گفتند: ای پدر ما، يوسف را نزد اسبابهای خود گذاشته بودیم و رفتیم که با هم، در بازیِ سبقت گرفتن از یکدیگر شرکت نمائیم (مسابقه دویدن) پس گرگ او را خورد (برای چرانیدن گوسفندان بیرون میرفتند) و با اینکه ما راستگو میباشیم، تو باور نمی کنی (۱۷) |
012-017-056-يوسف
« Back to Glossary Index