015 عاديات

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
این سوره نمایانگرِ نفسِ تربیت نشده ی انسان است که با بی خبری از آخرت، و به خاطرِ عشق و دوستیِ مال، اقدام به تجاوز و غارتگری می کند. انسان از نظرِ قرآن موجودی با صفاتِ بد حیوانی است و به انسان توصیه می کند که اگر راهنمایی های قرآن را سرمشقِ خود قرار دهد، می تواند این صفاتِ بد را تا حدِّ زیادی از خود بزداید.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
اَسب های غارتگران که در تاریکی شب، نفس زنان حرکت میکنند (1)وَالعادِياتِ ضَبحًا100:1
و از برخوردِ سُمِّ شان با سنگ، جرقّه ها ایجاد مینمایند (2)فَالمورِياتِ قَدحًا100:2
و سپیده ی صبح، مردمِ بیخبری را ناگهان غافلگیر کرده و به غارتِ اموالِ ایشان می پردازند (3)فَالمُغيراتِ صُبحًا100:3
و گرد و غباری از خود میگذارند (4)فَأَثَرنَ بِهِ نَقعًا100:4
و خود را در میانِ گرد و غبار پنهان میدارند، این ها، بزرگترین گواه در تاریخ بشری هستند (5)فَوَسَطنَ بِهِ جَمعًا100:5
که انسان نسبت به پروردگار ِخود، ناسپاس است (داستانِ ستمگری و خودخواهی ها و مال دوستی ها و نا فرمانی هایِ انسان در تاریخِ بشری بسیار است که نمونه ای از آن، یک صحنه از غارتگریهایِ اعرابِ بت پرستِ مکه بود که در سوره ی عادیات، ذکر شده. در تاریخِ بشر سال و ماهی نیست که صدها مشابه ی آن دیده نشود که یکی، حمله غافل گیرانه ی دو قدرتِ شمال و جنوبِ ایران، در شهریور 20 بود و دیگر، حمله ی هوایی انگلیس و فرانسه و اسرائیل به سوئز، که خاطره ی غارتگری فوق را به طرزِ جالبتری زنده کرده است) (6)إِنَّ الإِنسانَ لِرَبِّهِ لَكَنودٌ100:6
و خودش نیز بر اینگونه کارها گواه است (آیا انسانی در دنیا بوده و هست که بدیهای همجنس خود را که همه از مال دوستی و هوس خواهیِ آنان سر چشمه می گیرد، ندیده باشد؟ آیا این مشاهدات، بزرگترین دلیل بر بد بودنِ اکثریتِ نزدیک به تمامِ بشر نیست؟ آیا تمامِ فریب خوردن های انسان ها، از این نبوده که گولِ ظاهرِ آراسته ی همجنسِ خود را خورده و به انسانیتِ مدعیانِ انسانیت اطمینان کرده اند؟) (7)وَإِنَّهُ عَلىٰ ذٰلِكَ لَشَهيدٌ100:7
و یقیناً، عشق و دوستی انسان به مال پرستی، بسیار شدید است (و بخاطرِ این عشق است که دست به غارتگری و تجاوز می زند) (8)وَإِنَّهُ لِحُبِّ الخَيرِ لَشَديدٌ100:8
پس آیا او نمی داند، زمانی خواهد رسید که آنچه در قبرها است، زیرو رو خواهد شد؟ (اشاره به زنده شدنِ مردگان در زمینِ آخرت است ) (با توجه به آیه 4 از سوره انفطار و آیه 21 از سوره عبس این قبرها، قبرهای فضاییِ ارواحِ دنیائیِ روی زمین است، که از زمانِ انتهای قیامتِ اول، و متلاشی شدنِ زمین و کوهها، و حتی قبلِ آن، یعنی زمانِ مرگِ اول را شامل میگردند، و در آن زمان تمامِ ارواحِ مردگانِ بدکار، که در قبر های فضائی خود در عالمِ برزخ می باشند، با دیدنِ عذابِ بسیار سختی بیهوش میشوند و دچارِ مرگِ دومِ خود، بر طبق آیه 35 و 56 از سوره دخان و آیه 59 از سوره صافات، میگردند، تا پس از 49 هزار سال طبق اول سوره معارج و آخر سوره زمر به زمانِ قیامتِ دوم یا قیامتِ کبری برسد و آنان از قبرهای زمین آخرت بیرون آیند.) (9)أَفَلا يَعلَمُ إِذا بُعثِرَ ما فِي القُبورِ100:9
و آنچه در سینه ها ثبت شده، به نتیجه اش می رسد (در اصطلاحِ قرآن شخصیتِ روحی هر انسانی صدر یا سینه ی اوست و آن چون در قسمتِ بالای بدن قرار گرفته، به نام سینه روحی معروف است و مرکز توجه ی روح نیز در اصطلاحِ قرآن، قلب نامیده میشود که بر اساسِ راهنمائیهای قرآن، هم نزدیکِ قلب است، و هم حنجره و قصبه الريه. این تذکرات منافاتی با محل های مخصوصِ مادی در مغز و بصل النخاع برای اعمال و افعال بشر ندارد. و سینه و قلبِ روحی بوسيله دستهائی روحی و ارتباطاتیِ روحی با روحِ سلولی هر یک از سلولهای بدن و مغز و غیره مربوطند و فرماندهی روحی را در بدن بدین وسیله عهده دارند. و بدن که از بین رفت، تمام اعمال انسان در حافظه روح انسان بصورت خاطره هائی روحی میماند و در آخرت بصورتِ یک پرونده ی روحی، آشکار میگردد.) (10)وَحُصِّلَ ما فِي الصُّدورِ100:10
بیشک، پروردگار ایشان در آنروز به ایشان بسی آگاه است (11)إِنَّ رَبَّهُم بِهِم يَومَئِذٍ لَخَبيرٌ100:11

در تفسیرِ سوره ی عادیات نیز، مفسرینِ قرآن، بد آموزیهائی را بنام روایات آورده اند که هرگز خواننده ی این سوره، بواسطه وجود آن روایات، نخواهد توانست آنچه را ما ترجمه و تفسیر کردیم بفهمد، و نتیجه تربیتی حاصل نماید. زیرا یکی، این سوره را نازل شده در مدینه دانسته، در صورتی که کاملا پیداست، این سوره مکی است و درباره ی وضعِ ظالمانه ی قبائلِ عربِ مکه است و یکی نازل شده در مکه.

درباره ی ترجمه و تفسیرِ عادیات که از لغت و هم از مفهوم سوره پیداست که اسب های غارتگران می باشد، به علی بن ابیطالب نسبت داده اند که گفته، شترانِ حاجيانِ مسلمانند که از عرفات تا منا می روند و یا اسب و یا شترِ مجاهدینِ اسلام میباشند!! و با اینکه پیداست که این روایات را دشمنانِ اسلام، برای نسبت دادنِ غارتگری به مسلمانانِ زمانِ پیغمبر اسلام ساخته و بوسیله ی عُمّالِ مسلمان نمای خود در میانِ کتبِ روایات و حدیثِ شیعه و سنی جا داده اند و تا حال یکی از علمای مشهور مسلمین چه سنی و چه شیعه نخواسته است، این دروغ ها را از دامنِ اسلام و قرآن پاک سازد و بجای این تصفیه ها با اجتهاد های سبک و خنده آورِ خود، روز بروز بر نشرِ خرافات در میان مسلمانان افزودند.

Nach oben scrollen