لِقِتالٍ أَو مُتَحَيِّزًا إِلىٰ فِئَةٍ فَقَد باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأواهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئسَ المَصيرُ8:16
پس بنابر آنچه گفته شد شما کم ایمانان دنیا خواه نبودید که آنها را کشتید بلکه ایشان را الله کشت و زمانی که تو آن حوادث را قصد کردی تو نبودی که قصد کردی بلکه الله بود که قصد نمود و آن برای این بود که مؤمنان را آزمایش خوبی بکنیم و الله شنوائی بس دانا میباشد (با اینکه رمی در این آیه به معنای قصد و تصمیم است و با اینکه هیچ دلیلی موجود نیست که بتوان آنرا انداختن مشتی خاک و شن تصور کرد، اکثر نزدیک به تمام مفسران روی روایاتی دروغ آنرا افشاندن مشتی شن تفسیر کرده اند و قطعی است که تمام جزئیات جنگ بدر روی نقشه ای بوده که الله طرح کرده و دستور داده تا مؤمنان وعده پیروزی با سابقه خود را ببینند و کم ایمانان از پر ایمانان شناخته شوند و کم ایمانان بر ایمانشان افزوده گردد و توقع نداشته باشند پیغمبر اسلام به دلخواه ایشان عمل کند) (17)فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم ۚ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ8:17
و این حوادث برای شما از آنرو بود که بدانید الله، سست کننده نیرنگ های کفران کنندگانست (18)ذٰلِكُم وَأَنَّ اللَّهَ موهِنُ كَيدِ الكافِرينَ8:18
اگر پیروزی الله را میخواهید این نمونه بزرگی بود از پیروزی که برای شما آمد و اگر از کارهایی که تا حال روی کم ایمانی کردید دست بردارید، آن برای شما بهتر است ولی اگر باز هم تکرار کنید، بدانید که ما از پیروز کردن شما برمیگردیم و اگر شما کم ایمانان زیاد هم باشید، جمعیت شما نیازی را از شما برنخواهد داشت و الله به يقين با مؤمنان حقیقی است (متاسفانه مفسران قرآن روایاتی را در تفسیر این آیات آورده اند که ثابت گرداند آنچه را ما خطاب به کم ایمانان دانستیم، خطاب به تمام مؤمنان حتی پیغمبر اسلام است و این میرساند چگونه تفسیرهای مفسرین قرآن تحت نفوذ تبلیغات دشمنان اسلام قرار گرفتند و مثلا نوشتند که پیغمبر اسلام نیز ترسیده بود مبادا در این جنگ شکست بخورد و از الله کمک خواسته است و عبارتی گفته است که شبیه آن در تورات به موسی نسبت داده شده و این میرساند که دست یهودیان و اسرائیلیان در کار مفسرین قرآن دخالت داشته) (19)إِن تَستَفتِحوا فَقَد جاءَكُمُ الفَتحُ ۖ وَإِن تَنتَهوا فَهُوَ خَيرٌ لَكُم ۖ وَإِن تَعودوا نَعُد وَلَن تُغنِيَ عَنكُم فِئَتُكُم شَيئًا وَلَو كَثُرَت وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ المُؤمِنينَ8:19
ای کم ایمانان، الله و پیغمبرش را اطاعت نمائید و شما که این آموزشها را میشنوید از او برنگردید (یعنی اگر از رسول او یا دستوری از او برگردید چنانست که از الله برگشته اید) (20)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا أَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَوَلَّوا عَنهُ وَأَنتُم تَسمَعونَ8:20
و شما به مانند کسانی نباشید که به زبان گفتند شنیدیم ولی نمی شنیدند (21)وَلا تَكونوا كَالَّذينَ قالوا سَمِعنا وَهُم لا يَسمَعونَ8:21
و بدترین جنبندگان نزد الله انسانهائی هستند که کر و گنگ باشند یعنی کسانی که در موضوعات تعقل نمیکنند (22)إِنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ البُكمُ الَّذينَ لا يَعقِلونَ8:22
و اگر الله در اینگونه اشخاص مصلحت میدید آنان را شنوا به حقایق میکرد و اگر ایشان را بزور شنوا میکرد بیشتر پشت میکردند و مخالفتر بودند (تیغ دادن در کف زنگی مست – به که افتد علم را نادان بدست) (23)وَلَو عَلِمَ اللَّهُ فيهِم خَيرًا لَأَسمَعَهُم ۖ وَلَو أَسمَعَهُم لَتَوَلَّوا وَهُم مُعرِضونَ8:23
ای کسانی که ایمان آورده اید (خطاب به کم ایمانان است) وقتی الله و پیغمبر او، شما را به چیزی میخواند که باعثِ زنده کردن شماست او را بپذیرید و بدانید که الله در میان انسان و توجه او در حرکت است و بسوی اوست که تمامی شما جمع آوری خواهید شد (این جمله اشاره بر این است که الله در عین حال که در همه جاست و مرکز قدرتش در مرکز خلقت است اعضای متصله او هم با انسانهاست و هم حتی با اراده و توجهات آنانست و این سخن نشانگر کامل فلسفه وحدت وجود متصل است) (24)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم ۖ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وَقَلبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيهِ تُحشَرونَ8:24
و از آشوبی بترسید که فقط به ستمکاران شما نخواهد رسید و بدانید که الله عذاب کننده شدید است (این آیه پیشگوئی جنگ احد است که پس از جنگ بدر رخ داد و در آن جنگ بواسطه طمع کردن به مالِ کافران از طرف کم ایمانان و اهمال کردن در دستورات جنگی پس از اینکه مسلمانان ابتدا پیروز شدند شکست سخت و خطرناکی خوردند) (25)وَاتَّقوا فِتنَةً لا تُصيبَنَّ الَّذينَ ظَلَموا مِنكُم خاصَّةً ۖ وَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ شَديدُ العِقابِ8:25
