42 جن

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
سوره جنّ که در قرآنهای معمولی سوره هفتاد و دوم است به ترتیبِ نزول، سوره چهل و دوم میباشد. آیات آن حاکی است از روزِ اولی که پیامبر اسلام به پیامبری مبعوث شد و سوره الحمد را در میانِ انبوه مردم مکّه بر طبقِ آنچه در سوره علق نوشته شده خواند، عده ای از کنجکاوانِ حقیقت خواه از جنسِ جِن، بدون آنکه حضرت محمد (ص) آنها را ببیند، سخنان او را گوش دادند و رفتند جِن های دیگر را به دینِ اسلام تبلیغ کردند و از پسِ آن هر زمان آیات و سوره ای بر پیامبر اسلام نازل میشد و پیامبر آنها را برای مردم می خواند، آنان می آمدند و می شنیدند و به دیگران تبلیغ میکردند. اینک خلاصه 41 سوره ای را که تا به حال نازل شده و آنان به دیگران تبلیغ می کردند، از زبانِ این گروه کوچکِ جِن بشنوید.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
ای پیامبر به مردم بگو، که بمن از طریق وحی خبر داده شده که کمتر از ده نفر از جِن ها به قرآن گوش دادند و به جِن های دیگر گفتند، ما خواندنی عجیبی شنیدیم (قرآن یعنی خواندنی) (1)قُل أوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ استَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الجِنِّ فَقالوا إِنّا سَمِعنا قُرآنًا عَجَبًا72:1
خواندنی ایکه به آن یگانه راهِ درست راهنمائی میکند، لذا ما بدان ایمان آوردیم و دیگر هیچکس را شریکِ پروردگارِ خود قرار نخواهیم داد (2)يَهدي إِلَى الرُّشدِ فَآمَنّا بِهِ ۖ وَلَن نُشرِكَ بِرَبِّنا أَحَدًا72:2
و بر ما معلوم شد که عظمت پروردگار ما بسی بزرگ است، چنانکه نه همسری برای خود گرفته و نه فرزندی (3)وَأَنَّهُ تَعالىٰ جَدُّ رَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَلا وَلَدًا72:3
و براستی، کم خردان ما بوده اند که سخنان بی سر و تهی بر الله می گفتند (اشاره به پیشوایان سوء استفاده چی جِن است که به مردمِ جِن موهوماتِ مذهبی و انواع شرک ها را تلقین میکردند) (٤)وَأَنَّهُ كانَ يَقولُ سَفيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا72:4
و ما تصور میکردیم که پیشوایانِ مذهبی انسان ها و جِن ها به الله دروغ نمی بندند (با اینکه تمام دروغ های مذهبی را بعضی پیشوایان مذهبی از طریقِ روایات به الله و پیامبرش می بندند و روی تلقین هائی که پی در پی بعضی پیشوایان مذهبی همیشه به نفع خود میکنند، اکثر مردم چه از انسان و چه جِن باشند تصور می کنند، پیشوایان مذهبی ایشان هرگز به الله دروغ نمی بندند و همین خوش باوری است که باعثِ این همه خرابکاری های مذهبی در دنیا شده است) (5)وَأَنّا ظَنَنّا أَن لَن تَقولَ الإِنسُ وَالجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا72:5
