106-001-030-قريش

« Back to Glossary Index
آیه 1 «لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ»:


۱. تحلیل دستوری (نحوی و صرفی):

  • لِ:
    • نوع: حرف جر.
    • معنی: «برای» یا «به جهت».
    • وظیفه: جر دادن اسم بعدی (إِيلَافِ).
  • إِيلَافِ:
    • نوع: مصدر از باب إفعال.
    • ریشه: «أ ل ف».
    • ساختار: إفعال (مصدر مشتق).
    • حالت اعرابی: مجرور به علت وجود حرف جر «لِ».
    • معنی: «الفت دادن»، «عادت دادن» یا «آشنا ساختن».
  • قُرَيْشٍ:
    • نوع: اسم خاص.
    • ساختار: جمع تصغیر از کلمه «قَرْش» (قبیله معروف در عرب).
    • حالت اعرابی: مجرور به دلیل اضافه شدن به «إِيلَافِ».
    • معنی: نام قبیله قریش.

۲. ریشه‌شناسی کلمات (ریشه و معانی در زبان عربی و فارسی):

  • ریشه «أ ل ف»:
    • معانی در عربی:
      1. الفت گرفتن، انس گرفتن.
      2. عادت کردن یا خو گرفتن.
      3. گردآوری و متحد کردن.
    • معادل‌ها در فارسی:
      • آشتی دادن، انس گرفتن، هماهنگی، پیوند برقرار کردن.
  • قُرَيْش:
    • ریشه: از «قَرْش» که به معنی کوسه ماهی است. این نام به قبیله قریش داده شده چرا که قریش به تجارت و قدرت اقتصادی شناخته می‌شدند، همان‌طور که کوسه در دریا حاکم است.

۳. نوع جمله:

  • نوع جمله: اسمیه.
  • دلیل: این آیه با حرف جر و اسم («لِإِيلَافِ») آغاز شده است، و فعل در متن آیه نیامده اما فعل محذوف تقدیری وجود دارد. فعل تقدیری معمولاً به این صورت است: «لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ شُكِرُوا» (برای الفت دادن قریش شکرگزاری کنند) یا مشابه آن.

۴. مفهوم آیه به فارسی:

  • ترجمه تحت‌اللفظی: «برای الفت دادن قریش.»
  • مفهوم کلی: این آیه مقدمه‌ای برای اشاره به نعمتی است که خداوند به قبیله قریش داده است، یعنی نعمت امنیت و الفت که باعث شد بتوانند سفرهای تجاری خود را به راحتی در فصل‌های مختلف (زمستان و تابستان) انجام دهند. این الفت و اتحاد، عامل اصلی بقای اجتماعی و اقتصادی قریش بود.

نکته بلاغی:

این آیه از لحاظ بلاغی دارای ایجاز است و کلمه‌ای حذف شده که خواننده را به تفکر وامی‌دارد. همچنین، استفاده از مصدر «إِيلَاف» به جای فعل، بر استمرار و تأکید بر مفهوم الفت دلالت دارد.

Nach oben scrollen