068-029-003-قلم

« Back to Glossary Index
آن زمان گفتند که پروردگار ما پاک و بزرگ است و ما ستمکار بودیم (۲۹)

آیه 29 „قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ“

تحلیل دستوری:

  1. قَالُوا: فعل ماضی، صیغه جمع مذکر غائب از فعل „قال“. ریشه آن „ق-و-ل“ است و به معنای „گفتند“ می‌باشد.
  2. سُبْحَانَ: مصدر و حالتی از تنزیه به معنای „پاک و منزه است“. این کلمه در حالت منصوب آمده و به صورت مفعول مطلق برای تاکید بر پاکی خداوند استفاده می‌شود. ریشه آن „س-ب-ح“ است که به معنای „پاک دانستن، منزه دانستن“ می‌باشد.
  3. رَبِّنَا: „رَبّ“ به معنای „پروردگار“ و „نا“ ضمیر متصل برای متکلم مع الغیر (ما) است، به معنای „پروردگار ما“. ریشه „ر-ب-ب“ به معنای „تربیت کردن، پرورش دادن“ است.
  4. إِنَّا: حرف تأکید و ضمیر متصل متکلم مع الغیر، به معنای „ما“.
  5. كُنَّا: فعل ماضی ناقص، صیغه جمع متکلم از فعل „كان“. به معنای „بودیم“. ریشه آن „ك-و-ن“ است که به معنای „بودن“ می‌باشد.
  6. ظَالِمِينَ: اسم فاعل از ریشه „ظ-ل-م“، به معنای „ستمکاران“. در اینجا به صورت جمع مذکر آمده و خبر برای „كُنَّا“ است.

نوع جمله و معنا:

این جمله یک جمله خبریه است که بیانگر اعتراف و اقرار گویندگان به خطای خود و ستمکاری‌شان می‌باشد. معنی آیه به فارسی چنین است:

„گفتند: پاک و منزه است پروردگار ما، بی‌گمان ما از ستمکاران بودیم.“

در این آیه، گویندگان پس از مشاهده نتیجه اعمال نادرست خود، به خطاهایشان اعتراف کرده و با ذکر پاکی خداوند، ستمکاری خود را تصدیق می‌کنند.

Nach oben scrollen