75 أنبياء

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ

سوره انبیاء یا سوره پیغمبران که در قرآنهای معمولی سوره 21 می باشد از 112 آیه درست شده است و خلاصه آنها اینست که بشر متوجه نیست که روز به روز به زمان حساب اعمالش نزدیک تر می شود، ولی او پیغمبران را دروغ بافانی میشمارد و میگوید، پیغمبر راست کسی است که مانند بشر محتاج آب و نان نباشد و مرگ نداشته باشد و حال آنکه پیغمبر کسی است که راهنمائیهای صد در صد درست و لازم دینی برای آینده انسانها از پس مرگ و هدف خلقت داشته باشد و پیشگوئیهایی بکند که راست آیند و از جمله پیشگوئیهایش، وعده عذاب دنیائی به مخالفينش میباشد، بطوریکه مخالفین هلاک شوند و پیغمبر و یارانش نجات یابند، دین حق بر اساس فلسفه ایست که خلقت را بیهوده و بازی معرفی نمیکند و باعث تقویت فکر و عقل برای درک بهترِ موضوعات اجتماعی و علمی میشود و الله را همه کاره خلقت و قرار دهنده ی قو انین طبیعی و بازخواست کننده ی بشر معرفی مینماید و با موهوم پرستان مذهبی که مردگانِ مقدس را صاحب اختیار و همه کاره خود میدانند و یا آنها را فرزند الله و یا مظهر الله و یا پارتی و واسطه، برای الله تصور میکنند، سخت مخالف است و پیغمبران الله و پیروان آنان همه روی همین سخنان، مورد تمسخر دیگران قرار گرفته اند، تا عاقبت پیروز گردیدند و مسخره کنندگان دچار عذابهائی در دنیا و عذاب بسیار سختی، روی حسابی دقیق، در آخرت شدند. این مطالب و این نتایج دینی در تبلیغات تمام پیغمبران الله دیده میشود، چنانکه در داستان موسی و هارون و ابراهیم و لوط و اسحق و یعقوب و نوح و داوود و سلیمان و ایوب و اسمعیل و ادریس و ذالكفل و يونس و زکریا و پسرش یحیی و مریم و پسرش عیسی که به طرزهای مختلفی پیغمبر بودند، بوده و همه اینها به مردم میگفتند که پس از مرگ دوباره زنده خواهند شد و بسوی آن مکان قدرتی از الله که در ابتدا روح آدم آنجا بود باز خواهند گشت و علامت اولیه چنین زمانی، هجوم دو قوم وحشی مغول و مانچو به مملکت ذو القرنین، یعنی مملکت چین است، در وقتی که دیوار چین قابل عبور آنها شود و پس از انتهای این زمان (که زمان اعلام جمهوریت در چین است) هزار سال میگذرد که زمین متلاشی میگردد و طومار آسمان پیچیده خواهد شد و آن وقت است که باز گشت اصلی مردگان به مکان اصلی شان شروع میشود، تا به زمین آخرت برسند و در آن زمان کفران کنندگان اقرار میکنند که میخواستند به مردم ظلم کنند که این حقایق را کفران می کردند و در آن زمان هم آنان و هم هر کس که آنان خود را بنده وار مطیع او نشان میدادند و به اتکای اطاعت از او، پیغام های الله را ندیده میگرفتند، داخل جهنم خواهند شد، تا همیشه در آن بمانند، ولی در آن زمان مطيعان پیغام های الله بجای دوزخ در بهشت برده شوند، بهشتی که مانند دوزخ، جزئی از زمین آخرت است و حکومت تمام آن زمین را در اختیار بهشتیان خواهند گذاشت و این همانست که در کتاب زبور داوود نوشته شده که زمین آخرت، ارثِ بندگانی از الله خواهد بود که بر اساس اطاعت الله نیکوکار باشند. و تو ای محمد بگو، آنچه به من وحى شده، برای این است که فقط تسلیم یگانه صاحب اختیار جهان شوید و از آخرتی که پیش خواهد آمد، بترسيد و خود و یا دیگران را نفريبيد و فريب خوشی های چند روز دنیا را نخورید و تمام پیغمبران الله نیز، منتظر فرمانهای الله بودند و خالق عالم را پرورنده خود و همه کاره میدانستند و در مقابل موهوماتی که در مذاهب به الله می بستند، فقط از الله کمک میخو استند و اینک پس از این خلاصه به ترجمه و تفسیر جالب این سوره توجه دقیق نمائيد:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
برای مردم حسابشان نزدیک شده ولی آنان توجهی بدان ندارند و حتی دوری هم میکنند (1)اقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَهُم في غَفلَةٍ مُعرِضونَ21:1
و هیچ پند جدیدی از پروردگارشان برای ایشان نیامد مگر آنکه چون شنیدند خود را سرگرم بازیهای خود کردند (2)ما يَأتيهِم مِن ذِكرٍ مِن رَبِّهِم مُحدَثٍ إِلَّا استَمَعوهُ وَهُم يَلعَبونَ21:2
دلهاشان به کارهای بیهوده پرداخت و آنانکه کارشان ستمکاری بود (یعنی کسانیکه راهنمائیهای پیغمبران را باعث جلوگیری از فساد خود میدیدند) آهسته در گوش یکدیگر گفتند آیا این شخص بشری مانند شماست؟ (یعنی بشری مانند شما نیست) پس شما که بینش دارید آیا چنان سحر کلامی را عمل میکنید ؟ (آنان در پنهان تصدیق میکردند نمی توانند مانند سخنان قرآن را که از حیث معنا و فصاحت و هدایت بسیار جالب و در مردم مؤثر است بگویند) (3)لاهِيَةً قُلوبُهُم ۗ وَأَسَرُّوا النَّجوَى الَّذينَ ظَلَموا هَل هٰذا إِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم ۖ أَفَتَأتونَ السِّحرَ وَأَنتُم تُبصِرونَ21:3
پیغمبری که درباره اش اینرا در پنهان میگفتند گفت: آن کسی که مرا برای پیغمبری پرورده سخن را در آسمان و زمین میداند و او آن شنوا و داناست (یعنی او شنید چه گفتيد) (4)قالَ رَبّي يَعلَمُ القَولَ فِي السَّماءِ وَالأَرضِ ۖ وَهُوَ السَّميعُ العَليمُ21:4
آنچه آنان به مردم گفتند (برخلاف سخن پنهانی فوق) این بود که مطالب قرآن خوابهای پریشانی است (یعنی روی خیالِ خود نقشه ای کشیده که از این طریق به ریاست برسد) یا گفتند آنچه را بنامِ پیغامِ الله معرفی میکند ساخته های خودِ اوست که به الله چسبانده و یا گفتند، شعر گوئی بیش نیست که به طرزی خاص شعر میگوید پس اگر اینها نیست و پیغمبر است چرا معجزه ای مجبور کننده، چون معجزاتِ پیغمبران گذشته، به ما نشان نمی دهد (5)بَل قالوا أَضغاثُ أَحلامٍ بَلِ افتَراهُ بَل هُوَ شاعِرٌ فَليَأتِنا بِآيَةٍ كَما أُرسِلَ الأَوَّلونَ21:5
به ایشان بگو اگر سخن شما درست است که پیغمبران به اینگونه معجزات شناخته میشوند پس چرا مردم قبل از ایشان بواسطه عدم ایمان بوسیله ما هلاک شدند؟ و آیا آنان ایمان نیاوردند و اینان ایمان میآورند؟ (6)ما آمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ أَهلَكناها ۖ أَفَهُم يُؤمِنونَ21:6
حقیقت اینست که آنچه از پیغمبران قبل از تو از طرف ما فرستاده شده جز مردانی از بشر نبودند که فقط بسوی ایشان وحی میکردیم (یعنی پیغمبران هیچ امتیازی بر سایر افراد بشر ندارند مگر اینکه به ایشان اینگونه وحی های آموزنده میرسد و شما مردم فقط باید وحى الله را از غير آن بشناسید تا پیغمبر الله را از غیر آن بشناسید و از معجزه دیدن راه پیغمبر دانستن آنها نیست زیرا معجزه با جادو اشتباه میشود ولی هرگز سخن صحيح و عالی که مخصوص الله است با سخن ناشی از فکر اشتباه نمیشود و بعلاوه معجزه باعث ترس و مجبور کردن فساد کاران به خوبی میشود و حال آنکه سخن خوب و عالی فقط مورد پسند خوش فکران نیکو کار است و طریق دوم است که باعث آزمایش اشخاص و شناساندن صحیح ایشان برای لیاقت کارهای آخرت میگردد ) پس شما مردم مکه اگر این قواعد و سنت های الله را نمیدانید از کسانی بپرسید که اهل و طرفدار و با اطلاع به اینگونه پندها میباشند (با این روشی که در مفهوم این آیه است، میرساند که اهلِ ذکر در این سوره و این آیه علمای بیغرض یهود و نصاری میباشند که روش انبیای بنی اسرائیل را از روی وحی آنها میدانند. روایاتی در میان بعضی فرقه های اسلام است که اهل ذکر را منحصر به امامان معرفی کرده اند و طرفدارانِ اینگونه روایات نمی خواهند بدانند که اینگونه روایات افترا هستند و صحیح نیستند) (7)وَما أَرسَلنا قَبلَكَ إِلّا رِجالًا نوحي إِلَيهِم ۖ فَاسأَلوا أَهلَ الذِّكرِ إِن كُنتُم لا تَعلَمونَ21:7
و ما هیچ پیغمبری را به مانندِ بدنی بی روح نکرده ایم که خوراک نخورند و هیچ کدامِ آنان همیشه زنده نبودند (زیرا اگر کسی چیزی نخورد و جذب و دفع نداشته باشد همیشه خواهد ماند و از این آیات میتوان فهمید اگر پیغمبران از افراد دیگر وجه تمایزی ندارند بطریق اولی امامان نفراتی خارق العاده نبودند و حتی از رابطه وحی نیز دور بودند زیرا پیغمبر نبودند و از امامِ حقیقی جز دانشِ صحیح به پیغامهای الله و رهبری روشن و صحيح و پرهیزکار و مجاهد بودن چیزِ دیگری نباید توقع داشت و هرگز هیچ پیغمبر و امامی صلاح نیست که به زورِ قدرتهائی اسرار آمیز مردم را وادار به اصلاح نماید زیرا اساس آزمایش برهم میخورد و عمومیت کم بودن بندگان شکر گزار از بین میرود ) (8)وَما جَعَلناهُم جَسَدًا لا يَأكُلونَ الطَّعامَ وَما كانوا خالِدينَ21:8
آری با چنین فلسفه ای بود که پس از مدتی آزمایش، آن عذابی را که بر کافران زمان پیغمبران وعده داده بودیم راست آوردیم و پیغمبران و کسانی را که میخواستیم نجات دادیم و فقط تجاوز کنندگان را هلاک کردیم (9)ثُمَّ صَدَقناهُمُ الوَعدَ فَأَنجَيناهُم وَمَن نَشاءُ وَأَهلَكنَا المُسرِفينَ21:9
و شما ای مردم مکه کتابی بسوی شما فرو فرستادیم ( کتاب در چنین جاهائی از قرآن یعنی مطالب صد در صد درست و لازم و ثابت نه چیزی که روی چیزی نوشته شده باشد و جز ده فرمان چیز دیگری نبوده که بصورت نوشته از الله به بشر رسیده باشد ) تا هر پندی که لازم داشته باشید در آن باشد پس چرا تعقل نمیکنید (10)لَقَد أَنزَلنا إِلَيكُم كِتابًا فيهِ ذِكرُكُم ۖ أَفَلا تَعقِلونَ21:10
و بسا از مردم شهرهائی را که ستمکار بودند هلاک کرده ایم و از پس آنان قوم دیگری را پدید آوردیم (یا نجات یافتگان قلیل آنها تولید مثل میکنند و جای گناهکاران قبل را میگیرند و یا از جای دیگر عده ای میآیند و سکونت اختیار میکنند و صاحب آن شهر خراب شده میشوند و آنرا آباد میکنند) (11)وَكَم قَصَمنا مِن قَريَةٍ كانَت ظالِمَةً وَأَنشَأنا بَعدَها قَومًا آخَرينَ21:11
پس آنان وقتی احساس عذاب مارا کردند از آن فرار میکردند (12)فَلَمّا أَحَسّوا بَأسَنا إِذا هُم مِنها يَركُضونَ21:12
به آنان گفته میشد فرار نکنید و بسوی فسادهای خود و مسکن های خود برگردید شاید از خود بپرسید که چرا دچار چنین بدبختی ای شدید (یعنی عذاب طوری بود که اگر هم فرار میکردند باز دچار آن میشدند تا هنگام جان دادن بتوانند اقرار کنند که بد کرده اند ) (13)لا تَركُضوا وَارجِعوا إِلىٰ ما أُترِفتُم فيهِ وَمَساكِنِكُم لَعَلَّكُم تُسأَلونَ21:13
گفتند که وای بر ما که خود ستمکار بودیم (14)قالوا يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمينَ21:14
و پی در پی همین را میگفتند تا وقتی که آنان را در اثر آن عذاب چون زراعتی درو شده خاموش کردیم (15)فَما زالَت تِلكَ دَعواهُم حَتّىٰ جَعَلناهُم حَصيدًا خامِدينَ21:15
آری ما آسمان و زمین و میان آن دو را برای بازی خود نیافریده ایم (مقصود از آسمان در اینجا فضائی است که اتمسفر زمین را تشکیل داده و دانشمندان علوم جدید دانسته اند که تمام جزئیات آسمان و زمین برای زندگی بشر از پیش حساب شده است و روی تصادف و احتمال بوجود نیامده و همین دلیل بر آنست که بشر برای فساد آفریده نشده بلکه فسادها نیز برای آزمایش اوست تا پس از مرگ موجودی عالیتر بوجود آید و او چه در بدی عالیتر خواهد شد و چه در خوبی و به همانطور خواهد بود که در کتابهای آسمانی شرح داده شده است) (16)وَما خَلَقنَا السَّماءَ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما لاعِبينَ21:16
اگر میخواستیم کاری بیهوده کنیم آن را نزد خود میکردیم یعنی به شما نمی گفتیم که نقشه ای داریم، بلکه در کتابهای آسمانی خود و یا کتاب خلقت می نمایاندیم که بیهوده کاری میکنیم (به مانند عطارد و زهره که چون آسمان ندارد موجود زنده ندارد و از وجود آن فایده ای به کسی نمی رسد. اگرچه آن نیز در خلقت فایده هایی دارد و تنوع امثال آن دلیل وسعت خالقيت الله است) (17)لَو أَرَدنا أَن نَتَّخِذَ لَهوًا لَاتَّخَذناهُ مِن لَدُنّا إِن كُنّا فاعِلينَ21:17
حقیقت این است که آن راهنمائی حق را بر باطلهای مردم میافکنیم تا آنها را خراب کند و بوسیله آن، اینها را برمیاندازیم و با چنین کارهای حساب شده وای بر شما از توصیف های باطلی که درباره الله و خلقتش میکنید (18)بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَى الباطِلِ فَيَدمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ ۚ وَلَكُمُ الوَيلُ مِمّا تَصِفونَ21:18
و هر کس در آسمانها و زمین است در اختیار اوست و کسانیکه نزد او هستند از اطاعت بنده وارِ او سرپیچی نمیکنند و ناراحت و رنجور نمیشوند (در هر کره ای که موجودات زنده هست در تکامل منتهی به موجود متعقل بشری و شبه بشری میشود تا قلیلی از آنان که از هر جهت شایسته هستند پس از مرگ روحشان جزء مقربین درگاه الله شود و چنان خود را مطيع او جلوه دهند که سزاوار باشند خالق عالم حکومت وسیعی از مخلوقات متنوع خود را در اختیار آنها بگذارد و آنان از قوانینی که در اختیار آنها نهاده، اندک سرپیچی نمیکنند و برای کسی پارتی بازی نمی نمایند ) (19)وَلَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَمَن عِندَهُ لا يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتِهِ وَلا يَستَحسِرونَ21:19
شب و روز آنان الله را از هر عیب و نقصی پاک جلوه میدهند و در این کار سستی نشان نمی دهند (20)يُسَبِّحونَ اللَّيلَ وَالنَّهارَ لا يَفتُرونَ21:20
آیا این مردم جزءهای کوچکی از زمین را برای خود صاحب اختیارانی (خدایانی) گرفته اند که میتوانند مرده ای را زنده کنند ؟! (اشاره به صاحب اختیاران دروغی موردِ خيالِ بت پرستان مکه است که آنان نیز به مانندِ اکثر مسیحیان و بودائیان و حتی برخی از مسلمانان امروز چیزهایی مانند صلیب و گنبد و بارگاه و قدمگاه و مجسمه عیسی و توسل های مختلف و امثال اینها را با یک فلسفه عوام فریبانه ای، شفا دهنده ی خود و بر آورنده ی حاجات میشمردند و میگفتند اینها که سمبل و نشانه روحهای قوی ای هستند، حتی میتوانند مرده را زنده کنند یا عکس شیر را با یک اشاره تبدیل به یک شیر زنده و درنده نمایند !) (21)أَمِ اتَّخَذوا آلِهَةً مِنَ الأَرضِ هُم يُنشِرونَ21:21
اگر در آسمانها و زمین غیر از الله خدایان دیگری باشند (صاحب اختیاران دیگری باشند) آسمانها و زمین فاسد میشوند (زیرا پارتی بازی هر حکومتی را فاسد میکند) پس الله که پروردگار و صاحب آن قدرت مرکزی خلقت (یعنی عرش بزرگ) است از آنچه طرفداران پارتی و مظهر و ولی و پسر برای الله میگویند پاک است (22)لَو كانَ فيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا ۚ فَسُبحانَ اللَّهِ رَبِّ العَرشِ عَمّا يَصِفونَ21:22
کسی از او نمی پرسد که چرا چنین و چنان میکند و دیگران همه بازخواست میشوند (23)لا يُسأَلُ عَمّا يَفعَلُ وَهُم يُسأَلونَ21:23
