یک بار به صورت فعل باب اول «تَنَادَى» (به معنای: یکدیگر را صدا زدند) | 1 |
۴۴ بار به صورت فعل باب سوم «نَادَىٰ» (به معنای: صدا زد، ندا داد) | 2 |
یک بار به صورت اسم «نَدِیّ» (به معنای: مجلس، انجمن) | 3 |
دو بار به صورت اسم فاعل «نَادِی» (به معنای: باشگاه، مجلس) | 4 |
دو بار به صورت مصدر باب سوم «نِداء» (به معنای: ندا، صدا زدن) | 5 |
یک بار به صورت اسم فاعل باب سوم «مُنَاد» (به معنای: کسی که صدا زده شده) | 6 |
یک بار به صورت اسم فاعل باب سوم «مُنَادِی» (به معنای: ندا دهنده، صدا زننده) | 7 |
یک بار به صورت مصدر باب ششم «تَّنَاد» (به معنای: صدا زدن یکدیگر، ندا دادن متقابل) | 8 |