020-094-048-طه

« Back to Glossary Index
هارون جواب داد، ای پسر مادر من، ریش و موی سرِ مرا نگیر، زیرا من از آن ترسیدم که بگوئی میان بنی اسرائیل جدائی افکنده ای و سخن مرا که گفته بودم، مواظب اتحاد و عدمِ اختلاف ایشان باشم، مراعات نکردی (در سوره اعراف گفته شده که موسی چون نزد قوم خود آمد و دید که آنان چون بت پرستان شده اند، از زیادی خشم، الواح تورات را که در آنها بوسیله قدرت الله، ده فرمان و مطالبی از تورات حک شده بود، بیفکند و مجسمه گوساله را برداشت و بر زمین زد و موی سرِ هارون را گرفت و او را میکشید و به او بد گفت، و اهانتش کرد و چون هارون گفت، آنان به سخن من اهمیت ندادند و بلکه میخواستند مرا که مخالف بودم بکشند، موسی از اعمال خود نسبت به او پشیمان شد و از پروردگار بخشش خود و او را خواست و بنی اسرائیل را به توبه تشویق کرد، و دوباره الواح افتاده را برداشت و به بنی اسرائیل آنها را تعلیم داد) (94)
Nach oben scrollen