آیا سزاوار است که جز او خدایانی برای خود گیرند؟ (هر کس مقدسین مرده یا زنده را صاحب اختیار یا واسطه و پارتی برای زدودن گناه و یا مظهر و یا فرزند الله و وکيل او بداند آنان را شریک خدای خود گرفته وبت پرست است) بگو چه دلیلی بر این سخنان دارید و اینکه من میگویم هم پند الله برای مردم زمان من است و هم پند او برای مردم پیغمبران قبل از من در حقیقت چون بیشتر مردم نمیخواهند حق را بدانند از حق اعراض میکنند (24)أَمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ آلِهَةً ۖ قُل هاتوا بُرهانَكُم ۖ هٰذا ذِكرُ مَن مَعِيَ وَذِكرُ مَن قَبلي ۗ بَل أَكثَرُهُم لا يَعلَمونَ الحَقَّ ۖ فَهُم مُعرِضونَ21:24
و ما پیش از تو هیچ پیغمبری نفرستاده ایم مگر آنکه به او وحی کردیم، خدائی جز من نیست و شما مردم باید فقط اطاعت بنده وار از من کنید (25)وَما أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رَسولٍ إِلّا نوحي إِلَيهِ أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا أَنا فَاعبُدونِ21:25
و گروهی گفتند آن رحمان (رحمان یعنی کسی که تمام خلقت و قوانین آنرا به نفع بشرها و شبه بشرها بوجود آورده) برای خود فرزندی گرفته! او از این قبیل نسبتها پاک است و کسانی که بنام فرزند الله معرفی میشوند بندگانی از الله بودند که بواسطه بندگی مورد تکریم الله قرار گرفته اند (26)وَقالُوا اتَّخَذَ الرَّحمٰنُ وَلَدًا ۗ سُبحانَهُ ۚ بَل عِبادٌ مُكرَمونَ21:26
و آنان بر اساس اطاعت بنده وارِ خود از الله، هرگز پیشنهادی به الله نمیدهند و بلکه فقط به فرمان او کار میکنند (27)لا يَسبِقونَهُ بِالقَولِ وَهُم بِأَمرِهِ يَعمَلونَ21:27
و الله هم آنچه را آنان در پیش دارند میداند و هم گذشته ایشان را و هرگز کسی را وساطت نمیکنند مگر به نفع کسی که بدانند الله از او راضی شده و آنان همیشه از خشم الله در ترسند (با بودن این آیات روشن در قرآن وای بر کسانی که پیغمبر و امام خود را پارتی و واسطه برای گناهکاران میدانند و تصور میکنند امام و پیغمبر جرئت دارند که از الله چیزی را بخواهند که الله قبلا نخواسته و تصور میکنند الله برای خاطر امام و پیغمبر در اجرای قوانین خود کوتاهی میکند ) (28)يَعلَمُ ما بَينَ أَيديهِم وَما خَلفَهُم وَلا يَشفَعونَ إِلّا لِمَنِ ارتَضىٰ وَهُم مِن خَشيَتِهِ مُشفِقونَ21:28
و هر کس از ایشان بگوید که من نیز علاوه بر الله صاحب اختیاری برای شما هستم (این اختیار اختیاری شبیه به اختيار الله است یعنی آنچه موهوم پرستان مذهبی نسبت به مقدسین خود معتقدند و از هر کس در آنچه قانون الله به او اختيار داده صاحب اختیار است) برای چنین سخنی او را به دوزخ مجازاتش میکنیم زیرا چنین کسی ستمکار است و پاداش ستمکار دوزخ است (با بودن چنین آیه ای در قرآن آیا نباید تمام کتابهای اخبار و روایات مذهبی که در آنها از قول امام و پیغمبر منیّت هایی گفته شده کنار گذاشت و خواندن آنها را تحریم کرد که باعث گمراهی بندگان صدیق الله نشود و آیا طرفداران اینگونه اخبار و احادیث دشمن الله و دشمن پیغمبرش و دشمن امامان نیستند ؟) (29)وَمَن يَقُل مِنهُم إِنّي إِلٰهٌ مِن دونِهِ فَذٰلِكَ نَجزيهِ جَهَنَّمَ ۚ كَذٰلِكَ نَجزِي الظّالِمينَ21:29
آیا کفران كنندگان این مطالب ندیده اند آن آسمانها و زمین همه با هم یکی بودند و ما آنها را از هم جدا کرده ایم ؟ (زمین ما و آسمان نیلگون ما به شش آسمان و زمین دیگر منظومه شمسی که مانند آسمان و زمین ما ماه دارند در ابتدا با هم یکی بودند و انبوهی از گازهای شبه دود بودند و شرح مفصل این مختصر در آیه های 8 تا 12 از سوره فصلت میباشد که نوشته شده آنها از هم به قدرت و اراده و مصلحت الله جدا شدند و چون این مطالب از قدیم بواسطه پیغمبران گذشته بصورت مکرر گفته شده خالق عالم به کافران مکه میگوید آیا ندیده اند یعنی آیا اطلاع نیافته اند ) و ما بودیم که هر چیز زنده ای را مقرر کردیم از آن آب اولیه باشد ( آن آب اولیه گاز هیدروژن و اکسیژن بوده که جرم خورشید که مرکز ایجاد هفت آسمان بر آن بنا شده و در خلقت این دو ماده بیش از هر ماده دیگری نقش سازندگی دارد و لذا هر کجا دانشمندان فضائی آثاری از بخار آب ببینند حدس میزنند که در آنجا زندگی باشد ) آیا مردم حاضر نیستند که به چنین خالق قدرتمندی ایمان آورند و از موهومات دست بکشند؟ (30)أَوَلَم يَرَ الَّذينَ كَفَروا أَنَّ السَّماواتِ وَالأَرضَ كانَتا رَتقًا فَفَتَقناهُما ۖ وَجَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ حَيٍّ ۖ أَفَلا يُؤمِنونَ21:30
و در زمین کوههائی ثابت نهادیم تا آنها به بشر نیکوئيها برسانند و در زمین رودخانه ها و راههائی قرار دادیم تا انسانها به هر کجای زمین میخواهند بروند (تمام راهها و جاده های روی زمین در ابتدا کنار رودخانه ها بوده و یا با در نظر گرفتن وضع رودخانه ها و به کمک پل ها بوجود آمده) (31)وَجَعَلنا فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَميدَ بِهِم وَجَعَلنا فيها فِجاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُم يَهتَدونَ21:31
و آن آسمان را برای زمین سقفی قرار دادیم که از هر خطری محفوظ باشد (هم آسمان نیلگون میلیونها سال است که از خطرهای طبیعی و غیر طبیعی بالای آن مخفوظ است و هم زمین ما به واسطه وجود چنین سقف محفوظی از خطرات بالای اتمسفر خود در امان است و محاسبات دقیقی که در آن شده نشانه بزرگی است بر وجود خالقی دانا و پرحکمت و بس توانا برای خلقت ) ولی این بشرهای کفران کننده از نشانه هائی که در آنست روبرمیگردانند (32)وَجَعَلنَا السَّماءَ سَقفًا مَحفوظًا ۖ وَهُم عَن آياتِها مُعرِضونَ21:32
و چنین خدای یگانه کسی است که شب و روز و خورشید و ماه را آفريده بطوری که هر یک در گردشگاه مخصوص به خودش شناورند (تاریکی شب و روشنائی روز هریک به دور زمین و در سطح زمین شناور است و خورشید در مداری مخصوص به خودش به گرد جرمی بزرگتر از خود میگردد و ماه نیز به طرزی مخصوص با حرکت شلجمی به دور زمین میگردد ) (33)وَهُوَ الَّذي خَلَقَ اللَّيلَ وَالنَّهارَ وَالشَّمسَ وَالقَمَرَ ۖ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسبَحونَ21:33
و ما پیش از تو برای هیچ بشری مقرر نکرده ایم که همیشه زنده بماند، آیا اگر تو مردی این کفران کنند گان که تو را تهدید به مرگ میکنند خودشان همیشه زنده میمانند؟ (طبق این آیه آنان که برای بعضی از مقدسین بشری عقيده دارند که الله همیشه آنها را زنده نگه داشته یا چون آب حیات خورده اند همیشه زنده هستند دروغ میگویند مخصوصا که میبینیم قبول عقیده ایشان برای کسی فایده ندارد جز ضررهای مادی و معنوی برای عوام الناس و جامعه و سوءاستفاده هائی برای سوءاستفادهچیان مذهبی) (34)وَما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِن قَبلِكَ الخُلدَ ۖ أَفَإِن مِتَّ فَهُمُ الخالِدونَ21:34
هر کس مرگ را خواهد چشید و شما را تا موقعی که زنده هستید بوسیله بدیها و خوبیها روی آزمایش مخصوصی که در ادیان گفته شده می آزمائیم و تمامی شما با پرونده ای که خواهید داشت بسوی ما برمیگردید (یعنی بسوی مرکز قدرتی از ما که زمین آخرت نزدیک آنست برمیگردید ) (35)كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ ۗ وَنَبلوكُم بِالشَّرِّ وَالخَيرِ فِتنَةً ۖ وَإِلَينا تُرجَعونَ21:35
