الْمَلِكُ

« Back to Glossary Index

الْمَلِكُ

معانی واژه:

  1. پادشاه: به معنای فرمانروا، کسی که قدرت و اختیار بر یک سرزمین یا ملت دارد.
  2. مالک: به معنای صاحب یا دارنده چیزی.
  3. یکی از صفات خداوند: در اسلام، «الْمَلِكُ» یکی از اسماءالحسنی است که به معنای «فرمانروای مطلق» و «مالک همه چیز» به کار می‌رود.

ریشه واژه:

  • ریشه این واژه از ثلاثی مجرد „م-ل-ک“ (مَلَكَ) است. این ریشه به معنای مالکیت، تسلط و فرمانروایی است.
  • مصدر: مُلْكٌ یا مِلْكٌ (به معنای مالکیت یا فرمانروایی).

ویژگی‌های دستوری:

  1. الْمَلِكُ:
    • اسم معرفه (با „ال“ تعریف).
    • حالت مرفوع (علامت رفع: ضمه بر روی کاف „الْمَلِكُ“).
  2. وزن صرفی:
    • بر وزن فَعِل (مانند كَبِير).
    • در حالت‌های دیگر:
      • مفعول: الْمَلِكَ (حالت منصوب).
      • مضاف‌الیه: الْمَلِكِ (حالت مجرور).

ریشه‌شناسی و اطلاعات تاریخی:

  • این واژه در زبان عربی از دوران پیش از اسلام نیز وجود داشته و به معنای فرمانروا یا صاحب قدرت به کار می‌رفته است.
  • در قرآن کریم نیز به عنوان یکی از صفات خداوند متعال ذکر شده است:
    „هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ“ (سوره حشر، آیه 23).
  • واژه‌های مرتبط:
    • مَلِكٌ: فرمانروا.
    • مَلَكَ: فعل به معنای مالک شدن یا تسلط یافتن.
    • مُلْكٌ: پادشاهی یا قلمرو.

کاربرد در زبان عربی:

  1. در ادبیات عربی، الْمَلِكُ به عنوان صفتی برای توصیف انسان‌های قدرتمند یا شاهان به کار می‌رود.
  2. در متون دینی و اسلامی، به عنوان یکی از نام‌های خداوند استفاده می‌شود که بر قدرت مطلق و مالکیت او دلالت دارد.

جمع واژه:

  • جمع مکسر: مُلُوك (پادشاهان).
  • جمع سالم: مَلِكُون (کمتر رایج).
Nach oben scrollen