و اطاعت الله و اطاعت پیغمبر را بگردن گیرید (اطاعت الله یعنی اطاعت قرآن و اطاعت پیغمبر یعنی اطاعت سنت پیغمبر اسلام که در حدود بیان مجملات قرآن است و منحصر است به اعمال دینی ای که فقط اشاره هائی از آنها در قرآن است و توضیح آنها به پیغمبر محول شده و پیغمبر آنها را هم بوسیله وحی غیر مکتوب از خالق عالم بدست آورده که بر سه قسم عُرفيات و سنتهای معلومه و سنتهای مکتوبه تقسیم شده است) و از مخالفت با این دستورات پرنفع حذر کنید، پس اگر به این دستورات پشت کردید، بدانید بر پیغمبر ما جز رساندن روشن پیغام چیز دیگر نیست ( اولا این مطلب اخیر میرساند که این دستورات برای کسانی است که خودشان بدون زور بخواهند، راه رستگاری را پیش گیرند و چون در اسلام و قرآن تنبیهی برای هیچیک از این چهار عمل زشت از جانب الله و پیغمبرش مقرر نشده، کسی حق ندارد با زور جلوی مرتکب شوندگان این چهار عمل را بگیرد، مگر آنکه عمل زشت آنان باعث اذیتی به دیگران شود که در آن صورت به نسبت اذیتی که به دیگران برسد حکومت اسلام آنان را مجازات خواهد نمود، ثانيا باید دانست که خوردن مشروبات مست کننده در تمام دینهای رسیده از جانب الله، در حدی که مست کند حرام و بد معرفی شده ولی مقدار و شدت و ضعف حرمت آن بستگی به شدت و ضعف اثرات آن در جسم و روح انسان یا جامعه داشته و مسلم است در جایی که خوردن آن نفعی داشته باشد و ضرری نداشته باشد، برای مسلمانان نیز حلال است و لذا می بینیم که در آیه ۲۱۹ از سوره بقره گفته شده در این دو عمل هم گناهی بزرگ هست و هم منفعتهائی برای مردم و این میرساند که قمار هم اگر بدون برد و باخت و فقط برای سرگرمی باشد تا حدی که مانع کار یا نماز یا یاد آوری های لازم دینی نباشد، عیب ندارد ثالثا باید متوجه بود که ذکر بدی مشروبهای مست کننده از حيث مست کردن آنها در آیه 6۷ از سوره نحل که سوره ایست نازل شده در مکه، اول بار در قرآن گوشزد شده، منتها چون در آن زمان عدد مسلمانان کم بود و آن کم ها نیز همه جدی بودند و حتی المقدور از مشروبات در حد مست شدن دوری میکردند، لازم نبود که اعلام شود در هنگام نماز مست نباشند، تا اینکه در اوائل سال دوم هجری چون تازه مسلمانان مدینه میدیدند پیغمبر اسلام و مهاجر و انصار درجه یک از مشروبات مست کننده نمی خورند و قمار هم نمی کنند، از آن حضرت پرسیدند درباره مشروبات مست کننده و قمار حكم الله چیست و آیه ۲۱۹ از سوره بقره جواب آنان را داده، رسم قرآن و اسلام این است که مؤمنان را فقط به بد و خوبها تذکر میدهد و مطالب را طوری میگوید که مؤمنان جدی خودشان جدی تر باشند و مؤمنان تنبل و نفع پرست باندازه عمل خود نمره و درجه داشته باشند، موقعی که دیده شد، عده ای از مسلمانان کم ایمان حتی در موقع نماز مشروب خورده بودند و مست کردند، خالق عالم اعلام فرمود در حال مستی نماز نخوانند، این زمان سال ششم هجری بود که در سوره نساء در آیه 4۳ به مؤمنان گفته شد در حال مستی نماز نخوانند، از یک طرف این حکم برای تازه مؤمن شدگان بود و از طرفی دیگر از آنرو بود که اصولا کسانی که میخواهند مشروب الکلی بخورند و مست کنند آنرا از نزدیک غروب تا موقع خواب میخورند که برخورد به وقت سه نماز عصر و مغرب و عشا دارد و در نتیجه بواسطه این دستور تاکید شد که به حد مستی مشروب نخورند، تا در نماز خود که باید همیشه متوجه معنای آن باشند، بفهمند که در پیشگاه الله چه میگویند، در سوره مائده که سوره ایست تکمیلی برای موضوعات دینی و اکثر احکامش صورت توضیح و تاکید برای احکامِ گذشته دارد می بینیم، همان دستور قبل که در سوره نحل و بقره و نساء بود تاکید شده بطور مؤکد و شدیدتر با توضیح اینکه گناه کبیر آن بواسطه مستی است که انسان روی وسوسه شیطانی بنام بی خیال شدن و لذت بردن به حد مستی مشروب میخورد و در نتیجه سخنانی میگوید دشمن زا و کینه افکن و این وسوسه او را به جائی میرساند که برای مشروب از نماز و یاد کردن هدایت های الله دست میکشد و حال آنکه انسان پرهیزکار، هرگز لب به مشروبات مست کننده نمی زند، مبادا به چنان وسوسهای دچار شود، ولی این دستور مانع از آن نیست که مؤمنان حتی در مواقعی که این عیبها نیست و حتما فایده دارد، از فایده مشروب که غیر از ضرر بهداشتی و مستی است استفاده ننمایند و لذا می بینیم در روایات اسلامی چنین مواقعی برای مؤمنان جدی نیز پیش آمده است که در آیه بعد آثاری از آنرا می بینید) (۹۲) |
005-092-114-مائدة
« Back to Glossary Index