048-016-110-فتح

« Back to Glossary Index
برای این عربهای بادیه نشینِ کنار زده شده بگو، باز هم در آینده ای نزدیک بسوی قومی جنگجو و مجهز دعوت میشوید تا یا با آنان بجنگید ،یا آنان بی جنگ تسلیم میشوند (اشاره به لشگر کشی مسلمانان برای فتح مکه است که دو سال بعد بواسطه عهدشکنی کافران مکه اتفاق خواهد افتاد) پس اگر در رفتن به جنگ با آنان اطاعت کرديد الله به شما مزد خوبی خواهد داد، ولی اگر به مانند آنچه در قبل کردید پشت به چنین جنگی کرديد الله شما را به عذاب دردناکی معذب خواهد نمود (در موقعی که پیغمبر اسلام روی خوابی که دیده بود و می دانست درست است، تصمیم گرفت، با هر چه بیشتر از مسلمانان بسوی مکه رود، تا حج خانه کعبه را بصورت عمره بجای آورد آنانکه ایمان کمتری داشتند، فکر می کردند که مسلمانان بدست لشگریان پرقدرت کافران مکه نابود خواهند شد، لذا به بهانه هائی از همراهی با مسلمانان حقیقی خودداری کردند، تا اینکه مسلمانان حقیقی با عددی در حدود هزار و پانصد نفر بسوی مکه حرکت کردند و این حرکت در اول ذیقعده سال ششم هجری بود، پیغمبر اسلام و مسلمانان در این سفر تعدادی شتر و گوسفند نیز برای قربانی با خود بردند و حضرت رسول عثمان بن عفان را که از سران مسلمانان و از مهاجران بود، بسوی مکه فرستاد تا به بزرگان مکه خبر دهد که مسلمانان بدون کوچک ترین اذیتی میخواهند، فقط برای گذراندن مراسم عمره بیایند و قربانی های خود را به فقرای مکه دهند و مراجعت نمایند، چون از مراجعت عثمان خبری نشد، ده نفر از دیگر رؤسای مسلمین را پیغمبر اسلام فرستاد و بزرگان مکه آنان را نیز نگهداشتند و گروههائی را برای تحقیق و در صورت امکان منصرف کردن پیغمبر اسلام از آمدن به مکه، نزد پیغمبر اسلام فرستادند. مسلمانان عده ای از آنان را به گروگان نگهداشتند تا آنان عثمان و دیگران را باز پس فرستند و به این طریق رفت و آمدهائی میان مسلمانان و بزرگان مکه شروع شد، تا نماینده ای از طرف مردم مکه آمد و با پیغمبر اسلام عهدنامه ای را امضاء کرد و گروگانها را پس دادند و مقرر شد، پیغمبر اسلام امسال را باز گردد و سال دیگر که آنان آمادگی پذیرائی دارند، مسلمانان به حج آیند و پیغمبر اسلام این عهد نامه را پذیرفت و طرفین امضاء کردند و طبق این عهدنامه قرار شد که تا ده سال نه کافران به مسلمانان تعرضی کنند و نه مسلمانان به کافران و الا عهدنامه شکسته خواهد شد و در این عهدنامه بود که اگر مردمی از مکه مسلمان شوند و فرار کنند و به مسلمانان پناه ببرند، مسلمانان باید آنها را به مکه بر گردانند و پناه ندهند ولی اگر از مسلمانان مدینه کسی به مردم مکه پناه برد، اهل مکه حق داشته باشند او را پناه دهند و این عهدنامه باعث شد که مسلمانان از محل این عهدنامه که حديبيه نام داشت، بسوی مدینه مراجعت نمایند و در اواخر ذی حجه بود که پس از قربانی کردن قربانی های خود و خروج از احرام بسوی مدینه بازگشتند و این سوره پس از بازگشت آنان به مدینه نازل گردید و نزول این سوره پیغمبر اسلام و مسلمانان را مامور نمود که برای سرکوب کردن یهودیان خیبر که تا آنروز دشمنی های زیادی نسبت به مسلمانان انجام داده بودند اقدام کند، زیرا این یهودیان که بسیار قوی بودند، همیشه مخفیانه با دشمنان اسلام بر عليه مسلمانان اقداماتی میکردند و اغلب جاسوسانی بنام یهودیان مسلمان شده در میان مسلمانان داشتند در آیات فوق پیروزی کامل مسلمانان بر یهودیان خیبر پیشگوئی میشود و در آن آیات اعلام میشود آنانکه قبلا حاضر نشده بودند بسوى حديبيه آيند، خواهند گفت، همراه شما مسلمانان به جنگ یهودیان خیبر آیند تا از غنیمت های جنگی بهره ای ببرند و مسلمانان باید آنان را از خود دور کنند و کنار بزنند تا چیزی نصیبشان نشود، ولی اگر بعد از جنگ خیبر باز بخواهند از پیروزیهای مسلمانان بهره ای ببرند، باید قوی بودن ایمان خود را عملا نشان بدهند به این طور که باز مسلمانان برای فتح مکه حرکت میکنند و به جنگ کافران میروند، اگر از جنگ با آنان نترسیدند، معلوم میشود لیاقت همراهی با مسلمانان را در جنگهای کم خطرتری دارند) (16)
Nach oben scrollen