ریشه ثلاثی «م ل ک» (مِم لام کاف) در قرآن ۲۰۶ بار در ۱۰ قالب مشتق مختلف آمده است: |
۴۴ بار به صورت فعل ماضی «مَلَکَتْ» ( «در اختیار داشتن»، «مالک شد»، «تسلط یافت») | 1 |
۱ بار به صورت اسم خاص «مَالِک» ( «مالک»، نام خاص خداوند) | 2 |
۱ بار به صورت اسم «مَلْک» ( «پادشاهی»، «سلطنت») | 3 |
۴۸ بار به صورت اسم «مُلْک» ( «حکومت»، «پادشاهی»، «دارایی») | 4 |
۱۵ بار به صورت اسم «مَلِک» ( «پادشاه») | 5 |
۸۸ بار به صورت اسم «مَلَک» ( «فرشته») | 6 |
۴ بار به صورت اسم «مَلَکوت» ( «جهان غیب»، «ملکوت») | 7 |
۱ بار به صورت اسم «مَلِیک» ( «پادشاه مقتدر»، «فرمانروا») | 8 |
۳ بار به صورت اسم فاعل «مَالِک» ( «مالک»، «دارنده») | 9 |
معانی واژه واژهٔ «مَالِک» در زبان عربی به معنی «صاحب»، «دارنده»، «کسی که چیزی در اختیار و تملک خود دارد» است. این واژه معمولاً برای کسی به کار میرود که مالکیت و اختیار بر چیزی یا کسی را داراست. در متون دینی و عرفی، گاهی به خداوند نیز با عنوان «مالک» اشاره میشود، به معنای صاحب مطلق همه چیز. کاربرد واژه در زبان عربی در زبان عربی، «مَالِک» هم به صورت اسم فاعل از ریشه «م ل ک» به کار میرود و هم به عنوان اسم خاص برای افراد (مثلاً نام اشخاص). از این واژه در ترکیبهای مختلفی مانند «مالک الدار» (صاحب خانه)، «مالک الرقاب» (صاحب اختیار بندگان) و «مالک یوم الدین» (صاحب روز جزا) استفاده میشود. نمونه آیه قرآنی مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ترجمه: صاحب روز جزا. ویژگیهای دستوری
اطلاعات ریشهشناسی ریشهٔ این واژه «م ل ک» است که به معنای داشتن، تملک کردن و اختیار داشتن میباشد. این ریشه در بسیاری از واژگان عربی و حتی فارسی وارد شده است، مانند ملک، مملکت، مِلک و غیره. مترادفها و متضادها مترادفها در عربی:
مترادفها در فارسی:
متضادها در عربی:
متضادها در فارسی:
| |
۱ بار به صورت اسم مفعول «مَمْلُوک» ( «برده»، «مملوک»، «در تملک») | 10 |