034-014-045-سبأ

« Back to Glossary Index
پس وقتی مرگ را بر سلیمان گذراندیم، جز موریانه، کسی نتوانست جن ها را از مرگِ سلیمان آگاه سازد و موریانه عصای بزرگ او را میخورد تا وقتی که از پوکی عصا، سليمان افتاد، در آن وقت جن ها فهمیدند که خوب بود از غیب خبر داشتند و مدتی در آن عذابِ پست کننده، نمی ماندند (این آیه میرساند که جنها که شبه بشرهائی از جنس ضد ماده هستند، مانند انسانها از خیلی چیزها خبر ندارند و انسانهائی که با جن سرو کار دارند، نباید تصور کنند، جنها به هر چیزی آگاهند، باید دانست که اسیر گرفتن سلیمان از دشمنان و کار کشیدن از آنها در کتاب تاریخ سلیمان که در دست یهود است، نوشته شده، ولی راجع به جن ها و بعضی چیزهای عجیبی که قرآن درباره سلیمان گفته چیزی در کتاب یهود نیست و ذکر نشدنِ اینها در کتب یهود برای این بوده که بنی اسرائیل از وجود آنها خبر نداشتند، زیرا چشمشان نمی دید، ولی گویا در بیت المقدس چیزهائی یافته اند که کار انسانها نباشد، همانطور که در مصر نیز چنین آثاری دیده اند و تصور میکنند، مردانی از کرات دیگر به زمین آمده اند، در صورتیکه از عبارات قرآن پیداست که آنها، کار جن هاست که در محیط ضد ماده کره زمین زندگی میکنند و ما آنها را نمی توانیم ببینیم و مطلب دیگر این است که طرز مردن سلیمان نیز در تاریخهای یهود نیست و شاید در روایات یهود باشد و معلوم میشود، سليمان بسیار با ابهت بود که با اینکه روی تخت خودش مواظب کارهای جنها بود و سکته کرد و مرد، تا مدتی پس از مرگش، کسی جرائت نداشت جلوی او برود و بفهمد که مرده است ولی چون از شرایط کار جن ها و مکان و زمان کارشان اطلاع درستی نیست، بیش از این چیزی نمی توان گفت) (14)
Nach oben scrollen