و آن زمانی بود که وقتی برای آن ملكها گفتیم، به نفع آدم سر به سجده فرو آورید، همه بی چون و چرا قبول کردند، مگر ابلیس که اظهارِ عدم قبول کرد (ملک که آنرا به فارسی فرشته گویند، یعنی مورد تملک و بی اختیار در مقابل مالک خود و به عبارت دیگر، یعنی مامور و فرستاده است و این ملکها که از جانب الله مامور شدند، به نفع آدم سجده کنند، آن مواد بی جان یا با جانی هستند که در محیط زندگی آدم بوده و باید در اختیارِ منافع آدم ها قرار گیرند، مانند آب و خاک و حیوان و نبات و ماه و خورشید و زمین و هم مامورین روحی که به چشم دیده نمی شوند و مامور حفظ زندگی و مرگ انسانهایند و ابلیس نیز چون هنوز از خود استعدادِ اختیارِ درون خود را نشان نداده بود در مقابل روحِ انسانی آدم اول، به مانند سایر ملکها خود را ملک و بی اختیار جلوه میداد، تا اینکه بواسطه دستور الله که به همه گفته بود، تسلیم منافع آدم شوند، او تحریک شد و استعدادِ عدمِ قبول این فرمان را نشان داد، ابلیس یعنی کسی که فایده زیادی برای بشر ندارد و دقت کنندگان در قرآن باید بدانند که این داستان در قرآن چندین بار بطور مختصر یا مفصل بیان شده، برای این است که ما بدانیم، ملک چیست و فرق آنها با انسان و جن چه میباشد و این سه نوع موجود، چه ارتباطی با هم دارند و برای چه آفریده شده اند) (116) |
020-116-048-طه
« Back to Glossary Index