و بیاد آورید هنگامی که شما کم بودید و در این سرزمین ناتوان شمرده میشدید و میترسیدید مردم شما را از میان ببرند، پس الله شما را پناه داد و بوسیله پیروزی خود شما را تقویت کرد و از آن چیزهای پاکیزه شما را خورانید تا سپاسگزارش باشید (اشاره به قبل از جنگ بدر و بعد از جنگ بدر است برای کم ایمانان مدینه که بعد از انصار ایمان آوردند و این نصیحت ها بسیاری از ایشان را با ایمان تر کرد) (26)وَاذكُروا إِذ أَنتُم قَليلٌ مُستَضعَفونَ فِي الأَرضِ تَخافونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ النّاسُ فَآواكُم وَأَيَّدَكُم بِنَصرِهِ وَرَزَقَكُم مِنَ الطَّيِّباتِ لَعَلَّكُم تَشكُرونَ8:26
ای کسانی که ایمان آوردید به الله و به پیغمبر خیانت نکنید، آیا میخواهید چیزی را که مانند امانت پذیرفته اید با اینکه میدانید خیانت در امانت بد است به چنین امانتی خیانت نمائید؟ (27)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لا تَخونُوا اللَّهَ وَالرَّسولَ وَتَخونوا أَماناتِكُم وَأَنتُم تَعلَمونَ8:27
بدانید مالها و فرزندان شما فتنه ای میباشند و نزد الله مزدی است بزرگ (بیشتر کم ایمانی ها نسبت به دین حق از منفعت جوئیِ خود و زن و فرزند خواهی است که انسان را از شجاعت و فداکاری در راه حق سست میکند اگر چه ایمان دارد و میداند بد میکند) (28)وَاعلَموا أَنَّما أَموالُكُم وَأَولادُكُم فِتنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجرٌ عَظيمٌ8:28
ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر واقعا از الله بترسید او برای شما یک قوه تمیز حق و باطل قرار میدهد و گناهان شما را از شما پاک میسازد و بر شما بخشش ها میکند و الله صاحب آن بخشش بس بزرگ میباشد (29)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا وَيُكَفِّر عَنكُم سَيِّئَاتِكُم وَيَغفِر لَكُم ۗ وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظيمِ8:29
و تو نیز ای پیغمبر بیاد آور هنگامی را که کافران مکه حیله ها کردند تا تو را یا زندانی کنند و یا بکشند و یا اخراجت نمایند و هر حیله ای کردند، الله نیز حیله ای کرد، و بهترین حیله کنندگان الله است (این جمله میرساند که تمام حیله های آنان را الله با تعلیماتی که از طریق وحی به پیغمبرش داد، خنثی کرد همانطور که در سوره های قبل قرآن دیدید) (30)وَإِذ يَمكُرُ بِكَ الَّذينَ كَفَروا لِيُثبِتوكَ أَو يَقتُلوكَ أَو يُخرِجوكَ ۚ وَيَمكُرونَ وَيَمكُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ8:30
و هنگامیکه آیات ما بر ایشان خوانده میشد میگفتند شنیدیم و اگر ما هم بخواهیم مانند اینها را میتوانیم بگوئیم و اینها جز افسانه های پیشینیان نیست (عجب است که امروزه نیز آنانکه به عمق مطالب قرآن نمی خواهند پی ببرند و از آموزشهای عالیه قرآن بی خبرند فقط بطور سرسری قرآن را مطالعه میکنند و قضاوتشان این است که قرآن جز افسانه های دینی گذشتگان چیز دیگر نیست) (31)وَإِذا تُتلىٰ عَلَيهِم آياتُنا قالوا قَد سَمِعنا لَو نَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هٰذا ۙ إِن هٰذا إِلّا أَساطيرُ الأَوَّلينَ8:31
و آنزمانی که آنان گفتند ای الله اگر این قرآن حق است و از جانب توست بر ما از آسمان سنگ هائی به باران یا عذاب دردناک دیگری بیاور (32)وَإِذ قالُوا اللَّهُمَّ إِن كانَ هٰذا هُوَ الحَقَّ مِن عِندِكَ فَأَمطِر عَلَينا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ8:32
سزاوار نبود که الله در حالی که تو در میان ایشان بودی آنان را عذاب کند و سزاوار نبود که ایشانرا عذاب نماید در حالی که تعداد زیادی از آنان از کرده خود پشیمان میشدند و از الله آمرزش میخواستند (چنانکه بعدا به مرور زمان بسیاری از گویندگان فوق که اهل مکه بودند ایمان آوردند) (33)وَما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم وَأَنتَ فيهِم ۚ وَما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُم وَهُم يَستَغفِرونَ8:33
و همچنین سزاوار ایشان نبود که الله عذابشان نکند با اینکه مردم را از مسجد الحرام باز میداشتند و لیاقت نداشتند حافظان آنجا باشند و جز پرهیزکاران نباید کسی حافظ آنجا باشد ولی بیشتر مردم این فلسفه ها را نمی دانند (یعنی علت شکست معجزه آسای آنان در جنگ بدر کوتاه کردن دست آنان از حکومت بر مکه است که جنگ بدر مقدمه فتح مکه بدست مسلمانان حقیقی است) (34)وَما لَهُم أَلّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُم يَصُدّونَ عَنِ المَسجِدِ الحَرامِ وَما كانوا أَولِياءَهُ ۚ إِن أَولِياؤُهُ إِلَّا المُتَّقونَ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ8:34
و نماز این کفران کنندگان در نزد آن خانه (خانه کعبه) جز سوت زدن و کف زدنی مخصوص نبود پس سزاوار بود که به ایشان در جنگ بدر گفته شود آن عذاب را بدانچه کفران کرده اید، بچشید (35)وَما كانَ صَلاتُهُم عِندَ البَيتِ إِلّا مُكاءً وَتَصدِيَةً ۚ فَذوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكفُرونَ8:35
و این کفران کنندگانی که باقی مانده اند اموال خود را برای بازداشتن مردم از راه الله خرج میکنند و باز هم در آینده چنین خرجهانی خواهند کرد و وقتی مغلوب شدند حسرت خواهند خورد که چرا چنین خرجهانی کرده اند (اشاره به جنگهای آینده کافران است که به مغلوبیت تمام آنان تمام خواهد شد) و آنانکه تا آخر زندگی خود کافر ماندند بسوی دوزخ جمع آوری خواهند شد (36)إِنَّ الَّذينَ كَفَروا يُنفِقونَ أَموالَهُم لِيَصُدّوا عَن سَبيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنفِقونَها ثُمَّ تَكونُ عَلَيهِم حَسرَةً ثُمَّ يُغلَبونَ ۗ وَالَّذينَ كَفَروا إِلىٰ جَهَنَّمَ يُحشَرونَ8:36
