آری زمانی بود، که آن شیطان کارهای ایشان را طوری جلوه داد، که گویی به نفعِ ایشان تمام خواهد شد و به ایشان گفت، هیچ گروهی از مردم، امروز بر شما که چنین مجهز میباشيد، غلبه نخواهد کرد و من همیشه با شما همراهم، پس وقتی آن دو گروه مسلمان و کافر روبروی هم قرار گرفتند او بر دو پاشنه خود برگشت و گفت، من از شما بیزارم، زیرا چیزی را می بینم که شما نمی بینید و من از الله میترسم و الله مجازات کننده ای سخت میباشد (این شخص که نامش معلوم نیست که کیست از جملات قرآن پیداست که مانند بعضی از پیشوایان بانفوذ مذهبی بود که شهرت دارند، دارای کرامت و معجزه و اطلاعاتی غیبی هستند، و امروزه میتوان بعضی اقطاب صوفیه و یا کسانی که برای مردم کارهائی بنام جن و یا روح انجام میدهند از آن قبيل شمرد، اینان همیشه مورد توجه بانفوذان هستند و با نفوذان از وجود آنان گاهی استفاده هائی میبرند و به نظر می آید که سران لشگر کافران مکه به چنین کسی که در مکه بود گفته بودند که همراه قشون آنان بیاید و آنان را با سخنان خود و دعاهای خود تقویت کند و این شخص وقتی به محل تلاقی با لشگریان اسلام رسید، با مشاهداتی غیبی که او میدید و دیگران نمیدیدند، فهمید که لشگر کافران عذاب سختی خواهند کشید و لذا به رؤسای آنان گفت من باید به مکه بر گردم، زیرا چیزی می بینم که شما نمی بینید. مرتاضان هندی و بسیاری جادوگران چنین اند و با جن و ارواح خبیثه مربوطند و مردم تصور میکنند آنان با الله مربوطند و باید دانست که شیطان یعنی شیطنت کار و این لفظ در قرآن هم برای شیطنت کاران انسی و هم برای شیطنت کاران جنی و هم برای هر چیزی که در درون انسان هوس و یا وسوسه ای ایجاد کند که نتیجه اش فریب و یا گناه باشد گفته میشود حتی برای چیزهائی که سبب فراموشی انسان از انجام وظیفه ای بشود) (48) |
008-048-094-أنفال
« Back to Glossary Index