و حال آنکه میدیدیم مردانی از آدمیان بودند که به مردانی از جِن ها پناه می بردند و این جِن ها بر نادانی و گناه آن آدم ها می افزودند (این آیه در عین حال که امکان ارتباط بعضی انسان ها را با بعضی جِن ها تایید می کند، اعلام می کند که این رابطه های غیبی باعث نادانی و موهوم پرستی و گناه و انحراف از دستورات حقیقی دین میشود، و این نتایج در کسانی که به جِن گیر و فال گیر و یا ریاضت کش معروفند و ظاهری زاهد نما دارند و برای عوام الناس معجزاتی هم مانند معجزه سامری نشان میدهند، دیده میشود) (6)وَأَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الإِنسِ يَعوذونَ بِرِجالٍ مِنَ الجِنِّ فَزادوهُم رَهَقًا72:6
و دانستیم که به مانند شما جِن ها، آدمیان هم تصور کرده اند هر گز الله کسی را پس از مرگ در آخرت دوباره زنده نمی کند (بیشتر فسادکاران و فریبندگان اجتماع از آنرو به فساد های خود به نفع خویش ادامه میدهند که در دل معتقد می باشند که هر کس تا زنده است می تواند بهره ای از زندگی بگیرد و چون مُرد، خاک و نابود میشود و دیگر زنده نخواهد شد که مجازاتِ اعمالِ بدِ خود را ببیند) (7)وَأَنَّهُم ظَنّوا كَما ظَنَنتُم أَن لَن يَبعَثَ اللَّهُ أَحَدًا72:7
و ما عملاً چون به آسمان دست یافتیم، آنجا را پر از جُلو گیرنده هائی سخت و اشعه های مزاحم یافتیم (در سوره الرحمن گفته شده بود که جِن و انسان که یکی از جنسِ ضدِ ماده و دیگری از جنسِ ماده است، هر دو، دو موجودِ مشابه در روی زمین می باشند، یکی روی زمین و دیگری در آتمسفر زمین، و هیچ کدام نمی توانند از زمین و آسمانِ مشترک خود به زمین و آسمانِ دیگری از منظومه شمسی که دارای نفوسِ مشابه نفوسِ زمین هستند تجاوز نمایند زیرا پیشرفتِ ایشان تا آنجاست که بتوانند خطرات میان راه را که طبیعی هستند بگذرانند و پایگاهی برای رفتن به آنجاها بسازند و در چنین موقعی، بوسیله مردم آن زمینها که در کمین این متجاوزین هستند با شعله هائی آتشین عقب نشینی خواهند کرد و همچنین گفته شده که خطرات طبیعی میان آسمان یکی گازهای خفه کننده و موذی است و یکی دیگر اشعه های بی دود.) (8)وَأَنّا لَمَسنَا السَّماءَ فَوَجَدناها مُلِئَت حَرَسًا شَديدًا وَشُهُبًا72:8
ما جِن ها چندی پیش در چنین پایگاهی آسمانی می نشستیم تا چیزی از مردم کرات دیگر بشنویم و آن پایگاهها هنوز هست و الآن هر کس به آنجا برود و گوش فرا دارد، در کمین خودش اشعه ای سوزان خواهد یافت (قبل از زمان پیامبر اسلام جِن ها موفق به درست کردن پایگاههای فضایی از جنس ضد ماده شده بودند. و در سوره صافات از آیه 5 تا آیه 15 و چند سوره دیگر گفته شده که در شش کره از منظومه شمسی که بالاتر از زمین به دور خورشید میگردند و مانند زمین دارای ماه هستند مخلوقاتی مشابه مردم زمین زندگی میکنند که گِل و خمیره ایشان فشرده تر از مردمِ روی زمین است و قوی تر از مردم زمین می باشند و تو ای پیامبر نباید از این تذکرات تعجب کنی و به مسخره دیگران نیز گوش نده) (9)وَأَنّا كُنّا نَقعُدُ مِنها مَقاعِدَ لِلسَّمعِ ۖ فَمَن يَستَمِعِ الآنَ يَجِد لَهُ شِهابًا رَصَدًا72:9