و هنگامی که کفران کنندگان تو را دیدند جز به مسخره ات نمی گیرند و به یکدیگر گویند آیا این مرد همان کسی است که خدایان شما را با بی عقیدگی یاد میکند ؟ آنان کارشان به جایی رسیده که یاد آوری بخشش های الله را که در خلقت به انسانها بخشیده کفران میکنند (36)وَإِذا رَآكَ الَّذينَ كَفَروا إِن يَتَّخِذونَكَ إِلّا هُزُوًا أَهٰذَا الَّذي يَذكُرُ آلِهَتَكُم وَهُم بِذِكرِ الرَّحمٰنِ هُم كافِرونَ21:36
گوئی انسان از شتابی آفریده شده است! من بزودی نشانه های خطرناک پیشگوئی شده خود را به شما نشان خواهم داد پس آنرا با شتاب نخواهید (کفران کنند گان از پیغمبر اسلام روی مسخره می خواستند که چرا زودتر وعده عذاب دنیائی و آخرتی بر ایشان نمی آید ) (37)خُلِقَ الإِنسانُ مِن عَجَلٍ ۚ سَأُريكُم آياتي فَلا تَستَعجِلونِ21:37
و به مؤمنین میگویند اگر راست گفته اید آن وعده عذاب چه زمان خواهد بود ؟ (38)وَيَقولونَ مَتىٰ هٰذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صادِقينَ21:38
زمانی که آن آتش نه از جلوی کفران کنندگان و نه از پشتشان برداشته نمیشود و کسی به ایشان کمکی نخواهد کرد (39)لَو يَعلَمُ الَّذينَ كَفَروا حينَ لا يَكُفّونَ عَن وُجوهِهِمُ النّارَ وَلا عَن ظُهورِهِم وَلا هُم يُنصَرونَ21:39
خواهند دانست که چگونه چنان عذاب پایداری ناگهان به ایشان آمده؟ آن آتش ایشان را سراسیمه خواهد کرد و نمیتوانند آنرا رد کنند و به ایشان مهلتی هم داده نمیشود (40)بَل تَأتيهِم بَغتَةً فَتَبهَتُهُم فَلا يَستَطيعونَ رَدَّها وَلا هُم يُنظَرونَ21:40
آری پیغمبران پیش از تو را هم مسخره کردند و چیزی نگذشت که آنچه را با مسخره از پیغمبران میخواستند ایشان را در خود فرو گرفت (یعنی وعده عذاب دنیائی ایشان رسید و با بدبختی مردند و از پس مرگ دچار عذابی که در عالم برزخ و از پس آن در عالم آخرت است شدند ) (41)وَلَقَدِ استُهزِئَ بِرُسُلٍ مِن قَبلِكَ فَحاقَ بِالَّذينَ سَخِروا مِنهُم ما كانوا بِهِ يَستَهزِئونَ21:41
بگو در همین دنیا جز قوانین الله که آنها را روی رحمانیتش برای شما مقرر کرده چه کسی میتواند شما را از خطرهای شب و روز نگه دارد؟ عجب اینجاست که آنان از پندهای کسی رو میگردانند که پروردگاری او را بر خود همه جا مشاهده میکنند ! (42)قُل مَن يَكلَؤُكُم بِاللَّيلِ وَالنَّهارِ مِنَ الرَّحمٰنِ ۗ بَل هُم عَن ذِكرِ رَبِّهِم مُعرِضونَ21:42
آیا برای ایشان صاحب اختیارانی است (خدایانی است) که خلاف اراده ما بتوانند ایشان را از خطرهای طبیعی باز دارند؟ آنهائی که ایشان آنها را صاحب اختیاران خود تصور میکنند به خودشان نمیتوانند کمک کنند و از طرف ما نیز مورد همراهی قرار نمیگیرند ( آیا مجسمه حضرت عیسی و یا گنبد و بارگاه امثال او میتوانند جلو دزد هائی که در آن حوالی دزدی میکنند بگیرند؟ و آیا به خراب کنندگان پرقدرت این چیزها هیچ ضرری رسیده؟ و آیا نه آن بود که حتی وقتی حضرت عیسی و امثال او زنده بودند مخالفينشان آنان را اذیت میکردند؟ آیا با اینحال سزاوار است که از مرده این موجودات مقدسی که برطبق آیات قرآنی پس از مرگ روحشان به بهشت برده شده و در آنجا اختیاری به نفع مردم دنیا ندارند انتظار کمک و قدرت نمائی و معجزه داشته باشند ؟) (43)أَم لَهُم آلِهَةٌ تَمنَعُهُم مِن دونِنا ۚ لا يَستَطيعونَ نَصرَ أَنفُسِهِم وَلا هُم مِنّا يُصحَبونَ21:43
حقیقت اینست که خود ما این مردم و پدران ایشان را از دنیا برخوردار کرده ایم تا عمری طولانی یافتند (یعنی قوانین ماست که باعث میشود مدتی کفران كنندگان از دنیا برخوردار شوند ولی عاقبت میمیرند و راهی که باید بسوی آخرت طی کنند خواهند رفت) آیا نمی بینند که ما این زمین پر عمر را ساخته ایم و پی در پی آنرا از اطرافش کم میکنیم (در این جمله یکی اشاره شده که زمین چیزیست که دارای اطراف است یعنی کروی است دوم اشاره به این است که هر سال که میگذرد مقداری از اطرافش یعنی از ارتفاع کوههای اطراف آن کم میشود تا بمرور صاف و غیر قابل سکونت گردد و مرگش فرا رسد. سوم این جمله میگوید جائی که کره زمین ساخته شده تا خراب شود و دوباره جزء جرمی شود که از او جدا شده. آیا شما بوسیله قوانين الله ممکن نیست که پس از مرگ بسوی زمین آخرت برگردید ؟)  آیا کفران کنندگان در مقابل اراده الله غلبه ای خواهند داشت؟ (44)بَل مَتَّعنا هٰؤُلاءِ وَآباءَهُم حَتّىٰ طالَ عَلَيهِمُ العُمُرُ ۗ أَفَلا يَرَونَ أَنّا نَأتِي الأَرضَ نَنقُصُها مِن أَطرافِها ۚ أَفَهُمُ الغالِبونَ21:44
بگو یقین بدانید که من بوسیله وحي الله است که به شما اعلام خطر میکنم و صدای اعلام خطر را کسی که کر است نمی شنود (45)قُل إِنَّما أُنذِرُكُم بِالوَحيِ ۚ وَلا يَسمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنذَرونَ21:45
و اگر بادی از عذاب پروردگارت به این کرها برسد خواهند گفت وای بر ما که ستمکار بودیم (46)وَلَئِن مَسَّتهُم نَفحَةٌ مِن عَذابِ رَبِّكَ لَيَقولُنَّ يا وَيلَنا إِنّا كُنّا ظالِمينَ21:46
و برای زمان قیامت آن میزان های عدالت را خواهیم گذاشت و به کسی چیزی ستم نخواهد شد و اگر به وزن دانه خردلی عمل باشد، آنرا هم به حساب خواهیم آورد و حساب گری ما کافیست (آن میزانهای عدالت یکی بشریت و وجدان بشری است، که میتوانسته حق و باطل را با سنجش بشری بفهمد و نخواسته بفهمد و دیگر ستمکاریست که، چرا چیزی که به خود روا نمیدانسته، بر دیگران روا داشته و سوم چه اندازه در پی اطاعتِ دستورات الله بوده و چه اندازه نمره اطاعت آورده، چهارم اندازه توانائیش چقدر بوده و چه اندازه کوتاهی کرده، پنجم اندازه مخالفتش با حقیقت چقدر بوده) (47)وَنَضَعُ المَوازينَ القِسطَ لِيَومِ القِيامَةِ فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شَيئًا ۖ وَإِن كانَ مِثقالَ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ أَتَينا بِها ۗ وَكَفىٰ بِنا حاسِبينَ21:47
و به موسی و هارون آن کتاب جدا کننده حق از باطل را ما دادیم و آن نوری و پندی برای گریزندگان از بدیها بود (48)وَلَقَد آتَينا موسىٰ وَهارونَ الفُرقانَ وَضِياءً وَذِكرًا لِلمُتَّقينَ21:48
برای کسانی بود که از پروردگار خود در پنهان میترسیدند و از آن زمان خطرناک هراسی داشتند (تورات فعلی اگرچه دستخورده و کم و زیاد شده ای از تورات اصلی است لیکن برای جویندگان حقیقت هنوز هم نور و پند است بطوریکه اگر کسی تنها به ده فرمان و باب 13 و 18 از سفر تثنیه توجه دقیق نماید و بدان عمل کند مسلمان حقیقی است و رستگار خواهد شد و افسوس که یهودیان نیز توجهی بدان ندارند ) (49)الَّذينَ يَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَيبِ وَهُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقونَ21:49
و این قرآن نیز پندیست پربرکت که آنرا ما فرو فرستادیم پس آیا سزاوار است که شما مردم مکه با آن مخالفت نمائید ؟ (50)وَهٰذا ذِكرٌ مُبارَكٌ أَنزَلناهُ ۚ أَفَأَنتُم لَهُ مُنكِرونَ21:50
و قبل از موسی، راهنمائی های ابراهیم را نیز، ما به او دادیم و ما به وضعِ او دانا بودیم (51)وَلَقَد آتَينا إِبراهيمَ رُشدَهُ مِن قَبلُ وَكُنّا بِهِ عالِمينَ21:51
وقتی ابراهیم برای پدر و قومش گفت، این مجسمه هائی که شما، نسبت به آنان کرنش میکنید، چیست (52)إِذ قالَ لِأَبيهِ وَقَومِهِ ما هٰذِهِ التَّماثيلُ الَّتي أَنتُم لَها عاكِفونَ21:52
پاسخ دادند: چیزهائی است، که پدران خود را بندگانِ آنها دیده ایم (53)قالوا وَجَدنا آباءَنا لَها عابِدينَ21:53
ابراهیم گفت: هم شما و هم پدرانتان، در گمراهی آشکاری میباشید (54)قالَ لَقَد كُنتُم أَنتُم وَآباؤُكُم في ضَلالٍ مُبينٍ21:54
