و این مامورین آتش را جز مَلَکهایی نکردهایم (مَلَک یعنی مورد تَمَلّک و هرچه که بدون کوچکترین اختیاری در اختیار دیگری باشد. آن را در فارسی از آنرو فرشته گویند که فرستاده و مأمور و مورد تَمَلّکِ الله است. مَلَک جنس مخصوصی ندارد، بلکه تمام اشیاء تا آنجا که مورد اختیار الله باشند بر طبق لغت و آیات قرآنی، مَلَک و ملائکهایی برای الله هستند و قطعا در جهنم نیز، نوزده مأمور از جنسی که لازمه مأموریت در آنجاست، به کارهای بزرگ دوزخ مأمورند و هر یک ممکن است مأمورین دیگری در اختیار داشته باشند.) و این عددی را که بر ایشان تعیین نمودیم، جز آزمایشی فتنهانگیز برای کفرانکنندگان قرار ندادیم (یعنی مخصوصا این را گفتهایم تا عدهای از شنیدن آن بهانه پیدا کنند و ایرادهایی بگیرند و به واسطه کمایمانی درونی خودشان، تصفیه شوند و خود را از مؤمنین کنار کشند و به این طریق، فقط مؤمنین حقیقی بیآلایش گرد محمّد جمع شوند) تا فقط آنان که کتاب شناسند و آن را گرفتهاند (کتاب، در اصطلاح قرآن و سایر کتابهای آسمانی، مطالب صددرصد درست و واجب و لازم و ثابت است و در زبان عرب، کتابهای معمولی را از آنرو کتاب میگویند که از حیث الفاظ ثابت میمانند و برای همین است که قرآن را الله فرموده به صورت کتاب نازل شده، با اینکه میدانیم پیامبر اسلام سواد نداشت و آیات قرآنی در نوشتهای نازل نشده است) به این مطلب یقین کنند (یعنی فقط کنجکاوان بیغرض که دنبال مطالب صددرصد درست میروند و جدل نمیکنند و منطقی فکر میکنند، یقین به نبوت پیامبر اسلام کنند) و تا کسانی که ایمان آوردهاند نیز بر ایمانشان افزون شود. (زیرا حس میکنند که بر اطلاعاتشان افزوده میگردد) و کسانی که حقایق کتابهای آسمانی را درک کردهاند (یعنی در مذهب حق، روایات موهوم مذهبی را از متن کلمات پیامبرشان فرق میگذارند و به عبارت دیگر، مطیع متن دست نخورده تورات و انجیل حقیقی هستند و آن را خوب میتوانند در میان تورات و انجیل تحریف شده بشناسند) و هم ایمانآورندگان به آیات نازل شده قرآن، در راستی این قبیل کلمات وسوسهانگیز شک نمیکنند، (دسته اول ممکن است راستی قرآن را درک کرده باشند، ولی به عللی هنوز ایمان نیاورده باشند و جزء آنان که رسما خود را مؤمن اعلام نمیکنند، نباشند) ولی این کلمات باعث میشود که کسانی که در دلهای خود بیماریای دارند (آنها که منفعتجو و فسادخواهند و وسوسهای در آنهاست تا هر حقیقتی را به وسیله کماطلاعیهای خود عیبجویی نمایند و هو کنند) و هم کفرانکنندگان بگویند، (یعنی آنهایی که میفهمند مطالب قرآن نمیتواند از شخص محمّد باشد، بلکه ممکن است از الله باشد ولی موقعیت اخلاقی و اجتماعی ایشان چنان است که نمیتوانند تسلیم حق شوند و از فساد دست بکشند) الله از این کلمات (از گفتن اینکه مأمورین دوزخ نوزده مَلَک است) چه خواسته (یعنی به فرض که چنین باشد، عدد ۱۹ یا ۲۰ یا ۱۰۰ آن چه سودی برای شنوندگان دارد پس به یقین محمّد اینها را روی حس شاعرانه خود میبافد) به اینگونه است که الله هر کس را بخواهد گمراه میکند (یعنی قراردادهای قانونی الله در درون اشخاص، روی علتهای مختلف اجتماعی باعث میشود که اینگونه تذکرات الله، آن را که سزاوار هدایت نیست از قرآن و مؤمنین دور کند) و یا هر کس را بخواهد هدایت مینماید (چون الله نمیخواهد کسی از روی تهدید یا تشویق به دین الله درآید، زیرا این یک تربیت عالی برای زندگی در حکومت آخرت است که باید به وسیله چنین امتحانات سختی، مردم آن نمرههایی را بگیرند که سزاوار آنند) لشکریان پرورنده تو را از حیث عدد و صفت جز خودش نمیشناسد، و آنچه در این باره گفته شد، فقط یک آگاهی برای بشر است، اگرچه به پسند ایشان نیست (یعنی روی فکر بشری نیست که برای فریب بیشتر مردم سخنی گفته شود که بپسندند و زود زود ایمان آورند). (31) |
تحلیل دستوری
نوع جملهاین آیه شامل چندین جمله است که بعضی از آنها خبری و بعضی از آنها شرطی هستند. جملات خبری برای بیان حقایق و استثناها و جملات شرطی برای بیان نتایج احتمالی استفاده شدهاند. |
074-031-005-مدثر
« Back to Glossary Index