تا الله ناپاکان را از پا كان جدا کند و ناپاکان هر نسلی را بر ناپاكان نسلهای دیگر اضافه نماید و يكجا تمامی ناپاکان را در دوزخ قرار دهد و اینان هستند که ضرر بینندگان حقیقی میباشند (37)لِيَميزَ اللَّهُ الخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجعَلَ الخَبيثَ بَعضَهُ عَلىٰ بَعضٍ فَيَركُمَهُ جَميعًا فَيَجعَلَهُ في جَهَنَّمَ ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الخاسِرونَ8:37
برای کفران کنندگان بگو، اگر از کفران دست بردارند، گناهان گذشته ایشان بخشیده میشود و اگر باز به کفر خود ادامه دهند باید متوجه باشند که چه بر سر امثال ایشان در تاريخهای دینی گذشتگان آمد (38)قُل لِلَّذينَ كَفَروا إِن يَنتَهوا يُغفَر لَهُم ما قَد سَلَفَ وَإِن يَعودوا فَقَد مَضَت سُنَّتُ الأَوَّلينَ8:38
و شما مؤمنان با اینگونه کفران کنندگان بجنگید تا دیگر فتنه ای نباشد و دین تمامش برای اطاعت از الله باشد پس اگر از کفر دست برداشتند الله بدانچه از پس آن میکنند بیناست (39)وَقاتِلوهُم حَتّىٰ لا تَكونَ فِتنَةٌ وَيَكونَ الدّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انتَهَوا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعمَلونَ بَصيرٌ8:39
و اگر به این نصایح پشت کردند شما مؤمنين بدانید که الله حافظ شماست (مولی در اینجا بمعنای حافظ و همه کاره است) چه مولای خوب و چه یاور خوبی میباشد (40)وَإِن تَوَلَّوا فَاعلَموا أَنَّ اللَّهَ مَولاكُم ۚ نِعمَ المَولىٰ وَنِعمَ النَّصيرُ8:40
و بدانید از هر چیزی که شما لشگریان اسلام در جنگ غنیمت گرفتید، پنج یک آن برای الله است و برای پیغمبرش و برای کسانی که نزدیکی او را بدست می آورند و برای یتیمان و مسکينان و راه ماندگان و اگر شما به الله و به آنچه بر بنده خودمان، در آن زمان جدائی، یعنی زمانی که آن دو گروه جدا از هم، روبروی هم قرار گرفتند نازل کردیم ایمان آورده اید، این تقسیم را صحیح و عادلانه خواهید شناخت و الله بر هر چیزی تواناست (باید دانست که منظور از سهم الله خرج کردن در جهاد و پیشرفتِ دين الله و کارهای عام المنفعه ای میباشد که باید در حکومت اسلام بدست حکومت انجام شود، منظور از سهم پیغمبر، سهمِ پیغمبری است که علاوه بر سِمت پیغمبری، رئیس حکومت طرفدار دين الله نیز هست، و الا بر طبق آیات دیگر قرآن، هیچ پیغمبری از لحاظ پیغمبری سهمی و مزدی نخواهد داشت، وقتی مزد میگیرد که مجبور شود اوقات خود را به حکومت داری و نظم اجتماع بکار اندازد و باید مخارجش از منافعی که در حکومتش نصیب مردم میشود تامین شود و چون مجبور است در اداره حکومت وزیر و معاون و رئيس قشون و امثال اینگونه رؤسای مورد اعتماد در اطراف خود داشته باشد باید آنان نیز خرج خود و زن و بچه خود را مطابق درجه فکر و فعالیتشان از منافعی که حکومت ایشان نصیب مردم میکند، تامین نمایند و اینان ذوی القربای رئیس حکومت هستند و مخارج میهمانان رسمی اینها و مستخدمین اینها و کسانی که ممکن است به اینان پناه آورند و همه باید در سهم رئيس حكومت و ذوی القربای او منظور گردد و اینان نباید از زکات یعنی مالیات سرانه مردم سهمی داشته باشند، بلکه باید از کار و کوشش های حکومتی خود سهم ببرند و تمام روایتهائی که سهم رسول و ذوي القربای او را غير آنچه ما معنا کردیم برای بنی هاشم یا بنی مُطَّلب معنا کرده اند خلافِ حقیقت بوده و ساخته دشمنان اسلام است که به پیغمبر و اصحابش و امامان بسته اند، تا راه مفت خوری را در دین اسلام باز نمایند و هرگز در زمان پیغمبر اسلام و خلفای راشدین سهمی به کسی که کاری نکرده و زحمتی نکشیده نمیدادند اگر چه از خویشان نزدیک پیغمبر اسلام باشد، مگر آنانکه حقیقتا خرج خور از خانه پیغمبر اسلام باشند. بنابر آنچه گفته شد آن خمس و سهم امامی که میان عوام الناس مشهور است که باعث مفت خوریهائی شده است همه روی تفسیر غلط این آیه و روی غرض های خصوصی خراب کنندگان دین اسلام بوجود آمده اگر چه روایتی هم در کتب شیعه باشد و هم در کتب مذهبی اهل سنت و آنچه از این پنج یک، پس از مخارج لازم و واجبِ 3 گانه فوق باقی بماند به بیت المال عمومی مسلمین خواهد رفت که به یتیم و مسکین و راه ماندگان که محتاجان جامعه میباشند در مواقع لازم برسد، و با در نظر گرفتن آیه 60 از سوره توبه که مربوط به مصرف کنندگانِ زکات در حکومت است، متوجه میشدیم که عاملين زکات که ماموران زکات گرفتن و مصرف کردن هستند از سایر عاملين حکومت جدا میباشند و صندوق حقوقشان جداست و خلاصه هر کس از صندوقی حقوق میگیرد که برای آن صندوق زحمت میکشد، و مطلب انتهای آیه درباره نازل شدن دستورات الله بر پیغمبر برای اجرای نقشه پیروزی مسلمین در جنگ بدر بوده که زمان جدا کردن کافران از مؤمنان حقیقی و برخورد جنگی این دو گروه بود که قدرت نمائی الله و معجزه آسا بودن آن مشهود است) (41)وَاعلَموا أَنَّما غَنِمتُم مِن شَيءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسولِ وَلِذِي القُربىٰ وَاليَتامىٰ وَالمَساكينِ وَابنِ السَّبيلِ إِن كُنتُم آمَنتُم بِاللَّهِ وَما أَنزَلنا عَلىٰ عَبدِنا يَومَ الفُرقانِ يَومَ التَقَى الجَمعانِ ۗ وَاللَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ8:41