گفتند: آیا واقعاً تو پیغمبری و یا ما را، به بازی گرفته ای؟ (55)قالوا أَجِئتَنا بِالحَقِّ أَم أَنتَ مِنَ اللّاعِبينَ21:55
جواب داد، مگر پروردگار شما، پروردگار آسمانها و زمین و کسی نیست که آنها را بوجود آورده و من نیز آمده ام، که همین را برای شما شهادت دهم و لازمه ی قبولِ صحیحِ این، آنستکه، راهِ بت پرستی های شما، گمراهی است (56)قالَ بَل رَبُّكُم رَبُّ السَّماواتِ وَالأَرضِ الَّذي فَطَرَهُنَّ وَأَنا عَلىٰ ذٰلِكُم مِنَ الشّاهِدينَ21:56
و الله شاهد است، که وقتی شما برای رفتن به جائی، بتان خود را پشت سر گذارید، من کاری به آنها خواهم کرد (57)وَتَاللَّهِ لَأَكيدَنَّ أَصنامَكُم بَعدَ أَن تُوَلّوا مُدبِرينَ21:57
پس آن بتان را پاره پاره کرد، مگر بزرگتر آنها را، که برای ایشان گذاشت، تا بسوی او باز گردند (این آیات خلاصه و اشاره یست، به آیات مفصلی که در سوره صافات، در این مورد است، که چگونه ابراهیم در یکی از جشن های مردم که به صحرا میرفتند، خود را به بیماری زد، تا به بتخانه آنان رود و آنها را خرد کند) (58)فَجَعَلَهُم جُذاذًا إِلّا كَبيرًا لَهُم لَعَلَّهُم إِلَيهِ يَرجِعونَ21:58
وقتی به بتخانه خود برگشتند، گفتند: چه ستمکاری بوده که به بتان ما چنین کرده؟ (59)قالوا مَن فَعَلَ هٰذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظّالِمينَ21:59
بعضی ها گفتند: جوانی که نامش ابراهيم بود، شنیده ایم که بتان را، به بدی یاد میکرد (60)قالوا سَمِعنا فَتًى يَذكُرُهُم يُقالُ لَهُ إِبراهيمُ21:60
گفتند: پس او را جلوی چشم مردم بیاورید، تا آنانکه بدگوئی آن شخص را نسبت به بتان دیده اند، شهادت دهند(61)قالوا فَأتوا بِهِ عَلىٰ أَعيُنِ النّاسِ لَعَلَّهُم يَشهَدونَ21:61
چون ابراهیم را آوردند، از او پرسیدند، آیا تو به خدایان ما چنین کردی! ای ابراهیم؟ (خدا به معنای خالق نیست، بلکه بمعنای صاحب اختیار و صاحب قدرت است و تمام بت پرستان، خالق عالم را یک وجود نادیدنی میدانستند و بتها را شفيعِ خود تصور میکردند) (62)قالوا أَأَنتَ فَعَلتَ هٰذا بِآلِهَتِنا يا إِبراهيمُ21:62
ابراهیم گفت: بنظر می آید، که اینکار را، این بتِ بزرگ کرده، اگر آنها میتوانند سخن بگویند، از خودشان بپرسید (63)قالَ بَل فَعَلَهُ كَبيرُهُم هٰذا فَاسأَلوهُم إِن كانوا يَنطِقونَ21:63
چون ابراهیم چنین گفت، بعضی از آنان بسوی بعضی از خود هاشان برگشتند و آهسته گفتند، واقعاً شماها ستمکارید (از این کلمات پیداست، که این محاکمه کنندگان، رؤسای بتخانه و به عبارت دیگر، سوءاستفاده چیان مذهبی مردم بودند، که میدانستند این بت پرستی ها را برای خویش بوجود آورده اند، تا بدینوسیله به مردم روی عوام فریبی ظلم کنند) (64)فَرَجَعوا إِلىٰ أَنفُسِهِم فَقالوا إِنَّكُم أَنتُمُ الظّالِمونَ21:64
سپس در حالی که سرِ خود را به زیر افکنده بودند، به ابراهیم گفتند، تو نیز مانند ما میدانی، که اینها نمی توانند سخن گویند. (اقرار ضمنی کردند، که این بتان قدرت سخن گفتن ندارند و دکانی برای ما هستند) (65)ثُمَّ نُكِسوا عَلىٰ رُءوسِهِم لَقَد عَلِمتَ ما هٰؤُلاءِ يَنطِقونَ21:65
ابراهیم گفت: پس چرا غیر از الله، خود را بنده و غلام چیزهائی معرفی میکنید، که نه چیزی بشما فایده می رسانند و نه ضرری؟ (66)قالَ أَفَتَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُكُم شَيئًا وَلا يَضُرُّكُم21:66
چه پستی است برای شما و برای بندگی های شما، نسبت به غير الله، چرا تعقل نمیکنید؟ (67)أُفٍّ لَكُم وَلِما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ۖ أَفَلا تَعقِلونَ21:67
رای این محاکمه کنندگان بر آن شد، که به زمامداران خود بگویند، ابراهیم را بسوزانید، تا با این کار خود، خدایان خود را کمک کرده باشید (با توجه به آیه 258 از سوره بقره ابراهيم را نزد پادشاه خود نمرود بردند، که پادشاه کلدانیان بود و آن پادشاه پس از اینکه دید، ابراهیم گستاخانه او را محکوم میکند، دستور داد که او را بسوزانند (68)قالوا حَرِّقوهُ وَانصُروا آلِهَتَكُم إِن كُنتُم فاعِلينَ21:68
ما که فرستنده ابراهیم برای پیغمبری بودیم به آتش گفتیم، بر ابراهیم به طرز آرام بخشی سرد شود (69)قُلنا يا نارُ كوني بَردًا وَسَلامًا عَلىٰ إِبراهيمَ21:69
آری، آنان خواستند به ابراهیم زحمتی برسانند و با حیله هائی تفوق خود را بر او ثابت کنند، ولی ما آنانرا، آن زیان بیننده ترین کردیم (70)وَأَرادوا بِهِ كَيدًا فَجَعَلناهُمُ الأَخسَرينَ21:70
و او و لوط را از آنان نجات داده و بسوی زمینی که برکتهائی در آن برای مردم مقرر کردیم، راهنمائیشان کردیم (ابراهیم و برادر زاده اش لوط، که یگانه مؤمن به او بود، از جانب الله مامور شدند که از شهری که پیغمبری او را نپذیرفتند، خارج و بسوی کنعان بروند، که هم دارای نعمتهای فراوان بود و هم مقرر شده بود، آنجا مرکز رساندن برکت وحی پیغمبرانی چون ابراهیم و يعقوب و موسی به شهرها و ممالک خاورمیانه باشد و ضمناً پس از خروج ابراهیم، مردمِ آن شهر مجازات بینند و حمورابی، پادشاهِ آنجا را با اطرافیانِ بت پرست و ستمکار او هلاک کند و مملکتشان را اشغال نماید و ابراهیم را محترم شمارد و از قوانین دینی ابراهیم، در قوانین مملکتی خود استفاده کند) (71)وَنَجَّيناهُ وَلوطًا إِلَى الأَرضِ الَّتي بارَكنا فيها لِلعالَمينَ21:71
و به ابراهیم، اسحاق و یعقوب را بصورت یک بخششِ غیر منتظره بخشیدیم (زیرا ابراهیم، هیچ گمان نمیکرد که در پیری، از زن نازای خود ساره پسر و نسلی بنام بنی اسرائیل بوجود آید و حامله شدنِ ساره، معجزه و لطفی از الله بر او بود) و همه این سه نفر را نیکو کار کردیم (72)وَوَهَبنا لَهُ إِسحاقَ وَيَعقوبَ نافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلنا صالِحينَ21:72
و آنان را رهبرانی نمودیم، که به فرمان ما، راهنمائی میکردند و به ایشان وحی کردیم، که کارهای خوب کنند و نماز صحیح را همیشه بخوانند و زکات دهند و آنان فقط از ما اطاعتِ بنده وار میکردند (73)وَجَعَلناهُم أَئِمَّةً يَهدونَ بِأَمرِنا وَأَوحَينا إِلَيهِم فِعلَ الخَيراتِ وَإِقامَ الصَّلاةِ وَإيتاءَ الزَّكاةِ ۖ وَكانوا لَنا عابِدينَ21:73
و به لوط نيز فرمانی و دانشی دادیم (او هم مامور شد که پیغمبر برای مردم شهر سدوم وعموره باشد ) و عاقبت لوط را از شهری که مردمش آن کارهای زشت را میکردند نجات دادیم و نابودی آن مردم برای آن بود که ایشان قوم بد و سرکشی بودند (74)وَلوطًا آتَيناهُ حُكمًا وَعِلمًا وَنَجَّيناهُ مِنَ القَريَةِ الَّتي كانَت تَعمَلُ الخَبائِثَ ۗ إِنَّهُم كانوا قَومَ سَوءٍ فاسِقينَ21:74
و لوط را در رحمت خود در آوردیم زیرا او از نیکوکاران حقیقی بود (داستان مفصل لوط در سوره های اعراف و هود و حجر و زخرف و دخان و ذاریات و نازعات و باب 19 از سفر پیدایش تورات است) (75)وَأَدخَلناهُ في رَحمَتِنا ۖ إِنَّهُ مِنَ الصّالِحينَ21:75
و قبل از ابراهیم وقتی نوح ما را بخواند به نفع او جوابش دادیم و او و کسانش را از آن ناراحتی بزرگ نجات دادیم (الله نوح و قلیلی از مؤمنین که سه پسر نوح جزء ایشان بود از کفر و مسخره های مخالفین پیغمبری نوح نجات داد ) (76)وَنوحًا إِذ نادىٰ مِن قَبلُ فَاستَجَبنا لَهُ فَنَجَّيناهُ وَأَهلَهُ مِنَ الكَربِ العَظيمِ21:76
