074-020-005-مدثر

« Back to Glossary Index
آری، این سنجشش، باعثِ راندَنَش بوسیله ی الله شد (۲۰)
آیه 20: „ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ“.

تحلیل دستوری:

  1. ثُمَّ (ثُمَّ):
    • نوع: حرف عطف
    • کارکرد: برای ترتیب و تأخر زمانی به کار می‌رود، معادل „سپس“ در فارسی.
  2. قُتِلَ (ق ت ل):
    • نوع: فعل ماضی مجهول
    • صَیغَة: سوم شخص مفرد مذکر
    • معنی: کشته شد
    • ریشه: ق-ت-ل (قتل)
    • مفهوم ریشه در فارسی: کشتن
  3. كَيْفَ (كَيْفَ):
    • نوع: اسم استفهام
    • کارکرد: برای پرسش درباره چگونگی یا وضعیت چیزی به کار می‌رود، معادل „چگونه“ در فارسی.
  4. قَدَّرَ (ق د ر):
    • نوع: فعل ماضی معلوم
    • صَیغَة: سوم شخص مفرد مذکر
    • معنی: تدبیر کرد، اندازه‌گیری کرد
    • ریشه: ق-د-ر (قدر)
    • مفهوم ریشه در فارسی: اندازه‌گیری کردن، مقدر کردن

نوع جمله:

این جمله یک جمله خبری است که به صورت تعجبی به کار رفته است. در اینجا، فعل „قُتِلَ“ به صورت مجهول آمده تا تاکید بر روی عمل کشتن باشد و „كَيْفَ قَدَّرَ“ به نوعی تعجب از چگونگی تقدیر و تدبیر فرد مورد نظر را بیان می‌کند.

معنای کلی در فارسی:

این آیه به صورت تعجبی به فردی اشاره دارد که تدبیر کرده و سپس به او لعنت شده است، یعنی „سپس کشته باد (لعنت باد) او که چگونه تدبیر کرد.“

Nach oben scrollen