ا-خ-ذ

« Back to Glossary Index
ریشه ثلاثی أ خ ذ  در قرآن ۲۷۳ بار در هفت ساختار صرفی آمده است:

1. ۱۲۷ بار به صورت فعل باب اول (أَخَذَ – گرفت)

فعل عربی أخذ (ʾakhadha) به طور کلی به معنی «گرفتن» است. وقتی با حرف اضافه بـ (bi-) می‌آید، معنای آن بسته به زمینه تغییر می‌کند. در اینجا مهم‌ترین تفاوت‌های معنایی آن آمده است:

  1. شروع کردن / آغاز کردن أخذ بـ (ʾakhadha bi-) + فعل مضارع
    معنی: «شروع به … کردن»، «آغاز کردن …»
    مثال:
    أخذ بالقراءة → او شروع به خواندن کرد.
  2. گرفتن چیزی / چنگ زدن به چیزی به معنای «دست گرفتن چیزی»، «چیزی را گرفتن» (به صورت فیزیکی یا استعاری)
    مثال:
    أخذ بيده → او دستش را گرفت.
  3. پایبند بودن / حفظ کردن همچنین می‌تواند به معنای پایبند بودن به چیزی، حفظ کردن چیزی (مثلاً یک روش، سنت، نظر) باشد
    مثال:
    أخذ بالرأي → او نظر را پذیرفت / از آن پیروی کرد.
  4. به کار بردن / اجرا کردن به معنای «به کار بردن»، «اجرا کردن»، مثلاً یک قانون یا روش
    مثال:
    أخذ بالقانون → او قانون را به کار برد.

خلاصه به صورت جدول:

عبارتمعنیمثالترجمه مثال
أخذ بـ (چیزی)گرفتن، چنگ زدنأخذ بيدهدست کسی را گرفتن
أخذ بـ (چیزی)شروع کردن بهأخذ بالقراءةشروع به خواندن کردن
أخذ بـ (نظر/مشورت)پایبند بودن، پذیرفتنأخذ بالرأيیک نظر را پذیرفتن
أخذ بـ (روش/قانون)به کار بردن، اجرا کردنأخذ بالقانونقانون را اجرا کردن

جمله
أَخَذَتهُ العِزَّةُ بِالإِثمِ 2:206

به صورت تحت‌اللفظی یعنی:
«غرور او را به سوی گناه گرفت» یا «غرور او را به سوی گناه کشاند».

ترجمه روان و اصطلاحی به فارسی:

«غرورش او را به گناه کشاند.»

توضیح:

  • أخذته = «او را فرا گرفت» / «او را گرفت»
  • العزة = «غرور»
  • بالإثم = «به سوی گناه» / «در رابطه با گناه»

یعنی کسی از روی غرور مرتکب گناه می‌شود یا از سر تکبر به گناه کشیده می‌شود.

2. ۹ بار به صورت فعل باب سوم (يُؤَاخِذُ – مواخذه می‌کند / بازخواست می‌کند)

3. ۱۲۴ بار به صورت فعل باب هشتم (ٱتَّخَذَ – اتخاذ کرد / برگزید)

4. ۶ بار به صورت مصدر (أَخْذ – گرفتن)

5. ۳ بار به صورت اسم فاعل (آخِذ – گیرنده)

6. ۱ بار به صورت مصدر باب هشتم (ٱتِّخَاذ – اتخاذ کردن)

7. ۳ بار به صورت اسم فاعل باب هشتم (مُتَّخِذ – اتخاذ کننده / برگزیننده)

 

Nach oben scrollen