و او را از آزار قومی که نشانه های روشن و منطقی ما را دورغ دانستند یاری کردیم، به یقین آنان قوم بدی بودند و لذا همگی آنان را غرق کردیم (داستان مفصل نوح در سوره های اعراف و هود و شعرا و صافات و مؤمنون و قمر و نوح و عنکبوت و باب 6 تا 9 از سفر پیدایش است) (77)وَنَصَرناهُ مِنَ القَومِ الَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِنا ۚ إِنَّهُم كانوا قَومَ سَوءٍ فَأَغرَقناهُم أَجمَعينَ21:77
و داوود و سلیمان وقتی هر دو درباره آن مزرعه قضاوت کردند، مزرعه ایکه گوسفندانِ آن مردم، شبانه بی چوپان در آن به چرا پرداختند، ما شاهد قضاوت هر دو بودیم (78)وَداوودَ وَسُلَيمانَ إِذ يَحكُمانِ فِي الحَرثِ إِذ نَفَشَت فيهِ غَنَمُ القَومِ وَكُنّا لِحُكمِهِم شاهِدينَ21:78
پس قضاوتِ صحیح را ما به سليمان فهماندیم و به هردو هم فرمانی دادیم و هم دانشی، آری آن کوهها و آن پرندگان را وادار کردیم که با داوود، زبان به پاک و بزرگ شمردنِ ما باز کنند و کننده آن کار ما بودیم (یعنی قانون ما باعث شد که وقتی داوود در زمان پناه بردن خود به کوه زیتون با آواز خوش و وسائل موسیقی به درگاه ما بوسیله اشعارش توبه کند هم انعکاس صدای او از کوه دوباره شنیده میشد و هم پرندگان خوش آواز، گرداگرد آواز او بودند و با آواز او چهچه میزدند و گونی صدای او را تکرار میکردند و در مورد قضاوت، گویا سلیمان گفته بود خسارت کشت را صاحبان گوسفند از منافع گوسفندان بدهند ولی داوود گفته بود هر اندازه صاحب مزرعه خسارت دیده باید بطور نقد از گوسفندان صاحب گوسفند بگیرد و این مطالب قرآن میرساند که امکان دارد حتی پیغمبران در جاهائی که وحی به ایشان کمک نکند اشتباه کنند و یا بعضی پیغمبران از برخی فهیم تر باشند و یا پاره ای پیغمبر کوچکی باشند که پیغامِ پیغمبرِ بزرگتر را تبلیغ نمایند و بعضی چون سلیمان و داوود پیغام رسان به مردم نباشند بلکه فقط پیغام و توصيه هائی از الله برای راهنمائی های خصوصی خودشان به ایشان رسیده باشد و ضمنا باید دانست که داوود برطبق مطالب سوره صاد و تاریخ یهود، ابتدا پادشاه بنی اسرائیل بود پادشاهی دیندار و نیکوکار ولی چون به اوج قدرت خود رسید گناهی بزرگ نسبت به زن سرداری از خود بنام اوریای حتی مرتکب شد و با یک کلاه شرعی آن سردار را به کشتن داد تا آن زن را تصاحب کرد و لذا از جانب الله سرزنش گردید و چون اظهار پشیمانی و توبه نمود مقرر شد که مجازات ببیند تا توبه اش پذیرفته شود و مجازات او این بود که بوسیله شورش یکی از پسرانش از سلطنت رانده شد و به کوه زیتون فرار کرد و پسر او همان کار زشت را با زنان داوود کرد لیکن چون داوود خود را سزاوار این بدبختیها دانست در کوه زیتون سخت به توبه و تضرع پرداخت و آوازهائی سوزناک به درگاه الله میخواند و بدیهای خود و توبه خود را نزد اطرافیان بازگو میکرد و تقاضا مینمود که دوباره به سلطنت بر گردد و این کار او باعث شد که الله با او رابطه وحی و نبوت برقرار نمود و به او ضمن نصایحی گفت که بزودی به سلطنت قویتری باز میگردد و لذا وقتی پسرش ابشالوم تصمیم گرفت که پدرش را از کوه زیتون نیز براند از لشکریانِ کوچک داوود شکست خورد و داوود دوباره به سلطنت رسید ) (79)فَفَهَّمناها سُلَيمانَ ۚ وَكُلًّا آتَينا حُكمًا وَعِلمًا ۚ وَسَخَّرنا مَعَ داوودَ الجِبالَ يُسَبِّحنَ وَالطَّيرَ ۚ وَكُنّا فاعِلينَ21:79
و ما به داوود طرز زره ساختن را تعلیم دادیم تا از آن پس شما انسانها را زره از ضربات جنگ در امان دارد آیا شما شكرِ امثال این نعمتها را میگذارید؟ (برطبق تذکرات قرآن داوود از جانب الله راهنمائی شد که برای افزون کردن قدرت حکومتی خود سنگ آهن را ذوب کند و وسائل جنگی بسازد و از جمله مفتولهائی از آهن نرم درست کند و با آن زره بسازد و داوود طبق تعلیماتی که در این باره گرفت دستور داد متخصصینی در این کارها تربیت شوند و این کارها را انجام دهند و به نظر می آید که قبل از داوود چنین کارهائی سابقه نداشته باشد ) (80)وَعَلَّمناهُ صَنعَةَ لَبوسٍ لَكُم لِتُحصِنَكُم مِن بَأسِكُم ۖ فَهَل أَنتُم شاكِرونَ21:80
و ما برای سلیمان مقرر کردیم که آن باد تندرو به فرمان سليمان بسوی آن زمینی که در آن برکت ها نهادیم روان گردد و ما به هر چیزی دانا بودیم (این آیه اشاره به این است که چون بدستور الله سليمان تصمیم گرفت خانه بزرگی برای الله بسازد بیت المقدس را با تشریفات خاصی که شرح آن در باب ششم از کتاب اول پادشاهان یهود است در عرض هفت سال ساخت و مجبور بود برای آوردن چوبهای جنگلی از لبنان و جواهرات از ممالک همجوار دیگر در دریای مدیترانه از کشتی استفاده کند و خالق عالم کاری کرد که بوسیله سلیمان بر طبق آنچه در سوره سباء یاد آوری شده فاصله یکماه راه را در یک نصف روز میرفتند چه در رفتن و چه در باز گشتن کشتی) (81)وَلِسُلَيمانَ الرّيحَ عاصِفَةً تَجري بِأَمرِهِ إِلَى الأَرضِ الَّتي بارَكنا فيها ۚ وَكُنّا بِكُلِّ شَيءٍ عالِمينَ21:81
و کسانی از شیطنت کاران برای سلیمان غواصی دریا میکردند و غیر از این کارهای دیگری نیز انجام میدادند و ما نگهبان آنان بودیم (برطبق آنچه در سوره سباء یاد آوری شده این شیطنت کاران علاوه بر اسیران جنگی از جنس بشر نفراتی از جنهای شیطنت کار بودند که روی قوانینی از الله که بتوان جنها را به کار واداشت به فرمان الله مجبور بودند برای سلیمان کارهائی که از دست بشر آن روز ساخته نبود انجام دهند مانند دیگهای مس بسیار بزرگ و سنگین و حوضهای سنگی بزرگ و مجسمه ها برای ساختمان آن معبد بزرگ و اینکه باستان شناسان آثاری از این قبیل در اهرام مصر و يا فلسطين و محل قدیمی بیت المقدس دیده اند بطور مسلم کار جنهاست که نمونه ای از آن در این آیات گوشزد شده است) (82)وَمِنَ الشَّياطينِ مَن يَغوصونَ لَهُ وَيَعمَلونَ عَمَلًا دونَ ذٰلِكَ ۖ وَكُنّا لَهُم حافِظينَ21:82
و ایوب را نیز فرمان و دانشی داده بودیم، وقتی پروردگار خود را آواز داد که آن بیماری سخت مرا گرفته و تو که از هر ترحم کننده ای، برتری، چرا آنرا برطرف نمی کنی (83)وَأَيّوبَ إِذ نادىٰ رَبَّهُ أَنّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرحَمُ الرّاحِمينَ21:83
ما خواهش او را انجام دادیم و بیماریش را کاملا از او برداشتیم و کسان او را به او برگرداندیم و به مانند آنان اضافه هم به او دادیم تا رحمتی از جانب ما باشد و تذکری برای بندگی کنندگانِ ما ( داستان مفصل ایوب در کتاب ایوب است که از کتابهای قدیمی یهود میباشد و از 42 باب تشکیل یافته و در قرآن از داستان حقیقی ایوب در این سوره و مقداری هم در سوره صاد میباشد ، او در زمین غوص زندگی میکرد که در قسمت شرقی بحر الميت بود او یکی از انبیاء بنی اسرائیل است که گویا در زمان دانیال نبی بوده و کتاب ایوب را معلوم نیست که چه کسی بعد از ایوب تدوین کرده است چون شاعرانه نوشته شده به تمام مطالبش نمی توان اعتماد کرد آنچه به کمک مطالب قرآن بدست می آید این است که او مردی ثروتمند و نیکوکار بود و فرزندانی از او کشته شدند صبر کرد و مالش را غارت نمودند صبر نمود و بالاخره به بیماری سختی چرکین و متعفن دچار شد بطوریکه زن و کسائش از او متنفر شدند او سخت ناراحت شده بود و زبان گله اش بر الله باز گردید که چرا او را چنین بدبخت کرده عاقبت یکی از شاگردانش به او گفت از الله مایوس نباش و بدان که این آزمایشی است برای تعیین اندازه تحمل تو در مقابل حوادث و بلاها و بهتر است بجای گله گزاری از الله بخواهی بیماریت را شفا دهد ایوب که خود همیشه به دیگران درس تحمل میداد متوجه شد که کار خوبی نکرده و بهتر است توبه کند و با تضرع شفای خود را از الله بخواهد و چون چنین کرد از الله به او وحی شد که پایت را بر زمین بزن تا چشمه آبی خنک و گوارا بیرون آید و بدن و زخمهایت را بشوئی و از آن بیاشامی و علفهای مخصوصی را دستور داد که از بیابان بکند و در آن آب خیس کند و آنرا به زخمهای خود بزند و مخالفت چنین دستوری را ننماید تا بیماریش بهبودی یابد و اجرای این دستورات باعث بهبودی او شد و کسانش بسوی او باز گشتند و بعلاوه صاحب فرزندانی بیش از آنچه قبلا داشت شد) (84)فَاستَجَبنا لَهُ فَكَشَفنا ما بِهِ مِن ضُرٍّ ۖ وَآتَيناهُ أَهلَهُ وَمِثلَهُم مَعَهُم رَحمَةً مِن عِندِنا وَذِكرىٰ لِلعابِدينَ21:84
