ط-ه-ر

« Back to Glossary Index
ریشه سه‌حرفی ط ه ر در قرآن ۳۱ بار و در ۱۱ قالب صرفی مختلف آمده است:

یک بار به صورت فعل باب اول „یَطْهُرْ“ (پاک می‌شود)

1

نه بار به صورت فعل باب دوم „طَهَّرَ“ (پاک کرد)

2
طَهَّرَ در زبان عربی یک فعل ثلاثی مزید (باب تفعیل) است و ریشه آن „ط-ه-ر“ می‌باشد.

معانی اصلی:

  1. پاک کردن، تطهیر کردن
  2. تمیز کردن از نجاست یا آلودگی
  3. از گناه یا عیب پاک ساختن
  4. در اصطلاح دینی: انجام دادن اعمالی که موجب طهارت شرعی می‌شود (مثلاً غسل دادن، وضو گرفتن و غیره)

کاربرد واژه در زبان عربی

  • در قرآن و متون دینی:
    • «وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ» (سوره حج، آیه ۲۶)
    • یعنی: «خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان پاک گردان.»
  • در محاوره:
    • طَهَّرَ المکانَ: مکان را تمیز کرد.
    • طَهَّرَ قلبَهُ: قلبش را از کینه یا گناه پاک کرد.
  • در فقه:
    • طَهَّرَ الشیءَ: آن چیز را از نجاست پاک کرد.

ویژگی‌های دستوری (صرفی و نحوی)

  • نوع کلمه: فعل
  • باب: تفعیل (باب دوم)
  • ماضی: طَهَّرَ
  • مضارع: یُطَهِّرُ
  • امر: طَهِّرْ
  • مصدر: تَطهِیر
  • فاعل: مُطَهِّر
  • مفعول: مُطَهَّر

اطلاعات ریشه‌شناسی

  • ریشه: ط-ه-ر
  • اصل ریشه به معنای پاکی و طهارت است.
  • در زبان‌های سامی دیگر نیز ریشه‌های مشابه با معنای پاکی وجود دارد.

مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌ها (عربی):

  • نَظَّفَ (تمیز کردن)
  • زَكَّى (پاکیزه ساختن، تزکیه کردن)
  • أزالَ (برطرف کردن آلودگی)

مترادف‌ها (فارسی):

  • پاک کردن
  • تمیز کردن
  • تطهیر کردن

متضادها (عربی):

  • نَجَّسَ (نجس کردن)
  • لوَّثَ (آلوده کردن)

متضادها (فارسی):

  • نجس کردن
  • آلوده کردن
  • کثیف کردن

جمع‌بندی

طَهَّرَ به معنای پاک و تطهیر کردن است و هم در معنای مادی (تمیز کردن اشیاء) و هم معنوی (پاک کردن از گناه و عیب) به کار می‌رود. این واژه در متون دینی و فقهی کاربرد فراوانی دارد و مترادف‌ها و متضادهای متعددی در زبان عربی و فارسی برای آن وجود دارد.

 

پنج بار به صورت فعل باب پنجم „تَطَهَّرَ“ (خود را پاک کرد)

3

چهار بار به صورت اسم „أَطْهَر“ (پاک‌تر)

4

دو بار به صورت صفت „طَهُور“ (بسیار پاک، یا پاک‌کننده)

5

یک بار به صورت مصدر باب دوم „تَطْهِیر“ (پاک‌سازی)

6

یک بار به صورت اسم فاعل باب دوم „مُطَهِّر“ (پاک‌کننده)

7

یک بار به صورت اسم مفعول باب دوم „مُطَهَّرُون“ (پاک‌شدگان، کسانی که پاک شده‌اند)

8

پنج بار به صورت اسم مفعول باب دوم „مُطَهَّرَة“ (پاک‌شده، مؤنث)

9

یک بار به صورت اسم فاعل باب پنجم „مُتَطَهِّرِين“ (کسانی که خود را پاک می‌کنند)

10

یک بار به صورت اسم فاعل باب دوم „مُطَّهِّرِين“ (پاک‌کنندگان)

11
Nach oben scrollen