قدرتی که الله در داستان بالا به ابراهیم نشان داد، به مانند قدرتی است که به کسی نشان داد که بر شهری عبور کرد که ساختمانهای آن خراب شده بود، با خود گفت چگونه ممکن است الله این شهر را بعد از مردنش زنده کند (این شخص عُزَیر بود که بواسطه این داستان تاریخی اش برطبق آیه ۳۰ از سوره توبه بنی اسرائیل او را قدرتمند و پسر خدا میدانستند و در کتب دینی یهود بنام عزرا معروف است او یکی از پیشوایان پرهیزکار یهود بود که پس از این داستان به مقام نبوت رسید او در کتابهای پیغمبران يهود مانند اشعيا و ارمیا خوانده بود که شهر اورشلیم و بیت المقدس بواسطه کفران يهود خراب میشود و دوباره آباد میگردد و لذا نزدیک به 6۰۰ قبل از میلاد بوسیله پادشاه آشور «نبوکد نصر» این شهر بزرگ خراب شد و مردم آن که یهودی بودند گروهی به بابل برده شدند و گروه دیگر به جاهای دیگر پراکنده گردیدند. این مرد یهودی برای رفتن به جای دیگر با الاغش از ویرانه های آن میگذشت و وقتی در خرابه ای استراحت کرده بود از بس منظره شهر خراب و غیر قابل آباد شدن بود او تردید داشت که دوباره آباد شود و لذا جمله بالا را به زبان آورد) پس الله او را در همانجا صد سال میراند و سپس زنده اش کرد و برخاست، الله بوسیله وحی به او گفت، اینجا چقدر ماندی، جواب داد یا یک روز یا از یک روز هم کمتر (صبح بود که با خود جمله بالا را گفت و مرد و عصر نزدیک غروب بیدار شد) الله به او گفت بلکه تو صد سال اینجا بودی پس به خوراک و آبت نظر انداز که حتی بو هم نگرفته ولی الاغت جز استخوانش نمانده، ما اینکار را برای مردم آینده نشانه ای از قدرت خود بگذاریم و حالا ببین که چگونه استخوانهای الاغت را رویهم میگذاریم و سپس بر آن گوشت و پوست میپوشانیم و مثل اولش زنده میکنیم پس وقتی برای او این قدرت نمائی ها واضح شد، گفت، میدانم که الله بر هرچیزی تواناست (صحت این داستان عجیب از نظر منطق علمی از آنروست که با اینکه چنین داستانی در کتب دینی یهود نیست ولی در کتاب عزرا و کتاب نحميا که دو کتاب از کتابهای مقدس يهود است وضع عزرا طوری تشریح شده که داستان فوق را اثبات میکند زیرا در باب هفتم کتاب عزرا نوشته شده عزرا پسر سرایا و سرایا پسر عزريا و عزریا پسر حلقيا و این حلقیا در زمان خودش قبل از اینکه آشور به بیت المقدس حمله نماید یکی از روحانیون بزرگ یهود بوده ولی در کتاب نحميا باب یازدهم نوشته شده، سرایا پسر حلقياست نه نوه حلقيا و در باب نهم از کتاب اول تواریخ ایام، بدون آنکه اسمی از سرایا برده شود نوشته شده پسر حلقيا عزریا بوده از این اختلاف ها کاملا پیداست که عزرا همان عزریا بوده که لقبش سرایاست و در قاموس کتاب مقدس نیز در تایید این نظر نوشته شده که عزریا یعنی کسی که الله او را کمک میکند و این معنا میرساند که بواسطه معجزه مزبور به سرايا لقب عزریا را داده اند و حتی در قاموس کتاب مقدس نوشته شده دو کتاب دیگر درباره عزرا در میان یهودیان هست که چون آنرا جعلی دانسته اند در ردیف کتابهای معتبر خود نیاورده اند و این میرساند که داستان مردن صد ساله عزرا در میان یهود هست ولی آنرا برای مخالفت با قرآن جعلی معرفی کرده اند و باز اینکه در تاریخ یهود است که اردشیر دراز دست عزرا را زیاده از حد مقدس میشمرده و بطور مسلم همین معجزه صد سال مردن او بوده که او را بسیار مقدس میدانستند و یهودیان او را پسر خدا شمرده اند. به هر حال این عُزیر که پسر حلقيا بوده پس از این مردن صد ساله از جانب الله مأمور میشود نزد پادشاه ایران یعنی اردشیر دراز دست بیاید و با قرائن معلومه ای ثابت کند که مرده بوده و زنده شده و مامور الله است و در نتیجه اردشیر با اینکه قبلا نیز طبق تاريخ يهود با کامل شدن ساختمانهای شهر اورشلیم مخالف بوده او را مامور میکند که با تمام وسائل لازم برود در فلسطین و شهر اورشلیم را به طرز آبرومندی بسازد و چون آنرا پس از چند سال ساخت پادشاه ایران برای حکومت آنجا نحميا را مامور نمود و در اینجا لازم است که یاد آوری شود که تاریخ خراب شدن شهر اورشلیم بدست آشوریان در حدود 6۰۸ قبل از میلاد بوده و این شهر ۷۰ سال کاملا خراب و بی نفوس ماند و مردمش به اسیری بابل برده شدند و در حدود ۵۳۸ قبل از میلاد، کورش پس از اشغال بابل و آزاد کردن قوم یهود تعداد زیادی از آنان را روانه اورشلیم کرد تا آنرا دوباره بسازند و تا زمانی که عُزیر زنده شد و نزد اردشیر آمد در مدت نزدیک به ۸۰ سال چند پادشاه در ایران سلطنت کردند و بواسطه مخالفت حکومتهای اطراف اورشلیم با قدرتمند شدن یهود، این پادشاهان با کامل سازی اورشلیم موافق نبودند تا اینکه اردشیر بواسطه آنچه در عُزیر دید با کامل سازی آنجا موافقت و کمک نمود و عُزیر در اورشلیم مانند یک پیغمبر قدرتمند، امور مذهبی یهود را اصلاح نمود و تورات موسی را که به خرافات آلوده شده بود و بصورت روایات ضد و نقیضی در آمده بود بقدر توانائیش اصلاح کرد تا اینکه پس از چندی باز بنی اسرائیل فاسد شدند و تورات اصلاح شده را هم کم و زیاد کردند و بواسطه مخالفت با پیغمبری عیسی دچار سخت ترین پراکندگی شدند که روی پیشگوئی الله بوسیله انبیاء يهود و متن قرآن مجید تا زمان فعلی که حکومتی در فلسطین تشکیل داده اند طول کشید) (۲۵۹) |
002-259-091-بقرة
« Back to Glossary Index