و به اسماعیل و ادریس و ذالکفل نیز فرمان نبوت و دانشی دادیم و این هرسه از مردان صبوری بودند (85)وَإِسماعيلَ وَإِدريسَ وَذَا الكِفلِ ۖ كُلٌّ مِنَ الصّابِرينَ21:85
و ایشان را داخل در رحمت خودمان کردیم زیرا از نیکوکاران حقیقی بودند (اسماعیل پسر بزرگ ابراهیم بود که از هاجر کنیز مصری همسر ابراهیم ساره بوجود آمد و به محل مکه آمد و ادریس در این سوره و سوره مریم چون بعد از اسماعیل آمده و در دو سوره انعام و صاد بجای الیسع گذاشته همان اليسع است که در تاریخ انبیاء يهود بنام اليشع معروف است و او جانشین ایلیای نبی بود داستان مفصل او در آنجاست و او و ایلیای نبی بوسیله سوءاستفاده چيان مذهبی یهودی و پادشاهان منحرف يهود اذیتها دیدند و صبر کردند و با خوشبختی و نامی بزرگ عمر خود را به پایان رساندند و ذالکفل که در این سوره و سوره ص میباشد با ملاحظه در سوره انعام و سوره صافات همان الياس است که در کتب يهود بنام ایلیاست که شرح کفالتش نیز در کتاب اول پادشاهان یهود ضبط است) (86)وَأَدخَلناهُم في رَحمَتِنا ۖ إِنَّهُم مِنَ الصّالِحينَ21:86
و صاحب آن ماهی هنگامی که با خشم از وظیفه پیغمبری خود دست کشید و برفت، گمان کرد ما دیگر قدرتی بر علیه او نداریم، لیکن کارش به آن تاریکیها کشید و در آن، در پیشگاه ما بنالید، که جز تو صاحب اختیاری نیست (خدائی نیست) و تو از آنچه من فکر کردم پاکی و من با کاری که کردم از ستمکاران بودم (87)وَذَا النّونِ إِذ ذَهَبَ مُغاضِبًا فَظَنَّ أَن لَن نَقدِرَ عَلَيهِ فَنادىٰ فِي الظُّلُماتِ أَن لا إِلٰهَ إِلّا أَنتَ سُبحانَكَ إِنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ21:87
پس ما تقاضای او را پذیرفتیم و او را از آن اندوه نجات دادیم و اینگونه مؤمنان را چنین نجات میدهیم (مقصود از صاحب آن ماهی یونس پیغمبر است که داستان مفصل آن با اندک تحریفی در کتاب يونس یکی از کتب مذهبی یهود است و در سوره های یونس و انعام و صافات و قلم حقیقت داستان او هست و او پیغمبری از مردم نینوا بود که عددشان صد هزار نفر بود چون سخن او را نپذیرفتند و مسخره اش کردند بجای اینکه مانند صبوران فوق صبر کند از میان آنان بدون اجازه الله فرار کرد و به کنار دریای مدیترانه آمد تا سوار کشتی شود و به غرب مديترانه برود که دریا طوفانی شد و مجبور شدند برای آنکه کشتی سبک تر شود و غرق نشود یکی را به دریا اندازند قرعه بنام يونس افتاد و او را به دریا انداختند و ماهی ای او را بلعید و او در تاریکیهای شکم او و دریا به درگاه الله توبه نمود و به اراده الله ماهی به ساحل افتاد و يونس به خواست الله از شکم ماهی بیرون آمد و پس از آنکه بهبودی یافت دوباره بسوی نینوا به ماموریت پیغمبری خود پرداخت و مردم نینوا که از داستانش با خبر شدند از معجزه ای که درباره او دیدند همه ایمان آوردند و داستان او استثنائی است در میان پیغمبران که بجای آنکه مردم در اثر کفران نبوت به عذاب دچار شوند پیغمبرشان عذاب دید و آنان ایمان آوردند و این میرساند که پیغمبران و کسانی که مورد وحی قرار میگیرند و در عین حال که پیغام ایشان عین هم میباشد اوضاع و احوال مختلف و احساسات و افکار گوناگون دارند ) (88)فَاستَجَبنا لَهُ وَنَجَّيناهُ مِنَ الغَمِّ ۚ وَكَذٰلِكَ نُنجِي المُؤمِنينَ21:88
و زکریا را نیز فرمان و دانشی دادیم، وقتی او پروردگار خود را آواز داد که مرا تنها مگذار اگرچه بهترین وارث ها خودت میباشی (89)وَزَكَرِيّا إِذ نادىٰ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرني فَردًا وَأَنتَ خَيرُ الوارِثينَ21:89
ما تقاضای او را پذیرفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و به نفع او همسر او را هم خوب کردیم این هرسه در کارهای خوب پیشی میگرفتند و از روی علاقه و پرهیز کاری ما را میخواندند و کاملا مطيع ما بودند (داستان پیری و نازا بودن زن زکریا و بوجود آمدن يحيی از آندو روی معجزه الله بواسطه تقاضای زکریا از الله صورت گرفت همراه با داستان مریم، مادر عیسی، که جزء خدمه کنیسه یهود و زیردست زکریا بود بطور مفصل در سوره های مریم و آل عمران و انجيل لوقا هست) (90)فَاستَجَبنا لَهُ وَوَهَبنا لَهُ يَحيىٰ وَأَصلَحنا لَهُ زَوجَهُ ۚ إِنَّهُم كانوا يُسارِعونَ فِي الخَيراتِ وَيَدعونَنا رَغَبًا وَرَهَبًا ۖ وَكانوا لَنا خاشِعينَ21:90
و آن زنی را بیاد آورید که فرج خود را پاک نگهداشت (یعنی پاکدامن بود) و ما در او از روح خود دمیدیم (در سوره تحریم گفته شده که قوه ای از یک دستگاه، کاملا شبیه به آدم، خارج شد و به فرج مریم نفوذ کرد و او را معجزه آسا به عیسی حامله نمود و داستان مفصل او در سوره های مریم و آل عمران و انجیل لوقا هست که مطالب قرآن تذکراتی علمی دارد ولی مطالب انجيل لوقا بواسطه تحریفهای موهومی که در آنست قابل اعتماد نیست) و او و پسرش را نشانه ای قرار دادیم برای تمامی مردم (91)وَالَّتي أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيها مِن روحِنا وَجَعَلناها وَابنَها آيَةً لِلعالَمينَ21:91
به یقین این راهی که از نظر دینی برای پیغمبران گذشته ذکر شد راه حقیقی دینی شما مردم است که همه یک راه میباشد و مربی شما منم پس فقط اطاعت بنده وار از من کنید (92)إِنَّ هٰذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّةً واحِدَةً وَأَنا رَبُّكُم فَاعبُدونِ21:92
لیکن مردم این یگانه مکتب دینی خود را در میان خود به پاره ها تقسیم کردند و حال آنکه همه بسوی ما برای بازخواست باز میگردند (93)وَتَقَطَّعوا أَمرَهُم بَينَهُم ۖ كُلٌّ إِلَينا راجِعونَ21:93
پس هر کس از کارهای نیکی بکند که این پیغمبران گفته اند به شرطی که مؤمن به پیغمبری آنان نیز باشد مخالفتی با کوشش ایشان از جانب ما نخواهد شد و ما آنرا به نفع او ثبت خواهیم کرد (94)فَمَن يَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلا كُفرانَ لِسَعيِهِ وَإِنّا لَهُ كاتِبونَ21:94
و بر مردم هر شهری که در اثر مخالفت با پیغمبران، آنها را نابود کردیم واجب شده است که آنان بسوی ما باز نگردند (95)وَحَرامٌ عَلىٰ قَريَةٍ أَهلَكناها أَنَّهُم لا يَرجِعونَ21:95
