018-018-071-كهف

« Back to Glossary Index
از دیدن ایشان گمان میکردی بیدارند با اینکه خواب بودند و ما ایشان را راست و به چپ می غلطاندیم و سگ ایشان دو بازوی خود را به طرف آستانه غار باز کرده بود بطوری که اگر میخواستی بر آنان مطلع شوی از ایشان فرار میکردی و از ایشان میترسیدی (بنابراین کسی جرئت نمی کرد برود و تحقیق در وضع ایشان نماید ) (۱۸)
Nach oben scrollen