مَّخْذُولاً

« Back to Glossary Index

واژه: مَّخْذُولاً


معانی واژه:

واژه „مَخْذُول“ در زبان عربی به معنای کسی است که یاری نشده، رها شده یا مورد خذلان قرار گرفته. این کلمه از لحاظ معنایی به حالتی اشاره دارد که فرد یا چیزی از حمایت یا کمک محروم شده باشد.


ریشه واژه:

ریشه این واژه خ-ذ-ل“ (خذل) است. این ریشه در زبان عربی به معنای ترک کردن، رها کردن یا یاری نکردن به کار می‌رود.


ویژگی‌های دستوری:

  1. وزن: مَفعول (اسم مفعول)
    • مَخْذُول از باب نَصَرَ یَنْصُرُ (باب فَعَلَ) مشتق شده است.
  2. نقش دستوری:
    • به عنوان اسم مفعول در جمله به کار می‌رود و معمولاً برای توصیف حالتی به کار می‌رود که فرد یا چیزی از کمک یا حمایت محروم شده است.
  3. حالت اعرابی:
    • در جمله می‌تواند منصوب، مرفوع یا مجرور باشد، بسته به موقعیت نحوی آن.
      مثال:
    • کانَ مَخْذُولاً (در حالت منصوب)
    • هُوَ مَخْذُولٌ (در حالت مرفوع)

ریشه‌شناسی (اتیمولوژی):

  • ریشه „خ-ذ-ل“ در زبان عربی به معنای ترک کردن یا رها کردن است. این ریشه در متون کهن عربی به معنای رها کردن بدون کمک یا عدم پشتیبانی در زمان نیاز به کار رفته است.
  • در قرآن کریم و متون ادبی عربی نیز این ریشه و مشتقات آن به کار رفته‌اند. به عنوان مثال:
    • در قرآن کریم: «وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ وَلَا نَاصِرٍ وَلَا مَخْذُولٍ» (اشاره به کسی که از هدایت و کمک محروم شده است).

استفاده در زبان عربی:

  1. ادبیات دینی:
    • در متون اسلامی، „مَخْذُول“ به کسی گفته می‌شود که خداوند او را از رحمت و یاری خود محروم کرده باشد.
  2. شعر و نثر:
    • در اشعار و نثر عربی برای توصیف حالتی از ترک شدن یا ناامیدی به کار می‌رود.
      مثال:

      • «ترکتُهُ مَخْذُولاً فی ساحَةِ القِتال.»
        (او را در میدان نبرد رها کردم بدون یاری.)

جمع‌بندی:

  • ریشه: خ-ذ-ل
  • وزن: مفعول
  • معنی: کسی که یاری نشده یا رها شده است.
  • کاربرد: در متون دینی، ادبی و محاوره‌ای برای توصیف کسی که از کمک و حمایت محروم است.
Nach oben scrollen