ریشه سهحرفی «غ ن ی» در قرآن ۷۳ بار در پنج قالب صرفی مختلف آمده است: |
۱۵ بار به صورت فعل باب اول «أَغْنَىٰ» (بینیاز کرد، سودی رساند) | 1 |
۲۸ بار به صورت فعل باب چهارم «أَغْنَتْ» (بینیاز کرد، سودی رساند) | 2 |
۴ بار به صورت فعل باب دهم «ٱسْتَغْنَىٰ» (بینیاز شد) | 3 |
معنی واژه ٱسْتَغْنَىٰ (استغنى) فعل است از ریشه «غ ن ی»، باب استفعال، به معنای بینیاز شدن، خود را بینیاز دانستن، غنی شدن، یا چیزی را کافی دانستن و از دیگران بینیاز بودن. کاربرد واژه در زبان عربی در زبان عربی، این واژه معمولاً در زمینههایی به کار میرود که شخص یا چیزی دیگر به دیگران یا چیزهای دیگر نیاز ندارد؛ یعنی به مرحلهای از کفایت، ثروت یا بینیازی رسیده است. همچنین در متون دینی و قرآنی برای اشاره به بینیازی خداوند یا بینیازی انسانها از غیر خدا به کار میرود. مثالها:
ویژگیهای دستوری
اطلاعات ریشهشناسی (اتیمولوژی)
مترادفها و متضادها مترادفها (عربی و فارسی):
متضادها (عربی و فارسی):
خلاصه استغنى فعلی است که دلالت بر بینیازی و کفایت میکند، هم در زمینه مادی و هم معنوی. این واژه در متون دینی و ادبی عربی کاربرد فراوان دارد و از نظر دستوری، فعل ثلاثی مزید از باب استفعال است. ریشه آن «غ ن ی» است که با غنا و بینیازی مرتبط است. مترادفها و متضادهای آن نیز در هر دو زبان عربی و فارسی به روشنی مشخصاند. | |
۲۴ بار به صورت اسم «غَنِىّ» (بینیاز، توانگر) | 4 |
۲ بار به صورت اسم فاعل باب چهارم «مُّغْنُون» (بینیازکنندگان، سودرسانندگان) | 5 |