ریشه ثلاثی «و ق ی» در قرآن ۲۵۸ بار در هشت قالب صرفی مختلف آمده است: |
۱۶ بار به صورت فعل باب اول «وَقَىٰ» (محافظت کرد، نگاه داشت) | 1 |
۱۶۶ بار به صورت فعل باب هشتم «ٱتَّقَىٰ» (پرهیز کرد، تقوا پیشه کرد) | 2 |
۲ بار به صورت اسم «أَتْقَى» (پرهیزکارتر، با تقواتر) | 3 |
۱۷ بار به صورت اسم «تَقْوَى» (تقوا، پرهیزکاری) | 4 |
واژه «تَقْوَى» (تقوا) در زبان عربی به معنای پرهیزکاری، خداترسی، خودنگهداری، و دوری از گناه است. این واژه به معنای مراقبت داشتن نسبت به رفتار و کردار خود در برابر خداوند میباشد؛ یعنی فرد سعی میکند از هر آنچه که خداوند نهی کرده دوری کند و به آنچه او فرمان داده عمل نماید. تقوا در متون اسلامی به عنوان یکی از بالاترین ارزشهای اخلاقی و دینی مطرح شده است. تقوا همچنین به معنای داشتن سپر یا حفاظی در برابر گناه و نافرمانی است؛ یعنی انسان با تقوا خود را از عذاب الهی و عواقب بد اعمال محافظت میکند. کاربرد واژه در زبان عربی در زبان عربی، واژه «تَقْوَى» به صورت اسم مصدر از ریشه «وَقَى» (وقایه) به کار میرود. غالباً در متون دینی، به ویژه قرآن و احادیث، استفاده میشود. مثالهایی از کاربرد:
در زبان محاورهای نیز برای توصیف فردی که رفتار و گفتار خود را بر اساس دستورات الهی تنظیم میکند، استفاده میشود. ویژگیهای دستوری (گرامری)
اطلاعات ریشهشناسی (اتیمولوژی) تقوا از ریشه «و-ق-ی» گرفته شده که به معنای محافظت، نگهداری و سپر گرفتن است. در اصل، «وِقایَة» به معنای سپر و محافظ است و «تقوا» به معنای ایجاد یک سپر معنوی در برابر گناه و نافرمانی. مترادفها (هممعنیها)
متضادها (ضد واژهها)
جمعبندی تقوا یکی از مفاهیم بنیادین اخلاقی و دینی در اسلام است که هم در زبان عربی و هم در فارسی کاربرد گستردهای دارد و به معنای پرهیز از گناه و انجام واجبات الهی است. ریشه این واژه به معنای محافظت و سپر گرفتن است و در قرآن و متون دینی به وفور به کار رفته است. | |
۴ بار به صورت اسم «تَقِيّ» (پرهیزکار) | 5 |
۱ بار به صورت مصدر «تُقَىٰة» (پرهیزکاری) | 6 |
۳ بار به صورت اسم فاعل «وَاق» (نگهدارنده، محافظ) | 7 |
۴۹ بار به صورت اسم فاعل باب هشتم «مُتَّقِين» (پرهیزکاران) | 8 |
لِلمُتَّقينَ ترکیبی است از حرف اضافه «لِـ» به معنی «برایِ» و اسم جمع «المتقین». «المتقین» جمع واژه «متقی» است که به معنای «پرهیزکاران»، «خودنگهداران»، «کسانی که تقوا پیشه میکنند» میباشد. در مجموع، «لِلمُتَّقينَ» یعنی: «برای پرهیزکاران» یا «ویژهی پرهیزکاران». کاربرد واژه در زبان عربی این واژه بیشتر در متون دینی، بهویژه قرآن کریم و احادیث اسلامی به کار میرود. ویژگیهای دستوری
اطلاعات ریشهشناسی
مترادفها و متضادها مترادفهای عربی
مترادفهای فارسی
متضادهای عربی
متضادهای فارسی
خلاصه:
|
(38:28:12) l-mutaqīna | the pious | أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ |