• دختر شولَمّی در اردوگاه سلیمان پادشاه ‏(‏۱:‏۱–‏۳:‏۵‏)‏
    • ۱
      • بهترین غزل سلیمان ‏(‏۱‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۲-‏۷‏)‏
      • دختران اورشلیم ‏(‏۸‏)‏
      • پادشاه ‏(‏۹-‏۱۱‏)‏
        • ‏«ما از طلا و نقره برایت زیورآلات می‌سازیم» ‏(‏۱۱‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۲-‏۱۴‏)‏
        • ‏«دلدادهٔ من برایم مثل کیسه‌ای پر از صمغ خوشبوی مُرّ است» ‏(‏۱۳‏)‏
      • چوپان ‏(‏۱۵‏)‏
        • ‏«ای عشق من،‏ تو چقدر زیبایی»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏
        • ‏«ای عشق من،‏ تو چقدر جذاب و زیبایی» ‏(‏۱۶‏)‏
    • ۲
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱‏)‏
        • ‏«من چیزی جز یک گل وحشی در دشت نیستم»‏
      • چوپان ‏(‏۲‏)‏
        • ‏«دلبر من بین دختران،‏ مثل سوسنی است»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۳-‏۱۴‏)‏
        • ‏«سعی نکنید آتش عشقی را در من شعله‌ور کنید که در دلم نیست» ‏(‏۷‏)‏
        • نقل‌قول از سخنان چوپان ‏(‏۱۰ب-‏۱۴‏)‏
          • ‏«ای زیبای من،‏ بلند شو و با من بیا» ‏(‏۱۰ب‏،‏ ۱۳‏)‏
      • برادران دختر شولَمّی ‏(‏۱۵‏)‏
        • ‏«روباه‌ها را بگیرید»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏
        • ‏«دلدادهٔ من مال من است و من مال او هستم» ‏(‏۱۶‏)‏
    • ۳
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱-‏۵‏)‏
        • ‏«شب‌ها در بسترم،‏به دلداده‌ام فکر می‌کردم» ‏(‏۱‏)‏
  • دختر شولَمّی در اورشلیم ‏(‏۳:‏۶–‏۸:‏۴‏)‏
    • ۳
      • دختران صَهیون ‏(‏۶-‏۱۱‏)‏
        • تخت روان سلیمان
    • ۴
      • چوپان ‏(‏۱-‏۵‏)‏
        • ‏«ای عشق من،‏ تو چقدر زیبایی» ‏(‏۱‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۶‏)‏
      • چوپان ‏(‏۷-‏۱۶الف‏)‏
        • ‏«ای عزیز دلم،‏ تو دلم را ربودی» ‏(‏۹‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۶ب‏)‏
    • ۵
      • چوپان ‏(‏۱الف‏)‏
      • دختران اورشلیم ‏(‏۱ب‏)‏
        • ‏«از عشقتان مست شوید»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۲-‏۸‏)‏
        • دختر شولَمّی خوابی را که دید تعریف می‌کند
      • دختران اورشلیم ‏(‏۹‏)‏
        • ‏«چرا فکر می‌کنی دلدادهٔ تو بهتر از بقیهٔ مردان است؟‏»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۰-‏۱۶‏)‏
        • ‏«او بین ده هزار نفر از همه سر است» ‏(‏۱۰‏)‏
    • ۶
      • دختران اورشلیم ‏(‏۱‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۲،‏ ۳‏)‏
        • ‏«دلدادهٔ من مال من است و من مال او هستم» ‏(‏۳‏)‏
      • پادشاه ‏(‏۴-‏۱۰‏)‏
        • ‏«ای عشق من،‏ تو مثل شهر تِرصه زیبایی» ‏(‏۴‏)‏
        • نقل‌قول از زنان ‏(‏۱۰‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏
      • پادشاه و دیگران ‏(‏۱۳الف‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۳ب‏)‏
      • پادشاه و دیگران ‏(‏۱۳پ‏)‏
    • ۷
      • پادشاه ‏(‏۱-‏۹الف‏)‏
        • ‏«ای دختر دوست‌داشتنی،‏ چه زیبا و دلربایی» ‏(‏۶‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۹ب-‏۱۳‏)‏
        • ‏«من مال دلداده‌ام هستم و او فقط مرا می‌خواهد» ‏(‏۱۰‏)‏
    • ۸
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱-‏۴‏)‏
        • ‏«ای کاش تو مثل برادرم بودی» ‏(‏۱‏)‏
  • دختر شولَمّی بعد از اثبات وفاداری‌اش برمی‌گردد ‏(‏۸:‏۵-‏۱۴‏)‏
    • ۸
      • برادران دختر شولَمّی ‏(‏۵الف‏)‏
        • ‏««این کیست که به دلداده‌اش تکیه داده»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۵ب-‏۷‏)‏
        • ‏«عشق مثل مرگ،‏ قدرتمند است» ‏(‏۶‏)‏
      • برادران دختر شولَمّی ‏(‏۸،‏ ۹‏)‏
        • ‏«اگر خواهرمان یک دیوار باشد،‏ … ولی اگر یک در باشد …» ‏(‏۹‏)‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۰-‏۱۲‏)‏
        • ‏«من یک دیوارم» ‏(‏۱۰‏)‏
      • چوپان ‏(‏۱۳‏)‏
        • ‏«بگذار من هم صدایت را بشنوم»‏
      • دختر شولَمّی ‏(‏۱۴‏)‏
        • ای عشق من مثل یک غزال عجله کن