آن زمانی بود که شما به کنار نزدیکتر وادی بدر بودید (وادی جائی است کوهستانی در کنار رودخانه که معمولا راه رفت و آمد هم میباشد) و گروه مخالف شما که در مکه برای جنگ با شما آمده بودند در کنار دورتر آن وادی بودند و کاروان ابوسفیان خیلی پائین تر از شما بودند (یعنی کاروان خود را در کنار دریای احمر رسانده بودند تا خود را به مکه برسانند و نجات دهند) و وضع شما لشگریان اسلام طوری بود که اگر روی ملاحظات بشری با هم قرار میگذاشتید که چگونه و در کجا بر علیه دشمن بجنگید، توافقی میان شما روی دیدن برتری دشمن حاصل نمی شد و شکست میخوردید لیکن آنچه شد روی دخالت الله بود تا کاری که او میخواست انجام دهد تا آنکس که در دلیل و برهان هلاک شده بود، ظاهرا نیز هلاک گردد و آنکس که روی قدرت دلیل زنده بود، در ظاهر نیز زنده بماند و الله همیشه شنوا و دانا میباشد (یعنی تا مصلحت خودش نباشد به دعا و درخواست هیچکس حتی پیغمبران ترتیب اثر نمی دهد و لذا تا رسیدن جنگ بدر هر چه پیغمبر اسلام و مسلمین میگفتند وعده پیروزی الله چرا نمی رسد خالق عالم ترتیب اثر نمیداد و بلکه میگفت صبر کنید) (42)إِذ أَنتُم بِالعُدوَةِ الدُّنيا وَهُم بِالعُدوَةِ القُصوىٰ وَالرَّكبُ أَسفَلَ مِنكُم ۚ وَلَو تَواعَدتُم لَاختَلَفتُم فِي الميعادِ ۙ وَلٰكِن لِيَقضِيَ اللَّهُ أَمرًا كانَ مَفعولًا لِيَهلِكَ مَن هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحيىٰ مَن حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ ۗ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَميعٌ عَليمٌ8:42
در آن زمان در خوابی که به تو رسيد الله آنان را در چشم تو اندک نمود (مقصود حالت نزدیک به خواب بود که هم پیغمبر در آن حالت قرار گرفت و هم تمام لشگریان اسلام) و اگر به تو آنان را بسیار مینمود شما مسلمانان سستی میکردید و با هم در کار جنگ کردن و یا فرار کردن نزاع مینمودید ولی الله کاری کرد که از چنین خطرهائی در امان بمانید زیرا او به آنچه در سینه هاست داناست (به آنچه در روح انسان است داناست) (43)إِذ يُريكَهُمُ اللَّهُ في مَنامِكَ قَليلًا ۖ وَلَو أَراكَهُم كَثيرًا لَفَشِلتُم وَلَتَنازَعتُم فِي الأَمرِ وَلٰكِنَّ اللَّهَ سَلَّمَ ۗ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ8:43
و در آن زمان که در مقابل هم قرار گرفته بودید آنان را در چشمهای شما کم نمود (در حالت نزدیک به خواب) و شما را نیز در چشم کافران كم نمود ( آنان حقیقت را دیدند زیرا خودشان هزار مرد جنگی بودند با تجهیزات و سواران كامل و لشگریان اسلام در حدود سیصد نفر، آنهم همه پیاده و این نیز برای آن بود که الله کاری را که باید انجام شود، انجام دهد (کافران از دیدن کمی مسلمانان تحریص شدند که برای نابود کردن مسلمانان بجنگند و نگویند حال که کاروان ما نجات یافته چرا جنگ کنیم) آری تمام کارها بسوى الله برمیگردد (یعنی کاری را اگر الله نخواهد انجام نمیشود ، مرکز فرماندهی الله در مرکز خلقت است اگر چه رشته های قدرت الله در همه جای جهان میباشد) (44)وَإِذ يُريكُموهُم إِذِ التَقَيتُم في أَعيُنِكُم قَليلًا وَيُقَلِّلُكُم في أَعيُنِهِم لِيَقضِيَ اللَّهُ أَمرًا كانَ مَفعولًا ۗ وَإِلَى اللَّهِ تُرجَعُ الأُمورُ8:44
ای کسانی که ایمان آورده اید از آنچه در جنگ بدر دیدید، عبرت گیرید و وقتی برای جنگ در مقابل گروهی قرار گرفتید ثبات قدم نشان دهید و الله را بسیار یاد کنید تا پیروز گردید (45)يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا وَاذكُرُوا اللَّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحونَ8:45
و باید الله و رسولش را اطاعت نمائید و با یکدیگر نزاع نکنید زیرا سست خواهید شد و قدرت و تحرک شما از بین میرود و صبور و شجاع باشید و بدانيد الله با صبوران است (افسوس که اکثر مسلمانان امروز بجای نشان دادن قدرت و تحرک و صبر و شجاعت برای متحد کردن خود و پیشرفت بر دیگران سخت دچار بی ایمانی و اختلاف و نزاع مذهبی و اجتماعی و سیاسی هستند و تا مکتب اسلام حقیقی را اساس تربیت اجتماعی خود قرار ندهند نجات نخواهند یافت و الله دشمن ایشانست نه دوست ایشان) (46)وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم ۖ وَاصبِروا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرينَ8:46
و به مانند کافران مکه نباشید که از خانه های خود با به خود بالیدن خارج شدند و با کمال خودنمائی کوشش میکردند که مردم را از راه الله که اسلام حقیقی است، باز دارند و نمیدانستند که الله بدانچه میکنند محیط بود ( آیا اکثریت ملل مسلمان امروز به مانند کافران مکه نمیباشند؟ آیا جز اسم مسلمان چیز صحیحی از اسلام و قرآن میدانند؟ آیا اصلا به قرآن و اسلام حقیقی علاقه ای دارند؟) (47)وَلا تَكونوا كَالَّذينَ خَرَجوا مِن دِيارِهِم بَطَرًا وَرِئَاءَ النّاسِ وَيَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ بِما يَعمَلونَ مُحيطٌ8:47
