خَلَقَ

« Back to Glossary Index

۱. معانی واژه «خَلَقَ»

واژه «خَلَقَ» در زبان عربی به معنای «آفریدن» یا «خلق کردن» است. این فعل معمولاً برای اشاره به آفرینش توسط خداوند استفاده می‌شود و در متون دینی و قرآن کاربرد فراوان دارد. برخی از معانی اصلی این واژه عبارت‌اند از:

  • آفریدن
  • ایجاد کردن
  • ابداع کردن
  • ساختن از هیچ

۲. ریشه واژه

ریشه واژه «خَلَقَ» از ثلاثی مجرد (خ-ل-ق) گرفته شده است. این ریشه در زبان عربی به معنای «آفرینش» یا «ایجاد کردن» است و در مشتقات مختلف به مفاهیم مرتبط با خلق و آفرینش اشاره دارد.

۳. ویژگی‌های دستوری

  • نوع فعل: فعل ثلاثی مجرد
  • زمان: ماضی
  • شخص: سوم شخص مفرد
  • صفت فعل: لازم یا متعدی (در مواردی که مفعول نیاز باشد)

۴. صیغه‌های مختلف فعل «خَلَقَ»

  • ماضی: خَلَقَ (او آفرید)
  • مضارع: یَخلُقُ (او می‌آفریند)
  • امر: اِخلُق (بیافرین)
  • مصدر: خَلق (آفرینش)
  • اسم فاعل: خالِق (آفریننده)
  • اسم مفعول: مَخلوق (آفریده شده)

۵. اطلاعات ریشه‌شناسی

ریشه «خ-ل-ق» در زبان عربی به طور گسترده در متون دینی، فلسفی و ادبی استفاده شده است. این واژه به مفهوم آفرینش الهی اشاره دارد که از عدم یا هیچ چیزی، موجودات و جهان را به وجود آورده است. در قرآن کریم، فعل «خَلَقَ» و مشتقات آن بارها آمده است، مانند:

  • «خَلَقَ السَّمٰوٰاتِ وَالأَرْضَ» (او آسمان‌ها و زمین را آفرید).

۶. کاربرد واژه در زبان عربی

واژه «خَلَقَ» علاوه بر کاربرد دینی و الهی، در موارد فلسفی نیز به معنای ایجاد کردن یا خلق کردن چیزی جدید استفاده می‌شود. همچنین در علوم و هنرها، این واژه برای اشاره به ابداع و نوآوری کاربرد دارد.

در مجموع، واژه «خَلَقَ» یکی از واژگان اساسی زبان عربی است که مفاهیم عمیق و گسترده‌ای را در بر دارد.

Nach oben scrollen