خُلُقٍ

« Back to Glossary Index

واژه‌شناسی و بررسی واژه «خُلُقٍ»

معانی واژه «خُلُقٍ»

واژه «خُلُقٍ» از زبان عربی گرفته شده و به معنای «اخلاق»، «رفتار»، «خوی»، «طبع» و «سرشت» است. این واژه بیشتر در زمینه‌های اخلاقی و رفتاری به کار می‌رود و به ویژگی‌های درونی انسان اشاره دارد.


ریشه واژه

ریشه واژه «خُلُقٍ» از فعل ثلاثی مجرد «خَلَقَ» (خلق) گرفته شده است. این فعل به معنای «آفریدن»، «ایجاد کردن» و «ساختن» است. واژه «خُلُق» از این ریشه معنای ویژگی‌های درونی و رفتارهای انسان را به خود گرفته است.


واژه‌های مشتق‌شده از ریشه «خلق» در قرآن

از ریشه «خلق» در قرآن کریم واژه‌های مختلفی مشتق شده‌اند که شامل موارد زیر هستند:

  1. خَلَقَ: آفرید، ایجاد کرد.
    مثال: «خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» (آفرید آسمان‌ها و زمین).
  2. خَلْقٌ: آفرینش، خلقت.
    مثال: «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» (پس مبارک باد خدا، بهترین آفرینندگان).
  3. خُلُقٌ: اخلاق، رفتار.
    مثال: «وَإِنَّکَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِیمٍ» (و تو به راستی بر اخلاقی بزرگ هستی).
  4. مَخْلُوقٌ: آفریده، مخلوق.
    مثال: «وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّمَاءِ» (و شما نمی‌توانید در زمین یا آسمان از آفرینش خداوند خارج شوید).

ویژگی‌های دستوری واژه «خُلُقٍ»

  • نوع واژه: اسم.
  • جمع: اخلاق (جمع مکسر).
  • حالت اعراب: واژه «خُلُقٍ» در حالت مجرور آمده است (به دلیل وجود حرف جر یا اضافه).
  • وزن صرفی: وزن «فُعُل» (از اوزان اسم‌های عربی).

شکل پایه و معنای واژه

واژه پایه «خُلُق» است که به معنای اخلاق و رفتار انسان است. این واژه با توجه به موقعیت جمله ممکن است در حالت‌های مختلف (مرفوع، منصوب، مجرور) ظاهر شود.


اطلاعات ریشه‌شناسی

ریشه «خلق» به معنای آفرینش و ایجاد است. در زبان عربی، این ریشه هم به جنبه‌های مادی (مانند آفرینش جهان) و هم به جنبه‌های معنوی (مانند اخلاق و رفتار) اشاره دارد. واژه «خُلُق» به معنای اخلاق، از جنبه معنوی این ریشه نشأت گرفته است.


مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌های واژه «خُلُقٍ»
  • عربی: أدب، سجیّة، طبع، شيم.
  • فارسی: اخلاق، رفتار، منش، سرشت، خوی.
متضادهای واژه «خُلُقٍ»
  • عربی: سوء الخلق، فجور، فساد.
  • فارسی: بداخلاقی، بی‌نزاکتی، بدرفتاری، فساد.
برخى از كتب لغت، خلق را به معناى دين و آئين گرفته‌اند، چنان كه در حديثى مى‌خوانيم: مراد از خلق عظيم آئين اسلام است.

نظر برخی از کتب لغت که واژه «خلق» را به معنای دین و آیین گرفته‌اند، قابل تأمل است و با توجه به سیاق متون دینی و تاریخی، چنین برداشت‌هایی ممکن است به دلیل گستردگی معنایی واژه «خلق» باشد. در زبان عربی، واژه‌ها اغلب معانی متعددی دارند که بسته به زمینه متن و کاربرد، مفهوم خاصی پیدا می‌کنند.

در حدیث مورد اشاره که «خلق عظیم» به معنای آیین اسلام تعبیر شده است، این تفسیر را می‌توان به صورت استعاری و معنوی تحلیل کرد. در اینجا «خلق» ممکن است نه صرفاً رفتار فردی، بلکه نظام اخلاقی جامع و آیین الهی که پیامبر اسلام (ص) نماینده آن است، تعبیر شود. به عبارت دیگر، این برداشت بیانگر پیوند اخلاق با دین است، زیرا دین اسلام بر پایه اصول اخلاقی بنا شده و خلق پیامبر نیز تجلی کامل این اصول است.

این دیدگاه نشان‌دهنده ارتباط نزدیک اخلاق (خلق) با دین و آیین است، جایی که دین به عنوان راهنمایی برای رفتارهای اخلاقی و انسانی عمل می‌کند. بنابراین، چنین تفسیری از واژه «خلق» کاملاً با مبانی اسلام و جایگاه اخلاق در آن هماهنگ است.

در عین حال، باید توجه داشت که این معنا (دین و آیین) یکی از معانی احتمالی «خلق» است و نه معنای اصلی یا رایج آن. واژه «خلق» بیشتر به معنای صفات و رفتارهای فردی شناخته می‌شود و کاربرد آن در معنای دین یا آیین نیازمند قرائن خاصی در متن است.

(26:137:4) Khuluqu(der) Brauchإِنْ هَٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ
(68:4:3) Khuluqin(von) einem moralischen Charakterوَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ
Nach oben scrollen