و ما جِن ها بر خلافِ تصورِ بشر نمی دانیم که آیا برای مردمِ روی زمین حوادثِ بدی خواسته شده که برسد یا پروردگار ایشان نسبت به ایشان خیر و خوبی خواسته (این آیه تذکر میدهد که غیب گوهائی که با جِن مربوط هستند از آینده ای دور نمیتوانند خبر بدهند، بلکه اگر خبری دهند، خبرهائی است که موجود است. ولی بشر بواسطه موانعِ مادی از آن ها بی خبر است و جِن ها چون آنها را می بینند خبر دارند و لذا می بینیم فالگيرانِ غیب گو، بیشتر از گذشته و حال سخن میگویند و درباره آینده جز خیالبافی نمی کنند و تصادفی سخنِ ایشان راست می آید و لذا انسانِ عاقل دنبال این بازی های به ظاهر معجزه آسا نمی رود و جز به قوانین طبیعی الله و متن كتاب الله پای بند نمی گردد) (10)وَأَنّا لا نَدري أَشَرٌّ أُريدَ بِمَن فِي الأَرضِ أَم أَرادَ بِهِم رَبُّهُم رَشَدًا72:10
و بعضی از ما نیکوکار هستند و برخی دیگر غیرِ نیکوکار، و ما نیز مانند بشر به مذاهب گوناگون رفته ایم  (این آیه میرساند هر نوع مذهبی در میان انسان ها باشد، یا پدید آید از طریق جِن هایی که فکرشان متناسب با آن مذهب و در محیط پیدا شده آن مذهب هستند پذیرفته میشود و تبلیغ میگردد و چون احزاب سیاسی و حکومتها نیز چنین اند و عين آنچه میان انسانهاست میان جِن ها نیز بوجود می آید، تا هر چه در ماده موجود میشود در ضد ماده نیز بوجود آید) (11)وَأَنّا مِنَّا الصّالِحونَ وَمِنّا دونَ ذٰلِكَ ۖ كُنّا طَرائِقَ قِدَدًا72:11
و ما پس از این تحقیقات یقین حاصل کردیم که در زمین هر کاری کنیم، الله را هرگز ناتوان نخواهیم کرد و از طریقِ فرار نیز او را ضعیف نتوانیم نمود  (این آیه اشاره به این است که تمام اختلافات وخوبیها و بدیها خواست قانونی الله در هدف خلقت است تا هر کس در خلقت الله جای خودش را بگیرد و آنچه لازمه خلقتِ دنیا و آخرت است خود بخود پدید آید) (12)وَأَنّا ظَنَنّا أَن لَن نُعجِزَ اللَّهَ فِي الأَرضِ وَلَن نُعجِزَهُ هَرَبًا72:12
ما چند نفر، وقتی چنین راهنمائی بزرگی را شنیدیم بدان ایمان آوردیم و هر کس به پروردگارِ خودش ایمان آورد نه از ستمی می ترسد و نه از تهمتی (13)وَأَنّا لَمّا سَمِعنَا الهُدىٰ آمَنّا بِهِ ۖ فَمَن يُؤمِن بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخسًا وَلا رَهَقًا72:13
و گروهی از ما تسلیم دستورات الله شدند و بعضی از ما سرکش اند پس کسانی که تسلیم شدند، راه مستقیم را ترجیح می دهند (14)وَأَنّا مِنَّا المُسلِمونَ وَمِنَّا القاسِطونَ ۖ فَمَن أَسلَمَ فَأُولٰئِكَ تَحَرَّوا رَشَدًا72:14
ولی سرکشان هیزمی برای دوزخ اند (یعنی هم خود میسوزند و هم می سوزانند) (15)وَأَمَّا القاسِطونَ فَكانوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا72:15
و در آن راهنمائی بزرگ (قرآن) پروردگار ما گفته، کسانی که بر چنین راه صحیحی پایداری نشان دادند، ایشان را به آبی بس فراوان سیراب خواهیم نمود (یعنی اگر دسته ای متحد در این راه پافشاری کنند، به حکومت میرسند و در آن حکومت علاوه بر برخورداری از فکرِ خوب و ایمانی خوب و ترقی ای خوب از بارانهای مفیدی که از جانب الله باعث خوبی محصول و میوه ها و چشمه های ایشان میشود برخوردار خواهند شد) (16)وَأَن لَوِ استَقاموا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسقَيناهُم ماءً غَدَقًا72:16
