ه-د-ی

« Back to Glossary Index
ریشه ثلاثی «ه د ی» (هَدَى) در قرآن ۳۱۶ بار در ۱۲ قالب صرفی آمده است:

1. ۱۴۴ بار به صورت فعل باب اول «هَدَى» (هدایت کرد) ـ راهنمایی کرد

معنی واژه «هَدَى» (هَدى)

۱. معانی واژه:

  • «هَدَى» (مصدر: هُدى، فعل: هَدَى – یَهْدِی) در زبان عربی به معنی «راهنمایی کردن»، «هدایت کردن»، «راست راه را نشان دادن»، «به راه راست بردن»، «راهنمایی به سوی خیر و صلاح» است.

۲. کاربرد واژه در زبان عربی:

  • این واژه در زبان عربی هم به صورت فعلی و هم اسمی به کار می‌رود و اغلب در معانی معنوی، دینی و اخلاقی استفاده می‌شود؛ از جمله راهنمایی به سوی ایمان، نیکی، یا مسیر درست در زندگی.

۳. نمونه‌ای از آیه قرآن:

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
همانا این قرآن به راهی که استوارتر است هدایت می‌کند.
(سوره اسراء، آیه ۹)
همچنین یک نمونه دیگر از واژه «هَدى» به‌صورت اسم:

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
این است کتابی که هیچ شکی در آن نیست؛ راهنمای پرهیزگاران است.
(سوره بقره، آیه ۲)

۴. ویژگی‌های دستوری (صرفی و نحوی):

  • نوع واژه: فعل ثلاثی مجرد (ماضی: هَدَى، مضارع: یَهْدِی، مصدر: هُدى یا هِدایَه)
  • باب: باب فَعَلَ – یَفْعِلُ
  • مصدر: هُدى/هِدایَه
  • اسم فاعل: هادٍ (راهنما، هدایت‌کننده)
  • اسم مفعول: مَهْدِیّ (هدایت‌شده)
  • وجه صرفی: متعدی (نیازمند مفعول)

۵. اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی):

  • ریشه واژه «هَدَى» از ثلاثی مجرد «ه د ی» گرفته شده است.
  • این ریشه در زبان عربی به معنای هدایت و راهنمایی و نشان دادن مسیر درست است.
  • واژه‌های فارسی «هدایت»، «هادی»، «مهدی» و … نیز از همین ریشه عربی گرفته شده‌اند.

۶. مترادف‌ها و متضادها:

عربیفارسی
مترادفأرشدَ، دلَّ، بَصَّرَراهنمایی کردن، ارشاد کردن، راه بردن
متضادأضلَّ، أعمى، أبعدَگمراه کردن، منحرف کردن، دور کردن

خلاصه:
«هَدَى» یعنی راهنمایی کردن به سوی راه درست و خیر، و در قرآن و متون دینی بسیار پرکاربرد است. این واژه ریشه‌ای عمیق در زبان عربی و فارسی دارد و هم در معانی معنوی و هم دنیوی به کار می‌رود.

 

2. ۴۰ بار به صورت فعل باب هشتم «اِهْتَدَىٰ» (اهتدا یافت) ـ هدایت یافت

3. ۷ بار به صورت اسم «أَهْدَىٰ» (راه‌یافته‌تر، هدایت‌یافته‌تر)

4. ۸۵ بار به صورت اسم «هُدًى» (هدایت، راهنمایی)

5. ۷ بار به صورت اسم «هَدْی» (قربانی حج، هدیه حج)

6. ۲ بار به صورت اسم «هَدِیَّه» (هدیه، پیشکش)

7. ۷ بار به صورت اسم فاعل «هَاد» (هدایت‌کننده، راهنما)

8. ۱ بار به صورت اسم فاعل «هَادِی» (هدایت‌کننده، راهنما)

9. ۲ بار به صورت اسم فاعل «هَادِی» (هدایت‌کننده، راهنما)

10. ۳ بار به صورت اسم فاعل باب هشتم «مُهْتَد» (هدایت‌شده)

11. ۱۷ بار به صورت اسم فاعل باب هشتم «مُهْتَدُون» (هدایت‌شدگان)

12. ۱ بار به صورت اسم فاعل باب هشتم «مُهْتَدِی» (هدایت‌شده)

Nach oben scrollen