الْمَلِكُمعانی واژه:- پادشاه: به معنای فرمانروا، کسی که قدرت و اختیار بر یک سرزمین یا ملت دارد.
- مالک: به معنای صاحب یا دارنده چیزی.
- یکی از صفات خداوند: در اسلام، «الْمَلِكُ» یکی از اسماءالحسنی است که به معنای «فرمانروای مطلق» و «مالک همه چیز» به کار میرود.
ریشه واژه:- ریشه این واژه از ثلاثی مجرد „م-ل-ک“ (مَلَكَ) است. این ریشه به معنای مالکیت، تسلط و فرمانروایی است.
- مصدر: مُلْكٌ یا مِلْكٌ (به معنای مالکیت یا فرمانروایی).
ویژگیهای دستوری:- الْمَلِكُ:
- اسم معرفه (با „ال“ تعریف).
- حالت مرفوع (علامت رفع: ضمه بر روی کاف „الْمَلِكُ“).
- وزن صرفی:
- بر وزن فَعِل (مانند كَبِير).
- در حالتهای دیگر:
- مفعول: الْمَلِكَ (حالت منصوب).
- مضافالیه: الْمَلِكِ (حالت مجرور).
ریشهشناسی و اطلاعات تاریخی:- این واژه در زبان عربی از دوران پیش از اسلام نیز وجود داشته و به معنای فرمانروا یا صاحب قدرت به کار میرفته است.
- در قرآن کریم نیز به عنوان یکی از صفات خداوند متعال ذکر شده است:
„هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ“ (سوره حشر، آیه 23). - واژههای مرتبط:
- مَلِكٌ: فرمانروا.
- مَلَكَ: فعل به معنای مالک شدن یا تسلط یافتن.
- مُلْكٌ: پادشاهی یا قلمرو.
کاربرد در زبان عربی:- در ادبیات عربی، الْمَلِكُ به عنوان صفتی برای توصیف انسانهای قدرتمند یا شاهان به کار میرود.
- در متون دینی و اسلامی، به عنوان یکی از نامهای خداوند استفاده میشود که بر قدرت مطلق و مالکیت او دلالت دارد.
جمع واژه:- جمع مکسر: مُلُوك (پادشاهان).
- جمع سالم: مَلِكُون (کمتر رایج).
|