37 بلد

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
سوره بلد که سوره سی و هفتم است، در آن با دلایلی محکم، ثابت میشود که خلقت انسان برای تربیت های آینده، مخصوصا آخرت، است و بشر باید در این دنیا روی برنامه تربیتیِ دین الله رنج بکشد تا در آخرت به گنج رستگاری برسد، همانطور که اگر پدر و مادر رنج نکشند، فرزند خوبی تربیت نخواهد شد و هم اگر پیغمبرانی مانند محمد نیایند و از ثروت و آسایش دست نکشند، یک نهضتِ تربیتیِ اسلامیِ عجیب، بوجود نخواهد آمد.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
این شهر که همچون توئی در آن (1)لا أُقسِمُ بِهٰذَا البَلَدِ90:1
با این همه آزارها، به رساندنِ پیغام مشغولی، و بی احترامی میشوی (2)وَأَنتَ حِلٌّ بِهٰذَا البَلَدِ90:2
و همچنین پدر و مادر که برای تربیت فرزند خود باید رنج بکشند و نیز رنجی که فرزندان، برای تربیت خود می بینند، همه شاهد و گواهند (3)وَوالِدٍ وَما وَلَدَ90:3
که ما انسان را در رنج آفریده ایم؟ (۴)لَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ في كَبَدٍ90:4
آیا با این قانونِ محکمِ انسانی، آن انسانِ بانفوذ و مغرور و توانا، تصور میکند که دیگر کسی زورش به او نمیرسد؟ (5)أَيَحسَبُ أَن لَن يَقدِرَ عَلَيهِ أَحَدٌ90:5
او پی در پی به مردم میگوید، که مالی فراوان تلف کردم تا به چنین مقامی رسیده ام (یعنی صاحبان مقام که حاضر نیستند، حقا برای اصلاح مردم فداکاری نمایند، برای فریب مردم پی در پی می گویند، که در گذشته برای مردم چنین و چنان کرده ام و بنابر این حق بود که به چنین مقامی برسم و حالا دیگر نباید زحمت بکشم و به بیچارگان کمک کنم، بلکه باید از زحمات گذشته ام، به نفعِ خودم استفاده ببرم) (۶)يَقولُ أَهلَكتُ مالًا لُبَدًا90:6
آیا چنین شخصی گمان می کند که کسی او را ندیده؟ (معمولا اینگونه اشخاص با اینکه میدانند مردم او را میشناسند و دیده اند که با چه حیله هائی از هیچ، به این مقام و ثروت رسیده اند، خود را به نادانی میزنند و پی در پی، منّت وجودِ خود را بر مردم می گذارند و با نطق های آتشین، خود را دلسوز و فداکار جامعه در گذشته معرفی میکنند و چیزی از مردم طلب کارند) (7)أَيَحسَبُ أَن لَم يَرَهُ أَحَدٌ90:7
آیا ما که خالق او هستیم برای او دو چشم ننهاده ایم؟ (8)أَلَم نَجعَل لَهُ عَينَينِ90:8
و یک زبان و دو لب قرار ندادیم؟ (خالق عالم به انسان دو چشم داده تا هم خود را خوب ببیند و هم دیگران و هم گذشته و آینده بشر را و یک زبان داده، که کمتر حرف بزند و دو لب در جلوی زبان انسان نهاده، تا حرفی را که میخواهد بزند، با دو لب خود جلوی آنرا بگیرد، تا خوب نتیجهِ سخن گفتن خود را نیندیشد، سخنی نگوید، ولی اشخاص خود خواه و مغرور کم عمل می کنند و از گذشته پر میگویند و اصلا نمیخواهند دقت نظر داشته باشند) (9)وَلِسانًا وَشَفَتَينِ90:9
آری، ما او را به آن دو راه خوب و بد، کاملا برجسته و روشن، از طریق عقل و دین راهنمائیش کردیم، تا يقين کند که برای رستگاری حقیقی آینده اش، باید در راه بهبود اجتماع، همچون پدر و مادر و مصلحین حقیقی جامعه و پیغمبران و طرفداران جدی آنان، فداکارانه به خود زحمتهای سختی دهد (10)وَهَدَيناهُ النَّجدَينِ90:10
ولی او در زندگی خود نخواسته است که از کوه بالا رود (11)فَلَا اقتَحَمَ العَقَبَةَ90:11
و تو نمیدانی که بالا رفتن از کوهی دشوار، چه میباشد (12)وَما أَدراكَ مَا العَقَبَةُ90:12
مانند آنست، آزاد کردنِ یک انسانِ گرفتار (بصورت اسیر یا بنده یا گرفتاران مشابه اینها) (13)فَكُّ رَقَبَةٍ90:13
یا خوراک دادن، در زمان قحطی (1۴)أَو إِطعامٌ في يَومٍ ذي مَسغَبَةٍ90:14
به یتیمی آشنا (15)يَتيمًا ذا مَقرَبَةٍ90:15
یا مسکین زمین گیر (1۶)أَو مِسكينًا ذا مَترَبَةٍ90:16
و این نیز به شرطی است، که از دسته کسانی باشد، که به پیغامِ الله ایمان آورده باشند و خود و دیگران را به صبر و شجاعت تشویق کنند و به دلسوزی های اجتماعی، یکدیگر را سفارش نمایند (17)ثُمَّ كانَ مِنَ الَّذينَ آمَنوا وَتَواصَوا بِالصَّبرِ وَتَواصَوا بِالمَرحَمَةِ90:17
اینانند، آن مردمِ خوشبخت و راست( 18)أُولٰئِكَ أَصحابُ المَيمَنَةِ90:18
و کسانی که سخنان مستدل ما را انکار نمودند، آن مردمِ بدبخت و کج می باشند (19)وَالَّذينَ كَفَروا بِآياتِنا هُم أَصحابُ المَشأَمَةِ90:19
که بر آنان آتشی است که از همه طرف، بر ایشان بسته شده است (20)عَلَيهِم نارٌ مُؤصَدَةٌ90:20
Nach oben scrollen