ک-ف-ر

« Back to Glossary Index
ریشه ثلاثی ک ف ر در قرآن ۵۲۵ بار در ۱۴ قالب صرفی مختلف آمده است:

۲۸۹ بار به صورت فعل باب اول „کَفَرَ“ (کفر ورزید)

1
  • کَفَرَ در زبان عربی به معنای „پوشاندن“، „پنهان کردن“ و در اصطلاح دینی „کفر ورزیدن“ یا „انکار کردن (نعمت یا حقیقت)“ است. در قرآن و متون دینی، معمولاً به معنای „انکار خداوند یا نعمت‌های او“ به کار می‌رود.

کاربرد واژه در زبان عربی

  • در زبان عربی کلاسیک و قرآن، کَفَرَ به معنای انکار ایمان یا پوشاندن حقیقت است:
    • کَفَرَ باللهِ: به خداوند کافر شد.
    • کَفَرَ النِّعْمَةَ: نعمت را ناسپاسی کرد/انکار کرد.
  • در ادبیات عربی، گاهی به معنای پوشاندن یا خاک ریختن هم آمده است:
    • کَفَرَ البَذْرَ: بذر را با خاک پوشاند.

ویژگی‌های دستوری

  • نوع واژه: فعل ثلاثی مجرد (ماضی)
  • مصدر: کُفر، کُفْر، کُفور، کَفران
  • مضارع: یَکفُرُ
  • امر: اُکفُرْ
  • اسم فاعل: کافِر
  • اسم مفعول: مَکفور

اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی)

  • ریشه ک-ف-ر در اصل به معنای „پوشاندن“ است. کشاورزان عرب، کسی را که بذر را با خاک می‌پوشاند، „کافر“ می‌نامیدند. به همین دلیل، این واژه بعدها به معنای „پوشاندن حقیقت“ و سپس „انکار ایمان“ به کار رفت.
  • در متون کهن، „کفر“ صرفاً به معنای پوشاندن چیزی بوده است و بعدها معنای دینی پیدا کرده است.

مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌های عربی:

  • جَحَدَ (انکار کرد)
  • أَنْکَرَ (انکار کرد)
  • غَطّى (پوشاند)

مترادف‌های فارسی:

  • انکار کردن
  • کتمان کردن
  • پنهان کردن
  • ناسپاسی کردن

متضادهای عربی:

  • آمَنَ (ایمان آورد)
  • صَدَّقَ (تصدیق کرد)

متضادهای فارسی:

  • ایمان آوردن
  • تصدیق کردن
  • اعتراف کردن

جمع‌بندی

کَفَرَ فعلی است که هم معنای لغوی (پوشاندن، پنهان کردن) و هم معنای اصطلاحی (انکار ایمان یا نعمت) دارد. ریشه آن به پوشاندن بذر برمی‌گردد و بعدها معنای دینی پیدا کرده است. کاربرد آن در قرآن و متون عربی بسیار گسترده است و مترادف‌ها و متضادهای متعددی در هر دو زبان عربی و فارسی دارد.

 

۱۴ بار به صورت فعل باب دوم „کَفَّرَ“ (کفاره داد، پوشاند)

2

۱ بار به صورت فعل باب چهارم „أَكْفَرَ“ (کافر گردانید)

3

۲۷ بار به صورت اسم „کافِر“ (کافر)

4

۱ بار به صورت اسم „کافور“ (کافور، ماده خوشبو)

5

۵ بار به صورت اسم „کفّار“ (بسیار ناسپاس)

6

۴ بار به صورت اسم „کفّاره“ (کفاره، جبران گناه)

7

۳۷ بار به صورت اسم „کُفر“ (کفر، ناسپاسی)

8

۱ بار به صورت اسم „کفران“ (ناسپاسی)

9

۳ بار به صورت اسم „کفور“ (بسیار ناسپاس)

10

۱۲ بار به صورت اسم „کَفور“ (کافور، ماده خوشبو)

11

۱ بار به صورت اسم „کَوافر“ (زنان کافر)

12

۱۲۹ بار به صورت اسم فاعل جمع „کافرون“ (کافران)

13
(2) AdjectiveActive participle (1) Noun

۱. معانی

کافرون (الکافرون) جمع واژه «کافر» است.
کافر در لغت عرب به معنی «پوشاننده» است؛ کسی که حقیقت یا نعمت را می‌پوشاند. در اصطلاح دینی، به کسی گفته می‌شود که به خدا، پیامبر یا اصول دین اسلام ایمان نیاورده است. بنابراین کافرون یعنی «کافران» یا «افراد بی‌ایمان».


۲. کاربرد واژه در زبان عربی

در زبان عربی، واژه «کافرون» اغلب برای اشاره به گروهی از افراد که ایمان نیاورده‌اند یا منکر دین اسلام هستند به کار می‌رود. این واژه در قرآن کریم نیز در سوره‌ای به نام «الکافرون» آمده است که خطاب به کسانی است که دعوت پیامبر اسلام را نپذیرفته‌اند.

مثال:
یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ
ای کافران!


۳. ویژگی‌های دستوری

  • نوع واژه: اسم جمع
  • مفرد: کافر
  • جنسیت: مذکر (در عربی جمع مذکر سالم است)
  • نقش دستوری: معمولاً به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار می‌رود.

۴. اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی)

واژه «کافر» از ریشه «ک-ف-ر» (کَفَرَ) در زبان عربی گرفته شده است. ریشه این واژه به معنی «پوشاندن» است. در اصل، کشاورزان را نیز کافر می‌نامیدند، چون بذر را در خاک می‌پوشانند. بعدها این واژه معنای دینی به خود گرفت و به کسی اطلاق شد که حقیقت یا ایمان را می‌پوشاند.


۵. مترادف و متضاد در عربی و فارسی

مترادف‌ها

  • عربی:
    • مُشرِکون (مشرکان)
    • مُلحِدون (بی‌دینان)
    • جاحِدون (منکران)
  • فارسی:
    • بی‌ایمانان
    • منکران
    • بی‌دینان

متضادها

  • عربی:
    • مُؤمِنون (مؤمنان)
    • مُسلِمون (مسلمانان)
    • مُوحِدون (یکتاپرستان)
  • فارسی:
    • مؤمنان
    • مسلمانان
    • یکتاپرستان

خلاصه

واژه «کافرون» در عربی به معنای «کافران» و جمع کافر است. این واژه ریشه در فعل «کفر» به معنای پوشاندن دارد و در قرآن نیز استفاده شده است. در فارسی و عربی، مترادف‌ها و متضادهای متعددی برای این واژه وجود دارد و بیشتر در متون دینی و مذهبی کاربرد دارد.

 

۱ بار به صورت اسم فاعل مؤنث „کافره“ (زن کافر)

14
Nach oben scrollen