ن-ف-ق

« Back to Glossary Index
ریشه سه‌حرفی (ن ف ق) در قرآن ۱۱۱ بار، در ۱۰ صورت مشتق مختلف آمده است:

دو بار به صورت فعل باب سوم (نَافَقُ): دورویی کردند 1

نَافَقُ از ریشه «ن ف ق» در زبان عربی است و به معنای نفاق ورزیدن، دورویی کردن، تظاهر به ایمان و در باطن کفر داشتن است. این واژه معمولاً در زمینه‌های دینی و اخلاقی استفاده می‌شود و به شخصی اطلاق می‌گردد که ظاهر خود را باطنش متفاوت نشان می‌دهد؛ یعنی در ظاهر مؤمن و در باطن کافر یا دشمن است.


کاربرد واژه در زبان عربی

در زبان عربی، فعل «نَافَقَ» (ماضی) و مشتقات آن زیاد در قرآن و متون دینی به کار رفته است. مثلاً:

  • نَافَقَ الرَّجُلُ: مرد نفاق ورزید.
  • هُوَ يُنَافِقُ: او نفاق می‌ورزد.
  • هُمْ يُنَافِقُونَ: آنان نفاق می‌ورزند.

همچنین اسم فاعل آن «منافق» است که به شخص دورو و ریاکار اشاره دارد.


ویژگی‌های دستوری (نحوی و صرفی)

  • نوع واژه: فعل ثلاثی مزید (باب مفاعله)
  • مصدر: نِفاق
  • ماضی: نَافَقَ
  • مضارع: يُنَافِقُ
  • امر: نَافِقْ
  • اسم فاعل: مُنافِق
  • اسم مفعول: مُنافَق

اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی)

واژه «نَافَقَ» از ریشه «ن ف ق» گرفته شده است. این ریشه در اصل به معنی «تونل» یا «سوراخ زیرزمینی» (مانند لانه موش صحرایی) بوده است. گفته می‌شود که منافق همانند موشی است که برای فرار دو راه خروج برای خود ایجاد می‌کند، یکی آشکار و دیگری پنهان؛ به همین دلیل کسی که نفاق می‌ورزد، در ظاهر یک چیز و در باطن چیز دیگری است.


مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌ها (در عربی و فارسی):

  • عربی: راءى، داهَنَ، خادَعَ، أظهر غير ما أبطن
  • فارسی: دورویی، ریاکاری، تظاهر، دوچهرگی، نیرنگ

متضادها (در عربی و فارسی):

  • عربی: صَدَقَ، أخلَصَ، وَفى، أظهر ما أبطن
  • فارسی: صداقت، اخلاص، یکرنگی، وفاداری

خلاصه

واژه «نَافَقَ» در زبان عربی به معنای نفاق ورزیدن و دورویی است و ریشه آن به معنای سوراخ زیرزمینی می‌باشد که مفهوم پنهان‌کاری و دوچهرگی را می‌رساند. این واژه در متون دینی و اخلاقی کاربرد فراوان دارد و متضاد آن صداقت و اخلاص است.

۶۸ بار به صورت فعل باب چهارم (أَنفَقَ): انفاق کرد 2

أَنفَقَ (در عربی: أَنفَقَ، فعل) به معنای «خرج کردن»، «انفاق کردن»، «هزینه کردن» یا «پول خرج کردن» است. این واژه بیشتر در زمینه‌ی خرج کردن مال در راه خدا یا کمک به دیگران به کار می‌رود.


کاربرد واژه در زبان عربی

در زبان عربی، أَنفَقَ معمولاً به معنای پرداخت پول یا صرف مال برای امور خیریه، خانواده، یا نیازهای شخصی استفاده می‌شود. این فعل در قرآن کریم نیز بسیار آمده و بیشتر به معنای انفاق در راه خدا است.

نمونه جمله:

  • أَنفَقَ مالَهُ فی سَبیلِ اللهِ.(مالش را در راه خدا خرج کرد.)

ویژگی‌های دستوری

  • نوع واژه: فعل (ماضی ثلاثی مزید)
  • باب: إفعال
  • ریشه: ن ف ق
  • مضارع: يُنفِقُ
  • مصدر: إِنفاق
  • اسم فاعل: مُنفِق
  • اسم مفعول: مُنفَق
  • لازم/متعدی: متعدی

اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی)

واژه أَنفَقَ از ریشه «ن ف ق» مشتق شده است. این ریشه معانی مختلفی دارد، اما در باب افعال (أَنفَقَ) به معنای خرج کردن یا صرف کردن آمده است. در زبان عربی کلاسیک، این واژه برای توصیف هزینه کردن با هدف کمک به دیگران یا انجام کار خیر به کار می‌رفته است.


مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌ها (در عربی و فارسی):

  • عربی: صَرَفَ، بَذَلَ، دَفَعَ، أَعطَى
  • فارسی: خرج کردن، صرف کردن، پرداختن، بخشیدن

متضادها (در عربی و فارسی):

  • عربی: اِدَّخَرَ (پس‌انداز کردن)، جَمَعَ (جمع کردن)، أَمْسَكَ (نگه داشتن)
  • فارسی: پس‌انداز کردن، جمع کردن، نگه داشتن

جمع‌بندی

واژه أَنفَقَ یکی از افعال پرکاربرد در عربی است که به معنای خرج کردن، خصوصاً در زمینه کمک به دیگران یا امور خیر، استفاده می‌شود. این واژه دارای مترادف‌ها و متضادهای متعددی است و ریشه آن «ن ف ق» می‌باشد.

یک بار به صورت اسم (نَفَق): تونل 3

یک بار به صورت اسم جمع (نَفَقَات): تونل‌ها 4

دو بار به صورت اسم (نَفَقَة): خرج، هزینه 5

سه بار به صورت مصدر باب سوم (نِفَاق): نفاق، دورویی 6

پنج بار به صورت اسم فاعل مؤنث باب سوم (مُنَافِقَات): زنان منافق 7

۲۷ بار به صورت اسم فاعل مذکر جمع باب سوم (مُنَافِقُون): مردان منافق 8

یک بار به صورت مصدر باب چهارم (إِنفَاق): انفاق 9

یک بار به صورت اسم فاعل جمع باب چهارم (مُنفِقِين): انفاق‌کنندگان 10

Nach oben scrollen