Volk Noah قوم نوح

Noah, der erste Prophet für die Menschheit

نوح، اولّین فرستاده ی خدا برای بشریّت

1. Mose,5 berichtet über die Vermehrung der Kinder Adams. Die Kinder ebenfalls haben Nachkommenschaft bekamen bis der Prophet Noah geboren wurde.

بر پایه ی مطالبی که در فصل پنجمِ کتابِ پیدایش شرح داده شده، فرزندان آدم زیاد شدند و آن ها هم فرزندانی آوردند تا اینکه نوحِ پیامبر به دنیا آمد.

Die Geschichte von Noah in der Bibel beginnt von 1. Mose,6 bis Ende von 1.Mose,9.

شرحِ داستان زندگی نوح از فصلِ ششمِ کتاب پیداش شروع می شود و در آخرِ فصل نهم، تمام می شود.

Die Geschichte von Noah im Koran befindet sich in verschiedene Kapitel, die hier aufgelistet sind:

شرحِ داستانِ نوح را می توان در قرآن در سوره های زیر مشاهده کرد:

Kapitel 07 Verse 59-64

سوره 07 – اعراف، آیات 59 تا 64   

59. لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

به مانندِ پیغمبر اسلام، نوح را هم به سوی قومش فرستادیم، او نیز گفت: ای قوم من، فقط الله را اطاعت بنده وار نمائید (قوم نوح نیز مقلدِ پیشوایان مذهبی موهوم پرست خود بودند) زیرا جز او برای شما خدایی نیست (یعنی جز او و قوانین او صاحب اختیاری نیست که شفيع و واسطه و پارتی شما، نزد الله باشد یا خودش حاجتی را از پیش خود برای شما برآورد) و شما با این عقایدی که دارید، میترسم عذاب روزی بزرگ (عذاب زمانی بزرگ) بر شما رسد (۵۹)

60. قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

بزرگان قومش (یعنی کسانیکه از عقایدِ پستِ مردم سوء استفاده میکردند) گفتند، ما تو را در گمراهی آشکاری می بینیم (60)

61. قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ

نوح گفت، ای گروه من، در من گمراهی نیست، بلکه من فرستاده ای از پروردگارِ جهانیانم (6۱)

62. أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنْصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

و آمده ام، پیغامهای پروردگار خود را به شما تبلیغ کنم، و شما را پند میدهم، و از الله چیزهائی میدانم که شما نمیدانید (6۲)

63. أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

و آیا شما از اینکه، یاد آوری ای از پروردگارتان، بر مردی از شما آمده، تا او شما را به وسیله آن، از خطری که در پیش دارید، بترساند و شما پرهیز کار شوید و مورد رحم پروردگارتان قرار گیرید، تعجب کرده اید؟ (امروزه همین تعجب ها را مردم نسبت به مطالب قرآن مجید و مبلغين حقیقی آن می کنند) (6۳)

64. فَكَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ

پس او را دروغگو دانستند، و ما نیز او و طرفدارانِ همراهش را، در آن کشتی معروف، نجات دادیم و کسانیکه انکار مطالب مستدل ما را کردند، غرق کردیم، زیرا آنان قومی کور بودند (آنان کور باطن هائی بودند که مانند خرافيون مذهبی امروز نمی خواستند، درکِ مطالبِ مستدلِ پیغام الله را نمایند) (64)

Kapitel 10 Verse 71-73

سوره 10 – یونس، آیات 71 تا 73 

71. وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُمْ مَقَامِي وَتَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنْظِرُونِ

و تو ای پیغمبر ما، بر این مردم وضعیتِ نوح را بصورتی که ما میگوئیم بخوان، او برای قوم خود گفت، ای قوم من اگر پیغمبری من و یاد آوری های من به مطالبِ مستدلی که از الله است، بر شما گران میاید و مرا تهدید میکنید، بدانید که من به الله توکل کرده ام، پس شما به کمک شریکان خیالی خود هر کاری میتوانید، دسته جمعی بکنید و مواظب باشید که کارهای شما بر علیه شما اندوهی به بار نیاورد و تصمیم خود را نسبت به من اجرا نمائید و به من هیچ مهلت ندهید (۷۱)

72. فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ

و اگر به من رو نیاوردید، من از شما مزدی نخواستم، بلکه مزد من، فقط بر الله است و خودِ من نیز مامورم که یکی از تسلیم شدگان به پیغام الله باشم (۷۲)

73. فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ

پس مردم نوح را دروغگو دانستند و ما او و هر کس را که با او بود، در آن کشتی معروف نجات دادیم و جانشین دیگرانشان کردیم و آن منکرانِ پیغامهای روشن ِخود را غرق کردیم، پس تو دقت نما که عاقبت هر کس که مورد اعلام خطرهای ما قرار میگیرد، چه میشود (۷۳)

Kapitel 11 Verse 25-48

سوره 11 – هود، آیات 25 تا 48 

25. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

نوح را نیز به مانند تو، بسوی قومش، رساننده ی پیغام خود کردیم و به او گفتیم، بگوید، من برای شما به یقین اعلام خطر کننده آشکاری میباشم (۲۵)

26. أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ

و اساس پیغامم این است که جز الله را اطاعت بنده وار نکنید و بر شما از عذاب روزی دردناک میترسم (با اینکه تمام پیغمبران گفته اند، بشر نباید سخن غير الله را بی دلیل بپذیرد و نباید خود را بنده بی جیره و مواجب دیگران کند، اکثر مردم، حتی به نام دین، از بنده و غلام بدتر، مقلدِ رهبران سوء استفاده چی خود میشوند، یعنی قلاده و افساری از خود به آنان میسپارند و حال آنکه اگر هم جاهل و نادانند، باید شاگردِ داناتر از خود باشند، نه مقلد، زیرا شاگرد حق دارد، برای فهمیدن خود از استاد دلیل بخواهد ولی مقلد حق دلیل خواستن ندارد و چون میمون و یا طوطی تقلید میکند) (۲6)

27. فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ

پس بزرگانی از قوم نوح که کفران پیغام او را کردند، به او گفتند، تو را جز بشری به مانند خود نمی بینیم و جز عده ای که نسبت به ما پست می باشند و روی ظاهر بینی، از تو تبعیت کرده اند، شخصیتی در تو مشاهده نمی کنیم و دسته ی شما را در چیزی برتر از خود نمی دانیم و تصور می کنیم که شما دروغ میگوئید (یعنی تصور میکنیم شماها با یکدیگر قرار گذارده اید که بنام دین در میان ما نفوذی پیدا کنید) (۲۷)

28. قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنْتُمْ لَهَا كَارِهُونَ

نوح گفت: ای قوم من، وقتی من بر دليل روشن از پروردگارم باشم و ببینم که او به من رحمتی از نزد خودش داده، ولی آن دلیل روشن به نظر شما نیاید (یعنی ندانید وحی چیست) در حالی که شما نخواهید آنرا بپذیرید، آیا سزاوار است که ما شما را بر آن وادار کنیم؟ (یعنی روش دین حق آن نیست که کسی را مجبور به ایمان آوردن کنند و این سخن گوشزدی است به پیغمبر اسلام که نباید از الله بخواهد که با پول و زور مردم مکه را وادار به ایمان نماید) (۲۸)

29. وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

و ای قوم من، من از شما بر این مکتب هدایتی مالی تقاضا نکرده ام، زیرا مزد من، جز بر الله نیست و کسی نیستم که آن ایمان آورندگان را از خود برانم، زیرا آنان پروردگار خود را ملاقات خواهند کرد و بلکه شما را قومی می بینم که خود را به نادانی میزنید (پیغمبران الله همه ثروتمند بودند و از کسی برای تبلیغ پیغام الله مزدی نمی خواستند، در صورتی که پیغمبران باطل و یا پیشوایان سوء استفاده چی مذاهب کسانی هستند که کار و ثروت معلومی نداشتند و راه دینی خود را برای سوء استفاده بوجود آورده بودند و لذا همیشه روی دروغ و تطمیع و فریب مردم را به دین و مذهب خود میخواندند، نه روی استدلال محکم و صحیح) (۲۹)

30. وَيَا قَوْمِ مَنْ يَنْصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

و ای قوم من، اگر من مؤمنین را که فهم عالی دارند (نه مانند شما مال و لباس خوب) از خود برانم، مورد غضب الله قرار میگیرم و کسی نیست که مرا از غضب الله یاری نماید، شما چرا بدون توجه به این حقایق چنین سخنان جاهلانه میگوئید؟ (۳۰)

31. وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنْفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ

و من هرگز به مانندِ فریبکاران مذهبی به شما نمی گویم که گنجهای الله نزد من است و از پنهان نیز خبر ندارم و نمیگویم، من آدم نیستم بلکه فرشته ام و درباره کسانی که به چشم شما خوار میآیند نمیگویم، الله هرگز به ایشان خیر و خوبی نخواهد داد و الله است که میداند در دلهای ایشان چیست و سزاوار چه میباشند، اگر من چنان اظهاراتی کنم از ستمکاران میباشم( با بودن چنین آیاتی در قرآن برای عموم پیغمبران، به عوام الناس مسلمان، به مانند مسیحیان تلقين شده است که پیغمبران و امامان هر چه برای هر کس بخواهند میشود و میتوانند از غیب به مردم مال و ثروت برسانند و از هر پنهانی نیز با خبرند و این افتراها باعث شده که عوام الناس درباره پیغمبران و امامان همان عقایدی را معتقد شوند که بت پرستان برای بتهای خود معتقد بوده اند، یعنی آنها را باب الحوائج و شفيع و پارتی خود در مقابل الله میدانند) (۳۱)

32. قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

گفتند، ای نوح با ما زیاد به گفتگو پرداخته ای، اگر از پیغمبران راست هستی، عذابی را که به ما وعده داده ای بیاور (۳۲)

33. قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ

نوح گفت، هر زمان الله خواست، آنرا بر شما خواهد آورد و شما جلوی قدرت او را نتوانید بگیرید (۳۳)

34. وَلَا يَنْفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدْتُ أَنْ أَنْصَحَ لَكُمْ إِنْ كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يُغْوِيَكُمْ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

و اگر الله خواسته باشد شما را به فساد کشانده باشد (یعنی اگر بر طبق قوانین فساد خواهی که خالق عالم نهاده شما بخواهيد فساد کنید) هر چه من بخواهم شما را نصیحت کنم نصيحتهای من به شما فایده نمیدهد، زیرا تربیت کننده شما اوست (روی قوانین تربیت بد) و بسوی اوست که باز گردانده میشوید (یعنی باید شما طوری تربیت شوید که سزاوار دوزخ باشید) (34)

35. أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِمَّا تُجْرِمُونَ

آیا میگویند محمد اینها را به الله افترا زده است؟ بگو اگر من آنها را از خود ساخته باشم و به الله نسبت داده باشم به گناه خودم دچار خواهم شد و من نیز از گناهان شما بری هستم (۳۵)

36. وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ

باری، عاقبت به نوح وحی شد که دیگر قوم تو، بیشتر از آنها که قبلا ایمان آوردند، به تو ایمان نخواهند آورد، پس به اعمال بدی که آنان انجام میدهند تاسف مخور (36)

37. وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

و آن کشتی را در پیش چشمان ما و به دستور وحی ما بساز و از من به نفع کسانی که ستم کردند، چیزی مخواه، زیرا آنان باید غرق شوند (۳۷)

38. وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ

و او به ساختن آن کشتی مشغول بود و هر زمان گروهی از قوم او بر او میگذشتند، کارش را مسخره میکردند، نوح به ایشان میگفت: اگر شما به کار من و طرفدارانم مسخره میکنید، ما نیز به مانند شما، به شما مسخره میکنیم (۳۸)

39. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ

و شما به زودی خواهید دانست، عذابی رسوا کننده به چه کسی خواهد آمد و بر چه کسی عذابی پایدار میرسد (۳۹)

40. حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ

اینگونه گفتگوها ادامه داشت، تا اینکه فرمان ما آمد و از آن تنور که به عنوان علامت شروع عذاب پیشگوئی شده بود، آب جوشید، به نوح گفتیم از هر حیوانی که لازم داری دو نوع (یکی نر و یکی ماده) در کشتی سوار کن، همراه با کسانت و کسانی که به تو ایمان آوردند، به استثنای خویشانی از خودت که بواسطه عدم ایمان لازم است غرق شوند و با نوح جز اندکی به پیغامش ایمان نیاوردند (40)

41. وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

و نوح به ایشان گفت، بنام الله در کشتی سوار شوید که اختیار زمان حرکت و زمان لنگر انداختن آن، با الله است و او که پرورنده من به پیغمبری است، نسبت به شما آمرزنده ای مهربان میباشد (41)

42. وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنَا وَلَا تَكُنْ مَعَ الْكَافِرِينَ

پس از سوار شدن ایشان باران و سیل شديد (طوفان) شروع شد و آن کشتی با سرنشینانش بروی موجهائی چون کوهها حرکت میکرد و نوح که دید پسرش در پناهگاهی از کوه کنار کشتی دیده میشود، او را صدا زد که ای فرزند من بیا با ما سوار شو و با کفران کنندگان مباش (4۲)

43. قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ

پسرش گفت: به کوهی پناه خواهم برد، تا مرا از غرق شدن در آب نگه دارد، نوح گفت: امروز از فرمان الله کسی در امان نمیماند، مگر مورد ترحم الله قرار گرفته باشد و بین نوح و فرزندش آن موج بزرگ فاصله شد و پسرش با دیگران غرق گردید (4۳)

44. وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

پس از آن الله، به زمین گفت، آب خود را فرو خور و به آسمان گفت دست از باران بدار و آبها کم شدند و فرمان الله عملی شد و کشتی بر کوه جودی (که شمال شرقی سوریه است و از کوه آرارات کوتاهتر میباشد) قرار گرفت و همه میگفتند آن قوم ستمکار چه از زندگی دور شدند! (44)

45. وَنَادَى نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ

و نوح به فکر پسر غرق شده اش بود و پروردگار خود را آواز داد، که ای پروردگار من، پسر من از کسان من بود و تو به من وعده داده بودی، کسان مرا نجات دهی و وعده تو دروغ نمیشود و خودت بهترین قضاوت کننده میباشی (4۵)

46. قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ

خالق عالم به او وحی کرد، ای نوح، پسر تو از کسان حقیقی تو نبود، زیرا اعمالی غیر نیکو داشت و تو نباید چیزی را که خوب نمیدانی از من سئوال کنی و این سئوال تو جاهلانه است و من پندت میدهم که نباید از جاهلان باشی (46)

47. قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخَاسِرِينَ

نوح پس از این پند، به توبه برخاست و گفت پروردگارا، از تو میخواهم که دیگر فراموش نکنم و چیزی را که درست نمیدانم از تو باز خواست نکنم و اگر تو مرا، از این باز خواستم، در نگذری و به من رحم نکنی، از زیان دیدگان خواهم بود (47)

48. قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ

به نوح گفته شد که با رستگاریِ رسیده از ما و برکتهائی که بر تو و بر نفراتی که با تو هستند، روا خواهیم داشت، از کشتی فرود آی و بدان که این رستگاری و برکت به نفرات بعد از شما نیز خواهد رسید، تا زمانی که آنان بد شوند و آن زمانی است که از ما باز عذاب دردناکی به ایشان می رسد (48)

Kapitel 21 Verse 76-77

سوره 21 – انبیاء آیات 76 – 77 

76. وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

و قبل از ابراهیم وقتی نوح ما را بخواند به نفع او جوابش دادیم و او و کسانش را از آن ناراحتی بزرگ نجات دادیم (الله نوح و قلیلی از مؤمنین که سه پسر نوح جزء ایشان بود از کفر و مسخره های مخالفین پیغمبری نوح نجات داد ) (۷6)

77. وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ

و او را از آزار قومی که نشانه های روشن و منطقی ما را دورغ دانستند یاری کردیم، به یقین آنان قوم بدی بودند و لذا همگی آنان را غرق کردیم (داستان مفصل نوح در سوره های اعراف و هود و شعرا و صافات و مؤمنون و قمر و نوح و عنکبوت و باب 6 تا ۹ از سفر پیدایش است) (۷۷)

Kapitel 23 Verse 23-30

سوره 23 – مؤمنون آیات 23 تا 30 

23. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ

و به مانندِ این پیغامهای آموزنده که تو را برای آنها بسوی این مردم فرستاده ایم، نوح را نیز، بسوی قومش فرستادیم، او نیز به قومِ خود گفت، الله را اطاعت بنده وار کنید، زیرا غیر از او برای شما خدائی نیست (خدا یعنی صاحب اختیار نه خالق) چرا از الله نمی ترسید؟ (۲۳)

24. فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ

پس بزرگانی از قومِ او که کفران این سخنان را کرده بودند، به مردم گفتند، این مرد جز بشری مانند شما نیست که با این سخنان میخواهد، بر شما ریاست کند و اگر الله میخواست پیغمبری بفرستد، فرشته ای را می فرستاد (فرشته در نظر مردم، روی تبلیغات سوءاستفاده چيان مذهبی، همیشه کسی بوده که فرستاده الله باشد و شخصیت مختار و محتاج و ناتوان بشری را نداشته باشد و بتواند از خود، هر قدرتی را نشان بدهد و کسی نتواند او را اذیت کند و می بینیم حتی امروزه نیز، برای اینکه فسادکاران جلوی اقدامات مصلحين مذهبی و اجتماعی را بگیرند، امام و پیغمبران گذشته را با همین حالات فرشته معرفی کرده اند و هم یهودیان و هم مسیحیان و هم فرقه هائی از مسلمانان، منتظر چنین مصلحی که دارای چنین قدرتی باشد، هستند) ما در پدران پیشین خود چنین چیزی نشنیده ایم (با اینکه در متن کتابهای آسمانی تمام پیغمبران گذشته بوده، پیغمبران همه بشری مانند مردم بودند، که فقط پیغامهائی عالی و منطقی برای تربیتِ صحیحِ مردم داشتند، در موقع آمدن هر مصلح صحیح دینی، روی تبلیغات غلو آمیزی که سوءاستفاده چیان مذهبی از مدتها پیش، در پدران مردم، رایج کرده بودند، مردم زمان هر پیغمبری میگویند، چنین چیزی در پدران خود نشنیده ایم) (۲4)

25. إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ

این کسی که میگوید پیغمبرم، فقط مردی است، جن زده و دیوانه و شما مدتی صبر کنید، شاید از دیوانگی بیرون آید و از سخنان خود برگردد (۲۵)

26. قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ

نوح پس از سالیانِ دراز تبلیغ پیغمبری خود به پروردگارش گفت، مردم پیغامهای تو را از من دروغ پنداشتند، خودت مرا یاری کن (۲6)

27. فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ فَاسْلُكْ فِيهَا مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ

پس ما به او وحی کردیم که آن کشتی معروف را در پیش چشم ما و مطابق دستور ما بساز و چون ساختی، منتظر فرمان ما باش و چون دیدی از تنوری، که در خانه داری، آب جوشید، از هر حیوانی که مورد استفاده بشر است، دو نوع نر و ماده در آن کشتی داخل کن، با هر کس که اهل توست (اهل و آل هر پیغمبری پیروان او میباشند، چه زن و بچه او باشند و چه ایمان آورندگان به آن پیغمبر و در آیه 46 از سوره هود گفته شده که پسری از نوح که هم عقیده او نبود، از اهل او نبود(قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ‎﴿٤٦﴾)) و مبادا آنهائی را که قبلا معلوم شده مخالف پیغمبری تو هستند داخل کشتی نمائی و از من نیز درباره کسانی که ستم کردند نپرس زیرا همه غرق خواهند شد (۲۷)

28. فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

پس وقتی تو و همفکرانت بر کشتی قرار گرفتید، تو از طرف آنها بگو، آن صفات عالی خدائی، مخصوص الله است که ما را از آن قوم ستمکار، در موقع مناسبش، نجات داد (۲۸)

29. وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ

و بگو پروردگارا، کشتی مرا در زمینی پربرکت فرود آور و تو بهترین میهمان نواز میباشی (۲۹)

30. إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ

به يقين، در این داستان نشانه هائی است و ما در اینگونه کارها آزمایش کننده بودیم (داستان مفصل نوح در سوره های هود و يونس و انعام و اعراف و شعرا و عنکبوت و صافات و قمر و نوح در هریک مقداری از داستان هست و بصورت تحریف شده ای در سفر پیدایش تورات نیز میباشد) (۳۰)

Kapitel 25 Vers 37

سوره 25 – فرقان، آیه 37 

37. وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا

و قوم نوح نیز، وقتی پیغمبران را دروغ شمردند، غرقشان کردیم و داستان ایشان را نشانه ای برای مردم قرار دادیم و عذابی دردناک، برای آن ستمکاران آماده نموده ایم (۳۷)

Kapitel 26 Verse 105-122

سوره 26 – شعراء، آیات 105 تا 122 

105. كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ

قوم نوح نیز پیغمبران را دروغ شمردند(۱۰۵)

106. إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

زمانی که برادر ایشان نوح، برای ایشان گفت: چرا از الله بدرستی نمیترسید (106)

107. إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ

و بدانید که من برای شما، پیغام آوری امین میباشم (۱۰۷)

108. فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

بیائید و از الله بترسید و اطاعت مرا کنید (۱۰۸)

109. وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ

و من بر این کار، مزدی از شما نمی خواهم و مزدم فقط بر پروردگار جهانیان است (۱۰۹)

110. فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

بیائید و از الله بترسید و اطاعت مرا کنید (۱۱۰)

111. قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ

به او گفتند، آیا برای توئی که آن پست ترین مردم، از تو پیروی کرده اند، ما ایمان آوریم؟ (۱۱۱)

112. قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

نوح گفت: من نمی دانم که آنان چه کار پستی کرده اند (۱۱۲)

113. إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ

و اگر شما خوب فکر کنید، حساب ایشان، جز بر پروردگار من نیست (۱۱۳)

114. وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الْمُؤْمِنِينَ

و سزاوار نیست که من ایمان آورنده گان را بواسطه آنچه شما تصور می کنید، از خود برانم (114)

115. إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ

و من فقط وظیفه ام اعلام خطر کردنِ آشکار است (وظيفه پیغمبران، فقط اعلام کردن خطراتی است که پس از مرگ در آخرت نصیب بدکاران میشود و به اعمال گذشته ی کسانی که میگویند ایمان آورده ایم، کاری ندارند) (۱۱۵)

116. قَالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومِينَ

آنان (از نصایحِ نوح بدشان می آمد، زیرا میخواستند روی خوشی های دنیا، فساد کنند و به نوح گفتند: اگر از این سخنان دست بر نداری، از سنگسار شدگان خواهی شد (۱۱6)

117. قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ

او در مقابل تهدید ایشان به پروردگار خودش گفت: پروردگارا، قوم من پیغمبری مرا دروغ میدانند (۱۱۷)

118. فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَنْ مَعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

پس خودت میان من و ایشان راهی باز کن و من و مؤمنانی را که با من هستند، نجات ده (۱۱۸)

119. فَأَنْجَيْنَاهُ وَمَنْ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

پس ما، او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی معروفی که از حیوانات نیز، پر شد، نجات دادیم (۱۱۹)

120. ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ

و چیزی نگذشت که بقیه مردم را غرق نمودیم (داستان مفصل نوح در سوره های اعراف و يونس و هود و نوح و مؤمنون و صافات و قمر، بطور پراکنده یاد آوری شده و در کتاب پیدایش تورات نیز که تحریف شده است، مقداری هست که باید آنچه را قرآن تصحيح نکرده، صحیح دانست و آنچه باید در اینجا یاد آور شویم این است که طوفان نوح در تمام محیط زمین نبود، بلکه فقط در جائی بود که نوح و مردمش در آن زندگی میکردند و آنجا بر طبق قرآن و تورات جائی بود که اطرافش را کوههائی بلند مسدود کرده بودند و ارتفاع آب به اندازه ای بالا آمد که وقتی آب فرو نشست کشتی نوح بر کوه جودی که قله اش چهار هزار متر از سطح دریا بلندتر است و در شمال شرقی سوریه قرار دارد، قرار گرفت و این کوه غیر از کوه آرارات است که ۵۱۵6 متر از سطح دریا بلندتر است و همین کمتر بودن ارتفاع کوه جودی بر آرارات، دلیل بر آن است که آنچه در تورات نوشته شده تحريف هائیست بوسیله روایات یهود که در قرآن مجید از جانب الله تصحیح شده است) (۱۲۰)

121. إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ

به يقين، در داستان نوح نشانه ای است بر اینکه بیشتر مردم، مؤمن به پیغامِ الله نمی شوند (۱۲۱)

122. وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

و کسی که تو محمد را به پیغمبری تربیت کرده، آن پر قدرت جهانی می باشد که به مطيعان پیغامش مهربانیها خواهد داشت (یعنی با آنکه قدرتهایی مانند طوفان نوح دارد، اکثر مردم را مجبور به ایمان نمی کند تا مؤمنین حقیقی ارزش آن را داشته باشند که مهربانی های الله را در دنیا و آخرت ببینند) (۱۲۲)

Kapitel 29 Verse 14-15

سوره 29 – عنکبوت، آیات 14 تا 15 

14. وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ

و نوح را بسوی قومش به پیغمبری فرستادیم، او در میان آنان نهصد و پنجاه سال درنگ کرد، تا اینکه آن طوفان معروف آنان را بگرفت، در حالی که ستمکار بودند (این آیه قرآن، در تائید مطلبی است که در باب نهم از سفر پیدایش تورات است و در آنجا نوشته شده، عمر نوح ۹۵۰ سال بوده و معلوم نیست، که از این عمر طولانی، چه مقدارش قبل از پیغمبری نوح بوده و چه مقدارش، زمانِ پیغمبریش بر ستمکاران بوده و چه مقدارش بعد از طوفان، در میان نجات یافته گان از طوفان بوده و اصولاً آنچه از تحقیق در عمر انسانها و حیوانها بدست می آید، هم عمر حیوانات و هم انسانها، هر چه به جلوتر می آیند، کمتر میشود، زیرا هم کار و کوشش های مفید شان کمتر میشود و هم قدرت مبارزه ایشان و هم وضع آب و هوای ایشان بدتر میگردد و هم خوراکهای ایشان، غیر طبیعی تر میشود و قطعاً روز به روز، بیماری های ایشان نیز بیشتر شده است) (14)

15. فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ

پس ما نوح و سوارشدگانِ آن کشتی معروف را نجات دادیم و آن کشتی را، نشانه ای برای تمام مردم جهان کرده ایم (داستان نوح و طوفان و کشتی او، در تمام مذاهب بزرگ دنیا، اعم از اسلام و مسیحیت و یهودیت و بودائی و زرتشتی هست، اگر چه، تحریفات و تغییرات، بوسیله مفسرین مذاهب در آن بوجود آمده، از این عبارت قرآن تصور این میرود، که در آینده کشتی نوح را در جایی از زمین، یا دریاهای نزدیک و یا دور از محل اصلی آن، که کوه جودی و در شمال شرقی سوریه است، پیدا نمایند. برای اطلاع بیشتر از داستان نوح به سوره های اعراف و يونس و هود و انبیا و مؤمنان و شعرا و صافات و قمر و نوح و تحریم و سفر پیدایش تورات مراجعه شود) (۱۵)

Kapitel 37 Verse 75-82

سوره 37 – صافات، آیات 75 تا 82 

75. وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

و نوح برای نجات خود و یارانش از اذیت های مردم، ما را بخواند و ما چه خوب پاسخش دادیم (۷۵)

76. وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

او و کسانش را از آن بلای بزرگ نجات دادیم (۷6)

77. وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ

و کاری کردیم که فقط نسل او در دنیا بماند (۷۷)

78. وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

و در میان تمام مردم آینده ی دنیا، خوشنامی برای او گذاشتیم (۷۸)

79. سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ

بطوریکه، تمام مردم، بر نوح سلام و تجلیل میکنند (۷۹)

80. إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

و ما اینگونه نیکوکاران را چنین پاداش میدهیم (۸۰)

81. إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

زیرا او از بندگان مؤمن ما بود (۸۱)

82. ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

و غیر او و کسانش را غرق کردیم (داستان مفصل نوح در سوره های نوح و اعراف و يونس و هود و مؤمنون و شعراء و قمر و عنکبوت بطور پراکنده، در قرآن روشن گردید و آن با کم و زیاده هائی، که در تورات، علمای یهود انجام داده اند، در سفر پیدایش تورات نیز هست، که قرآن مصحح آن میباشد) (۸۲)

Kapitel 54 Verse 9-16

سوره 54 – قمر، آیات 9 تا 16 

9. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ

همانطور که این مردم مکه، راهنمائیهای تو را (خالق عالم به پیغمبرش محمد میگوید) انکار کردند، قوم نوح نیز بنده ما نوح را انکار نمودند و گفتند، دیوانه ایست و او را منع کردند (۹)

10. فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ

پس او پرورنده خودش را خواند و گفت، من سخت مغلوب شده ام، مرا یاری فرما (۱۰)

11. فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ

پس ما درهای آسمان را به آبی ریزان باز کردیم (۱۱)

12. وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ

و زمین را به چشمه هائی شکافتیم، پس این آبها به اندازه ای رسیدند، که در فرمانِ ما مقدر شده بود (این در جائی از زمین بود که میان کوههائی محصور بود و آب تا جائی بالا آمد که کسی نتواند از آن بالاتر، به قله کوه رود) (۱۲)

13. وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ

و نوح را (بر طبق سوره های دیگر قرآن، با طرفدارانِ اندک و زن و فرزندِ مؤمنش و از هر حیوانی جفتی) بر آن کشتی که از تخته و طناب ها ساخته شده بود، سوار کردیم (۱۳)

14. تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ

و آن، در پیشِ چشمان ما بر روی آن آب حرکت میکرد، و این پاداشِ آن کسانی بود که کفران راهنمائیهایش را کردند (14)

15. وَلَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ

و ما به يقين، آن کشتی را برای اینکه نشانه ای از کارهای ما باشد، باقی گذاشته ایم (این آیه میرساند که سر انجام بوسیله باستان شناسان کنجکاو، کشتی نوح پیدا خواهد شد) پس آیا پند گیرنده ای خواهد بود؟ (۱۵)

16. فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ

و در داستانِ نوح، عذابِ من و اعلام خطرِ من چگونه بود؟ (۱6)

Kapitel 66 Vers 10

سوره 66 – تحریم، آیه 10  

10. ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ

و الله برای کفران کنندگانِ فوق، زن نوح و زن لوط را در تاریخ نمونه آورده است، این دو زن، همسر دو بنده نیکوکار از بندگان ما بودند و خلاف دستورات شوهرشان را انجام دادند و در نتیجه از عذاب الله چیزی رهائی نیافتند و با عذاب کافران شریک شدند و گفته شد شما دو همسر پیغمبر نیز همراه با سایر دوزخیان داخل آتش سوزان دوزخ شوید (10)

Kapitel 69 Verse 11-12

سوره 69 – حاقه، آیات 11 تا 12 

11. إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ

وقتی آن آب بجوشید (مقصود جوشیدن آب از تنور خانه نوح پیغمبر بود، که قبلاً مقرر شد، نوح با دیدن این علامت، طرفداران خود را در کشتی سوار کند) ما شما انسانها را در آن کشتی سوار کردیم (مقصود سوار کردن چند نفریست که پدر و مادر تمام بنی نوع بشر بودند و گویند ۳ پسر نوح بنام حام و سام و یافث و همسر آنان میباشند) (۱۱)

12. لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ

تا آنرا یاد بودی، برای شما نهیم و گوشهای شنوا، آن را در گوش گیرند (داستان مفصل نوح در سوره های اعراف و يونس و مؤمنون و شعرا و هود و صافات و قمر و نوح میباشد) (۱۲)

Kapitel 71 Verse alle

سوره 71 – نوح،  تمام آیات 

1. إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

ما نوح را بسوی قومش فرستادیم و به او گفتیم، که قومت را پیش از آنکه عذابی دردناک به ایشان آید، اعلام خطر نما (1)

2. قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ

او گفت ای قوم من، برای شما من یک اعلام خطر کننده ی روشن گو هستم (۲)

3. أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ

به اینکه، اگر فقط اطاعت بنده وار از الله کنید و از او بترسید و از من با دلیلهائیکه دارم، اطاعت نمائید (۳)

4. يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

او گناهان شما را چشم میپوشد و عمر شما را به اجل معمولی عقب میاندازد و شما اگر دانش خود را بکار انداخته باشید، می فهمید که هر نوع اجلی که الله آمدن آن را مقرر کند، عقب نخواهد افتاد (عبودیت که مخصوص الله است، اطاعت بنده وار میباشد، که اطاعت بی چون و چراست و در تمام دینهای الله، اطاعت کورانه و تقلید از پیشوایان مذهبی حرام شده است چه در اصول دین و چه در فروع دین، زیرا اصول و فروع دین تماماً در کلیه ادیان الهی روشن و جامع به مردم رسیده و قابل اختلاف نبوده و سوءاستفاده چیان مذهبی هستند که در دین الله با فتواهای مختلف خود و تبلیغ تقلید در مردم، اختلاف دینی را بوجود آورده اند) (4)

5. قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا

نوح پس از مدتی که مردم را به پیغام الله تبلیغ نمود به پروردگارش گفت: که پروردگارا من قوم خود را شب و روز به راه تو خواندم (۵)

6. فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا

ولی خواندن من جز باعث فرار بیشتر ایشان نشد (6)

7. وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا

و من هر زمان ایشان را خواندم، که کاری کنند، تو از گناهان گذشته ایشان چشم بپوشی، آنان انگشتان خود را در گوشهای خود قرار دادند و حتی با لباس خود، خود را میپوشاندند و به مخالفت خود اصرار میکردند و به هر طریقی که ممکن بود، در طلب بزرگی خود بودند (۷)

8. ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا

باز هم من ایشان را به صدای بلند خواندم (۸)

9. ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا

و چه آشکار و چه پنهان، پیغامهای تو را رساندم (۹)

10. فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا

و گفتم از پروردگار خود آمرزش بخواهید و بدانید که او آمرزنده است (10)

11. يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا

و بعلاوه اگر از روش خود برگردید، بر شما ابرهائی پر باران میفرستد (۱۱)

12. وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا

و مال و فرزند شما را تقویت میکند و برای شما باغها و جویبارهائی پدید می آورد (افسوس که بشر بخصوص بانفوذان آن با اینکه میبینند، از نداشتن ایمان صحیح، چه زندگی پر اضطرابی دارند و با اینکه می بینند، این اضطرابها باعث نفوذ بیگانگان در ایشان میشود و همه نوکر دیگران خواهند شد و دچار جنگها و آشوبها و حتی عذابهائی مانند زلزله و سیل و خشکسالی میشوند، حاضر نیستند مکتب عاقلانه و پرسود پیغمبران را که همه چیز به ایشان میدهد، بپذیرند، زیرا هوس آنان را به نزدیک بینی وامیدارد و مکتب پیغمبران دوراندیشی و صبر و تحمل لازم دارد و با جمله خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو مخالف است) (۱۲)

13. مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا

شما را چه شده که برای الله، بزرگی هائی را که دارد نمی خواهید (بشر فریبکار برای منافعی زودگذر یا بنام مذهب اختیاراتِ الله را به دروغ به مردگان مقدس میدهد و یا بنام لامذهبی بجای آنکه بگویند، تمام کارها روی قوانين الله است، میگویند که طبیعت چنین و چنان کرده و میکند و نمی خواهند بدانند که طبیعت چیز معینی نیست، بلکه مجموعه ایست از مجموع طبایع و صفات و قوانینی که الله، در نهادِ هر چیز نهاده، آیا این بشرهای ناسپاس که حتی بشریت خود را نادیده میگیرند، سزاوار بدترین عذاب در آخرت نیستند؟ آیا مقصود الله از خلقت بشر این بوده که چنین کفرانی نسبت به الله و آینده خود کنند؟) (۱۳)

14. وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا

و حال آنکه الله بود که شما را جورواجور آفرید (14)

15. أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا

افسوس که شما نمی دانید، الله چگونه هفت آسمان را بالای یکدیگر و با وضعی مشابه یکدیگر آفرید (۱۵)

16. وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا

و در آنها ماه را چیزی روشن قرار داد و خورشید را چراغی نورافشان (از این عبارات و آیات دیگری که در سوره های دیگر، مخصوصاً آیه 12 سوره طلاق

(اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا ‎﴿١٢﴾)

و آیات ۹ تا 12 سوره فصلت هست

(قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ۚ ذَٰلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٩﴾‏ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِّلسَّائِلِينَ ‎﴿١٠﴾‏ ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ‎﴿١١﴾ ‏فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَىٰ فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا ۚ وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ‎﴿١٢﴾‏)

در قرآن معلوم شده که هفت آسمان و هفت زمین هفت سیاره از سیارات منظومه شمسی است که هر یک، مطابق زمین از زمینی در مرکز و فضائی قابل زیست بنام هوا و آسمان در اطراف آن دارند و مانند زمین ما از ماه مخصوص به خود و خورشید ما استفاده میکنند و نفوسی شبه بشر و بلکه پیشرفته تر از بشرِ روی زمین ما دارند و نسبت به مرکز خود خورشید، هر یک بالای یکدیگر و همه بالای زمین ما هستند و این مطالب علمی که بشر مقداری از آنرا کشف کرده و مقداری دیگر در شُرف کشف شدن است، بزرگترین دلیل از الله بودنِ قرآن است و چه کوچک فكریست که کسی اینها را به فکر محمد نسبت بدهد و از این عبارت پیداست که این مطالب اختصاص به قرآن ندارد، بلکه حتی نوح پیغمبر نیز چنین مطالبی را گفته و قطعاً در تورات اصلی نیز چنین مطالبی بوده و بطرز موهومی تفسیر شده و تغییر یافته و در قرآن به طرز روشن و وسیع و جالبی از جانب الله تجدید شده است) (۱6)

17. وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا

و آن یگانه صاحب اختیار بوده که شما بشرها را به طرز مخصوصی از زمین رویانده (در این عبارت بطور فشرده پیدایشِ زندگی از جماد و تکامل موجود زنده تا پیدایش انسان تذکر داده شده است و شرح مفصل این در سوره های دیگر قرآن است) (۱۷)

18. ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا

سپس شما را پس از مرگ به درون زمین برمیگرداند (قسمت حیوانی انسان که از خاک زمین بوجود آمده، دوباره جزء خاک زمین میشود) و قسمت انسانی، یعنی روح انسانی شما را به طرز مخصوصی از زمین خارج میگرداند (گروهی را آهسته آهسته، تا از اطراف زمین به زمین آخرت برسند و اندکی از آنان که مؤمنین حقیقی هستند به سرعت غیر قابل تصوری بسوی بهشت برده میشوند) (۱۸)

19. وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا

آری، آن یگانه خداست که برای شما انسانها، زمین را فرش قرار داد (۱۹)

20. لِتَسْلُكُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا

که بر آن راه روید و زندگی کنید و خواست که شما داخل راههای گشاد های از آن شوید (۲۰)

21. قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا

نوح به پروردگار خود گفت، پس از تمام این سخنان که من به قوم خود گفتم، آنان از من سرپیچی کردند و از پیشوایانی بنام مذهب تبعیت کردند، که نه فقط به نفع مردم کار نمیکردند، بلکه مال و فرزند خودشان جز باعث ضرر به خودشان نمیشد (و ما امروزه نیز بسیار دیده و می بینیم که نفوذ و قدرت پیشوایان سوءاستفاده چی حتی به خودشان وفا نکرده و در آخر عمر به فقر و بدبختی و بیماریهای سختی دچار شده اند) (۲۱)

22. وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا

و این پیشوایان چه حیله های بزرگی زدند (۲۲)

23. وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا

و با حیله های خود به مردم میگفتند، خدایان خود را رها نکنید (یعنی با خواب نامه هائی دروغ و داستانهائی ساختگی، به مردم تلقين میکردند که این بتها که صاحب اختیاران شما هستند و مظاهر و وزرا و واسطه های الله برای شما میباشند، معجزه ها میکنند و شما نباید به سخن نوح، مجسمه ود و مجسمه سواع و مجسمه يغوث ويعوق و نسر را رها کنید (ود عبارت بود از الهه عشق بصورت مجسمه مردی و سواع برای عقب انداختن کارها بود و يغوث یعنی خدائی که هر کمکی به انسان میکند و يعوق خدای خشم گیرنده میبود و نسر که بصورت کَرکَس بود، الهِ قدرت و پیروزی بود) (۲۳)

24. وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا

و ای پروردگار من، این حیله بازهای مذهبی، بسیاری از مردم را گمراه کردند و ستم ها نمودند، تو جز سرگردانی بر ایشان، اضافه نکن (۲4)

25. مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا

آری ای محمد، بواسطه گناهانی که ایشان کردند، همه غرق شدند و روحشان داخل آتشی شد (آتشی که برای تمام ستمکاران عالم برزخ هست که ضعیف تر از آتش دوزخ میباشد و ما از چگونگی آن آتش اطلاعی جز سوزندگی آن نداریم و در آنجا یارانی را که تصور میکردند، میتوانند برخلاف قانون الله، روی شفاعت یاری کنند، به نفع خود نیافتند (۲۵)

26. وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا

و از جمله سخنان نوح این بود که ای پروردگار من، بر روی زمین حتی یک کفران کننده مگذار (۲6)

27. إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا

زیرا، اگر اینگونه اشخاص را بخود واگذاری، بندگان تو را گمراه میکنند و برای بعد از مرگ خود نیز جز فرزندانی بدکار و کفران کننده، از خود نمی گذارند (نوح پیغمبر میخواست که اصلاً کافر در زمین نباشد و حال آنکه ابراهیم نمی خواست حتی فسادکاران قوم لوط، دچار عذاب آسمانی شوند و این تذکرات در قرآن برای اینست که مسلمانان بدانند که حتی پیغمبران، حالات شخصی متفاوت و تمايلات مختلفی دارند و خالق عالم کاری به این تمایلات ندارد و جز مصلحتی که خودش دارد، کاری انجام نمی دهد) (۲۷)

28. رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا

و ای پروردگار، هم از گناهان من چشم پوش و هم از گناهان پدر و مادرم و هم از گناهان کسی که در خانه من آمد و مؤمن شد (مقصود خویشان و وابستگان خانوادگی مؤمن نوح است) و هم از گناهان هر مرد و زنی که حقیقتا به پیغام تو مؤمن شده اند و جز بدبختی و هلاکت بر ستمکاران نیافزای (داستان مفصل نوح را در سوره های اعراف و هود و قمر و شعرا و صافات و مؤمنون و عنکبوت و اول تورات میبینید) (۲۸)

  • ۵
    • از آدم تا نوح ‏(‏۱-‏۳۲‏)‏
      • آدم صاحب پسران و دخترانی می‌شود ‏(‏۴‏)‏
      • خَنوخ با خدا راه می‌رفت ‏(‏۲۱-‏۲۴‏)‏
  • ۶
    • پسران خدا،‏ هر دختر یا زنی را که می‌خواهند به همسری می‌گیرند ‏(‏۱-‏۳‏)‏
    • مردان غول‌پیکر به دنیا می‌آیند ‏(‏۴‏)‏
    • شرارت انسان‌ها یَهُوَه را غمگین می‌کند ‏(‏۵-‏۸‏)‏
    • مسئولیت ساختن کشتی به نوح داده می‌شود ‏(‏۹-‏۱۶‏)‏
    • خدا آمدن توفان را اعلام می‌کند ‏(‏۱۷-‏۲۲‏)‏
  • ۷
  • ۸
    • فروکش کردن آب ‏(‏۱-‏۱۴‏)‏
      • فرستادن کبوتر ‏(‏۸-‏۱۲‏)‏
    • خارج شدن از کشتی ‏(‏۱۵-‏۱۹‏)‏
    • وعدهٔ خدا دربارهٔ زمین ‏(‏۲۰-‏۲۲‏)‏
  • ۹
    • فرمان‌هایی به همهٔ انسان‌ها ‏(‏۱-‏۷‏)‏
    • عهد رنگین‌کمان ‏(‏۸-‏۱۷‏)‏
    • پیشگویی‌هایی دربارهٔ نسل نوح ‏(‏۱۸-‏۲۹‏)‏
  • ۱۰
Nach oben scrollen