آری زمانی بود، که آن شیطان کارهای ایشان را طوری جلوه داد، که گویی به نفعِ ایشان تمام خواهد شد و به ایشان گفت، هیچ گروهی از مردم، امروز بر شما که چنین مجهز میباشيد، غلبه نخواهد کرد و من همیشه با شما همراهم، پس وقتی آن دو گروه مسلمان و کافر روبروی هم قرار گرفتند او بر دو پاشنه خود برگشت و گفت، من از شما بیزارم، زیرا چیزی را می بینم که شما نمی بینید و من از الله میترسم و الله مجازات کننده ای سخت میباشد (این شخص که نامش معلوم نیست که کیست از جملات قرآن پیداست که مانند بعضی از پیشوایان بانفوذ مذهبی بود که شهرت دارند، دارای کرامت و معجزه و اطلاعاتی غیبی هستند، و امروزه میتوان بعضی اقطاب صوفیه و یا کسانی که برای مردم کارهائی بنام جن و یا روح انجام میدهند از آن قبيل شمرد، اینان همیشه مورد توجه بانفوذان هستند و با نفوذان از وجود آنان گاهی استفاده هائی میبرند و به نظر می آید که سران لشگر کافران مکه به چنین کسی که در مکه بود گفته بودند که همراه قشون آنان بیاید و آنان را با سخنان خود و دعاهای خود تقویت کند و این شخص وقتی به محل تلاقی با لشگریان اسلام رسید، با مشاهداتی غیبی که او میدید و دیگران نمیدیدند، فهمید که لشگر کافران عذاب سختی خواهند کشید و لذا به رؤسای آنان گفت من باید به مکه بر گردم، زیرا چیزی می بینم که شما نمی بینید. مرتاضان هندی و بسیاری جادوگران چنین اند و با جن و ارواح خبیثه مربوطند و مردم تصور میکنند آنان با الله مربوطند و باید دانست که شیطان یعنی شیطنت کار و این لفظ در قرآن هم برای شیطنت کاران انسی و هم برای شیطنت کاران جنی و هم برای هر چیزی که در درون انسان هوس و یا وسوسه ای ایجاد کند که نتیجه اش فریب و یا گناه باشد گفته میشود حتی برای چیزهائی که سبب فراموشی انسان از انجام وظیفه ای بشود) (48)وَإِذ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيطانُ أَعمالَهُم وَقالَ لا غالِبَ لَكُمُ اليَومَ مِنَ النّاسِ وَإِنّي جارٌ لَكُم ۖ فَلَمّا تَراءَتِ الفِئَتانِ نَكَصَ عَلىٰ عَقِبَيهِ وَقالَ إِنّي بَريءٌ مِنكُم إِنّي أَرىٰ ما لا تَرَونَ إِنّي أَخافُ اللَّهَ ۚ وَاللَّهُ شَديدُ العِقابِ8:48
و شما مؤمنانی که نتیجه جالب و معجزه آسای حرکت بسوی جنگ بدر را دیده اید آنزمان را هم به یاد آورید که کافران به ظاهر مؤمن و کسانی که در دلشان بیماری فسادخواهی و دنيا جوئی است به یکدیگر میگفتند (تا بگوش شما برسد) دین اسلام این مؤمنان را سخت فریب داده که با عده ای کم میخواهند با کافران مکه بجنگند و حال آنکه شما دیدید هر کس بر الله توکل کند، الله روی حکمتی که دارد به نفع او بر دشمن غلبه خواهد کرد (هنگامی که پیغمبر اسلام به مؤمنان گفت باید مسلح شوید و با هم برویم تا یکی از دو پیروزی نصیب ما بشود گروهی مؤمن نما و دورو بودند که وقتی دیدند ممکن است با لشگر کافران بجنگند، باطن خود را نشان دادند و حاضر به رفتن با مؤمنان نشدند و بعلاوہ نصیحت کننده مؤمنان نیز شدند تا مومنان را هم از رفتن جنگ باز دارند و این باعث شد که چون مسلمانان با پیروزی کامل از جنگ بدر برگشتند، آن دورویان را شناختند و از خودشان دور کردند و مواظب اعمال ایشان بودند تا آنکه بعد از جنگ احد به حساب خطرناکان ایشان رسیدند) (49)إِذ يَقولُ المُنافِقونَ وَالَّذينَ في قُلوبِهِم مَرَضٌ غَرَّ هٰؤُلاءِ دينُهُم ۗ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ8:49
و کاش میدیدی چگونه فرشتگان وقتی جان کافران را میگیرند بر صورت و پشت ایشان میزنند و میگویند آن عذاب سوزاننده را بچشید (50)وَلَو تَرىٰ إِذ يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا ۙ المَلائِكَةُ يَضرِبونَ وُجوهَهُم وَأَدبارَهُم وَذوقوا عَذابَ الحَريقِ8:50
زیرا این نتیجه کارهائیست که دست های شما میکرد و الله به بندگان ستمکار نیست (هر کس که کفران نعمت راهنمائی های الله را بکند، هر زمان به هر طور که بمیرد اگر کافر مرده باشد روحش که از بدن جدا شد، فرشتگانی روحی را خواهد دید که جان او را از بدنش دور میکنند و با زدن بر صورت و پشت روح او، روح او را در عالم برزخ به جایی میبرند که باید عذاب سوزانی ببیند و این عذاب سوزنده روحی غیر از عذاب سوزان آتش دوزخ است که در آخرت خواهند دید) (51)ذٰلِكَ بِما قَدَّمَت أَيديكُم وَأَنَّ اللَّهَ لَيسَ بِظَلّامٍ لِلعَبيدِ8:51
همانطور که فرعونیان و کسانی که پیش از فرعونيان کفران کردند به چنین عذابی دچار شده اند، آری چون راهنمائیهای روشن الله را کفران کردند، الله نیز ایشان را به سبب گناهانشان گرفتار کرد، زیرا الله پر قدرتی است سخت عذاب کننده (آل فرعون یعنی فرعونيان و آل محمد نیز تمام طرفداران حقیقی دین او میباشند زیرا آل هر کس اهل اوست و کسی اهل پیغمبران است که مؤمن حقیقی به پیغام پیغمبران باشد) (52)كَدَأبِ آلِ فِرعَونَ ۙ وَالَّذينَ مِن قَبلِهِم ۚ كَفَروا بِآياتِ اللَّهِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنوبِهِم ۗ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ شَديدُ العِقابِ8:52
و اینها از آن روست که الله بر هیچ قومی نعمتی را که داده تغییر نمیدهد مگر خودشان آنچه را به نفع حقیقی ایشان است تغییر دهند و الله شنوائی بس دانا میباشد (وقتی ملتی سخن مصلحین خود را نشنید و دور اندیش نبود قانون الله بر ضرر آن ملت خواهد بود و نعمتهایش از دستش خارج خواهد شد) (53)ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم يَكُ مُغَيِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۙ وَأَنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ8:53
