6 مسد

پناه میبرم به الله از شرِّ شیطانِ مَطرودأَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
پس از نزول سوره‌ی مدثر از جانب الله بر پیامبر اسلام و تهدیدی که از جانب فرستنده‌ی محمد بر دومین قهرمان مخالف با پیامبری پیامبر اسلام، یعنی ولید بن مغیره، اعلام شد (اولین قهرمان ابوجهل بود)، نوبت به یکی از عموی‌های پیامبر اسلام، یعنی ابی لهب، رسید. هرگاه در سوره‌ی ابی لهب دقت شود و رابطه‌ی آن را با سوره‌ی مدثر در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که با نفوذان فسادکارِ مکه، پس از نزول سوره‌ی مدثر و تهدیدی که در آن و سوره‌ی علق نسبت به امثال خود دیدند، مخالفت خود را نسبت به پیامبر اسلام و مؤمنین شدیدتر نمودند و کوشش کردند از طریق خویشانش به او فشار آورند تا شاید از این کارها دست بردارد. مناسب‌ترین آشنای حضرت محمد، ابی لهب بود که زنش، دختر ابوسفیان، اُم جمیل نام داشت. از قرار، ابی لهب پیامبر اسلام را به خانه‌ی خود دعوت می‌کند و ابتدا او را نصیحت می‌نماید تا اگر نصیحت در او اثر نکرد، به تهدیدش پردازد (زن ابی لهب حس می‌کرد که محمد به مخالفت با امثال ابوسفیان‌ها برخاسته و محرک شوهرش بود). و ضمناً خود ام جمیل نیز بیشتر از ابی لهب به پیامبر اسلام پرخاش کرده است. پس از این حادثه، الله سوره‌ی ابی لهب را بر پیامبرش می‌فرستد:
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
هم دست‌های ابولهب آسیب دید و هم خود او. (از این عبارت برمی‌آید که ابولهب با دست‌های خود، پس از آنکه دید نصیحت‌ها در محمد تأثیری ندارد، به پیامبر اسلام آزار رسانده و او را تهدید به زیان کرده است.) (1)تَبَّت يَدا أَبي لَهَبٍ وَتَبَّ111:1
نه مال او از او رفع نیاز کرد و نه کارهایی که نمود. (اینکه افعال در این جملات به صورت ماضی آمده، به دلیل حتمیت نتیجه کارهایی است که انجام داده و مسلماً این زیان‌ها از همان روزی که ابی لهب عمل بدی انجام داد، شروع شد و نمودار واقعی آن به تدریج در دنیا آشکار گردید. زیرا از آن پس می‌دید که مؤمنان به اسلام کم‌کم زیاد می‌شوند و امثال او ناراحت‌تر می‌گردند و کاری هم از دستشان ساخته نیست. در نهایت، ابی لهب چند روز پس از شکست اهل مکه از مسلمین در جنگ بدر بر اثر مرض طاعون مرد.) (2)ما أَغنىٰ عَنهُ مالُهُ وَما كَسَبَ111:2
بزودی دچار آتشی خواهد شد که زبانه ها دارد (3)سَيَصلىٰ نارًا ذاتَ لَهَبٍ111:3
و زنِ او، هیزم‌کش خواهد بود. (این جمله مجاز است و اشاره به این است که زن ابی لهب که ابی لهب را تحریک می‌کرد، برادرزاده‌اش را به شدت اذیت کند، در آخرت و در جهنم نیز باعث شدت عذاب بر ابی لهب جلوه‌گر می‌شود.) (4)وَامرَأَتُهُ حَمّالَةَ الحَطَبِ111:4
و در گردن این زن، ریسمان زبری از لیف خرما خواهد افتاد. (چون ام جمیل از یک طرف به گردنبندهای جواهرنشان و گران‌قیمت علاقه داشت و از طرف دیگر تعهدی بر گردن گرفته بود که به نفع پدرش، ابوسفیان، و سایر نفوذان عرب، ابی‌لهب را وادار به اذیت پیامبر اسلام کند، در این جمله به او گوشزد شده تا بداند همین علاقه‌ها باعث بدبختی شدید برای اوست. آنچه باید ما از این آیه و امثال این آیات بفهمیم، این است که در آخرت و در زمینی که بهشت و جهنم در آن است، به تناسب موادی که زمین و بدن انسان‌های آن از آن درست شده، دارای آب و درخت‌های خوب و بد و از جمله ریسمانی است که شبیه به ریسمان خشن و زجرآور دنیاست.) (5)في جيدِها حَبلٌ مِن مَسَدٍ111:5

اگر جوینده‌ای به روایات ساختگی موجود در تفسیرهای قرآن مراجعه کند و آن‌ها را با آنچه ما با استفاده از متن قرآن و ترتیب نزول نوشته‌ایم مقایسه نماید، متوجه خواهد شد که چه دست هایی از قدیم برای خراب جلوه دادن اسلام و قرآن به کار افتاده‌اند و چگونه سنی و شیعه را از حقایق قرآن کم و بیش از قدیم منحرف کرده‌اند.

هنگامی که پس از جنگ بدر، خبر پیروزی عجیب مسلمین علیه کافران مکه به وسیله غلام ابی لهب به او رسید، ابی لهب غلام خود را زد. در آن حال، همسر برادر ابی لهب، عباس ابن عبدالمطلب، ناراحت شد و از پشت، ضربه‌ای مجروح‌کننده بر سر او زد. ابی لهب هفت روز از جراحت آن در رنج بود و سپس دچار طاعون شد. او با رنجی بس شدید و به طرزی بس نفرت‌آور از آن مرض مرد، به گونه‌ای که از تعفن آن، کسی حاضر نبود به جسد او نزدیک شود. تا اینکه با اجرتی زیاد، غلامانی سیاه، جسد او را برده و در خاک کردند.

Nach oben scrollen