تا وقتی که دو قوم یاجوج و ماجوج (مغول و مانچو) از سدی که جلوی خود داشتند باز شوند (یعنی از قسمت وسطی دیوار چین که برای جلوگیری از هجوم آنان بوسیله شین شیه هوانگ ساخته شده پس از خرابی آن بگذرند و وارد چین شوند) و از هر تپه ای به سرعت بگذرند (اشاره به زمان هجوم مغولان به چین است که پس از سالیانی دراز حکومت مغولان از بین رفت و حکومت ملی بر سر کار آمد و باز پس از مدتی از حکومت ملی دوباره بر طبق پیشگوئی قرآن مانچوها از دیوار چین گذشته و چین را گرفتند و حکومت آنان ادامه داشت تا 1912 میلادی که حکومت آنان از بین رفت و جمهوری ملی چین بوسیله ژنرال چیانکایچک اعلام گردید و نتیجه ای که از قرآن و از سوره کهف و این آیه که در سوره انبیاست و آیاتی که در سوره حج و سوره سجده است میگیریم این است که 1912 میلادی سال شروع هزاره آخر دنیاست که خود در سوره زمر بنام قیامت اول معروف شده که پس از آن قیامت کبری که وعده بازگشت دوباره مردم به زمین آخرت است خواهد رسید ) (96)حَتّىٰ إِذا فُتِحَت يَأجوجُ وَمَأجوجُ وَهُم مِن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلونَ21:96
و چنین حادثه ای علامت نزدیک شدن آن وعده راست میباشد پس وقتی آن شد چشمان کسانی که کفران این تذکرات را کردند خیره خواهد شد و خواهند گفت وای بر ما که از چنین آینده ای در غفلت بودیم زیرا میخواستیم ستم کنیم (97)وَاقتَرَبَ الوَعدُ الحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبصارُ الَّذينَ كَفَروا يا وَيلَنا قَد كُنّا في غَفلَةٍ مِن هٰذا بَل كُنّا ظالِمينَ21:97
آری شما ستمکاران کفران کننده به همراه کسانی که از آنها اطاعت بنده وار میکنید که غیر از الله اند، گیرانه ی دوزخ خواهید بود و شما در آن وارد خواهید شد (98)إِنَّكُم وَما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُم لَها وارِدونَ21:98
اگر کسانی که این مردم از آنها اطاعت بنده وار میکردند، حقیقتاً صاحب اختیار مردم بودند (حقاً خدای ایشان بودند) چنین صاحب اختیارانی در دوزخ وارد نمی شدند و حال آنکه با مریدان خود در آن همیشه خواهند بود (بدیهی است که این دوزخ روند گان سوءاستفاده چیان مذهبی هستند که ستمکاران از تقلید و اطاعت بنده وار از مذهب ایشان خوب میتوانند به جامعه بر اساس کلاه شرعی های مذهبی ستم کنند و تمام بت های ساختگی نیز ساخته این معبودان حقیقی مردم است اگر چه به حیله و دروغ پیغمبر و امامی را واسطه این بت پرستی ها و دکان داریها معرفی کنند ) (99)لَو كانَ هٰؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدوها ۖ وَكُلٌّ فيها خالِدونَ21:99
برای این مریدان و مرادان در دوزخ ناله هایی میباشد و صدای ناله یکدیگر را در اثر صدای بزرگتر شعله های دوزخ، در دوزخ نمی شنوند (100)لَهُم فيها زَفيرٌ وَهُم فيها لا يَسمَعونَ21:100
اما کسانی که آن زندگی نیکوتر (بهشت) به نفع ایشان از پیش بوسیله پیغمبران گفته شد، از آتش دوزخ دور خواهند بود (101)إِنَّ الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنىٰ أُولٰئِكَ عَنها مُبعَدونَ21:101
کمترین صدایی از آن را نخواهند شنید و در آنچه دلخواه ایشان است همیشه زندگی میکنند (102)لا يَسمَعونَ حَسيسَها ۖ وَهُم في مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم خالِدونَ21:102
بزرگترین فریاد التماس آمیز دوزخیان آنان را غمگین نخواهد کرد و بلکه فرشتگان الله به استقبال ایشان می آیند و میگویند این آن زمانی است که قبلا بدان وعده داده شده بودید (103)لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ وَتَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ هٰذا يَومُكُمُ الَّذي كُنتُم توعَدونَ21:103
آن زمان پس از وقتی است که این آسمان نیلگون شما را به مانند پیچاندن طومار نوشته هائی که می پیچانند خواهیم پیچاند و آسمان و آنچه در آنست را همانطور که در اول ایجادش از جائی آوردیم دوباره به آنجا برمیگردانیم این وعده ایست به گردن ما که ما حتما آنرا خواهیم کرد (شرح مفصل این پیچیده شدن طومار آسمان، و این که بعد از آن با چه فاصله زمانی ارواح ما دوباره در زمین آخرت زنده میشوند در آخر سوره زمر و کتاب معجزات علمی قرآن میباشد ) (104)يَومَ نَطوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ ۚ كَما بَدَأنا أَوَّلَ خَلقٍ نُعيدُهُ ۚ وَعدًا عَلَينا ۚ إِنّا كُنّا فاعِلينَ21:104
و در زبور داوود که بعد از تورات موسی از جانب ما به داوود وحی شده نیز ثبت کرده ایم که زمین آخرت را بندگان نیکو کارِ من به ارث خواهند برد (به آیات 9 و 11 و 22 و 26 و 29 و 34 از مزمور سی و هفتم از مزامیر داوود مراجعه شود و باید دانست که مزامير داوود سرود هائیست که داوود آنها را از خود سروده با الهام گرفتن از مطالب وحی که آن مطالب بنام زبور داوود بر داوود وحی شده است و متنی که در آیه 26 از مزمور 37 میباشد اینست: «صالحان وارث آن زمین خواهند شد و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود» ) (105)وَلَقَد كَتَبنا فِي الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّكرِ أَنَّ الأَرضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحونَ21:105
به یقین این ابلاغیه ای میباشد برای قومی که میخواهند اطاعت بنده وار از من کنند (106)إِنَّ في هٰذا لَبَلاغًا لِقَومٍ عابِدينَ21:106
و ما تو را نفرستاده ایم مگر آن که بوسیله این ابلاغیه رحمتی برای عموم مردم باشی (107)وَما أَرسَلناكَ إِلّا رَحمَةً لِلعالَمينَ21:107
و تو بگو اصول آنچه به من وحی میشود این است که صاحب اختیار شما (خدای شما ) فقط یک صاحب اختیار است و آیا حاضرید تسليم دستورات او باشید ؟ (مسلمان باشید ؟) (108)قُل إِنَّما يوحىٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلٰهُكُم إِلٰهٌ واحِدٌ ۖ فَهَل أَنتُم مُسلِمونَ21:108
پس اگر آنان پشت کردند بگو من بدون هیچ استثنائی به تمامی شما مردم اعلام لازم را کردم و خودم نمیدانم آیا وعده هائی که به شما داده شده نزدیک است یا دور (این وعده ها هم شامل بد بختی دنیائی کافران مکه و پیروزی مسلمین میشود و هم شامل زندگی دوباره بشرها در قیامت کبری و آخرت) (109)فَإِن تَوَلَّوا فَقُل آذَنتُكُم عَلىٰ سَواءٍ ۖ وَإِن أَدري أَقَريبٌ أَم بَعيدٌ ما توعَدونَ21:109
فقط الله است که هر گفتار آشکاری را میداند و میفهمد که شما چه چیزهائی را کتمان میکنید (110)إِنَّهُ يَعلَمُ الجَهرَ مِنَ القَولِ وَيَعلَمُ ما تَكتُمونَ21:110
و من چه میدانم شاید این وعده ها امتحانی به نفع شما باشد و شما در این آزمایش قبول شوید و مؤمن گردید و تا مدتی که بطور معمول باید زنده بمانید از ایمان و زندگی خویش بهره ببرید (111)وَإِن أَدري لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَكُم وَمَتاعٌ إِلىٰ حينٍ21:111
آری پس از اتمام اینگونه تبلیغات که به وسیله هریک از پیغمبران در زمان خودشان انجام گرفت و پس از مخالفت هائی که دیدند عاقبت گفتند پروردگارا خودت به آنچه سزاوار این مردم کفران کننده است فرمان ده و میدانیم کسی که ما را برای پیغمبری پرورش داده آن رحمان (رحمان برطبق آنچه در سوره الرحمن است یعنی بخشنده مخلوقات و قوانینش به انسان) است که بر آنچه کافران درباره این وعده ها به غلط توصیف میکنند تقاضای کمک ما را انجام خواهد داد (یعنی با عذابی که ایشان را دچار خواهد کرد به مسخره بازی های آنان که تصور میکردند این وعده ها دورغ است پایان خواهد داد ) (112)قالَ رَبِّ احكُم بِالحَقِّ ۗ وَرَبُّنَا الرَّحمٰنُ المُستَعانُ عَلىٰ ما تَصِفونَ21:112
Nach oben scrollen