و فرعونیان و کافران قبل از ایشان نیز چنین بودند و راهنمائیهای روشن پروردگار خود را انکار کردند پس ما نیز ایشان را بواسطه گناهانشان هلاک کردیم و فرعونيان را غرق نمودیم در حالیکه همه ستمکار بودند (فرعون غرق شده که نامش آآکنن رع و آخرین فرعون سلسله هیکسسها بود به مانند معجزه جنگ بدر معجزه آسا با تمام لشگریانش در دریای تمساح غرق شد و تاریخ نیز مبهوت است که چگونه این سلسله پر قدرت از بین رفت) (54)كَدَأبِ آلِ فِرعَونَ ۙ وَالَّذينَ مِن قَبلِهِم ۚ كَذَّبوا بِآياتِ رَبِّهِم فَأَهلَكناهُم بِذُنوبِهِم وَأَغرَقنا آلَ فِرعَونَ ۚ وَكُلٌّ كانوا ظالِمينَ8:54
بدترین جنبندگان در نزد الله کسانی هستند که راهنمائیهای الله را کفران کرده اند و بدان ایمان نیاورده اند (55)إِنَّ شَرَّ الدَّوابِّ عِندَ اللَّهِ الَّذينَ كَفَروا فَهُم لا يُؤمِنونَ8:55
هر گاه با بعضی از اینان عهد بستی و دیدی که بطور مکرر عهد خود را می شکنند و از این کار بد پرهیز نمی کنند (56)الَّذينَ عاهَدتَ مِنهُم ثُمَّ يَنقُضونَ عَهدَهُم في كُلِّ مَرَّةٍ وَهُم لا يَتَّقونَ8:56
چون به ایشان در جنگ دست یافتی، عمل بد ایشان را به پشتیبانان ایشان گوشزد کن شاید آنان متوجه خطای اینان بشوند (57)فَإِمّا تَثقَفَنَّهُم فِي الحَربِ فَشَرِّد بِهِم مَن خَلفَهُم لَعَلَّهُم يَذَّكَّرونَ8:57
و اگر از قومی ترس داشتی مبادا خیانتی در پیمان خود کرده باشند تو نیز به اندازه ای که خیانت کرده اند سزای خیانت ایشان را بده زیرا الله خیانت کاران را دوست ندارد (در این آیه گوشزد میشود اگر در جنگ با کافران رئیس مسلمانان دید از گروهی که با مسلمانان عهد بسته اند تا به دشمنان مسلمانان کمکی نکنند نفراتی از ایشان در جنگ دشمنان اسلام بر علیه مسلمانان به کافران کمک کرده است شاید یكبار قابل گذشت باشد ولی بیش از یکبار حتما لازم است که به گروه پشتیبان ایشان اخطار شود تا اگر با رضایت ایشان نبوده او را خودشان تنبیه نمایند و الا اگر معلوم شود که با رضایت ایشان بوده رئیس حکومت اسلام حق دارد عهد ایشان را مراعات نکند) (58)وَإِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِيانَةً فَانبِذ إِلَيهِم عَلىٰ سَواءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الخائِنينَ8:58
و کسانی که کفران کردند، گمان نکنند که پیش دستی کرده اند، آنان هرگز الله را ناتوان نخواهند کرد (59)وَلا يَحسَبَنَّ الَّذينَ كَفَروا سَبَقوا ۚ إِنَّهُم لا يُعجِزونَ8:59
و شما مؤمنان باید آنچه میتوانید از قدرت جنگی و اسبان آماده تهیه نمائید تا بدان دشمن الله و دشمنان خویش را بترسانید و حتی دشمنان دیگری را که شما آنان را نمی شناسید و الله آنان را میشناسد و هر چه شما مؤمنان در راه الله خرج کنید بسوی خود شما تمام و کمال برمیگردد و به شما ظلمی نخواهد شد (این آیه به حکومت اسلام اجازه میدهد که برای بدست آوردن عالیترین ترقی هر گونه کمکی از ملت مسلمان بگیرد تا کسی جرئت نکند با مسلمانان دشمنی نماید) (60)وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ8:60
و اگر دشمنان شما حاضر به صلح قابل اطمینان شدند تو نیز (که رئیس مسلمانان هستی) حاضر به صلح شو و بر الله توکل داشته باش زیرا او آن شنوای بس دانا میباشد (چون غیر از پیغمبر اسلام هیچ رئیس اسلامی با الله رابطه وحی ندارد باید سایر رؤسای اسلام توکل خود را توأم با کمال دقت و احتیاط کنند تا مبادا فریبی بخورند) (61)وَإِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ العَليمُ8:61
پس اگر خواستند تو را فریب دهند بدان که الله تو را کافی است زیرا او کسی است که تو را بوسیله یاری خودش و یاری مؤمنان حقیقی قدرت داد و میان دلهای مؤمنان حقیقی را به هم مربوط کرد (مؤمنان حقیقی بوسیله آموزشهای قرآن دلهاشان مربوط میشود و افسوس که امروزه اینگونه مؤمنان بسیار کمند زیرا آموزشهای غلطی در فرقه های اسلام جایگزین آموزشهای قرآن شده) (62)وَإِن يُريدوا أَن يَخدَعوكَ فَإِنَّ حَسبَكَ اللَّهُ ۚ هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصرِهِ وَبِالمُؤمِنينَ8:62
و تو اگر میخواستی چنین ارتباطی را میان قلبهای آنان روی خرج کردن تمام چیزهای با ارزش زمین بوجود آوری ممکن نبود ولی الله میان آنان را ارتباط داد و او پرقدرتی است با حکمت (حکمتهای قرآن بود که مسلمانان اولیه را چنان قدرتمند کرد و چه خوب است زمامداران فعلی مسلمانان دنيا، اول آموزشهای قرآن مجید را که با اسلام فعلی فرقه های مذهبی فرق دارد بوسیله دانایان حقیقی به قرآن فرا گیرند و سپس آن آموزشها را پایه تربیتی ملت مسلمان قرار دهند، آنوقت است که میبینند چه جامعه دانا و پیشرفتهای را میتوانند بوجود آورند و افسوس که اکثر ایشان تصور میکنند که با پولها و کمکهای خارجی میتوانند چنین قدرتی را بوجود آورند بدون آنکه توجهی به آموزشهای قرآن داشته باشند) (63)وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ8:63
ای پیغام گیر بدان که تو را الله و پیروان حقیقیت که در میان مؤمنان میباشند کافیست (این مؤمنان حقیقی جز مهاجر و انصار نبودند و همیشه مسلمانان از مهاجر و انصار، ایمانشان عقب تر بود و هست و لذا تمام مسلمانان باید همیشه مهاجران و انصار را که فداکارترین مسلمانان بوده اند، محترم شمارند) (64)يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسبُكَ اللَّهُ وَمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ المُؤمِنينَ8:64
