ای پروردگار ما، تو کسی هستی که تمام مردم را در روزی که هیچ شکی در آن نیست جمع خواهی کرد، و ما یقین داریم که خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (از این آیات روشن است که همانطور که قرآن به دو نوع آیات تقسیم شده است، مدعیان پیشوایی مسلمانان نیز به دو گروه تقسیم میشوند: گروهی کجدل و منحرف که قصد دارند مسلمانان را به فتنه و آشوب دینی بکشانند. این افراد، چون مغرور و خیالباف هستند، وقتی به آیات متشابه میرسند، حاضر نیستند بگویند معنای آنها را نمیدانیم. بلکه با خیالبافی، تأویلهایی مختلف ارائه میدهند. چون میزانی ندارند، مردم را به این باور میکشانند که هر آیه قرآن ممکن است هفت یا حتی هفتاد معنا داشته باشد. تازه پس از تمام خیالبافیها میگویند الله بهتر میداند“، یعنی آنچه گفتیم ممکن است درست نباشد. اینگونه پیشوایان با عرضه تاویلات موهوم و خیالی برای متشابهات، خود را به عنوان فتنهانگیز، کجدل و گمراهکننده معرفی میکنند. زیرا نمیخواهند خود را به زحمت تحقیق و فهم عمیق قرآن بیندازند. حال آنکه محققان حقیقی دین و مفسران قرآن، چون شرط اولشان پرهیز از دروغ و غرض است، رسماً اعلام میکنند آنچه نمیدانند، نمیدانند. آنان بیان میکنند که متشابهات قرآن همان مواردی هستند که راه دانش به آنها بسته شده و نباید نسبت به آنها خیالبافی کرد. اگرچه هم متشابهات و هم محکمات را از جانب خداوند میدانند. متأسفانه بیشتر پیشوایان فرقههای اسلام، چون کجدل و سوءاستفادهگر بودهاند، اولاً به تحقیق نمیدانند چه آیاتی متشابه است. ثانیاً با تفسیرهای گمانی، هم متشابهات و هم محکمات را تفسیر میکنند. این کار باعث شده قرآن غیرقابل فهم معرفی شود و تمام اختلافات مذهبی از چنین ریشهای شکل گیرد. عجیب است که حتی بر خلاف قواعد عربی، آنجا که خداوند فرموده تأویل متشابهات را جز الله کسی نمیداند، این پیشوایان نوشتهاند „جز الله و راسخون در علم“. یعنی کجدلان نیز میتوانند خود را „راسخ در علم“ معرفی کنند و ادعا کنند به طور گمانی میدانند. به هر حال بر تمام مسلمانان، اعم از دانا و نادان یا باسواد و بیسواد، واجب است پیشوایان خود را با این محک ساده قرآن بیازمایند. هر کس نتواند با عدد مشخص و مستدلی متشابهات را از محکمات جدا کند و بگوید آنها را جز الله کسی نمیداند، او را کجدل بدانند و به تفسیر او اعتماد نکنند. باید به کسی اطمینان کرد که بتواند با نظمی خاص و مستدل تمام قرآن را طوری تفسیر کند که اختلافات میان مسلمانان برطرف شود و راه گمان به سوی قرآن بسته گردد. این موضوع خود یکی از معجزات بزرگ قرآن برای هدایت عموم مردم و جلوگیری از فریب خوردن آنان توسط کجدلان است. بنابراین در روز قیامت کسی نمیتواند ادعا کند که نمیتوانستیم پیشوایان گمراه را از غیرگمراه تشخیص دهیم. حتی در تجوید قرآن نیز در تمام نسخهها بین „الله“ و „راسخون فی العلم“ یک میم قرار داده شده تا معنای وقف لازم باشد و کسی نتواند „الله“ را به „راسخون“ عطف کند. اما افسوس که بیشتر پیشوایان مذهبی مسلمانان مانند پیشوایان دیگر ادیان بیخرد بودند و به این ترجمه و تفسیر ساده توجه نکردند. (۹) |
„