096-002-002-علق

« Back to Glossary Index
و انسان را از چسبیده‌هایی آفریده است. (۲)

آیه 2 „خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ“

تحلیل دستوری:

  1. خَلَقَ:
    • فعل ماضی: فعل „خَلَقَ“ فعل ماضی است و به معنای „خلق کرد“ یا „آفرید“ می‌باشد.
    • فعل ثلاثی مجرد: این فعل از نظر ساختار، ثلاثی مجرد است.
    • فعل لازم: این فعل در این جمله به صورت لازم به کار رفته است.
  2. الْإِنسَانَ:
    • اسم: کلمه „الْإِنسَانَ“ اسم معرفه با „ال“ است که به معنای „انسان“ می‌باشد.
    • مفعول به: در این جمله، „الْإِنسَانَ“ مفعول به فعل „خَلَقَ“ است.
  3. مِنْ:
    • حرف جر: „مِنْ“ حرف جر است و به معنای „از“ می‌باشد.
  4. عَلَقٍ:
    • اسم نکره: „عَلَقٍ“ اسم نکره است و به معنای „علقه“ یا „چیزی چسبنده“ می‌باشد.
    • مجرور: به دلیل وجود حرف جر „مِنْ“، کلمه „عَلَقٍ“ مجرور شده است.

تحلیل صرفی:

  • ریشه (اصل ثلاثی): ریشه فعل „خَلَقَ“ از حروف „خ-ل-ق“ تشکیل شده است که به معنای خلق کردن یا آفریدن است.
  • ریشه کلمه „عَلَقٍ“: این کلمه از ریشه „ع-ل-ق“ می‌آید و به معنای چیزی چسبنده یا خون بسته شده است.

نوع جمله:

  • جمله خبری: این جمله یک جمله خبری است که خبری را بیان می‌کند و آن این است که انسان از علق آفریده شده است.

این تحلیل شامل بررسی ساختار دستوری و معنایی آیه به زبان فارسی بود.

Nach oben scrollen