ابراهيم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه توجه او بطور مستقیم منحصرأ به الله بود و تسلیم متن دستورات او شده بود و از مشرک ها نبود (هم یهودیان و هم مسیحیان میدانند که ابراهیم قبل از تورات و انجیل بود و او نه به مذهب تورات تحریف شده یهود بود و نه به مذهب انجيل تحریف شده ی نصارا و دین و مذهب ابراهيم حنيف بود. با اینکه اینرا هر دو دسته و حتی مسلمانان امروز جهان میگویند نمی خواهند معنای حنیف را خوب بدانند تا علت اختلافات مذهبی خود را درک کنند، حنیف یعنی کسی که خود را از راه مستقيم منحرف نکند و دین را مستقیما از متن دست نخورده کتاب الله فرا گیرد و هر چه را میخواهد مستقيما و بدون واسطه و پارتی از الله و قوانینش بخواهد و اطاعت بنده وار فقط از دستورات او کند نه آنکه از عقاید و اعمالی پیروی و تقلید کند که از بزرگان مذهبیش رسیده و برخلاف متن کتاب الله است و صورت تحریف کتاب الله را دارد، بنابر این توضیح قرآن، کلیه فرقه های مذهبی که مردم آنها، کورانه مقلد پیشوایان مختلف مذهبی خود هستند و بجای معنای قانونی متن كتاب الله از مفسران مختلف گوی این متن و فقیهان و علمای مذهبی ای تقلید میکنند که سخنان خلاف متن کتاب الله تحویل مردم میدهند مشرک اند، زیرا در صاحب اختیاری دینی و اطاعت بنده وار و بی چون و چرای مقلدانه خود، پیشوایان مذهبی خود را شریک الله قرار داده اند و حضرت ابراهیم و سایر پیغمبران از آنان بیزارند، اگر چه آنان ابراهیم و سایر پیغمبران را مورد احترام شدید خود قرار دهند، آیا اختلاف سنی و شیعه فعلی که هر یک پیغمبر اسلام را پیغمبر خود میدانند به مانند اختلاف یهود و نصارا در مورد ابراهیم نیست؟ آیا نه این است که هم فرقه های سنی و هم فرقه های شیعه میگویند پیغمبر اسلام نه سنی بود و نه شیعه و بلکه مطيع الله و متن قرآن مجید بود؟ پس چرا آنان نیز از فرقه های خود دست نمی کشند و تسلیم متن قرآن نمی شوند تا مسلمان حقیقی باشند؟) (6۷) |
003-067-095-آل عمران
« Back to Glossary Index