تا ایشان را در آن فراوانی بیازمائیم و از پس آن هر کس از یاد کردنِ پروردگارش رویگردان شود او را داخلِ عذابی سخت مینماید (یعنی ببینیم آیا زندگی خوش، ایشان را از فعالیت در راهِ عقاید و اعمال صحیح میاندازد و به خوش گذرانی ها میکشاند یا نه. و در صورتِ اعراض از راهِ حق، حکومت صحیح از ایشان گرفته میشود و زیر دستی اجانب از یک طرف و عذابهای آسمانی از طرف دیگر ایشان را دچار خواهد نمود) (17)لِنَفتِنَهُم فيهِ ۚ وَمَن يُعرِض عَن ذِكرِ رَبِّهِ يَسلُكهُ عَذابًا صَعَدًا72:17
همچنین در آن راهنمائی پروردگار ما گفته که مسجدها برای الله است پس نباید در آنها با الله کسی دیگر را بخوانید (وای بر آنانکه در مسجدها بجای خواندن الله و بزرگی های او و تبلیغ راه او، مردگانِ مقدس خود را میخوانند و از بزرگی های غلو آمیزِ شخصیت های دینی و غیر دینی خود یاد میکنند و از آن بدتر وای بر کسانیکه میگویند این آیه که نقلِ قولِ جِن درباره مسجد های ساخته شده و هم مسجد هائی است که در دو آیه 29 و 31 از سوره اعراف گوشزد شده، روی یک روایتِ جعلی، این آیه را درباره هفت موضعِ سجده مثل کف دو دست و پیشانی و دو زانو و دو انگشت پا میدانند و آنرا دليل آن می گیرند که بجای بریدن دست دزد، انگشتان دزد را بِبُرند) (18)وَأَنَّ المَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدعوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا72:18
و ما مشاهده نمودیم، زمانیکه بنده الله برخاست، تا الله را بخواند، مردم خواستند برای تماشای او از پشت سر هم بالا روند  (این عبارات نقلِ قول آن چند نفر جِن است که معلوم می شود در روز اول بعثت پیامبر اسلام، پیامبر اسلام را مشاهده نمودند که در محل اجتماع عمومی مردم مکه آمده و سوره الحمد و پیامبری خود را به مردم برای اول بار اعلام میکند و مردم برای مشاهده سخنان عجیب او از پشت هم بالا می رفتند و ما در تفسیر آیاتِ اول سوره مدثر و آیاتِ آخر سوره علق این موضوع را با تذکر آیاتِ مربوطه شرح داد ه ايم) (19)وَأَنَّهُ لَمّا قامَ عَبدُ اللَّهِ يَدعوهُ كادوا يَكونونَ عَلَيهِ لِبَدًا72:19
ای محمد به مردم بگو، که من جز پروردگارِ خود را که مرا به پیامبری پرورده نمیخوانم و کسی را در خواندن، شریک او قرار نمی دهم  (یعنی مانند مسیحیان از عیسی و مریم کمک نمیخواهم و یا مانند بت پرستان مکه لات، یا منات و یا عزی نمی گویم و وای بر مسلمانانی که با بودن اینگونه تعلیمات در قرآن مجید از پیشوایان فوت شده که بر طبق آیات قرآنی حاضر نیستند و روحشان در بهشت است و باندازه پوسته هسته خرما اختیار ندارند و صدای مردم دنیا را نمی شنوند، حاجتهای خود را تقاضا میکنند) (20)قُل إِنَّما أَدعو رَبّي وَلا أُشرِكُ بِهِ أَحَدًا72:20
بگو که به يقين من به نفعِ شما اختیارِ ضرر و یا راهنمائی و نفعی ندارم  (آیا با چنین متنی در قرآن مسلمانان حق دارند از کسانی که مرده اند، حاجتی بخواهند؟) (21)قُل إِنّي لا أَملِكُ لَكُم ضَرًّا وَلا رَشَدًا72:21
بگو که مرا کسی از ضرری که الله بخواهد بمن برساند، پناه نخواهد داد و هرگز جز او تکیه گاهی نمی یابم  (یعنی نه کسی برای من نزد الله می تواند شفاعت کند و نه هیچ قدرتی غیر از الله، تکیه گاه من است) (22)قُل إِنّي لَن يُجيرَني مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَن أَجِدَ مِن دونِهِ مُلتَحَدًا72:22
