008-017-094-أنفال

« Back to Glossary Index
پس بنابر آنچه گفته شد شما کم ایمانان دنیا خواه نبودید که آنها را کشتید بلکه ایشان را الله کشت و زمانی که تو آن حوادث را قصد کردی تو نبودی که قصد کردی بلکه الله بود که قصد نمود و آن برای این بود که مؤمنان را آزمایش خوبی بکنیم و الله شنوائی بس دانا میباشد (با اینکه رمی در این آیه به معنای قصد و تصمیم است و با اینکه هیچ دلیلی موجود نیست که بتوان آنرا انداختن مشتی خاک و شن تصور کرد، اکثر نزدیک به تمام مفسران روی روایاتی دروغ آنرا افشاندن مشتی شن تفسیر کرده اند و قطعی است که تمام جزئیات جنگ بدر روی نقشه ای بوده که الله طرح کرده و دستور داده تا مؤمنان وعده پیروزی با سابقه خود را ببینند و کم ایمانان از پر ایمانان شناخته شوند و کم ایمانان بر ایمانشان افزوده گردد و توقع نداشته باشند پیغمبر اسلام به دلخواه ایشان عمل کند) (۱۷)
فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ‎﴿١٧﴾


جمل و ترجمه

  1. فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ
    • ترجمه: شما آنها را نکشتید، بلکه خدا آنها را کشت.

    تحلیل گرامری:

    • فَلَمْ: حرف نفی، به معنای „پس نه“.
    • تَقْتُلُوهُمْ: فعل مضارع، به معنای „شما نمی‌کشید آنها را“.
    • وَلَٰكِنَّ: حرف استثنا، به معنای „اما“.
    • اللَّهَ: اسم علم، به معنای „خدا“.
    • قَتَلَهُمْ: فعل ماضی، به معنای „او آنها را کشت“.

    نوع جمله: خبری، جملۀ شرطی
    معنی: این جمله نشان‌دهنده‌ی عدم توانایی انسان‌ها در کشتن است و تأکید بر قدرت خداوند دارد.

  2. وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ
    • ترجمه: و تو نرفتی وقتی که پرتاب کردی، بلکه خدا پرتاب کرد.

    تحلیل گرامری:

    • وَمَا: واژه‌ای برای نفی و تأکید، به معنای „و نه“.
    • رَمَيْتَ: فعل ماضی، به معنای „تو پرتاب کردی“.
    • إِذْ: حرف زمان، به معنای „هنگامی که“.
    • وَلَٰكِنَّ: حرف استثنا، به معنای „اما“.
    • اللَّهَ: اسم علم، به معنای „خدا“.
    • رَمَىٰ: فعل ماضی، به معنای „او پرتاب کرد“.

    نوع جمله: خبری
    معنی: این جمله نشان‌دهنده‌ی نقش خداوند در امور انسان‌ها و تأکید بر قدرت اوست.

  3. وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا
    • ترجمه: و تا مؤمنان را با امتحانی نیکو بیازماید.

    تحلیل گرامری:

    • وَلِيُبْلِيَ: فعل مضارع با لام تعلیل، به معنای „تا بیازماید“.
    • الْمُؤْمِنِينَ: اسم مجرور، به معنای „مؤمنان“.
    • مِنْهُ: حرف جر و ضمیر، به معنای „از او“.
    • بَلَاءً: اسم، به معنای „امتحان“ یا „آزمایش“.
    • حَسَنًا: صفت، به معنای „نیکو“.

    نوع جمله: هدفی
    معنی: این جمله به هدف از امتحان مؤمنان اشاره دارد.

  4. إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
    • ترجمه: حقیقتاً خدا شنوا و داناست.

    تحلیل گرامری:

    • إِنَّ: حرف تأکید.
    • اللَّهَ: اسم علم، به معنای „خدا“.
    • سَمِيعٌ: صفت، به معنای „شنوا“.
    • عَلِيمٌ: صفت، به معنای „دانا“.

    نوع جمله: خبری
    معنی: این جمله تأکید بر علم و قدرت خداوند دارد.

Nach oben scrollen