ک-ث-ر

« Back to Glossary Index
ریشه ثلاثی «ک ث ر» در قرآن ۱۶۷ بار در ۱۰ قالب صرفی مختلف آمده است:

دو بار به صورت فعل باب اول «کَثُرَ» (زیاد شد، فراوان شد)

1

یک بار به صورت فعل باب دوم «کَثَّرَ» (زیاد کرد، فراوان کرد)

2

دو بار به صورت فعل باب چهارم «أَکْثَرُ» (بیشتر کرد، افزون‌تر ساخت)

3

سه بار به صورت فعل باب دهم «ٱسْتَکْثَرَ» (طلب زیادی کرد، زیاد خواست)

4
معانی واژه

واژه «ٱسْتَکْثَرَ» در زبان عربی از ریشه «ک ث ر» به باب استفعال (باب دهم) رفته است و به معنی «زیاد خواستن»، «زیاد دانستن»، «زیاد شمردن»، «طلب زیادی کردن»، یا «چیزی را بسیار پنداشتن» است. این فعل معمولاً برای بیان حالتی به کار می‌رود که کسی چیزی را بیش از حد یا بیشتر از آنچه هست می‌خواهد یا تصور می‌کند.

مثال:

  • استکثر المالَ: مال را زیاد دانست/خواست.
  • استکثر من الطعام: از غذا زیاد خواست/طلب کرد.

کاربرد واژه در زبان عربی

در متون ادبی، دینی و مکالمات روزمره عربی، «استکثر» برای بیان طمع، حرص، یا حتی شگفتی از زیادی چیزی استفاده می‌شود.


ویژگی‌های دستوری

  • نوع واژه: فعل ثلاثی مزید (باب استفعال)
  • ماضی: استکثرَ
  • مضارع: یستکثرُ
  • امر: استکثِرْ
  • مصدر: استکثار
  • فاعل: مستکثِر
  • مفعول: مستکثَر

اطلاعات ریشه‌شناسی

واژه «استکثر» از ریشه «ک ث ر» به معنای «زیاد شدن» و «زیاد بودن» است. با اضافه شدن الف و سین و تاء (استـ) به ابتدای ریشه، معنای «طلب زیادی» یا «زیاد خواستن» گرفته است. این ساختار در زبان عربی برای بیان طلب یا درخواست چیزی به کار می‌رود.


مترادف‌ها (هم‌معنی‌ها)

به عربی:

  • طلب الکثرة (طلب زیادی)
  • رَغِبَ فی الکثرة (متمایل به زیادی شدن)
  • أحبّ الکثرة (دوست داشتن زیادی)
  • طَمِعَ (طمع ورزیدن)

به فارسی:

  • زیاد خواستن
  • زیاد دانستن
  • طمع کردن
  • حرص زدن
  • بیش پنداشتن

متضادها (واژه‌های مقابل)

به عربی:

  • استقلّ (کم دانستن)
  • زَهِدَ (زهد ورزیدن، بی‌رغبت بودن)
  • قَنِعَ (قانع بودن)

به فارسی:

  • کم دانستن
  • قانع بودن
  • بسنده کردن
  • بی‌اعتنایی

جمع‌بندی

واژه «استکثر» در عربی و فارسی بار معنایی «طلب زیادی»، «حرص» و «بیش دانستن» را دارد و در مقابل آن، مفاهیمی چون «قناعت»، «کم دانستن» و «زهد» قرار می‌گیرد. این واژه به لحاظ دستوری فعلی است مزید بر ثلاثی و در متون دینی، ادبی و محاوره‌ای کاربرد دارد.

Verb (form X) – to multiply, to acquire more

(6:128:7) is’takthartumyou have (misled) manyيَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ
(7:188:16) la-is’takthartusurely I could have multipliedوَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ
(74:6:3) tastakthiru(to) acquire moreوَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ
 

۸۰ بار به صورت اسم «أَکْثَر» (بیشتر، اکثریت)

5

دو بار به صورت اسم «کَثْرَة» (فراوانی، زیادی)

6

۶۳ بار به صورت اسم «کَثِیر» (بسیار، فراوان)

7

۱۱ بار به صورت صفت «کَثِیرَة» (بسیار، فراوان – مؤنث)

8

یک بار به صورت اسم «کَوْثَر» (کوثر؛ خیر و برکت فراوان)

9

دو بار به صورت مصدر باب سوم «تَکَاثُر» (تفاخر به زیادی، فزونی‌طلبی)

10
Nach oben scrollen