و من کارم جز این نیست که یا پیام الله را که به من میرسد، به مردم برسانم و یا پیام های گذشته پیامبران دیگر را از طریق وحی تکرار کنم و هر کس نافرمانی الله و پیامبرش را نمايد، آتش دوزخ سزاوار اوست، تا در آن جاوید برای همیشه بماند (23)إِلّا بَلاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسالاتِهِ ۚ وَمَن يَعصِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها أَبَدًا72:23
تا وقتی که تمام آنچه را به ایشان وعده داده شده ببینند و آنان که به چنین حق گویانی میگویند شما یاور مؤثری ندارید و طرفدارانی بسیار کم دارید، به زودی خواهند دانست که چه کسی یاورش ضعیفتر و عددش کمتر است  (آیا آنانکه در مکه به پیامبر اسلام و یارانِ اندکش میگفتند، شما ناتوان و قليل هستيد، هيچ فکر میکردند که روزی مکه و بلکه تمام شبه جزیره عربستان بدست پیامبر اسلام فتح شود؟ و آیا فکر میکردند که زمانی برسد که یکی از پیروان قليل او یعنی خلیفه دوم تمام ایران و نصف متصرفات روم را تحت نفوذ حکومت خود و مکتب تربیتی اسلام قرار دهد و تازه برای مسلمانان حقیقی این پیروزیهای دنیائی چیزی جز زحمت نیست و بزرگترین پیروزی، حکومت وسيع آخرت است که منحصراً به کسانی داده خواهد شد که از متن کتاب الله پیروی کرده باشند) (24)حَتّىٰ إِذا رَأَوا ما يوعَدونَ فَسَيَعلَمونَ مَن أَضعَفُ ناصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا72:24
بگو من نمیدانم آیا آنچه به شما وعده داده میشود نزدیک است یا پرورنده من، برای آن مدتی طولانی قرار میدهد  (از دنبال بودن این آیه نسبت به آیه قبل معلوم میشود که این درباره زمان پیروزی مسلمین است که بارها در سوره های گذشته پیشگوئی شده بود) (25)قُل إِن أَدري أَقَريبٌ ما توعَدونَ أَم يَجعَلُ لَهُ رَبّي أَمَدًا72:25
فقط پرورنده من میباشد که به هر پنهانی داناست و او بر پنهان هایی که خودش میداند کسی را مطلع نمی کند (26)عالِمُ الغَيبِ فَلا يُظهِرُ عَلىٰ غَيبِهِ أَحَدًا72:26
مگر پیغام رسانی را که صلاح بداند و از پیش و پس چنین پیامبرانی، نگهبانانی قرار می دهد (27)إِلّا مَنِ ارتَضىٰ مِن رَسولٍ فَإِنَّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ رَصَدًا72:27
تا بداند که آنان، حتما همان چیزهائی را برسانند که پیامهای پروردگار ایشان است و او با اینگونه قدرتهائی که دارد به هر چه نزد مردم است احاطه دارد و شمارش عدد هر چیز را نیز میداند (باید دانست که طبق آیات بسیاری از قرآن خالق عالم یک قدرت بس بزرگ مرکزیست که قدرتهای کوچکتری از آن قدرت بزرگ به نسبتهای مختلفی در تمام اشیاء بزرگ و کوچک دخالت دارد و چگونگی این قدرت واحد جهانی طوریست که همه چیز از الله و در الله و برای الله میباشد و پس از مدتی زود یا دیر بسوی قدرت مرکزی از الله باز گشت خواهد نمود) (28)لِيَعلَمَ أَن قَد أَبلَغوا رِسالاتِ رَبِّهِم وَأَحاطَ بِما لَدَيهِم وَأَحصىٰ كُلَّ شَيءٍ عَدَدًا72:28
Nach oben scrollen