ای پیغام گیر (پیغام گیر ترجمه نبی می باشد و پیغام بر و پیغام رسان ترجمه رسول) مؤمنان را بر جنگ با دشمنان تشویق کن (اشاره به تشویق تمام مؤمنان بخصوص کم ایمانان است) اگر بیست نفر از شما صبور و شجاع باشند بر دویست نفر غلبه میکنند و اگر از شما صد نفر صبور باشند بر هزار نفر از کافران غلبه میکنند زیرا آنان گروهی میباشند که نمی خواهند بفهمند (65)يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ المُؤمِنينَ عَلَى القِتالِ ۚ إِن يَكُن مِنكُم عِشرونَ صابِرونَ يَغلِبوا مِائَتَينِ ۚ وَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ يَغلِبوا أَلفًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا بِأَنَّهُم قَومٌ لا يَفقَهونَ8:65
ليكن اكنون الله که در شما ضعف ایمان میبیند بر شما تخفیف داده و میداند اگر صد نفر شجاع باشید بر دویست نفر غلبه میکنید و اگر هزار نفر باشید بر دو هزار نفر ،بفرمان الله، غلبه خواهید کرد و الله با صبوران است (این آیه میرساند اگر در جنگهای اسلامی تمام مؤمنان به مانند مهاجر و انصار که هم فهمیده و هم ایمانشان قوی بود، بودند بر ده برابر خود غلبه میکردند ولی چون اکثر آنان کم ایمان تر بودند هم به کمک غیبی الله احتیاج بیشتری داشتند و هم نتیجه کارشان کمتر بود) (66)الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُم وَعَلِمَ أَنَّ فيكُم ضَعفًا ۚ فَإِن يَكُن مِنكُم مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغلِبوا مِائَتَينِ ۚ وَإِن يَكُن مِنكُم أَلفٌ يَغلِبوا أَلفَينِ بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ8:66
سزاوار هیچ پیغام گیری نیست که برایش اسیرانی باشد تا در زمین به سختی هر چه بیشتر از دشمن کشته شود ولی شما مال دنیا را میخواهید و حال آنکه الله آخرت را میخواهد و الله پر قدرتی است با حکمت (67)ما كانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكونَ لَهُ أَسرىٰ حَتّىٰ يُثخِنَ فِي الأَرضِ ۚ تُريدونَ عَرَضَ الدُّنيا وَاللَّهُ يُريدُ الآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ8:67
اگر قبل از این از جانب الله نوشته ای مقرر نشده بود در آنچه شما برای فدیه گرفتن از اسیر اقدام کردید عذاب بزرگی به شما میرسید (68)لَولا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُم فيما أَخَذتُم عَذابٌ عَظيمٌ8:68
پس حال از غنیمتهائی که گرفته اید حلال و پاکیزه بخورید و از الله بترسید و بدانید که الله آمرزنده ایست مهربان (پس از دقت کردن در این آیات و تطبیق آنها با آیه 4 از سوره محمد و توجه به متن تمام سوره محمد، معلوم گردید که سوره محمد، قبل از سوره انفال، نازل گردیده و حتی معلوم است که آن سوره سوره ایست که باعث شده پیغمبر اسلام و مسلمین برای حرکت بسوی جنگ بدر آماده شوند. با در نظر گرفتن چنین ترتیب نزولی باید از آیات بالا چنین فهمید که پس از پیروزی بر کافران، اصل این است که مسلمین هر چه بیشتر از کافران بکشند تا دشمنان ایشان کمتر شوند و قدرت مسلمانان بیشتر، نه آنکه مقداری از آنان را اسیر کنند و بعد آنان را به شرط گرفتن مالی زیاد آزاد نمایند ولی اگر مصلحت جنگی و اجتماعی بود، میتوانند اسیرانی که یقین دارند باعث خطری برای آینده ایشان نمیشود یا بلاعوض آزاد کنند و یا بجای مالی به صاحبانشان برگردانند و در جنگ بدر مسلمانان در حدود هفتاد نفر از کافران از جمله رئیس شان ابوجهل را کشتند و هفتاد نفر اسیر گرفتند و بقیه کافران بسوی مکه فرار کردند و چون عده ای از مسلمانان روی بدست آوردن مالی بوسیله اسیران در کشتن دشمنان سستی کردند آیات بالا بطرز فوق نازل گردید تا از این پس در جنگ کمتر به دشمن رحم کنند و در مورد اسیر حساب ایمان و کفر را بر حساب استفاده از مال دنیا ترجیح دهند) (69)فَكُلوا مِمّا غَنِمتُم حَلالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ8:69
ای پیغام گیر برای کسانی که اسیر شما شده اند بگو، اگر الله درون شما را خوب ببیند در آینده بیش از آنچه از شما برای آزادی شما گرفته شد به شما خواهد بخشید و گناهان گذشته شما را میبخشد و الله آمرزنده ایست مهربان (یعنی اگر بعد از آزاد شدن مسلمان حقیقی شدید مالی که داده اید به نفع خود شما تمام خواهد شد و آینده درخشانی در سایه اسلام خواهید داشت) (70)يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِمَن في أَيديكُم مِنَ الأَسرىٰ إِن يَعلَمِ اللَّهُ في قُلوبِكُم خَيرًا يُؤتِكُم خَيرًا مِمّا أُخِذَ مِنكُم وَيَغفِر لَكُم ۗ وَاللَّهُ غَفورٌ رَحيمٌ8:70
و اگر در دل تصمیم گرفتند که به تو پس از آزاد شدن خیانت کنند باید بدانند که همانطور که قبل از جنگ بدر به الله خيانت کردند و مغلوب شدند باز هم الله بر ایشان قدرت خواهد یافت و الله دانائی است با حکمت ( گروهی از این اسیران با اینکه مالهای زیادی دادند و خود را آزاد کردند مسلمان شدند و در مدینه ماندند مانند عباس عموی پیغمبر و عقیل برادر علی بن ابیطالب و دو نفر دیگر که مال لازم برای آزادی این سه نفر را عباس به اضافه مال مربوط بخودش داد و گروهی هم دوباره در جنگ بر علیه مسلمانان شرکت کردند و یا کشته شدند و یا بعداً مسلمان شدند و اصولا مسلمان شدگان از ابتدا نیز علاقه به اسلام و مسلمین داشتند و کافر کامل نبودند و الا کافرانِ كامل حتماً بدست مسلمانان یا طریق دیگری دچار عذاب و مرگ شدند، زیرا این خواسته الله بود تا کافران مکه نتوانند هم با مسلمانان دشمنی کنند و هم بعد از فتح مسلمین از پیروزی مسلمانان بهره برند) (71)وَإِن يُريدوا خِيانَتَكَ فَقَد خانُوا اللَّهَ مِن قَبلُ فَأَمكَنَ مِنهُم ۗ وَاللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ8:71
