ای کسانی که ایمان آورده اید، در سه موقع از شبانه روز، باید هم غلامان مورد تملک شما و هم پسر بچه هائی از خودتان که هنوز محتلم نشده اند، از شما اجازه ورود بر شما بگیرند، این سه زمان سه زمانی است که شما ممکن است برهنه باشید، یکی پیش از نماز فجر و دیگر هنگامی است که برای استراحت بعد از ظهر ( که آنرا ظهیره میگویند) لباس خود را فرو میگذارید و زمان سوم، بعد از نماز عشا میباشد بعد از این سه زمان نه بر شما عیب است و نه بر آنان که بر یکدیگر رفت و آمد نمائيد، الله تعليمات روشن خودش را برای شما به اینگونه واضح میکند و الله دانائی میباشد پرحکمت (در حکومت اسلام برای جامعه مسلمان، تنظیم امور و وقت شناسی و منطقی بودن زندگی و تربیت صحیح اجتماعی بسیار مورد توجه الله بوده و طبق آیات بالا مسلمانان صدر اسلام، همیشه موظف بودند پس از سفيدی صبح از خواب بیدار شوند و خود را برای خواندن نماز و یاد آوری تعهد نیکوکاری در پیشگاه الله آماده کنند و حتی المقدور برای نماز جماعت به مسجدها میرفتند و چون پس از بیدار شدن تا زمان رفتن بسوی نماز صبح، ممكن است مرد و زن بدنشان برهنه باشد، شرط عفاف اسلامی این است که حتی پسر آنان که هنوز به رشد و احتلام نرسیده ولی فهم و تشخیص دارد که روابط زن و شوهر و وضع عورت ایشان را بداند، اجازه نداشته باشد سر زده داخل اطاق خواب پدر و مادر خود شود و همچنین در هنگام استراحت و خوابِ بعد از ظهر که آن نیز برای عموم مسلمانان روی نظم زندگی و از بین رفتن خستگی کار صبح لازم بوده، ممکن بود این برهنه بودن پیش آید. لذا در تمام زمان استراحت بعد از ظهر که آن نیز باید پسر و نوکر اجازه دخول بگیرند و البته رسم مسلمانان این بوده که از کار صبح که برمیگشتند، به خانه می آمدند و غذا میخوردند و استراحت میکردند و بعد نماز مربوط به این استراحت را که به نماز ظهيره معروف بود، میخواندند و به کار بعد از ظهر میرفتند و لذا می بینیم در سنت پیغمبر اسلام و در متن کتاب سنتی که از زمان پیغمبر اسلام در دست است، ذکر شده که نماز ظهر را نباید سر ظهر خواند، بلکه بهتر است آنرا به عقب اندازند تا شخص مسلمان پس از خستگی کار که گرسنه است، با کسالت نماز نخواند، مسلمانان قبل از رفتن به کار بعد از ظهر، با در نظر گرفتن اینکه، اگر هوا تابستانی و گرمتر باشد برای طولانی بودن روز بیشتر استراحت میکنند و اگر سردتر باشد کمتر هنگام نماز جماعت را در وقتی مناسب تعیین می نمودند و بدیهی است که بعد از نماز صبح و نماز ظهیره هرگز وقت خود را به نمازهای زیاد و یا دعا و خواندن قرآن تلف نمی کردند و این کارها را کسانی پیش از نماز انجام میدادند که زودتر به نماز آمده بودند و در مسجد بیکار میماندند. وضع کار بعد از ظهر مسلمانان همیشه طوری بود که به نماز جماعت قبل از غروب برسند، یعنی تقریبا یکساعت به غروب لازم بود همه دست از کار بکشند تا غروب آفتاب، نماز قبل از غروب ایشان تمام شود. پس از غروب آفتاب تمام مسلمانان بیش از سه ساعت وقت نداشتند تا به خواب شب بروند و در عرض این سه ساعت آنانکه کاری در خارج خانه و مسجد داشتند به دنبال کار خود میرفتند و فقط موقع نماز مغرب و نماز عشاء به مسجد میآمدند و اگر به جماعت نمی رسیدند، نماز خود را به فُرادا میخواندند و آنانکه بیکار بودند در مسجد پس از نماز قبل از غروب میماندند و نماز مغرب و عشاء خود را به جماعت میخواندند و پس از نماز عشاء که وقت آن در حدود یک ساعت و نیم بعد از غروب بود، به منزل میرفتند و میخوابیدند تا باز صبح زود از خواب برخیزند، البته بعد از نماز قبل از غروب که آنرا نماز عصر میگویند، مبلغان اجتماعی اسلام فاصله میان نماز عصر و مغرب و فاصله میان نماز مغرب و عشاء را به تبلیغ و تربیت صحیح اسلامی و تعلیم معنا و تفسیر قرآن و قوانین مذهبی اسلام میگذراندند و مسلمانان را به حوادث روز و کوشش های اجتماعی که باید انجام دهند، تشویق مینمودند و مراعات همین امور بود که مسلمانانِ زمان پیغمبر اسلام به جائی از پیشرفت رسیدند که حکومت وسیعی را زیر تربیت اسلامی آوردند و تمام مردم جهان را از پیشرفتِ سریع همه جانبه خود خیره کردند تا اینکه دشمنان مخفی اسلام کوشش نمودند مسلمانان را با ایجاد اختلافات مذهبی و اختلافات تفسیری قرآن و سنت و ایجاد شورشها از همان قرن دوم هجری به آنچه حالا در تمام دنیای اسلام می بینیم، برسانند و اسیر خودشان کنند و بجای تربیت صحیح، جوانان مسلمان را به عیاشی ها و بی عفافيها و شرارتها و بی نظمی های اجتماعی و خرافات و موهومات مذهبی دچار سازند) (۵۸) |
024-058-102-نور
« Back to Glossary Index