002-057-091-بقرة

« Back to Glossary Index
و ما بودیم که آن ابر را بر شما سایه افکن کردیم و بر شما آن من و سلوی را فرو باراندیم و به شما گفتیم از خوبهای اینها که روزی شما کرده ایم بخورید و آنان به ما ستم نکردند بلکه به خودشان ستم میکردند (شرح مفصل این مطالب کوتاه در باب شانزده از سفر خروج است که چون بنی اسرائیل در بیابان بی نان و گوشت شدند خالق عالم مقرر کرد که صبحها به مانند شبنم و با ترنجبین گلوله هائی از آن ابر بریزد وقتی آنها را جمع میکردند به مانند نان شیرینی ارزش غذائی نان را داشت و چون نمی دانستند اینها چیست از یکدیگر می پرسیدند چیست؟ من در زبان عبری یعنی چیست، عصر که میشد مرغانی که دارای گوشت خوشمزه و ترد بودند به نام سلوی که در نواحی سوریه و فلسطین بسیار است در بیابان می نشستند و بنی اسرائیل به آسانی آن مرغهای پر گوشت و تنبل را میگرفتند و می پختند و میخوردند و چون خالق عالم فرموده بود بیش از خوراک روزانه خود از آنها جمع نکنند و اگر بیشتر جمع کنند بو میگیرد بعضی از آنان روی نافرمانی الله بیشتر جمع میکردند و دچار عذابهائی میشدند و این ظلمی بود که روی لجبازی با الله به خودشان روا میداشتند و بنی اسرائیل تمام مدت چهل سالی را که در بیابانها بودند از این دو غذای آسمانی زندگی میکردند و روزهای جمعه دو برابر بر میداشتند زیرا شنبه که روز تعطیل کارها بود از این دو خوراک نیز نمی بارید و آنها در ماندن روز شنبه بو نمی گرفتند ولی روزهای دیگر بو می گرفتند) (۵۷)
Nach oben scrollen