به يقين کسانی که قبل از همه ایمان آوردند و هجرت کردند و با مال و جان خود در راه الله جهاد نمودند (مهاجران) و همچنین کسانیکه به آنان جا دادند و یاری ایشان را کردند (انصار ) هر یک از این دو گروه دوستان مورد اعتماد یکدیگرند و آنان که ایمان آورده اند و هجرت نکرده اند بر شما سزاوار نیست چیزی از سلطه حکومتی ایشان را بر خود بپذیرید، مگر وقتی آنان هجرت کنند و اگر این گروه اخیر از شما در دین یاری خواستند بر شماست که آنان را یاری نمائید، مگر آنکه آن یاری بر علیه قومی باشد که میان شما و آنان عهد و پیمانی است و الله بدانچه میکنید بیناست (این گروه سوم آنان بودند که در مکه مسلمان شده بودند ولی روی حفظ منافع خود حاضر نبودند خانه و زندگی خود را بگذارند و به مدينه هجرت نمایند و مسلمانان دیگر را تقویت کنند. از این عبارات پیداست مسلمانان در زمان پیغمبر اسلام چهار درجه بودند، اول مهاجرانِ اولیه ای که قبل از جنگ بدر از مکه به مدینه هجرت کرده اند و از اینان آنانکه لیاقت ریاست و حکومت داشتند، بر دیگران مقدم بودند. دوم انصار که اهل مدینه بودند و قبل از جنگ بدر مسلمان شدند و مهاجران مکه را از حیث جا و خرج زندگی و سایر امور اسلامی بی ریا کمک کردند و حتی آنان را بر خود در تشکیلات دینی مقدم داشتند. سوم مؤمنانی که قبل از پیروزی جنگ بدر در مکه ایمان آورده بودند ولی تا زمان جنگ بدر روی مال دوستی حاضر به مهاجرت نشدند و بعد از این جنگ و قبل از فتح مکه هجرت کردند. چهارم آنانکه هیچ یک از این سه شرط فوق را نداشتند اینان لازم بود تا آن سه دسته هستند ریاست و برتری آن سه دسته را بر خود بپذیرند) (72)إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا بِأَموالِهِم وَأَنفُسِهِم في سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوا وَنَصَروا أُولٰئِكَ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ وَالَّذينَ آمَنوا وَلَم يُهاجِروا ما لَكُم مِن وَلايَتِهِم مِن شَيءٍ حَتّىٰ يُهاجِروا ۚ وَإِنِ استَنصَروكُم فِي الدّينِ فَعَلَيكُمُ النَّصرُ إِلّا عَلىٰ قَومٍ بَينَكُم وَبَينَهُم ميثاقٌ ۗ وَاللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ8:72
و کسانی که کفران این راهنمائی ها را کردند، هر دسته که باشند، دوستان مورد اعتماد یکدیگرند و شما را نمی خواهند و اگر شما این درجاتِ اولویت و اعتماد را مراعات نکنید در زمین شما آشوب و فساد بزرگی ایجاد خواهد شد (73)وَالَّذينَ كَفَروا بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ ۚ إِلّا تَفعَلوهُ تَكُن فِتنَةٌ فِي الأَرضِ وَفَسادٌ كَبيرٌ8:73
و بدانید که مؤمنان حقیقی آزمایش شده فقط آنان میباشند که ایمان آوردند و هجرت کرده اند و در راه الله جهاد نمودند و همچنین کسانی میباشند که به آنان جا دادند و یاریشان کردند (مهاجران و انصار) برای این دو گروه آمرزش و روزی بس عالی ای در آخرت میباشد (74)وَالَّذينَ آمَنوا وَهاجَروا وَجاهَدوا في سَبيلِ اللَّهِ وَالَّذينَ آوَوا وَنَصَروا أُولٰئِكَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقًّا ۚ لَهُم مَغفِرَةٌ وَرِزقٌ كَريمٌ8:74
و کسانیکه بعد از این دو گروه ایمان آوردند و هجرت کردند و همراه با شما جهاد نمودند آنان نیز از شما دو گروه میباشند (در عین حال که از حیث درجات دینی در ردیف شما قرار می گیرند در درجه سوم برتری میباشند همانطور که انصار نسبت به مهاجرین در درجه دوم برتری هستند) و در کتاب الله بعضی از نزدیکان رحمی نسبت به بعضی دیگر برتری رحمی دارند و الله به يقين بر هر چیزی داناست (مسلمانان نباید برتریهای ایمانی و فداکاری را با برتری رحمی اشتباه گیرند زیرا ممکن است یکی از مسلمانان درجه چهارم در برتری رحمی که در قانون وصیت در کتاب الله در سوره بقره آیه 180 ذکر شده از مسلمان درجه یک نسبت به پیغمبر اسلام و حکام بعد از آن حضرت، برتر باشد و مورد احترام هر چهار دسته از مسلمانان باشد. مانند عباس عموی پیغمبر اسلام که با اینکه جزو مسلمانان درجه چهارم یا درجه سوم بود زیرا بعد از اسیر شدن در جنگ بدر مسلمان شد، چون عموی پیغمبر اسلام بود، از حیث خانوادگی مورد احترام تمام مسلمانان بود و با اینحال حق نداشت بر مهاجر و انصار رئیس و برتر اجتماعی دینی باشد و این موضوع میرساند که سید و عامی که بعضی ها در مسلمانان درست کرده اند درست نیست و در اسلام جز ایمان و فداکاری و فهم، قوم و خویشی ارزش ندارد، مگر از حیث ارث و روابط خانوادگی و این اولویت خانوادگی که غیر از اولویت اجتماعی است در آیه 6 از سوره احزاب نیز توضیح داده شده و این آیات شرح دهنده قانون ولایت و اولویت در اسلام است که متاسفانه بوسیله دشمنان اسلام این قانون نیز دگرگون جلوه داده شده و باعث ایجاد اختلافاتی میان مسلمانان گردیده که امیدواریم که علاقه مندان به این هدایتهای قرآن مردم را به اینها آگاه سازند) (75)وَالَّذينَ آمَنوا مِن بَعدُ وَهاجَروا وَجاهَدوا مَعَكُم فَأُولٰئِكَ مِنكُم ۚ وَأُولُو الأَرحامِ بَعضُهُم أَولىٰ بِبَعضٍ في كِتابِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمٌ8:75
Nach oben scrollen