ح-م-د

« Back to Glossary Index
ریشه ثلاثی «ح م د» (ḥā mīm dāl / ح م د) در قرآن ۶۳ بار و در پنج شکل مشتق‌شده آمده است:

یک بار به صورت فعل ثلاثی مجرد «یُحْمَدُ» (تحمید می‌شود، ستایش می‌شود / ستوده می‌شود)

1

۴۳ بار به صورت اسم «حَمْد» (ستایش، سپاس)

2
حمد در زبان عربی به معنای ستایش، سپاس، تمجید و ستودن است. این واژه دلالت بر ستایش و سپاسگزاری از کسی به خاطر صفات نیکو یا اعمال پسندیده‌اش دارد. در فارسی نیز واژه «حمد» به همین معنا به کار می‌رود و معمولاً در متون دینی و ادبی به معنای ستایش خداوند استفاده می‌شود.


کاربرد واژه در زبان عربی

در زبان عربی، «حمد» اغلب در زمینه‌های دینی و مذهبی به کار می‌رود، به ویژه در ستایش خداوند. این واژه در دعاها، اذکار و متون مقدس بسیار رایج است. عبارت معروف «الحمد لله» (سپاس مخصوص خداوند است) نمونه‌ای از کاربرد روزمره و دینی این واژه است.


نمونه‌ای از آیه قرآن

آغاز سوره فاتحه:

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
(سپاس مخصوص خداوند، پروردگار جهانیان است.)

واژه «الحمد» به معنای ستایش، سپاس و تمجید است. این واژه در زبان عربی برای بیان قدردانی و شکرگزاری نسبت به خداوند یا هر موجود دیگری که شایسته ستایش باشد، استفاده می‌شود. معانی اصلی شامل:

  • ستایش و تحسین به دلیل کمالات و صفات.
  • شکرگزاری برای نعمت‌ها و الطاف.

ویژگی‌های دستوری (گرامری)

  • نوع واژه: اسم (مصدر)
  • جنس: مذکر
  • جمع: حُمود، حُمُودات
  • وزن صرفی: فَعْل (از ریشه ح-م-د)
  • کاربرد: به عنوان مصدر یا اسم مصدر در جمله به کار می‌رود. معمولاً مضاف‌الیه می‌گیرد (مانند حمدُ الله).

اطلاعات ریشه‌شناسی (اتیمولوژی)

واژه «حمد» از ریشه ثلاثی «ح-م-د» گرفته شده که در زبان عربی به معنای ستودن و سپاسگزاری است. این ریشه در واژگان دیگری چون «محمود» (ستوده)، «احمد» (بسیار ستوده)، «محمد» (ستوده شده) نیز به کار رفته است. این ریشه در زبان‌های سامی دیگر نیز با معانی مشابه آمده است.


مترادف‌ها و متضادها

مترادف‌های عربی:

  • شُكر (شکر)
  • ثَناء (ستایش)
  • مَديح (مدح)
  • تَمجيد (تمجید)

مترادف‌های فارسی:

  • ستایش
  • سپاس
  • تمجید
  • ستودن

متضادهای عربی:

  • ذَمّ (نکوهش)
  • سَبّ (ناسزا گفتن)
  • لَعن (لعنت کردن)

متضادهای فارسی:

  • نکوهش
  • سرزنش
  • مذمت

خلاصه:
واژه «حمد» به معنای ستایش و سپاس است و کاربردی گسترده در متون دینی، به‌ویژه قرآن دارد. این واژه از ریشه «ح-م-د» گرفته شده و مترادف‌هایی مانند شکر و تمجید و متضادهایی چون نکوهش و مذمت دارد.

 

۱۷ بار به صورت صفت «حَمِید» (ستوده، شایسته ستایش)

3

یک بار به صورت اسم فاعل «حَامِدُون» (ستایندگان، سپاس‌گزاران)

4

یک بار به صورت اسم مفعول «مَحْمُود» (ستوده شده، مورد ستایش)

5

 

Nach oben scrollen